زمانی که عمرمان را دویده ایم که در فلان خیابان خانه بخریم و فلان ماشین را داشته باشیم و از فلان مارک لباس و کیف و کفش بخریم
یک روزی میرسد که می بینیم به هرچه که فکرش را می کردیم رسیدیم ولی حالمان جوری که فکرش را می کردیم نشد
و آن روز است که می فهمیم روزهای زندگی را برای ساختن آینده از دست دادیم
آدم های اطرافمان را که شاید هم ناب بودند،
برای بدست آوردن آدم های دیگر از دست دادیم.
و از همه بدتر خودمان را برای رسیدن به اهدافمان، گم کردیم.
بهتر است خانه ی ذهنمان را بکوبیم و از نو بسازیم.
از زندگی عشق بخواهیم
عشق به آدمهای نابی که سرنوشت در مسیرمان می گذارد.
❣ کانال ما👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
🔺خیلی به چیزی وابسته نباش؛
فرض کن آنچه در اختیار داری چیزی است که جهان به طور موقت به تو داده است و میتواند در یک چشم بر هم زدن آن را یا حتى بیشتر از آن را از تو پس بگیرد.
❣ کانال ما👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹دنیا همین تفاوتهاست؛ قبول؟
📌اگر تابِ نگاه دیگری یا سلیقهای متفاوت را نداریم؛
📌اگر اختلاف دیدگاه سیاسی در خانواده اعضای آن را از هم دور و دیدارها را دیر ساخته است؛
📌اگر فکر میکنیم همه بچهها باید در همه دروس شاگرد اول باشند...
و با این نگرشها و بینشها،
زندگی برایمان سخت و تلخ شده است؛
شاید ریشه آن را باید در کودکیمان بیابیم؛
و البته که شاید بتوانیم با کودکانمان به گونهای دیگر رفتار کنیم.
🌱 این کلیپ یک دقیقهای را ببینیم.
❣ کانال ما👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
هدایت شده از منظریه خبر✌️
38.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ویژه برنامه: داستان کربلا
درگیری کربلا از کجا شروع شد؟
آدمای توی کربلا رو نمیشناسم!
چرا امام حسین عقب نشینی نکرد؟
چرا امام حسین نرفت یک گوشه دنیا به زندگی اش ادامه بده؟
🔹در قالب یک داستان روان
💬ویژه کودک و نوجوان
می خوام داستان کربلا رو بگم
🔹قسمت اول 🔹قسمت دوم
🔹قسمت سوم 🔹قسمت چهارم
🔹قسمت پنجم 🔹قسمت ششم
🔹قسمت هفتم 🔹قسمت هشتم
🔹قسمت نهم 🔹قسمت دهم
🔺 قسمت یازدهم:
داستان حر بن یزید ریاحی
گناه بسیار بزرگی کرد اما چی شد که بخشیده شد؟!
حر باورش نمیشد که جنگ بشه!
🇮🇷تنها رسانه رسمی شهرک منظریه
#منظریه_خبر
@manzarie_khomeinishahr
@manzarie_khomeinishahr
هدایت شده از منظریه خبر✌️
34.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ویژه برنامه: داستان کربلا
درگیری کربلا از کجا شروع شد؟
آدمای توی کربلا رو نمیشناسم!
چرا امام حسین عقب نشینی نکرد؟
چرا امام حسین نرفت یک گوشه دنیا به زندگی اش ادامه بده؟
🔹در قالب یک داستان روان
💬ویژه کودک و نوجوان
می خوام داستان کربلا رو بگم
🔹قسمت اول 🔹قسمت دوم
🔹قسمت سوم 🔹قسمت چهارم
🔹قسمت پنجم 🔹قسمت ششم
🔹قسمت هفتم 🔹قسمت هشتم
🔹قسمت نهم 🔹قسمت دهم
🔹قسمت یازدهم
🔺 قسمت دوازدهم:
داستان حبیب بن مظاهر
پیرمرد مهربان خوش برخورد
کسی که در جنگ ها با امیرالمومنین ع بود و مخفیانه و شبانه خودش رو به امام حسین ع رسوند تا اینکه رفت قبیله خودش یعنی (قبیله بنی اسد) رو بیاره برای کمک به امام حسین ع و...
