eitaa logo
روابط عمومی پلیس شیروان
1.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
7.7هزار ویدیو
80 فایل
💠﷽💠 🇮🇷كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ🇮🇷 . 👈کانال روابط عمومی پلیس شیروان . 👈مرجع رسمی اخبار انتظامی، پلیسی و اجتماعی . 👈باما اخبار را بروز، سریع و دقیق دریافت کنید! . 👈وبسايت خبری فراجا: news.police.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
📸عکس نوشته ریاست محترم سازمان عقیدتی سیاسی فراجا حجت‌الاسلام والمسلمین ادیانی: عيد سعيد فطر ، تحفه خداوند متعال به مؤمناني است که با روزه به غبار روبي خانه دل پرداخته، پليدي را از جان خود بيرون رانده و به جاي آن اخلاص و ايمان را جايگزين کرده اند.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔴جزئیات هشدار زیردریایی ارتش به زیردریایی اتمی آمریکا 🔹امیر دریادار شهرام ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش:زیردریایی اتمی فلوریدا آمریکا که به‌روزترین زیردریایی آمریکاست، با توجه به تجهیزات و توانمندی‌هایی که دارد، در حال عبور از تنگه هرمز بود و قصد داشت بدون اینکه رصد شود، از تنگه عبور کند. 🔹زیردریایی تمام ایرانی فاتح با تجهیزات خود عبور زیردریایی آمریکا را به راحتی رصد و با اخطار دادن و استفاده از تاکتیک‌های تعریف شده، زیردریایی آمریکایی را مجبور کرد که به سطح آب بیاید و مسیر تنگه هرمز را روی سطح آب طی کند. 🔹زیردریایی آمریکایی در حال ورود به آب‌های سرزمینی ایران بود که پس از هشدار زیردریایی فاتح، تغییر مسیر داد. این کار خطرناک زیردریایی آمریکایی را به مراجع بین‌المللی منعکس خواهیم کرد و آنها باید جواب‌گوی این کار خطرناک خود باشند.
🔴 اموات در شب های جمعه ماه رمضان بسیار چشم انتظار هستند 🔵 در این مورد قطب راوندى در لب اللباب نقل می کند: 🌕 مردگان در هر شب جمعه از ماه رمضان مى آیند و هر یک از آنها به آواز گریان فریاد مى زند: اى فرزندان من. اى خویشان ! با خیرات خود به ما محبت کنید خدا شما را رحمت کند، ما را به خاطر بیاورید و ما را فراموشمان مکنید. بر غربت ما رحم کنید. ما در زندان تنگ و تاریک مانده ایم. به ما رحم کنید و دعا و صدقه از ما دریغ نکنید. 🔺 شاید پیش از آنکه شما مثل ما شوید به شما رحم فرماید، اى بندگان خدا! سخن ما را بشنوید و ما را فراموش مکنید. این ثروتى که در دست شما است روزى در دست ما بود، ما آنها را در راه خدا خرج نکردیم ، پس آنها براى ما وبال شد و منفعت براى دیگران . به ما مهربانى کنید ولو به یک درهم یا قرص نانى یا پاره اى از چیزى . پس فریاد مى کنند: چقدر نزدیک است که بر نفسهاى خود گریه کنید و به شما نفعى ندهد. چنانکه ما گریه مى کنیم و سودى براى ما ندارد؛ پس کوشش کنید پیش از آن که مثل ما شوید. 📚 سفینه البحار ج ۸ ص ۱۳۳ 🛃@shirvan313
معاونت تبلیغات و روابط عمومی سازمان عقیدتی سیاسی فراجا برگزار می کند: 🔰پویش بزرگ میراث مادرانه 🧕در راستای اجرای قانون عفاف و حجاب و حمایت همه جانبه از انتظامی کشور در طرح مقابله با بی حجابی 🔖در رشته های ۱.عکاسی، ۲.نقاشی، ۳.دلنوشته، ۴.شعر، ۵.کلیپ ✍با محوریت 🔸حجاب در کلام امام"ره" و مقام معظم رهبری"مدظله العالی" 🔸حجاب در کلام و وصیتنامه شهدا 🔸طرح مقابله با بی‌حجابی 🔸هر موضوع مرتبط با عفاف و حجاب ♨️کلیه علاقمندان می توانند آثار خود را به شماره ۰۹۰۳۵۲۵۳۷۶۹ در پیام رسان ایتا تا پنجم خردادماه ۱۴۰۲ ارسال نمایند. 🖍ارسال کامل مشخصات(نام و نام خانوادگی، شماره تماس و کد ملی) الزامی است. 🎁به تعدادی از آثار جوایز ارزنده ای اهدا خواهد شد. 🛃@shirvan313
مادرش پرسید:مگه قرار نبود دو روز دیگه هم بمونی؟ سید مجتبی سر تکان دادگفت: مرخصی بقیه پونزده روزه ست من نمی‌تونم بیشتر بمونم حق الناسه،باید برم. خبر آورده بودند سه روز طول می‌کشد تا پسرم را از زاهدان برگردانند. مردمِ آنجا که خبر و نحوة شهادت مجتبی را شنیده بودند،دلشان آتش گرفت. می‌خواستند از همان‌جا تشییع‌ کنند. در آن سه روز به اندازه سی سال موهای سرم سپید شد😔 درد کشیدم و برای دوباره دیدن مجتبی دندان بر سر جگر پاره‌پاره‌ام گذاشتم. نمی‌توانستم به چهره دختر کوچکش نگاه کنم. سینه‌ام تنگ می‌شد. حس می‌کردم سال‌هاست پسرم را ندیده‌ام. دلتنگی بیچاره‌ام کرده بود. پیکرش را که به شهرمان آوردند، هرچه اصرار کردم نگذاشتند تابوت را کنار بزنم گفتند:باید فردا بیایید بیمارستان. اونجا اجازه می‌دیم ببینیدش. تا صبح بشود، هزار بار از تصور دیدار سیدمجتبی قلبم پر و خالی شد. به بیمارستان رفتم دستانم می‌لرزید.پلیسی آمد جلو و گفت: «باید اول به ما یک قول بدید. قبل از دیدن پسرتون آیت الکرسی بخونید.» حاضر بودم برای دیدن پسرم هرکاری انجام بدهم. گفتم: «چشم. چشم.» به هیچ چیز دیگر نمی‌توانستم فکر کنم. دستم را گذاشتم روی قلبم و «آیه الکرسی» خواندم. زمزمه‌ام که تمام شد، کسی آمد جلو و یک ساک مسافرتی به دستم داد. ناباورانه نگاهشان کردم. گفتم: «این چیه؟ پسرمو بیارید ببینم. دیگه طاقت ندارم.» صدای گریه‌ای بلند شد. گفتند: «مادر، این پسرته...» و گوشه‌ای از ساک را باز کردند. موهای مشکی سیدمجتبی پیدا شد.باور نمی‌کردم از پیکر مجتبای رشید وقدبلندم،فقط به اندازة یک ساک‌مسافرتی باقی مانده باشد 🛃@shirvan313
☀️ فضیلت قرائت سوره واقعه در شب های جمعه به نیت تعجیل در امر فرج مولامون بخونیم 🛃@shirvan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا