23.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مداحی
#حاج_حسن_سعادت
#هیئت_الزهرا_ارومیه
#پیشنهاد_دانلود👌🍃
جلوی آیینه خودمو می بینم....
دلم شده دیوونه...😭
حسین ابی عبدالله...😔
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
#رفیقخـاص 💚
رفیقشهیدیعنی:
ٺـوے اوجِ نا امیدے..،
یڪ پارٺے بین ٺو و خـدا بشھ
|^و جـورے دستٺ رو بگیرھ
ڪھ متوجه نشی (:
#خآصیٺرفیقشهید
#رفیق_روزهای_سختم_سلام❤️
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
#حدیث_روزانه
🌹امام علی فرمود:
💠مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.💠
🍂از گنجهای بهشت; نیکی کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنی عدم شکایت از آنها) است.🍂
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
#ریحانه_خلقت[♥️]
دخترم...👧🏻
گنج شرف✨
معدن الماس حیا💎
موجب عزت زهرا (س... )♥️
بشنو حرف پدر :
زیور و زینت دین باش🌸
تو با حفظ حجاب...🍃
فاش و بی پرده بگویم که حجاب :
صدف گوهر زیبای زن است...💫
شعر از : محمد نظام دوست
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
16.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
چادرانه❣
#ارسالی_اعضای_خوبمون
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
36cb167923-5be33e5ec2fbb804018b8ae5.mp3
2.53M
من ی سال مشهدت نرم دق میکنم
جواد مقدم
@shahidesarboland
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
ادامه کتاب سربلند📘 جوانی خودم یادم افتاد:(شش ماه خدمت بودم وامده بودم مرخصی.نشسته بودیم زیرکرسی.مادر
ادامه کتاب سربلند📘
گفت:(دیده بودی👀مافوقی عکس سربازش رانگه دارد؟)گفتم:(نه!)زمانی که بنایی میرفتم🏃،محسن گاهی می گفت:(باباامروزکارگرنگیر.من میام.🙋♂)من همیشه مزدکارگرهاراقبل ازاینکه لباس هایشان راعوض کنندمیدادم.به این حدیث معصوم درکارم پایبندم که می گویندمزدکارگررابدهید💰قبل ازاینکه عرقش خشک بشود.برای محسن هم همین طوربودم.ولی نمی دیدم پول💶خرج کند.زیرنظرش می گرفتم می دیدم نه کفش ولباسش👞👕عوض می شود،نه اصفهان میرود.به مادرش گفتم:(عجب مشت بسته ایی داره.خیلی سفته.)بعدهاکه فهمیدم که پول هایش راتوی اردوهای جهادی مؤسسه خرج💵 کرده است.بااین حال،ادمی نبودکه ازمن درخواست کندبرایش چیزی بخرم.وقتی میخواست کامپیوتر🖥بخردباهم رفتیم،دید👀وانتخاب کرد.دیدم من من میکند.گفتم:(پول💵 کم داری؟)بقیه اش راگذاشتم وکامپیوترخرید.برای ازدواجش به مادرش گفته بودکسی رادوست دارد😍به مادرش گفتم:(خدااخروعاقبتمون روبه خیرکنه.معلوم نیس کجاخمیرکرده!)وقتی گفت ازبچه های مؤسسه است ومیشناسمش ودخترخوبی👩است،قبول کردم.ته دلم 💙مخالف بود،ولی چون بهش اعتمادداشتم به رویش نیاوردم ورفتیم خواستگاری.خانواده ی خانمش فقط دوتادختر👭داشتند.پدرخانمش شرط کرد،گفت:(من میخوام یه پسرواردخونه م🏠بشه،دومادنمیخوام.)برای همین خودم به محسن گفتم:(مثل پسرشون باش.بیشتربااون هاباش،خلأپسرشون روپرکن👱.)زمزمه رفتن محسن به سپاه،اول توی خانواده خانمش پیچید.من خودم دوست داشتم😍عضوسپاه شوم.
#ادامه_دارد
@shahidesarboland