🇮🇷تنها رسانه رسمی شهرک منظریه
#منظریه_خبر
@manzarie_khomeinishahr
@manzarie_khomeinishahr
هدایت شده از منظریه خبر✌️
26.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ویژه برنامه: داستان کربلا
درگیری کربلا از کجا شروع شد؟
آدمای توی کربلا رو نمیشناسم!
چرا امام حسین عقب نشینی نکرد؟
چرا امام حسین نرفت یک گوشه دنیا به زندگی اش ادامه بده؟
🔹در قالب یک داستان روان
💬ویژه کودک و نوجوان
می خوام داستان کربلا رو بگم
🔹قسمت اول 🔹قسمت دوم
🔹قسمت سوم 🔹قسمت چهارم
🔹قسمت پنجم 🔹قسمت ششم
🔹قسمت هفتم 🔹قسمت هشتم
🔹قسمت نهم 🔹قسمت دهم
🔹قسمت یازدهم 🔹قسمت دوازدهم
🔺 قسمت سیزدهم:
داستان زهیر بن قین
اولش از امام حسین خوشش نمی اومد و عثمانی بود، خانومش میگفت خجالت بکش برو کمی صحبت با حسین شاید نظرت عوض شد! رفت تا یخورده با امام صحبت کرد عاشقش شد و گفت منم با شما میام برای زنده کردن دین، تا اینکه فهمید داره جنگ میشه و...
🇮🇷تنها رسانه رسمی شهرک منظریه
#منظریه_خبر
@manzarie_khomeinishahr
@manzarie_khomeinishahr
”در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر می زند و بر روی یک خانمی می نشیند. آن خانم از روی ترس شروع به فریاد می کند. وحشت زده بلند می شود و سعی می کند با پریدن و تکان دادن دست هایش سوسک را از خود دور کند.
واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت زده می شوند. بالاخره آن خانم موفق می شود سوسک را از خود دور کند.
سوسک پر می زند و روی خانم دیگری نزدیکی او می نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش می شود که همین حرکت ها را تکرار کنند! پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند. در اثر واکنش های خانم دوم، این بار سوسک پر می زند و روی پیشخدمت می نشیند.
پیشخدمت محکم می ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه می کند. زمانی که مطمئن می شود، سوسک را با انگشتانش می گیرد و به خارج رستوران پرت می کند.
در حالیکه قهوهام را مزه مزه می کردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا سوسک باعث این رفتار هیستریک شده بود؟ اگر اینطور بود، چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟ چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این نا آرامی و ناراحتی خانم ها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.
من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من می شود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت می کند.
این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت می کند، این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم می شود. من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد. آن خانمها به اتفاق رخ داده واکنش نشان دادند، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد. واکنش ها همیشه غریزی هستند در حالیکه پاسخ ها همراه با تفکرند.
این مفهوم مهمی در فهم زندگی است. آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است. او به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است."
تاب آوری (چگونه در شرایط سخت، تاب بیاوریم؟)
توانایی
از اینکه مثل همیشه برای دیگران می فرستید سپاسگزارم
❣ کانال ایتا👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
💢 عشق، مهارت میخواهد
🔺 طلاق، همیشه نتیجه نفرت یا خیانت نیست. گاهی فقط بلد نبودن حرف زدن، شنیدن، یا فهمیدن باعث میشود یک زندگی عاشقانه به بنبست برسد. رابطه خوب، مهارت میخواهد؛ نه فقط احساس.
❣ کانال ایتا👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
📌 آثار طلاق بر فرزندان
💔 برحسب جنس و سن کودکان، طلاق آثار روانی و اجتماعی متعددی دارد.
