وصیت نامه شهید مصطفی صدرزاده(قسمت اول)🔽
❣بسمربالشهدای و الصدیقین❣
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست،😇 سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد.🌷
شکر خدایی را که از میان اینهمه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد.💐
و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد.🌹
و شکر بیپایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم.🍃 خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند. زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است. از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بیتابی و ناراحتی بیش از حد نکنند و اشکها و گریههای خود را نثار اباعبدالله و فرزندان آن بزرگوار کنند.🌺
پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا میکنم بندهرو ببخشید😞و از خدا بخواهید بندهرو ببخشد چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باید سختی و مشقت از من نگهداری کردید و بعد از جنگ هم برای درسخواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا میداند که چقدر نگران کردهام اذیت کردهام و شما تحمل کردید زیرا تلاش میکردید تا فرزندتان عاقبت به خیر شود از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید😇.حتی وقتی در نوجوانی میخواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم🌱حالا هم از شما خواهش میکنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید🌿و از هیچکس و از هیچ نهادی دلخور نباشید مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا میداند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم☘ممکن است بعضیها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم.🌸
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام عزیز پر پرم 💔
سلام عزیز برادرم🌿
سلام فدایی حسین❤️
سلام مدافع حرم🌷
#شهید_حججی
#محمود_کریمی
#کلیپ
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
#دلنوشته
جنازه پسرشون رو که آوردند...🕊
چیزی جز دو سه کیلو استخون نبود...🌹
پدر سرشو بالا گرفت و گفت:حاج خانوم غصه نخوری ها!!!😞
دقیقا وزن همون روزیه که خدابهمون هدیه دادش...😇🕊
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
#سه_شنبه_هاے_مهدوے
#یا_صاحب_الزمان❤️
فکری برای وضع بد این گدا کنید😞
باشد قبول من بدم اما دعا کنید
هر کار میکنم دلم احیا نمیشود😔
قرآن به نیت من بیچاره واکنید🍃
بیدردی است دردِ من در به در شده💔
بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید💔
برگشتهام به سوی شما ایها العزیز❣
در خیمهگاه خویش مرا نیز جا کنید🕊
بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟🍀
قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید🙏
در پشت خانه تو نشستن مرا بس است
اصلاً که گفته حاجت من را روا کنید؟!
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
#حدیث_روزانه
🌹امام زمان (عج) فرمود:
💠«سَجْدَةُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَ أَوْجَبِها. »💠
🍂سجده شکر از لازمترین و واجبترین مستحبّات است.🍂
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
#همسرانِ_شهدا قصه ی عشق عجب قصه ی دردآلودیست... عشق آن یار سفرکرده مرا پیرم کرد... 🌹 @shahidesarbo
همسرانِ شهدا....
خیلی تو زندگیشون سختی میکشن...
اما یه سختی خیلی خیلی شیرین😇
در نبود شهیدشون تمام زخم کنایه هارو تحمل میکنن...
تمام تلاششون رو میکنن که در نبود پدر فرزندانشون کمتر جای خالی پدر رو حس کن....
اره هم مادرن...هم پدر...
سنگ صبورن...
اما نکته اینجاست که چرا اینقدر صبور ومحکمن؟!
میدونی چرا؟!
چون همسفرشون به بالاترین و بهترین سعادت رسیده...
آره!شهادت!🕊
شهادت بهترین و بالاترین مقامه...
همسر شهید یعنی خود خود شهید...
تو یک بار شهید میشوی...
اما من هردم...
#ادمین_نوشت😇
#کپی_ممنوع🚫
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
ادامه کتاب سربلند📘 وقت وبی وقت میرفتم،حتی نصفه شب.مادرزنم نگران میشد:« میری قبرستون جنی میشی!»😳اگرتف
ادامه کتاب سربلند📘
راستش آن اوایل تا می دیدمش،مدام به رهبر بد و بیراه می گفتم😳.او هم سرش را می انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی زد😔.آن روز گفت:«گفتنی نیست،باید راهش را بری تا بشناسی ش!»
چشم انداخت توی چشمام👀 و بهم قول داد:«اون وقت محسن نیستم اگه تورو ننشونم جلوی اقا.»
دفعه اول که رفت سوریه و برگشت ، ازش پرسیدم:«به اون چیزی که میخواستی رسیدی ؟»گفت:«نه!یه جا لنگی داشتم!»😕 خیلی بی تابی میکرد که دوباره برود. با این کارهایش منم هوایی شدم. راه افتادم🏃 دنبال سوراخ سمبه ایی که خودم را قاتی مدافعان حرم جا کنم. از طریق گروه«فاتحین» اسم نوشتم برای جنگ. تا شنید ، امد که پارتی منم بشو بیایم.
نمیدانم چرا یک روز اعلام کردند کلا این گروه جمع شد.این کش و قوس ها حدود یک سال و نیم طول کشید. تا اینکه از طریق خواهرم با خبر شدم دوباره راهی شده است.😱بهش پیام دادم:«شنیدم میخوای بری سوریه. خوشا به سعادتت!التماس دعا.»🙏نوشت:«دعا کن رو سفید برگردم.»نوشتم:«قرار بود من تورو ببرم سوریه ، دیدی تو زود تر از من رفتنی شدی ؟ جواب داد:«خواهد بخرد ، می خردت.»
مدام از خونواده اش پیگیر بودم که زنگ میزند ؟ حالش خوب است ؟ کی برمیگردد؟ برخلاف سری قبل ، خیلی دل نگرانش بودم.😔
حدود نه صبح خواهرم زنگ زد. فقط صدای گریه و شیون می شنیدم.😭
#ادامه_دارد
@shahidesarboland