مناظره امام صادق عليه السلام و مادّى
اشاره
دانشمندى مادّى و منكِر ماوراء طبيعت، نزد امام صادق عليه السلام آمد و مسائل مختلفى را مطرح نمود كه از جمله پرسش هايش اين بود:
پرستش خداى ناديده مادّى:
چگونه اين مردم خدا را مى پرستند، با اين كه او را نديده اند؟
امام عليه السلام: دلها در پرتو روشنايى ايمان، او را مى بينند و عقل هاى بيدار همانند چشم، وجود او را اثبات مى كنند ؛ بلكه چشمها نيز با ديدن نظام دقيق و حساب شده جهان هستى، او را مشاهده مى نمايند. علاوه بر اين، پيامبران، نشانه هايى كه به عنوان سند نبوّت همراه آنها بود، و نيز كتاب هاى آسمانى با محتواى عميق خود، وجود خدا را ثابت مى كنند.
دانشمندان به مشاهده آثار عظمت خداوند، اكتفا مى كنند و نيازى به ديدن او در اثبات وجودش ندارند.
مادّى: آيا خداوند نمى تواند خود را به مردم نشان دهد تا او را ببينند و بشناسند و از روى يقين و اعتقاد كامل، مورد پرستش قرار بگيرد؟
امام عليه السلام: اين كار، امكان پذير نيست و محال، پاسخى ندارد۱.
-----------
۱. براى وجود پيدا كردن هر پديده اى، دو شرط بايد محقّق شود: يكى اين كه آن پديده قابليتِ شدن و وجود پيدا كردن را داشته باشد؛ و ديگر اين كه قدرتى كه بتواند اين كار را انجام دهد، با آن قابليت، جمع شود. بنابراين، وجود قدرت، بدون قابليت، تأثيرى در پيدايش پديده ندارد. امورى كه عقلاً تحقّقشان محال است، نقص در قابليت آنهاست، نه در قدرت خدا.
ادامه دارد...
نبوّت عامّه مادّى:
از كجا ثابت مى كنى كه خداوند، داراى انبيا و فرستادگان است؟
امام عليه السلام:
با اثبات چند مقدمه:
الف - ما داراى آفريدگارى هستيم، برتر از ما و تمام آفريده ها.
ب - آفريدگار جهان، حكيم است و كار بيهوده
انجام نمى دهد.
ج - امكان ندارد كه همه مردم با او تماس بگيرند و برنامه زندگى و تكامل خود را از او دريافت نمايند. با اين مقدمات، ثابت مى شود كه بايد خداوند، پيامبرانى داشته باشد كه آنها مردم را به راه تكامل خويش راهنمايى كنند، وگرنه هدف خداوند از آفرينش انسان - كه تكامل اوست - از بين مى رود و آفرينش انسان، بيهوده مى گردد.
ادامه دارد....
ازليت مادّه
مادّى: موجودات از چه چيز آفريده شده اند؟
امام عليه السلام: از چيزى آفريده نشده اند (سابقه نيستى دارند).
مادّى: چگونه مى شود كه از نيستى، هستى به وجود آيد؟
امام عليه السلام: موجودات، از دو حال خارج نيستند:
يا اين موجودات از موادى ساخته شده اند كه آن مواد هميشه وجود داشته است.
و يا موجودات جهان، سابقه نيستى دارند و جهان، پديده است. با سه دليل ثابت مى كنيم
كه فرض اوّل، درست نيست:
۱. بر اساس فرض اوّل، موادّ جهان هميشه بوده، و چيزى كه هميشه بوده و وجودش ازلى است، امكان ندارد پديده باشد و علت بخواهد.
بنابراين، بايد واجب الوجود باشد و هستى اش از ذات خود بجوشد و در نتيجه، دگرگونى و فنا در آن راه نيابد.
۲. آن مادّه قديم، يك جوهر بيش نيست و يك رنگ بيشتر ندارد. پس، اين رنگ هاى مختلف و حقايق گوناگون فراوانى كه در اين جهان موجود است، از كجا آمده است؟ ۱
۳. اگر موادّ قديم جهان، ذاتاً زنده بوده اند، چگونه مرگ بر آنها عارض شد، و اگر ذاتاً فاقد حيات بوده اند، پيدايش حيات در آنها چگونه امكان دارد؟
و اين كه موجودات زنده از عناصر زنده، و موجودات فاقد حيات، از عناصر فاقد حيات به وجود آمده اند نيز درست نيست ؛ زيرا ذاتى كه فاقد حيات است، نمى تواند قديم باشد ؛ چون موجود فاقد حيات، توانايى و بقا ندارد و اين معنا با قديم بودن (يعنى در هستى، نياز به علت نداشتن) منافات دارد. (دقت فرماييد).
مادّى: اگر سخن شما صحيح است، چگونه گفته اند كه موجودات، ازلى هستند؟
امام عليه السلام: اين، عقيده كسانى است كه مدبّر جهان را انكار كرده و فرستادگان خدا را تكذيب نموده و كتاب هاى آنان را افسانه هاى پيشينيان خوانده و آيينى
به دلخواه خود به وجود آورده اند. موجودات جهان، خود بر پديده بودن خويش دلالت مى نمايند... حركت زمين با آنچه بر آن است، دگرگونى زمان ها، تفاوت پيدا كردن وقت ها، پديده هايى كه در جهان پديد مى آيند (مانند: زياد شدن، كم شدن، مرگ، فرسودگى) و همچنين اين كه انسان وجداناً خود را ناچار مى بيند كه به سازنده و مدبّر خويش اعتراف كند، تمام اين امور، گواه بر حدوث جهان و وجود خداست....
مادّى: آيا سازنده جهان، پيش از آفرينش موجودات، به آنها علم داشته است؟
امام عليه السلام: آرى، خداوند از ازل دانا بوده و آنچه را مى دانسته، آفريده است.
مادّى : آيا اجزاى خداوند با يكديگر اختلاف دارد، يا مانند هم است؟
امام عليه السلام: اين سؤال، غلط است ؛ زيرا اساساً اختلاف و عدم اختلاف اجزا درباره خداوند، معنا ندارد ؛ چون اختلاف و عدم اختلاف اجزاء، در موجودى هست كه داراى جزء باشد، كه آن وقت اين سؤال پيش مى آيد كه: آيا اجزا همانند يكديگرند، يا همانند يكديگر نيستند؟
يكتايى خدا
مادّى: بنابراين، چگونه خداوند يكى است؟
امام عليه السلام:
مقصود از يكى بودن خداوند، اين است كه ذات خداوند، يكتاست و همانند ندارد ؛ چون جز خداوند، هر يكتايى را كه تصوّر كنى، داراى جزء است و تنها خداوند متعال، يكتايى است كه قابل تجزيه، و قابل شمردن نيست.
فلسفه آفرينش
مادّى: با در نظر گرفتن اين معنا كه خداوند، نيازى به آفريدهها ندارد و مجبور به آفرينش آنها نبود و شايسته نيست كه ما را براى بازى و عبث آفريده باشد، فلسفه آفرينش چيست؟
امام عليه السلام: آنها را آفريده تا آفرينش دقيق و حكيمانه خود را آشكار سازد و به دانايى خويش عينيت بخشد و تدبير خود را در نظام هستى، پياده كند.
فلسفه معاد
مادّى: چرا خداوند به آفريدن همين جهان اكتفا نكرد و آن را خانه پاداش و كيفر خود قرار نداد؟
امام عليه السلام: اين جهان، آزمايشگاه و تجارتخانه و جايگاه تحصيل كمال و موجبات لطف و عنايت خداست. خداوند، اين جهان را لبريز از كاميابى، و ناكامى نموده تا مردم را در اين مدرسه كمال بيازمايد و بر همين اساس، جايگاه كار و محل نتيجه را از هم جدا ساخته است.
آفرينش شيطان
مادّى: اين هم از حكمت اوست كه براى خويش دشمنى آفريده است؟
او بود و دشمنى نداشت، و سپس به پندار تو، شيطان را آفريد و بر بندگان خويش مسلّط نمود كه آنها را به نافرمانى او وا دارد، و آن چنان او را نيرومند ساخت كه با نيرنگ هاى دقيق، خود را به دل بندگان خدا مى رساند و وسوسه مى كند، تا اين كه آنها را نسبت به پروردگارشان مشكوك مى نمايد، تا آن جا كه عدّه اى منكِر وجود او مى شوند و ديگرى را مى پرستند! اگر او حكيم است، چرا دشمن خود را بر بندگان خويش مسلّط نموده و راه گمراه كردن آنان را براى وى هموار ساخته است؟
امام عليه السلام: اين دشمنى كه از آن نام بردى، دشمنى اش براى خداوند، زيان آور نيست و دوستى اش، سودى براى او ندارد.
بيم از دشمن، در صورتى است كه بتواند زيانى برساند، يا سودى را بگرداند، يا اگر تصميم گرفت كه ملكى را بگيرد، با تكيه به قدرت خود اخذ نمايد و يا اگر تصميم گرفت قدرتى را نابود سازد، تصميم خود را جامه عمل بپوش
اند.
و اما شيطان ، يكى از بندگان خداست كه خداوند او را براى پرستش خود آفريد، و به هنگام آفرينشش مى دانست كه او چيست و چه خواهد شد.
او مدّتها با فرشتگان، خدا را عبادت مى كرد، تا اين كه خداوند او را با فرمان سجده به آدم آزمايش كرد ؛۱ ولى او به خاطر حسدى كه داشت و به سبب چيرگى شقاوت، از امتثال اين فرمان امتناع ورزيد و در نتيجه مورد طرد و لعن خداوند قرار گرفت و همين امر باعث شد كه كينه آدم و فرزندانش را به دل بگيرد و با آنان دشمنى نمايد ؛ ولى هيچ گونه تسلّطى بر بنى آدم ندارد، مگر وسوسه كردن و دعوت نمودن به گمراهى ۲ (وَ ماكانَ لى عَلَيكم مِنْ سُلطانٍ إلّا أَنْ دَعوَتُكُم فَاسْتَجَبتُم لى) (ابراهيم، آيه ۲۲) و
. ----------- ۱
. مقصود از آزمايش خدا، فراهم ساختن زمينه پرورش و تكامل است.
۲. اشاره است به آيه: (وَ ماكانَ لَهُ عَلَيهم مِنْ سُلطانٍ إِلّا لِنَعْلَمَ مَن يُؤمِنُ بالاخِرَةِ مِمَّن هُوَ مِنها فى شكٍّ) (سبأ، آيه ۲۱).
تبعيض در آفرينش
مادّى: چرا خداوند تبعيض قائل شده: يك دسته را شريف، و دسته ديگر را پَست آفريده است؟
امام عليه السلام: شريف، كسى است كه اطاعت خدا كند، و پست، كسى است كه نافرمانى او نمايد.
مادّى: آيا در ميان مردم، بعضى بهتر از بعضى ديگر نيستند؟ امام عليه السلام: ملاك برترى، تنها تقواست.
مادّى: بنابراين به عقيده شما، فرزندان آدم، همگى در اصل يكسان هستند و ملاك امتياز، تنها تقواست؟
امام عليه السلام: آرى. من چنين يافتم كه اصل آفريدهها خاك است.
پدر (آدم) و مادر (حوّا) را خدايى يكتا آفريده است و آنها بندگان خدايند. البته خداوند - عزّوجلّ - از فرزندان آدم، گروهى را انتخاب كرده و تولّد آنها را پاكيزه ساخته و بدن هاى آنان را پاك نموده و در صُلب پدران و رحِم مادران از آلودگى حفظ نموده و از ميان آنان انبيا و رسل را خارج ساخته است، كه اينان پاكيزه ترين شاخه هاى آدم هستند.
و فلسفه اين امتياز، آن است كه خداوند هنگام آفرينش آنها مى دانست كه آنها از او اطاعت مى كنند و همتايى براى او نمى گيرند. بدين جهت، مورد اين لطف و عنايت خداوند قرار گرفته اند.
آفرينش بدها
مادّى: چرا خداوند همه مردم را مطيع و موحّد نيافريد، در صورتى كه مى توانست؟
امام عليه السلام: چون در اين صورت، كارهاى نيكى كه از مردم صادر مى شد، كار خدا بود، نه كار مردم و روى اين حساب، پاداش و كيفر، و بهشت و دوزخ، معنا نداشت. خداوند، مردم را آفريده و به آنها دستور داده كه به قوانين او عمل كنند، و به وسيله انبيا و كتاب هاى آسمانى، حقيقت را كاملاً براى آنها آشكار نموده و راه هر گونه عذر و بهانه جويى را بر آنها بسته است و سپس آنها را آزاد گذاشته تا به انتخاب خود، اطاعت خدا كنند و يا نافرمانى او نمايند تا مستحقّ پاداش يا كيفر شوند
هدایت شده از آنتی سکولار
📢حسام الدین آشنا توئیت زده؛ امروز رفتم نان سنگک بخرم/ گفتم دو تا 10 تومانی بدهید/ گفت یک نوع داریم 5 تومان و نوع دیگر15 تومان/گفتم پس 10تومانی چه شد/گفت همان10 شده 15/ چون کنجد گران شده و...
✍️ واکنش کاربران فضای مجازی:
♨️ خوب داری به بهانۀ قیمت کنجد، با نان و روان مردم بازی میکنی😏
♨️ دروغ سازیِ عمروعاصی؟😠
♨️ ما مردم بابت تورم شصت درصدی دولت روحانی از شما معذرت می خواهیم😔
♨️ توی هشت سالِ قبل چرا قیمت ها را اعلام نمی کردی؟🤔
♨️ حیف که رئیسی #آشنا ندارد 😶
♨️ چه حسی داره دیدنِ عملکرد هشت ساله تون به صورت عینی😠
♨️ که با ما هرچه کرد این آشنا کرد😏
♨️ طرف فهمیده تو دولت روحانی چکاره بودی خواسته یک مو ازت بکنه😂
♨️ کاش موقعی که توی دولت خودتون مردم توی صف مرغ بودن، از این توئیت ها میزدی😠
♨️ شما که از خون مردم تغذیه می کردید؛ یعنی الان برنامه غذایی تون تغییر دادید که نون می خرید؟😡
♨️ هنوز معتقدید خودکفایی کشاورزی مزخرف است؟😏
♨️ علی برکت الله😂
♨️ اینم یکی دیگه از نتایج هشت سال خدمت دولت تدبیر و امید😡
♨️ بهش می گفتی من آشنام😏
♨️ بازم خوبه از دغدغه رفع حصر، کنسرت و شجریان و... بیرون اومدید، بالاخره رفتی خرید تا ببینید چکار کردید😔
#حرف_مردم
#حرف_حساب
#آنتی_سکولار
https://eitaa.com/antisecular_ir
جَبر
مادّى: بنابراين، كار نيك و بد را انسان، خود، انجام مى دهد؟
امام عليه السلام: كار نيك را انسان انجام مى دهد و خداوند به انجام دادن آن فرمان داده است. كار بد را انسان انجام مى دهد، و خداوند از انجام دادن آن نهى كرده است.
مادّى: آيا انسان، كار بد را با ابزارى كه خدا به او داده است، انجام نمى دهد؟
امام عليه السلام: چرا ؛ ولى با همان ابزارى كه كار نيك مى كند، قدرت بر انجام دادن كار زشتى دارد كه خداوند از آن نهى كرده است. مادّى: بنابراين، انسان در انجام دادن كار نيك و يا بد، آزاد است و داراى اراده و اختيار.
امام عليه السلام: خداوند انسان را از هيچ كارى باز نداشته، مگر اين كه مى دانسته انسان قدرت ترك آن را دارد، و به هيچ كارى فرمان نداده، مگر اين كه مى دانسته انسان قدرت انجام دادن آن را دارد ؛ زيرا خداوند، ظالم نيست و كار بيهوده نمى كند و قانونى وضع نمى نمايد كه انسان، توانايى عمل به آن را نداشته باشد.
مادّى: بنابراين، كسى كه خداوند او را كافر آفريده، مى تواند مؤمن شود.
امام عليه السلام: خداوند، تمام مردم را با سرشت اسلام پديد آورده و آنها را به كارهايى فرمان داده و از كارهايى باز داشته است. و كفر، صفتى است كه انسان پس از انجام دادن عمل خاصى، به آن متّصف مى گردد. خداوند، هيچ كس را در هنگام آفرينش، كافر نيافريده است.
موقعى انسان، كافر مى شود كه آن قدر رشد پيدا كند كه توانايى شناخت حقيقت را داشته باشد، و [ در اين هنگام، ] حق بر او عرضه شود و انكار كند. در اين صورت، او كافر مى گردد.
عدالت خدا
مادّى:
اگر خداوندْ عادل است، چرا كودك، بدون اين كه گناهى كرده باشد، گرفتار دردها و بيمارىها مى گردد؟
امام عليه السلام: بيمارىها انواعى دارند: بيمارى آزمايش، بيمارى كيفر، بيمارى عامل مرگ، تو مى پندارى كه [ فقط ]غذاهاى فاسد، آب هاى آلوده و يا وراثت از مادر، عامل بيمارى است و كسى كه كاملاً خود را محافظت كند، بيمار نمى گردد و در اين عقيده به نظريّه كسانى تمايل دارى كه مى گويند: خوردنى و آشاميدنى، يگانه عامل بيمارى و مرگ است، در صورتى كه ارسطاطاليس استاد پزشكان، و افلاطون رئيس حكما مُردند و جالينوس، پير شد و چشمانش ضعيف گرديد و نتوانست از مرگ، جلوگيرى كند و فعاليت هاى اين دانشمندان بزرگ، براى پيشگيرى از مرگ به نتيجه نرسيد.
چه بسا بيمارانى كه طبيب بر بيمارى آنها افزوده، و چه بسا طبيب هاى دانايى كه بيمارىها را خوب مى شناختند و درمان آنها را كاملاً مى دانستند و در اين فن ماهر بودند و مُردند و چه بسا كسانى كه اصلاً طب نمى دانستند
و مدّتها پس از آنان زندگى كردند. با فرا رسيدن هنگام مرگ، علم طب براى آن طبيب، سودى نداشت، و با فرا نرسيدن آن هنگام، ندانستن طب، براى اين يكى زيان آور نبود.
آفريننده شُرور
مادّى: بگو بدانم كه آيا خداوند در آفرينش، همتا دارد و يا در اداره كردن جهان، كسى با او در ستيزه است؟
امام عليه السلام: نه.
مادّى: پس، آفريننده شُرور كيست؟
درندگان زيانبخش، جانوران خطرناك، زشت رويان فراوان، كِرم، پشه، مارها و عقربها را كه آفريده است، در صورتى كه به عقيده شما خداوندْ چيزى را بيهوده نيافريده و آفرينش هر چيز، براى غرض و هدف و فايده اى است؟
امام عليه السلام: آيا به نظر تو دارويى كه از عقرب تهيه مى شود، براى درد مثانه و از بين بردن سنگ آن، مفيد نيست؟
و آيا بهترين ترياق، از گوشت افعى تهيه نمى شود؟ و آيا گوشت افعى براى كسى كه مبتلا به جذام است، نافع نيست؟
و آيا كِرم سرخى كه از زير زمين به دست مى آيد، براى درمان خوره سودمند نيست؟
مادّى: چرا، همين طور است. توجّه نداشتم كه همين موجودات نامبرده، نقش بسيار مهمى در زندگى انسان دارند.
امام عليه السلام: اما پشه و كك و امثال اينها: يكى از حكمت هاى آفرينش آنها اين است كه پرندگان از آنها تغذيه كنند.
مادّى: آيا مى توان گفت كه تدبير خداوند در مورد بعضى از پديدهها ناقص است؟
امام عليه السلام: نه.
مادّى: خداوند، مردها را ختنه نكرده آفريده است.
آيا آفرينش قسمت زائد، حكمتى داشته ويا بى فايده وبرخلاف حكمت بوده است؟
امام عليه السلام: حتماً داراى مصلحت و حكمت بوده است. مادّى: پس چرا آفريده خدا را تغيير مى دهيد و ختنه كردن را - كه كار شماست - بهتر از آنچه خدا آفريده، مى دانيد و ختنه نكردن را عيب مى دانيد، در صورتى كه خدا مرد را ختنه نكرده آفريد، و ختنه كردن را نيك مى دانيد، در صورتى كه اين عمل، كار خودتان است؟ آيا مى گوييد كه اين كارِ خدا اشتباه و بر خلاف حكمت بوده است؟
امام عليه السلام: هم كار خدا (ختنه نكرده آفريدن) حكمت دارد و هم كار ما (ختنه كردن) و منافاتى ندارد كه هر دو كار، مصلحت داشته باشد، همان طور كه مى بينيم كودك، وقتى متولّد مى شود، از راه بند ناف به مادر متّصل است و خداوند حكيم او را به اين صورت آفريده است ؛ ولى به انسان دستور داده كه آن را پس از تولّد قطع كند، و اگر آن قطع نشود، هم براى مادر زيان دارد و هم براى فرزند.