❇️ کودکان سه تا هفت سال
💠 آثار طلاق در این کودکان، میتواند با اضطراب جدایی، خشم و افسردگی بروز پیدا کند.
❇️ کودکان مدرسهای (۷ سال تا نوجوانی)
💠 این کودکان، افسردگی شدید خود را بصورت خشم و خشونت در خانه و مدرسه، افت تحصیلی و درگیری با معلمان بروز میدهند.
❇️ نوجوانی
💠 در نوجوانی که به استقلال بیشتری میرسند و از محیط خانه دورتر میشوند، ممکن است به بزهکاری، اعتیاد، رفتارهای ضداجتماعی، رفتارهای جنسی زودهنگام و نامناسب گرایش پیدا کنند.
❣ کانال ایتا👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
🌼وقتی خونه نداری، فکر می کنی خونه دار بشی زندگیت شروع می شه، همه چیز ناگهان در خونه داشتن خلاصه می شه.
وقتی مریضی، سلامتی می شه معنای زندگی، نقطه شروع.
وقتی دلت خالیه، عاشق شدن.
وقتی چاقی، لاغر شدن.
وقتی بی پولی، پولدار شدن.
واقعیت اینه که اگه صبر کنی زندگی هرگز شروع نمی شه!🌼
❣ کانال ایتا👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
❌خشم، احساسی طبیعی و اجتنابناپذیر در وجود انسان است❌
همه ما آن را تجربه میکنیم و قرار نیست انکارش کنیم.اما تجربه خشم به معنای مجوز برای پرخاشگری، داد زدن یا آسیب به خود و دیگران نیست.
✅تفاوت افراد آرام با افراد تندمزاج در نحوه مدیریت این هیجان است.
فردی که آرام به نظر میرسد، ممکن است خشم را احساس کند اما آن را به شیوهای سازنده و محترمانه بروز میدهد.
✅این مهارت آموختنی است و ما میتوانیم با آموزش و تمرین، هم خود و هم فرزندانمان را در مسیر رشد این توانمندی همراهی کنیم.
در عین حال، خشم همیشه مخرب نیست.
اگر بهدرستی شناخته و مدیریت شود، میتواند زمینهساز مطالبهگری، قاطعیت و پایداری در مسیر اهداف باشد.
🔰نکته مهم اینجاست👇
کنترل هیجانها، خصوصاً در کودکان و نوجوانان، کار آسانی نیست.تحقیقات نشان میدهد که ناحیه پیشانی مغز که مسئول تنظیم رفتارهای هیجانی است، تا حدود ۲۳ سالگی به رشد کامل خود میرسد
✅از اینرو نوجوانان به حمایت، آموزش و درک بیشتری برای مدیریت خشم نیاز دارند.
❣ کانال ایتا👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊
داستان
🦮🐕🦺🦮
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد، حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید،کاغذ را گرفت،روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین»، ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.
🐕🦺🦮🐕🦺
قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت، سگ هم کیسه را گرفت و رفت، قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد، سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید.
🐕🦺🦮🐕🦺
با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد، قصاب به دنبالش راه افتاد،
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند، اتوبوس امد، سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت. صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد، اتوبوس درست بود سوار شد.
🐕🦺🦮🐕🦺
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد، اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد، اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد، قصاب هم به دنبالش، سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید.
🐕🦺🦮🐕🦺
گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید، این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
🐕🦺🦮🐕🦺
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد، قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟این سگ یه نابغه است، این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟؟؟این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.
🐕🦺🦮🐕🦺
✍🏼پائولو کوئلیو
مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود، چیزی که شما آنرا بی ارزش می دانید، بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است.
❣ کانال ایتا👇
https://eitaa.com/Psym_Meysam_Aghaei
💫 ☝️
🕊◍⃟♥️🕊