🍃راحت جان
من از مرگ میترسم. مرگ را برایم شیرین کن. ترسی که از مرگ دارم، هر لحظه از زندگی را برایم پر از وحشت کرده. هول مرگ را بگیر از من.
من از مرگ میترسم. مرگ را برایم زیبا کن. با تصویری که من از مرگ دارم، زندگی هر لحظهاش زهر هلاهل است به کامم.
شیرین شدن مرگ و زیباشدنش، یک راه بیشتر ندارد؛ آن هم عشق توست. مرا عاشق کن تا عاشقانه با مرگ روبرو شوم. کسی که عاشق توست، به مرگ همان طور نگاه میکند که به زندگی. عاشقان تو مرگ را بوییدن گل میدانند. کسی از بوییدن گل هراس ندارد.
نگذار از ترس عاشق نبودن بمیرم.
شبت بخیر راحت جان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃بهار خدا
پاییزِ برگریزان با تو حرفها دارد و ما نمیشنویم! پاییز تجسّم یک انتظارِ به مقصد نرسیده است. زرد و بیجان شدن یعنی توانم برای انتظار به انتها رسیده است و تا از دست نرفتهام فکری کن به حالم.
من این روزها همان پاییزم و حرفها دارم با تو. تا از دست نرفتهام، فکر به حالم کن آقا!
شبت بخیر بهار خدا
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی