eitaa logo
کانون قرآن وعترت نور
83 دنبال‌کننده
369 عکس
288 ویدیو
6 فایل
کانال‌قرآن‌وعترت‌نور‌با‌هدف‌اشاعه‌ی‌سبک‌زندگی قرآنی‌به‌همه‌ی‌شیفتگان‌فرهنگ‌ناب‌اسلامی تقدیم‌می‌نماید
مشاهده در ایتا
دانلود
نادر مهدوی نام پدر: علی بسريا ولادت: 14 خرداد 1342 شهادت: 16 مهر 1366 محل شهادت: خليج فارس/ ناو جنگی "يو. اس. اس. چندلر" آمريكا نحوه شهادت: شكنجه توسط نيروهای آمريكايی آرامگاه: گلزار شهدای روستای بحيری/ استان بوشهر
دستگیری نادر برای دشمن بسیار بااهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازمانده ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر می آیند و از تک تک اسرا درباره نادر می پرسند. دست و پای نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته می‌شود ولی او کماکان روحیه خود را تسلیم دشمن نمی‌کند و همچنان مقاومت می‌نماید. هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار شهید نیز می ترسید. نادر بر عرشه ناو جنگی یو. اس. اس. چندلر” آماج شکنجه‌های وحشیانه دشمن قرار می‌گیرد و سینه‌اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می‌شود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت می‌رسد. آنچه که از ظاهر پیکر شهید مشاهده گردید، این است که آمریکاییها سینه آن عزیز را با میخ های فولادی بلند سوراخ کرده و پس از آن یک تیر به بازو یک تیر به قلب و یک تیر به سجده‌گاهش زده و بدینگونه تحت شکنجه‌های قرون‌وسطایی شهیدش کرده بودند. بالأخره پس از گذشت شش روز، پیکرهای مطهر شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطان‌نشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید. جنازه مطهر شهید با شکوه خاصی بر دوش هزاران تن از امت حزب‌الله در مقابل لانه جاسوسی آمریکا تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آنجا نیز پیکر پاک شهید مجدداً بر دوش جمعیت انبوه مردم شهیدپرور تشییع شد و پس از آن جهت خاک‌سپاری به زادگاهش روستای بحــیری بازگشت. مردم روستا با شور و شکوهی خاص و به نحو کم‌نظیری به استقبال پیکر غرقه‌به‌خون سردار شهیدمهدوی رفتند و این پیکر گلگون‌کفن را پس از تشییع تا گلزار شهدای روستا، چون گوهری بهشتی به صدف خاک سپردند.
ماجرای کمک آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به محرومان انگلیس.mp3
2.33M
🎙 کلیپ صوتی : ماجرای کمک آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به محرومان انگلیس 👤 #حجت_الاسلام_عابدینی ⏱ زمان : ۴:۴۹ 🗂 حجم : ۲.۲ مگابایت ☑️ @samtekhoda3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیار شنیدنی تنها شخصی که با امام زمان «عج» شوخی می کرد آقا_عالی 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
اعمال مستحبی شانزدهمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف 🌷شهید محمد حسین فهمیده🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
وصیت نامه شهید فهمیده بسم الله الرحمن الرحیم مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه هرکس من را طلب می کند می یابد مرا، و کسیکه مرا یافت می شناسد مرا، و کسیکه من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسیکه عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسیکه من عاشق او بشوم، او را می کشم و کسیکه من او را بکشم، خونبهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم. هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم. و بحق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم می بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله .....
هدیه به ارواح طیبه ی شهدا ی کربلا🌷 شهید محمد حسین فهمیده🌷 صلوات
🌷سلسله جلسات قرآن راه زندگی🌷 شنبه ۱۱ مهرماه
ﺷﻬﻴﺪ ﺣﺴﻴﻦ صافی ﻧﺎم ﭘﺪر: ﻋﺒﺎس تاریخ تولد: ۱۳۴۸/۴/۵ ﻣﻴﺰان تحصیلات: ﭘﻨﺠﻢ اﺑﺘﺪایی تاریخ ﺷﻬﺎدت: ۶۰/۹/۸ ﻣﺤﻞ ﺷﻬﺎدت: ﺑﺴﺘﺎن
🌷 شهید حسین صافی، خردسال‌ترین شهید استان بوشهر در 12 سالگی به آرزویش كه شهادت در راه اسلام بود، رسید. 🌷شهید حسین صافی در سال 1348 درخانواده مذهبی و صاحب كمال و فضل و ادب در روستای دره‌بان از توابع بخش ریز در شهرستان جم دیده به جهان گشود. 🌷*شهید صافی در خانواده‌ای مذهبی و صاحب كمال به دنیا آمد 🌷جد ایشان مرحوم حاج شیخ محمدحسین صافی از علما و فضلای به نام منطقه و مردم آن روزگار برای فراگیری علم و دانش و معرفت دینی از اطراف و اكناف به مقدمش می‌شتافتند و از خرمن دانش وی خوشه‌چینی می‌كردند؛ وی مسلط بر ادبیات فارسی و عرب است و آثار مكتوبی با خط بسیار زیبا بر جای گذاشته است كه در دست گردآوری و چاپ است و شاعری چیره‌دست، توانا و ماهر بوده و اشعاری بسیار زیبا سروده است و از نوحه‌ها و مرثیه‌های ایشان در مراسمات محرم و صفر و در مجالس روضه‌خوانی استفاده می‌كنند و اخیراً یكی از كتاب‌های ایشان به نام اشعار گلزار و سفرنامه حج ایشان به چاپ رسیده و اینك موجود است.
هدیه به ارواح طیبه ی شهدا ی کربلا🌷 شهید حسین صافی🌷 صلوات
🌷وصیتنامه شهید صافی نگذارید فرزند پیامبر(ص) غریب و تنها واقع شود 🌷بعد از 1400 سال یكبار دیگر ندای حق از مشرق زمین از حلقوم فرزندی از فرزندان پاك پیامبر و از سلاله مطهر حضرت زهرا (س) در جهان طنین‌انداز شد، برادران و خواهران عزیزم اینك من و شما در پیشگاه خداوند مورد آزمایش قرار گرفته‌ایم؛ نگذارید یك بار دیگر فرزند پیامبر(ص) غریب و تنها واقع شود؛ برادران و خواهران عزیزم من به عنوان سربازی كوچك بر خود واجب می‌دانم به فرمان امام عزیزم به جبهه‌های حق علیه باطل بشتابم و تا آخرین قطره خون بر علیه متجاوزین به میهن اسلامی مبارزه كنم و شما نیز این 🌷فرمان را لبیك بگوئید و راه شهادت را ادامه بدهید تا فردای قیامت در پیشگاه خداوند و شهدا سرافکنده نباشید 🌷اما پدر و مادر عزیزم اگر من شربت شیرین شهادت را نوشیدم مرا حلال كنید و نگذارید ضد انقلاب از این گریه شما سوء استفاده كنند، بلكه شاكر به درگاه خداوند باشید كه این قربانی كوچك را از شما پذیرفت و سلام مرا به همكلاسی‌هایم برسانید و بگوئید حسین نگذاشت امامش تنها بماند و شما نیز نگذارید امام عزیزمان تنها بماند، او را یاری كنید و به جبهه بروید و بر علیه مزدوران مبارزه كنید و اگر شهید شدید كه همیشه زنده می‌مانید و اگر شهید نشدید به درس و مشقتان برسید؛ چون اسلام به فراگیری علم و دانش تأكید كرده است و پیام شهدا را به نسل‌های آینده منتقل كنید و نگذارید شرق و غرب در زمینه‌های علمی و فرهنگی از شما جلو بیفتند. 🌷به خواهران عزیزم سفارش می‌كنم كه حضرت زینب(س) را الگو و سرمشق خود قرار دهند و حجاب اسلامی را رعایت كنند كه سعادت دنیا و آخرت در گرو همین اعمال است و به برادرانم توصیه ی‌كنم كه به پدر و مادرم احترام و آنها را یاری كنند و راهم را ادامه دهند.
🌷پدر شهید صافی نیز دارای كمال معرفت و به لباس علم و تقوی مزین بوده و از اساتید بنام قرآن بوده و مردم روستا از سال‌های دور برای تعلیم و فراگیری قرآن از محضرش استفاده می‌كرده‌اند. 🌷*شهید صافی در هشت سالگی قرآن را به طور كامل تلاوت كرد 🌷شهید صافی از همان دوران كودكی در نزد خانواده مذهبی، تعلیمات دینی و اسلامی را فرا گرفت و در سن هشت سالگی قرآن را به طور كامل و صحیح تلاوت می‌كرد؛ وی از دوران كودكی صاحب اخلاق اسلامی و مذهبی و رفتاری شایسته و پسندیده بود و همین خصوصیات شهید باعث شده بود كه نظر تمام مردم را به سوی خود جلب كند؛ در سن هشت سالگی بر اثر ذوق و علاقه سرشاری كه نسبت به فراگیری علم داشت پدرش در سال 1355 او را به دبستان دانش روستای دره‌بان كه بعد از شهادت ایشان به نام دبستان شهید صافی نامگذاری شد ثبت‌نام كرد؛ در مدرسه از لحاظ اخلاق و رفتار مورد تحسین اولیاء و مربیان بود و برای دانش‌آموزان الگو و سرمشق بوده و در زمینه‌های درسی یكی از زبده‌ترین دانش‌آموزان بودند.  🌷*در 12 سالگی به آرزویش كه شهادت بود رسید 🌷ایشان به شهادت علاقه وافری داشتند و از آنجا كه نوجوانی با جرأت و نترس بود برای رفتن به جبهه داوطلب شد و با گروهی از برادران و دوستانش راهی جبهه‌های حق علیه باطل شدند؛ برای ایشان زندگی كردن بر روی كره خاكی معنا و مفهومی نداشت و همیشه جمله «كونو لظالم خصما و للمظلوم عونا» بر زبان داشت؛ وی با اعزام به جبهه در عملیات حصر آبادان شركت كرد و با پیروزی برگشت و باز هم نتوانست دور از جبهه زندگی كند و دلبستگی خاصی بین او و جبهه بود؛ در نگاه پر نفوذش هزار راز و رمز نهفته و به افق دور دست همیشه نگاهش مجسم بود؛ برای دومین مرحله عازم جبهه‌های نبر شد و سر انجام به آنچه فكر می‌كرد و آرزویش بود و با گلوی بریده شده (بر اثر تركش خمپاره) سرافرازانه در تاریخ 7/9/1360 و در سن 12 سالگی در جبهه بستان و در عملیات طریق‌القدس به درجه رفیع شهادت نائل آمد
اعمال مستحبی هجدهمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف 🌷شهید حاج حسین خرازی🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
ارسال شده از سروش: 👌بخوانید و لذت ببرید 🌿ملاقاتی بسیار زیبا و وصف نشدنی برای عاشقان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🌱این ملاقات بسیار طولانیست... 🌴آیت الله شبیری زنجانی فرمودند: چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود 🍃وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرا(زمر73ً ) یعنی مومنین را به سمت بهشت میکشند...🍃 🌱از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!؟ 📚 تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم که می فرمایند: 🌾مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند . امام به دیدار محبان می آیند این ملاقات بسیار طولانی می شود... 🌾امام صادق می فرمایند هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل برمیدارند... ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان يابد. 🌱️السلام علیک یا ابا عبدالله🌱 🌷تصویر قشنگی ست که در صحنه ی محشر ... ما دور حسینیم و بهشت است که مات است...🌷 ◾تا قیامت نرود نقش تو از لوح ضمیر حیرتم کشت، بگو این چه معماست حسین◾ 🍃🌾🍃 🌴 نسیم وحی 🌴 🇮🇷 @nasimevahy 🍀 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🍀
اعمال مستحبی نوزدهمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف 🌷شهید محمد بلباسی🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
شهید بلباسی جمعه متولد شد و جمعه هم به شهادت رسید.»   وقتی از خاطرات نوجوانی و مدرسه محمدش می‌گوید آنقدر برایش زنده و حاضر است که ناخودآگاه لبخند از لبانش نمی‌رود: «در دوران مدرسه، بچه درس خوانی بود و البته استعداد هم داشت. وقتی دیپلم گرفت گفتم محمد جان برای دانشگاه هم امتحان بده. گفت مادر برای امسال دیر شده چون یک ماه دیگر کنکور است. اما من گفتم توکل کن به خدا پسرم، بنشین و این یک ماه را درس بخوان. این مدت کمی که فرصت داشت برای دانشگاه خودش را آماده کرد اما با همه مشغله‌اش نماز جمعه اش ترک نشد. مادر ابتدا موافق رفتن پسرش به سوریه نبود، پدر محمد تازه فوت کرده بود و محمد با وجود داشتن سه بچه همیشه در ماموریت‌های مختلف راهیان نور و اردوهای جهادی بود: «چند روز قبل از سفرش به سوریه یک شب شام رفتم خانه‌شان. بعد از خوردن غذا گفت مامان می‌خواهم بروم سوریه. مخالفت کردم و گفتم نه، تو ۳ تا بچه داری، دائما هم که مأموریتی. پدرت هم تازه فوت کرده و باید بمانی پشتیبان من باشی. همسرت هم درست است حرفی نمی‌زند ولی خسته شده،‌ تقصیر هم نداره. من نمی‌گویم نرو ولی الان وقتش نیست. یک مدتی پیش زن و بچه‌ات بمان، حداقل آنها تو را ببینند بعد برو سوریه. آن موقع حرفی نزد و فقط خندید. نگو همه کارهایش را انجام داده و آماده رفتن بود. شب که رفتم خانه خواب وحشتناکی دیدم. صبح به محض بیدار شدن زنگ زدم بهش و گفتم مادر شیرم حلالت باشه هر جا بخواهی بروی آزادی. خندید و گفت چه شده؟ گفتم هیچی، خواب دیدم اما هر چه اصرار کرد برایش تعریف نکردم. همان روز رفته بود تهران که اعزام شوند اما من خبر نداشتم.»   «خواب دیده بودم شهید آوردند و گذاشتند جلوی من. سلام می‌کنم و می‌گویم خیلی خوش آمدی پسر اما از کجا آمدی؟ و همینطور با شهید درد و دل می‌کردم. یک درخت پر از شکوفه آنجا بود، به شهید گفتم: این درخت برای کیست؟ گفت: برای شما. گفتم: من که درخت نداشتم! گفت: چرا این درخت برای شماست». مادر ادامه می‌دهد: «محمد نیروی ستادی سپاه بود و لزومی نداشت برای جنگ برود، منتهی خودش خیلی علاقمند بود. دوستانش که از جنگ آمده بودند می‌گفتند کارهایی که او می‌کرد هیچکدام‌مان جرأت انجام دادن‌شان را نداشتیم. یکی از همرزمانش با گریه تعریف می‌کرد: «محمد روزی ۷، ۸ بار یک مسیر را بین دو تا تَل که فوق‌العاده در تیررس دشمن بود و خطر داشت می‌رفت و می‌آمد، خرید می‌کرد، تجهیزات می‌خرید و یا مجروحینی را جا به جا می‌کرد که ما از اوضاع وخیمشان حالمان بد می‌شد. راهی سخت که ما شاید یک بار هم نمی‌رفتیم».   فرزند هر چند سالش که باشد کیف می‌کند از تعریف و ناز کشیدن پدر و مادر و مادر و پدر قند توی دلشان آب می‌شود از خریدن ناز فرزند: وقتی رفته بود سوریه هر وقت به من زنگ می‌زد خیلی نازش را می‌کشیدم و می‌گفتم محمدِ دلاورِ من، پسرِ من، پسرِ شجاع من، پسرِ رزمندهِ من! می‌گفت مامان دیدی بابا رزمنده بود من هم بالاخره رزمنده شدم؟ ولی ناراحت نباشی‌ها اینجا هیچ خبری نیست، می‌خوریم و می‌خوابیم. به شوخی می‌گفتم اگر خبری نیست پس چرا می‌گویی دعا کنم به شهادت برسی»؟!
هدیه به ارواح طیبه ی شهدا ی کربلا🌷 شهید محمد بلباسی🌷 صلوات
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📸 پیراهن عزاداری طه اقدامی شهید خردسال حادثه تروریستی اهواز، که از سوی پدرش به رهبر انقلاب اهدا شده بود، در جریان دیدار عصر چهارشنبه شب خاطره دفاع مقدس، به دست حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید. ۹۷/۷/۴ ➕ بوسه رهبر انقلاب بر پیراهن مشکی این شهید خردسال 💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از روزی حلال
🔸 امام صادق علیه السلام در کلامی می فرمایند : اى اباهارون! ما فرزندان خود را همانگونه که به نماز امر مى‌کنیم به تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام نیز امر مى‌کنیم. پس تو نیز بر آن مداومت کن، چرا که هرگز به شقاوت نیفتاده است بنده‌اى که بر آن مداومت نموده است. بحارالانوارج82ص328 درسایه قرآن واهل بیت علیهم السلام رستگارشویم (ان شاءالله) 💠 @RoozieHalal 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال مستحب بیستمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف 🌷سردار شهید هادی کجباف🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها