eitaa logo
قرآنیان شهرستان خنداب
163 دنبال‌کننده
680 عکس
322 ویدیو
9 فایل
🎤جلسه تلاوت قرآن کریم و آموزش استاد مرتضی یادگاری 📆هرهفته دوشنبه در مسجد صاحب الزمان عج و چهارشنبه ها در مسجد امام حسین ع شهرستان خنداب 🕣بعد از نماز مغرب و عشاء ✅️تلاوت برای عموم آزاد است 🎙ارتباط با ما @quran_khondaab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅                       شرکت در ختم قرآن برای فرج       🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
🔅امیرالمؤمنین علیه‌السلام: ✍️ مَن أرادَ أن يَعِيشَ حُرّا أيّامَ حياتِهِ فلا يُسكِنِ الطَّمَعَ قَلبَهُ؛ 💠 هر كه مى‌خواهد ايام عمر خود را آزاد زندگى كند، طمع را در دل خويش جاى ندهد. 📚 تنبيه الخواطر: ج۱، ص۴۹ 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
🔅 ✍️ رو دل همدیگه پا نذارید 🔹وقتی اسب بخواد از رودخونه رد بشه، اول آب رو گل‌آلود می‌کنه بعد رد می‌شه! می‌دونید چرا؟ 🔸چون تصویر خودش رو تو آب می‌بینه و تحت هیچ شرایطی پاشو رو اون نمی‌ذاره، چون فکر می‌کنه هم‌نوع خودشه تو آب، در حالی که یه عکس بیشتر نیست. 💢 یادمون باشه ما آدم‌ها هم رو دل‌های همدیگه، رو شخصیت همدیگه، رو احساسات همدیگه و روی کسانی که دوستمون دارن و شاید دوستشون داریم، نباید پا بذاریم و رد بشیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
‌مرگ با زندگی خط تقاطع ندارد؛ استمرارِ زندگی‌ست. با اهداف، آدمی تثبیت می‌شود نه با نفس کشیدن .. • استاد علی صفایی حائری! 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يَـٰٓأَيَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٱرۡجِعِيٓ إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةࣰ مَّرۡضِيَّةࣰ استاد کریم منصوری شبکه ملی میقات استان مرکزی 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی از تلاوت جناب آقای حاج محسن یادگاری در مراسم عزاداری شب شهادت شهیدان قیام خونین ۱۵ خرداد۴۲ در مسجد حضرت صاحب الزمان‌ عج خنداب 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅                       شرکت در ختم قرآن برای فرج       🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
🔅 عليهاالسلام: ✍️ فَرَضَ اللّه ُ . . . الأمرَ بِالمَعُروفِ مَصلَحَةً لِلعامَّةِ؛ 💠 خداوند امر به معروف را براى اصلاح مردم قرار داد. 📚 بحارالأنوار، ج۶، ص۱۰۷ 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
🔅 ✍️ همیشه آن چیزی که تو فکر می‌کنی برایت خوب است، درست نیست 🔸مردی از ارتفاع پنج‌متری روی زمين می‌پريد و هيچ اتفاقی برای او نمی‌افتاد. 🔹او هرگاه می‌خواست از ارتفاع به‌سمت پايين بپرد نگاهش را به‌سوی آسمان می‌كرد و از خدا می‌خواست تا او را سالم به زمين برساند و از هر نوع آسيب و صدمه حفظ كند. 🔸اتفاقا هم هميشه چنين می‌شد و هيچ بلايی بر سرش نمی‌آمد. 🔹روزی اين مرد به ارتفاع پنج‌ونيم‌متری رفت و سرش را به‌سوی آسمان بالا برد و از خدا خواست تا مثل هميشه او را سالم به زمين برساند. 🔸اما اين بار محكم زمين خورد و پايش شكست. 🔹او آزرده‌خاطر نزد حکیم رفت و از او پرسيد: من از ارتفاع پنج‌متری می‌پريدم و هيچ اتفاقی برايم نمی‌افتاد. چرا اين بار فقط به‌خاطر نيم متر اضافه ارتفاع پايم شكست؟ چرا خداوند مرا حفظ نكرد؟ 🔸حکیم تبسمی كرد و گفت: اتفاقا اين دفعه هم خداوند به‌نفع تو عمل كرد! چون می‌دانست كه تو بعد از پنج‌ونيم، عدد شش و هفت را انتخاب می‌كنی، قبل از اينكه خودت با اين زياده‌خواهی بی‌معنا گردنت را بشكنی، پای تو را شكست تا دست از اين بازی بیهوده برداری و روی زمين قرار گيری. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄
🔸«پیرمرد بازنشسته خیلی حرّاف بود. چانه‌اش که گرم می‌شد، ساعت‌ها یک‌ریز حرف می‌زد. خانواده‌اش هم حوصله‌اش را نداشتند. مدّتی بود هرروز می‌آمد خانهٔ قوام و می‌نشست به حرف زدن. بچه‌های قوام می‌دیدند که پیرمرد چه‌قدر وقت پدرشان را می‌گیرد، و از طرف دیگر می‌دانستند قوام اخلاقش مدارا و تحمّل است و چیزی نمی‌گوید. باهم قرار گذاشتند که هروقت پیرمرد آمد، دست‌به‌سرش کنند. 🔸فردای آن روز طبق معمول سروکلّهٔ پیرمرد پیدا شد. یکی از بچه‌ها رفت دم در و گفت: پدر خانه نیستند و معلوم هم نیست کی می‌‌آیند. هنوز پیرمرد برنگشته بود که صدای قوام از بالای تراس خانه به گوشش رسید: من هستم، بیا بالا!» 📚خاطرات استاد حسین انصاریان 🔶با کانال همراه باشید ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄ 🔷@Quran_khondab ┄┄┅••=✧☀️✧=••┅┄┄