فراموشی جمعی تاریخ،
ختم به جنایتِ بزرگی مثل امام کُشی میگردد
.
.
ابن زیاد به عمر سعد دستور داد:
میان آب و حسین مانع شو تا قطرهای از آن آب ننوشد [و با تشنگی کشته شود] همانگونه که با عثمان چنین کردند!
دروغ بود
علی(ع) مخالف محاصره خانه عثمان بود
علی(ع) تلاش کرد که محاصره شکسته شود
آب به عثمان برسد.
علی(ع) مخالف خلیفه کُشی بود
اما آنچنان تاریخ را تحریف کردند، دستگاه تبلیغاتی بنی اُمیه آنقدر اذهان را تغییر که علی(ع) را مقصر جلوه دادند!
در کربلا یکی از بهانههای تشنگی حسین(ع) همین دروغ بزرگ بود.
#محرم_مجازی
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory
عصر تاسوعا
رفتم مغازه ای برای خرید
فروشنده خانم آهنگ گذاشته بود
مغازه هم پر از مشتری!!!
گفتم ممکنه ۱۰۰ تا آب معدنی و دوتا بسته خرما کارت بکشم و تا شب هر مشتری اومد بگید نذر تاسوعاست!
اول صدای آهنگ رو قطع کرد
بعد گفت از هر بطری ۵۰۰ تومان کم میکنم
گاهی اوقات باید نذورات را به این شکل عمومی کرد. نذری فقط قیمه نیست. نذر آب کنید. توسعه و شمول بیشتری را دربرمیگیرد.
https://eitaa.com/Politicalhistory
علیرضا زادبر
عصر تاسوعا رفتم مغازه ای برای خرید فروشنده خانم آهنگ گذاشته بود مغازه هم پر از مشتری!!! گفتم ممکنه
نذر آب کنید
مردم وارد مغازه محلتان که شدند
آب رایگان بگیرند
هر تعداد که شد...
احیا سنت ها ارتقا اخلاق مهربانی است
فردا عصر عاشورا
همراه با روضه خوان و جمع دو سه نفری میریم منزل مادران و پدران سالمند شهدا و پیرغلامها که امکان راه رفتن و حضور در حسینیه رو ندارن، چند تا از جانبازهایی که از خونه بیرون نمیتونن بیان
از عصر شروع میکنیم تا اذان مغرب
هر خونه یک ربع روضه
شما هم حتی شده یک مورد انجام بدید🌹
https://eitaa.com/Politicalhistory
#شب_عاشورا
یادتان نرود...
علامه امینی صاحب کتاب الغدیر شب و روز عاشورا مدام برای امام زمان ( عج ) صدقه کنار میگذاشتند و می فرمودند: امشب قلب امام عصر(عج) در فشار است.
شب عاشورا در راه است، #صدقه برای حضرت فراموش نشود
حسین(ع)
امامِ ضد ظلم
امامِ ضدظالم
امامِ حق الناسها
امامِ تحقق حکومت اسلامی
امامِ مخالف حکومت طاغوت
امامِ نهی منکر از حاکم
امامِ تکلیف مدارهای نتیجه فهم
امام همه
ارمنی
مسلمان
بی دین
بدنی که زیر سُم رفت
اما زیر بار زور نرفت.
امامی که مسلمانان سیاست نفهمِ خشک مقدس او را تشنه سر بریدند در حالیکه وحوش بیابان از آب سیراب بودند.
https://eitaa.com/Politicalhistory
💢 سه پیام امامحسین(ع) در اوج جنگ
✅آخرین #نماز_جماعت امام حسین(ع)
آیت الله جوادی آملی:
در ظهر عاشورا که #تنور جنگ به شدت گرم و درگيري و نبرد به نهايت درجه حدّت خود رسيده بود، وقتي صحبت از نماز شد، به فکر اقامه نماز افتاد و فرمود: «ذکرت الصّلاة جعلک الله من المصلّين نعم هذا أوّل وقتها ثم قال: سلوهم أن يکفّوا عنّا حتي نصلّي»؛
نماز را به يادمان آوردي خدا تو را از نمازگزاراني قرار دهد که به ياد او هستند، بله اکنون اول وقت آن است، از دشمنان بخواهيد که دست از جنگ بشويند تا #نمازمان را بخوانيم و چون آنها حاضر به تعطيل کردن جنگ نشدند، سعيدبن عبدالله حنفي و زهيربن قين پاسداري از جان امام(ع) در حال نماز را به #عهده گرفتند و در نهايت، اين دو شهيد سعيد فداي نماز شدند.
اين #نماز سه خصوصيت برجسته داشت: جماعت، اول وقت بودن، علني بودن.
کتاب حماسه و عرفان،ص243
https://eitaa.com/Politicalhistory
💢اگر امام حسین(ع) قصد قیام و شهادت داشت، چرا پیش از شهادت به شمر و عمرسعد پیشنهاد جوایز مادی و زمین داد تا از کشته شدن فرار کند؟
نکته اول:
آنچه در برخی از کتابهای متأخر - به نقل از مقتل ابومخنف(که البته اصل این کتاب در دسترس نیست) - نقل شده تنها این است که؛ امام حسین(ع) پیش از شهادت به شمر فرمود: «جایزه یزید پیش تو محبوبتر است یا شفاعت جدم رسول خدا(ص)؟»، شمر ملعون گفت: دانگی از جایزه یزید پـیش من از شفاعت تو و جدّت محبوبتر است. اما سخنی از دادن زمین شخصی خودش به شمر چیزی نقل نشده است.
📚ینابیع المودة لذو القربى، ج 3،ص 83
ناگفته نماند بر اساس برخی از نقلها پیشنهاد زمین را امام حسین(ع) به عمر بن سعد داد:
حسین(ع)، به عمر بن سعد، پیام فرستاد: «میخواهم با تو گفتوگو کنم. امشب میان لشکر من و لشکر خودت، همدیگر را ببینیم».
عمر بن سعد، با بیست سوار و حسین(ع) نیز با همین تعداد، بیرون آمدند. هنگامى که یکدیگر را دیدند، حسین(ع) به یارانش فرمان داد و آنان، از او کناره گرفتند و تنها برادرش عبّاس(ع) و پسرش على اکبر(ع) در کنارش ماندند. ابن سعد نیز به یارانش فرمان داد. آنان هم از او دور شدند و تنها فرزندش حَفْص و غلامش به نام لاحِق، در کنار او ماندند.
حسین(ع) به ابن سعد گفت: «واى بر تو! آیا از خدایى که بازگشتت به سوى او است، پروا نمیکنى؟ اى مرد! آیا با من میجنگى، در حالىکه میدانى من، فرزند چه کسى هستم؟ این قوم را واگذار و با من باش که در این حال، به خدا نزدیکترى».
عمر به حسین(ع) گفت: بیم دارم که خانهام ویران شود!
حسین(ع) فرمود: «من، آنرا برایت میسازم».
عمر گفت: میترسم که مزرعهام را بگیرند.
حسین(ع) فرمود: «من، بهتر از آنرا از مِلکم در حجاز، به تو میدهم».
عمر گفت: من خانوادهاى دارم که بر آنها بیمناکم.
حسین(ع) فرمود: «من، سلامتِ آنها را ضمانت میکنم».
عمر، ساکت ماند و پاسخى نداد و حسین(ع)، از او روى گرداند و بازگشت و فرمود: «تو را چه شده؟! خداوند، تو را هر چه زودتر در بسترت بکُشد و تو را در روز حَشْر و نشرت، نیامرزد! به خدا سوگند، امید دارم که جز اندکى از گندم عراق، نخورى!»
این روایت با اندکی تفاوت در تاریخ طبری و الکامل فی التاریخ نیز آمده است. البته ناگفته نماند؛ این پیشنهاد امام حسین(ع)، نوعی اتمام حجت بود و امام تلاش داشت از این فاجعه جلوگیری نمایند و این تدبیر عاقلامه بود تا آخرین لحظه تلاش کنند. در هیچ کدام از جنگ های اهل بیت آغازگر جنگ نبودند اما بدین معنا هم نیست که تسلیم دشمن شوند.
📚الفتوح ج 5، ص 92 – 93،
https://eitaa.com/Politicalhistory