eitaa logo
قدس تی وی
187 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
9.4هزار ویدیو
225 فایل
قدس تی وی کانال ایتانمای فعالان گفتمان انقلاب اسلامی شهرستان قدس استان تهران ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/me_atu_ad https://virasty.com/mohsenhedayatmehr https://eitaa.com/ammareqods
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
۱۹ سال حبس برای زوج ستاره تلویزیونی! تاد و جولی کریسلی زوج ستاره تلویزیونی آمریکایی رئالیتی شو (نمایش واقعی) «کریسلی بهترین می‌داند» از سوی دادگاه فدرال به‌اتهام فرار مالیاتی در مجموع به ۱۹ سال حبس و ۳۲ ماه حبس تعلیقی محکوم شدند. بعد سلبریتی های ما رو از مالیات معاف میکنن، وقتی هم که با دشمن همکاری میکنن با پررویی زندانی نکنید ترند میکنن @Afsaran_ir
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرمای هوای اسراییل ایستگاه اتوبوس هارو مجبور به خودسوزی کرد:) @Afsaran_ir
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اختلاس و رانت خواری/ انتصابِ آقازاده ها در پست های کلیدی/ قاچاق و پارتی بازی/... 🎙استاد شجاعی @Afsaran_ir
رفتم بیمارستان گلستان اهواز. سراغ مجروحان چهارشنبه(۲۵آبان) در ایذه. ۱) کارگر است و در بلوار حافظ جنوبی مجروح شده. همان‌جا که کیان پیرفلک گلوله می‌خورد. یوسف موسوی می‌گوید: «غروب بود. هندزفری تو گوشم بود. صدایی نمی‌شنیدم. به هلال‌احمر که رسیدم. جمعیت را دیدم. ترسیدم. ترمز زدم‌. دو موتوری پشت درخت‌ها بودند. ۵۰‌متری‌ام. چشم‌توچشم بودیم. صورت‌هایشان پوشانده بودند. با کلاشینکف بهم شلیک کردند؛ دو گلوله به‌پای چپم. افتادم. یکیشان با کلت شلیک کرد. خورد به بینی‌ام. تیرخلاص زد. مطمئن شدند که کشته شدم گاز دادن و رفتند. کشان کشان خودم را انداختم لای درخت‌های بلوار. درگیری خیلی شدید شده بود. صدای رگبار می‌آمد. نه قدرت تکان خوردن داشتم و نه اصلا زیر آن آتش می‌شد بلند شد. داشتم از حال می‌رفتم. یک‌ساعت و نیم مخفی شدم. درگیری که تمام شد، زنگ زدم به خانواده‌ام گفتم من اینجام...» یوسف دو تیر در پای‌چپش خورده‌. ولی گلوله کلت هنوز در بینی‌اش بود! قرار است عملش کنند. حیرت‌انگیز است! مرمی بینی‌ را شکافته اما استخوان متوقفش کرده! ۲)مهشید موسوی ۱۸ساله: «از کوچه که بیرون آمدم، دیدم جلویم معترضین هستند و پشتم بسیجی‌ها. دو موتورسوار نزدیک شدند. دیگه چیزی نفهمیدم..» حالش خوش نیست. حوصله مصاحبه ندارد. گلوله میخورد به پشت کف دستش. ۳) احساس اسدی میراحمدی ۱۴ساله: «آمدم سرکوچه، در حافظ جنوبی. یکهو دیدم جمعیت دارند می‌آیند طرفم. چند موتوری بودند. صدای کلاشینکف می‌آمد. انگار جنگ بود. ترسیدم. فرار کردم سمت خانه. داخل که شدم مامانم جیغ زد. تازه فهمیدم گلوله خورده به زیر چانه‌، سر سینه‌ام!» ۴) فروتن سلحشور ۳۰ساله: «آمده بودم مرخصی، از عسلویه. درب خانه را که باز کردم دو نفر موتورسوار با صورت‌پوشیده بهم شلیک کردند. با کلاشینکف. خورد پهلویم. تعدادشان زیاد بود و همینطور بی‌محابا در خیابان تیراندازی میکردند.» ۵)دو دختر دیگر روز جمعه(۲۷آبان) به رگبار گرفته شده‌اند! الهه و سیتا باهم دوست هستند. ۱۵-۱۶ساله. در اسنپ بودند که یک پژو سفید و بدون‌پلاک به رگبارشان می‌بنند. الهه ۷گلوله (به پا، ساق، ران، کف‌پایش) و سیتا سه گلوله می‌خورد. الهه مدام ناله می‌کند. پدربزرگ و مادرش بالای سرش هستند. اما سیتا ساکت است. و دایی‌‌اش کنارش ایستاده. ترورها بسیار است. برخی جان داده‌اند و برخی زنده‌اند. و در بیمارستان‌ها بستری‌. لکن من فرصت مصاحبه با همه‌شان را ندارم. اما چند موتورسوار در یک شهر کوچک رسما عملیات مسلحانه می‌کنند و دستگاه‌های اطلاعاتی هم مشغول پاسپورت‌گیری‌ از کشتی‌گیرانند! @Afsaran_ir
مشاهدات عینی‌ جواد موگویی خبرنگار مستقل، از وقایع تروریستی ایذه اهواز: ۱۴۰۱/۸/۲۹ رفتم بیمارستان شهید بقایی اهواز. سیدعادل شریفی بسیجی اهوازی که به ایذه اعزام شده بوده. در چند متری ماشین خانواده کیان در خیابان حافظ‌جنوبی گلوله می‌خورد. چند دقیقه قبل از تیراندازی به ماشین خانواده کیان: «شدت آتش زیاد بود. ۲۲نفر بودیم. من پینت‌بال داشتم. بقیه‌ هم لانچر (پرتاب گاز‌اشک‌آور) و وینچستر. سرچهارراه هلال‌احمر داد می‌زدم به ماشین‌ها که نرید نرید... حتی به یکیشان که گوش نکرد فحش دادم! چند متری از بچه‌ها جدا شدم و رفتم جلوتر. یکهو گلویم سوخت. گلوله سابیده بود. از پشت افتادم. بردنم به ساختمان هلال‌احمر. چند‌متر آن‌طرف‌تر. آمبولانس نمی‌آمد. یک‌ساعت و نیم بعد، دو تا از بچه‌ها لباس شخصی تنم کردند و با پژوه بردنم بیمارستان. گلویم را پاسمان کردند تا به اهواز اعزام شوم. یکهو راننده آمبولانس داد زد این پاسداره! مهاجمان بیمارستان را قرق کرده بودند. ریختن سرم؛ با چاقو، سنگ، چوب و... بنزین ریختند روی‌ سرم که آتشم بزنند که از بیمارستان فرار کردم. اما ۳۰-۴۰نفر دنبالم. هر چند دقیقه گیرم می‌آوردند می‌زدند و دوباره از دستشان فرار می‌کردم. لباسی تنم نمانده بود. چند چاقو به کمر و پایم خورده بود. دندان‌هایم شکسته، لبم پاره، گلویم هم که تیرخورده بود. سه ساعتی در خیابان‌ها کتک می‌خوردم و فرار می‌کردم. تمام تنم پر خون بود. تا اینکه رفتم پشت یک تراکتور مخفی شدم. یک ساعت بعد رفتم در خانه‌ای و ازشان لباس گرفتم و بزور کشان کشان خودم را به مقر بسیج رساندم...» دختر سه‌ساله‌ای کنارش نشسته. جوری که دخترش نشنود، با بغض می‌گوید شب سختی بود... @Afsaran_ir
مشاهدات عینی‌ جواد موگویی خبرنگار مستقل، از وقایع تروریستی ایذه اهواز: ۱۴۰۱/۸/۲۹ 👇 @Afsaran_ir
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
📸 آیا در جمهوری اسلامی فساد سیستماتیک داریم؟ فساد سیستمی یا سیستماتیک که بعضی‌ها این دو را از هم مجزا می‌دانند، در کشور ما نیست اما فساد رشوه‌پذیر در کشور ما وجود دارد. تفاوت این دو فساد این است که فساد سیستمی از سیاست به اقتصاد می‌رسد اما فساد رشوه‌پذیر از اقتصاد به سیاست می‌رسد. در فساد سیستمی قوانین شما را به سمت فساد می‌برند و تولیدکننده را فاسد می‌کنند. در واقع ساختار و قانون برای فساد نوشته شـده است و فساد را قانونی می‌کند. مانند تعریف شغلی به نام لابی‌گری در ساختار آمریکا که افرادی از شرکت‌ها پول می‌گیرند تا بتوانند نمایندگانی را با خود همراه کرده و به کنگره بفرستند تا طرح‌های مدنظر آن‌ها را تصویب کنند. درحالی که در فساد رشوه‌پذیر قانون به هیچ وجه فساد را به رسمیت نمی شناسد و با آن مبارزه می‌کند. اما افرادی با پرداخت رشوه، برخی مجریان قانون را به سرپیچی از قانون وا می‌دارند. @Afsaran_ir