و همچنين است ناخن هاى انسان، كه خداوند مى توانست از ابتدا ناخن را طورى بيافريند كه بلند نشود .
و همچنين است آفرينش مو، كه ممكن بود طورى باشد كه بلند نشود. و نيز آفرينش تخم در گاوهاى نر، در صورتى كه اخته كردن آنها بهتر است. در هيچ يك از اين كارها، ايرادى به حكمت خداوند نمى توان گرفت ؛ بلكه در اين موارد، هم كار خداوند بر اساس حكمت است و هم كار انسان.
ادامه دارد....
دعا
مادّى:
آيا شما نمى گوييد كه خدا فرموده: « مرا بخوانيد تا خواسته شما را انجام دهم»، ۱
در صورتى كه ما مى بينيم نيازمند، او را دعا مى كند، ولى او اجابت نمى كند، [ يا] مظلومْ او را عليه ظالم [ به يارى ]دعوت مى كند، ولى او يارى اش نمى نمايد؟
امام عليه السلام: هيچ كس نيست كه خدا را بخواند، مگر اين كه خدا دعاى او را مستجاب مى كند.
اما ظالم: دعايش مردود است تا توبه كند، و اما غير ظالم: اگر اجابت دعايش به صلاح او باشد، دعايش را مستجاب مى كند، و اگر به صلاح او نباشد، خداوند بلاهايى را، - به طورى كه خودش هم متوجّه نيست - از او دفع مى كند و پاداش فراوانى براى روز نيازش ذخيره مى نمايد. شخص باايمان و خداشناس، گاه مى شود
در موردى كه نمى داند در واقع به صلاح اوست يا نه، دعا كردن برايش دشوار مى گردد.
گاه مى شود انسان براى از بين رفتن كسى دعا مى كند كه بر اساس سنّت تغيرناپذير آفرينش، هنوز هنگام از بين رفتنش نرسيده است و گاه مى شود دعا براى بارش باران مى كند، و شايد در واقع، باران آمدن در آن وقت، صلاح نيست ؛ چون خداوند به تدبير جهان، آگاه تر است.
اين گونه امور - كه مثال هاى آن فراوان است - در بسيارى از موارد، مانع اجابت دعا مى گردد. خوب دقت كن.
----------
۱. اشاره است به آيه: (اُدعُونى أَستَجِبْ لَكُم) (غافر، آيه ۶۰).
----------
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📸 جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی رحمهالله با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
🔺️ این دیدار هماکنون در حال برگزاری است.
🏷 #دیدار_معلمان
💻 @Khamenei_ir
⭕️شماره تماس پاسخگویی به سوالات یارانهای اعلام شد
🔸وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی:
🔹شمارههای پاسخگویی برای رفع دغدغههای مردم درباره موضوع مردمی سازی و توزیع عادلانه یارانهها راه اندازی شد.
🔹 شماره تلفن ۰۲۱۶۳۶۹ و شماره گویای ۰۹۲۰۰۰۰۶۳۶۹ برای پاسخگویی به سؤالات یارانهای در اختیار مردم گذاشته میشود.
🆔 @YjcNewsChannel
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
🔰 #توئیت | علاقه شدید خاندان #پهلوی به مردم ایران!!
♨️ توئیت #حجت_الاسلام_راجی نويسنده کتاب #صعود_چهل_ساله در پاسخ به توئیت رضاپهلوی درمورد #خوزستان
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
🔰 #توئیت | پاسخ مستدل به یک توئیت
♨️ توئیت #حجت_الاسلام_راجی نويسنده کتاب #صعود_چهل_ساله در پاسخ به توئیت آقای قاسمی درخصوص عاقبت اجرای تفکر نئولیبرالیسم در دولت گذشته!
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir