#بخش_یک
هدفش موفقیت خودش و تشکیلاتش نبود. حتی هدفش سربلندی هوافضا و نیروهای مسلح و ایران و خاورمیانهی قدرتمند هم نبود. صاف و پوست کنده، میخواست اسلام «ابر قدرت» شود. میخواست دشمنان قسم خوردهی اسلام جرات نکنند به مسلمانان نگاه چپ بیندازند. میخواست اسرائیل نابود شود و سرزمین های اشغالی طعم آزادی را بچشند. آن وقت این هدفها را مثل چیزهای لوکس و کم مصرف نگذاشته بود توی بوفه که هر از چندگاه نگاهشان کند و انگیزه بگیرد. اینها را آورده بود توی مکالمات روزمره خودش و نیروهایش. در دسترس تر و کاربردی تر از چیزی که کسی بتواند فکرش را بکند. آنقدر نزدیک که با نیم ساعت صحبت با هر کسی در هر موضوع بی ربطی میتوانست برسد به این اهداف و ایده هایش برای عملی کردنشان.
گروهفرهنگیوهنریماهو🌱
#شهیدانه
#بسیجدانشجوییدانشگاهبینالمللیقم
🆔 @QomBasij
#بخش_دو
وقتی از این چیزها حرف میزد، لحنش حماسی میشد و برق چشمهایش آدم را میگرفت. طوری که مخاطبش هر که بود، سر ذوق میآمد و با علاقه تاییدش میکرد.
میگفت:« یه روز اگه احساس کنم اینجا زیاد مفید نیستم ول میکنم و میرم لبنان عین یه سرباز ساده میجنگم.» هیچ تعارفی هم توی لحن کلامش نبود. حرف کسی بود که اسرائیل را مغرورترین و پلیدترین دشمن اسلام میدانست و توی خیلی از جلسه ها میگفت:« باید کاری کنیم اسرائیل با شنیدن اسم شیعه به خودش بلرزه»
شاید آن جملهی معروف حاج حسن که چند ماه مانده به شهادتش توی جلسه ای خطاب به «بچه هایش» گفته بود، برای ما مردم عادی عجیب باشد، آنقدر که دیوار نوشتهاش کنیم و بشود زینت اتوبانها و نمایشگاهها و جشنواره هایمان. ولی برای آنهایی که آن روز توی جلسه بودند و حاجی را میشناختند، حرف عجیبی نیامده بود. وقتی که حاج حسن دستش را مشت کرده و گفته بود:« من اگه مُردم هم روی قبرم بنویسید: اینجا مدفن کسیه که میخواست اسرائیل رو نابود کنه.»
📚کتاب مردی با آرزو های دوربُرد، صفحه ۴۸
گروهفرهنگیوهنریماهو🌱
#شهیدانه
#بسیجدانشجوییدانشگاهبینالمللیقم
🆔 @QomBasij