eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
705 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط باما. نـوكــــري كردنِ اين قـوم مرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. @Behruz313
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه ات آباد، از داغ توام خانه خراب هيچ بودم، پوچ بودم، روی من كردی حساب از تو ممنونم كه بين اين همه خلق خدا محض كار نوكری كرديد ما را انتخاب آنچه را عاشق به بيداری فراوان ديده است زاهدان آن را نمی بينند حتی بين خواب آه از اين روضه كه جمعی به ظاهر اهل دين اصل دين را دوره اش كردند با فكر ثواب با پيمبرها خدا حرف از عطش زد بارها عرش را لرزانده قطعأ ناله های آب آب می گذارد يک مسلمان راس مهمان در تنور راهبی خاكستر از سر شست آن هم با گلاب مرد مست و خيزران و بوسه گاه مصطفی من نميدانم چرا نازل نشد آنجا عذاب در كنار راس سالار شهيدان راس كيست لطمه زد بر صورتش با ديدن آن سر رباب نــوكـــر نـوشـــت: وقتی ڪه گدا، شاهِ ڪَرَم داشته باشد توفیر ندارد ڪه چه ڪم داشته باشد والله عطشناڪترین واژه سلام اسٺ وقتی ڪه دلی تنگ حرم داشته باشد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
متن آیه الکرسی اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآئُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ* کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
زیارت روز چهار شنبه: السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِينَ وَ جَاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاكُمُ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا إِبْرَاهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى يَا مَوْلايَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَكُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هَذَا وَ هُوَ يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. سلام بر شما اى دوستان خدا، سلام بر شما اى حجتّهاى خدا، سلام بر شما اى نور خدا در تاريكيهاى زمين، سلام بر شما، درودهاى خدا بر شما و بر خاندان پاكيزه و پاكتان، پدر و مادرم فدايتان، به راستى خدا را خالصانه پرستيديد و در راه خدا آنچنانكه شايسته بود جهاد نموديد تا مرگ شما را دربر گرفت، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پريان و آدميان، من به سوى خدا و به سوى شما از دشمنانتان بيزارى میجويم، اى سرور من يا ابا ابراهيم موسى بن جعفر، اى سرور من يا ابا الحسن علی بن موسى، اى سرور من يا ابا جعفر محمّد بن على، اى سرور من يا ابا الحسن على بن محمّد، من دلبسته شما هستم، ايمان دارم به نهان و آشكار شما، در اين روز شما كه روز چهارشنبه است از شما درخواست پذيرايى دارم، و به بارگاه شما پناه میجويم، پس مرا پذيرا باشيد و پناهم دهيد، به حقّ خاندان پاكيزه و پاكتان. ذکر روز چهارشنبه: یاحی و یا قیوم 100 مرتبه، 540 مرتبه یا متعال، تلاوت سوره مباركه جن گفتن یا متعال جهت عزت پیدا کردن است إن شاءلله 🌹یا الله یا رحمن یارحیم یامقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک🌹 کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام.
دعای روز چهارشنبه : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانیاش هميشگى است الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ لِبَاسا وَ النَّوْمَ سُبَاتا وَ جَعَلَ النَّهَارَ نُشُورا لَكَ الْحَمْدُ أَنْ بَعَثْتَنِي مِنْ مَرْقَدِي وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَدا حَمْدا دَائِما لا يَنْقَطِعُ أَبَدا وَ لا يُحْصِي لَهُ الْخَلائِقُ عَدَدا اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّيْتَ وَ قَدَّرْتَ وَ قَضَيْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْيَيْتَ وَ أَمْرَضْتَ وَ شَفَيْتَ وَ عَافَيْتَ وَ أَبْلَيْتَ وَ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَيْتَ وَ عَلَى الْمُلْكِ احْتَوَيْتَ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِيلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ حِيلَتُهُ وَ اقْتَرَبَ أَجَلُهُ ستايش خداى را كه شب را جامه و خواب را مايه آرامش و روز را زمينه تكاپو قرار داده، ستايش تنها تو را سزاست كه مرا از خوابگاهم برانگيختى و اگر میخواستى خوابم را جاودان میساختى، ستايش دائم كه هرگز پايان نيابد، و سپاس بيكران كه آفريدگان از شمارش آن ناتوانند. خدايا! ستايش تنها شايسته توست كه آفريدى و سامان دادى و اندازه مقرر نمودى و فرمان دادی و ميراندى و زنده كردى و بيمار نمودى و درمان كردى و بهبودى عنايت فرمودى و فرسوده ساختى و بر عرش هستى استيلا يافتی و بر فرمانروايى جهان چيره گشتى، تو را می خوانم همچون كسی كه وسيلهاش ناكارا گشته و رشته چارهاش گسسته و اجلش نزديك شده وَ تَدَانَى فِي الدُّنْيَا أَمَلُهُ وَ اشْتَدَّتْ إِلَى رَحْمَتِكَ فَاقَتُهُ وَ عَظُمَتْ لِتَفْرِيطِهِ حَسْرَتُهُ وَ كَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ وَ خَلُصَتْ لِوَجْهِكَ تَوْبَتُهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ لا تَحْرِمْنِي صُحْبَتَهُ إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِي فِي الْأَرْبَعَاءِ أَرْبَعا اجْعَلْ قُوَّتِي فِي طَاعَتِكَ وَ نَشَاطِي فِي عِبَادَتِكَ وَ رَغْبَتِي فِي ثَوَابِكَ وَ زُهْدِي فِيمَا يُوجِبُ لِي أَلِيمَ عِقَابِكَ إِنَّكَ لَطِيفٌ لِمَا تَشَاء و آرزويش در دنيا كاستى يافته و سخت بر رحمت تو نيازمند گشته و حيرتش بر اثر كوتاهى فزونى يافته و لغزش و افتادنش بسيار گشته و بازگشتش به سوى تو خالص شده است، پس بر محمّد خاتم پيامبران و بر خاندان پاكيزه و پاك نهاد او درود فرست، و شفاعت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) را روزی ام فرما و از همنشينى با او محرومم مساز، همانا تويى مهربانترين مهربانان، خدايا! در چهارشنبه چهار حاجت مرا روا ساز، نيرويم را در طاعت خود و نشاطم را در بندگى خويش، و رغبتم را در پاداشت و بی رغبتیام را در آنچه كه موجب عذاب دردناك توست قرار ده، همانا آنچه را بخواهى لطف میفرمایی. کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام.
کوچه های شهر را امشب چراغانی کنید عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا باید امشب کوچه ها را خوب نورانی کنید طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید از خَم ابروی او صدها خُم می می چکد باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست باید اوّل خوب از این مُلک، دربانی کنید هر که باشد نوکر تو زود آقا می شود خود به خود با یک نگاه تو مسیحا می شود یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر لحظه لحظه می رسد بر تو سلام اهل بیت از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت می رسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی می رسی تا که بگیری انتقام اهل بیت مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری می بری با جلوه ات دل از امام عسگری نــوكـــر نـوشـــت: "آقا بیا" های مـــرا امشب روا کــــن آقا بیــــا درد دو عالـــم را دوا کــن در این شب عزیز به یُمنِ نیمه شعبان رزقِ همه چشم انتظاران کربــلا کــن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) بر همه مبارک باد🌺
امام مهدي(عج) از ديدگاه پيامبر مهربانی ها لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد، لطول الله ذلک اليوم حتي يبعث رجلا من ولدي، اسمه اسمي. اگر از عمر دنيا به جز يک روز باقي نباشد، خداوند آن روز را طولاني سازد و مردي ازتبار من و هم نام با من برمي انگيزاند. سلمان پرسيد: از کدامين فرزندت، اي رسول خدا؟ فرمود: از اين پسرم و با دست مبارکش به شانه ي امام حسين عليه‌السلام زد. @B3313M ذخائر العقبي/ ص136
همیشه فکر می کردم معلم کسی ست که سر کلاس درس می دهد، امتحان می گیرید،‌ کم و زیاد نمره می دهد و تمام، اما با گذر زمان فهمیدم معلمـها قدرت عجیبی دارند، آنها می توانند دید آدمها‌ را به زندگی تغییر دهند...‌. فهمیدم معلمـها همیشه در مدرسه نیستند... معلم می تواند همان کودکی باشد که تمام ناراحتی و دلخوری اش به چند دقیقه نرسیده تمام می شود، کودکی‌ که کینه به دل نمی گیرد و درس بخشش می دهد... معلم می تواند پیرزن بی سوادی باشد که به فرزندان و نوه هایش بی انتها عشق میورزد و هیچکس مهربانی و عشق را به خوبی او یاد نمی دهد... معلم‌ می تواند کسی باشد که برای رسیدن به آرزوهایش از هیچ‌ تلاشی شانه خالی نمی‌کند و‌ حقش را از زندگی می‌گیرد... دنیا پر از معلم است، معلمهایی که جدا از سن و سال؛ جدا از تحصیلات؛ درس زندگی می دهند... هر کدام از ما می توانیم حتی برای یک نفر معلم باشیم، به شرط اینکه چیزی برای یاد دادن داشته باشیم... ای معلم تو را سپاس ای آغاز بی پایان ای وجود بی کران، تو را سپاس ای والا مقام، ای فراتر از کلام، تورا سپاس ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی 💐روزت مبارک @B3313M
انتظار، ملکه و حالتی نفسانی و امری کاملاً وجدانی است؛ اگر کسی واقعيت آن را ادراک نکرده باشد، هرگز با توصيف و تعريف‌ ذهنی، حقيقتش را نمی‌فهمد. اين حالت نفسانی، آمادگی درونی نسبت به چيزی است که فرد، انتظارش را می‌کشد و نقطۀ مقابل آن نااميدی است. مانند هر حالت نفسانی ديگر، انتظار هم مراتبی دارد. هر چه منتظَر، محبوب‌تر، باعظمت‌تر، پرسودتر و نزديک‌تر‌ باشد، آمادگی منتظِر، بيشتر و شوق او قوی‌تر و چهره‌ا‌ش شاداب‌تر است‌؛ حالت انتظارش، شعاع وسيع‌تری می‌گيرد و به ديگران هم منتقل می‌شود. در حالی كه اگر قدر و منزلت منتظَر برايش پايين‌ باشد، فقط خودش آن حالت درونی را می‌فهمد. پس آماده شدن منتظَر حالتی قلبی است، ولی آثار خارجی هم پيدا می‌کند. هر قدر انتظار شديدتر باشد، آمادگی و تلاش برای حركت در مسیر سنخيت با منتظَر و ايجاد شرايطی که او می‌پسندد، بيشتر خواهد شد. مثل اينكه در بُعد دنيوی وقتی منتظر آمدن كسی هستيم كه خيلی دوستش داريم، حاضريم طرح فرش و پرده و مبل و حتی رنگ خانه‌مان را متناسب با سليقه‌اش تغییر دهيم و البته این کارها را با شوق انجام می‌دهیم. بندۀ مؤمنی هم که حقیقتاً منتظِر مولايش است، با شوق و عشق همه چيزش را طبق سليقۀ آن حضرت آماده می‌کند. @B3313M
کوه صفا کنار صفای شما کم است ذبح منا به پای منای شما کم است من از تو پادشاهی عالم نخواستم این چیزها برای گدای شما کم است آماده ام که دعبل دربارتان شوم بر شانه ام هنوز عبای شما کم است در ثبت اسم نوکری ام گیر کرده ام وقتی که مهر کرب و بلای شما کم است دیگر نمی شود نفس راحتی کشید اینجا چقدر حال و هوای شما کم است ماها کجا و دست علمدارتان کجا سرها به خیر مقدم پای شما کم است زخم شما که خوب نشد خاک بر سرم این گریه ها چقدر برای شما کم است در قتلگاه لحظه ی تقطیع جسمتان  معلوم شد که چند هجای شما کم است نــوكـــر نـوشـــت: آن لحظه ڪه جان می رود از دست، حسین دیدار تو آخرین امید است، «حسین» تا همّت عشق است چرا منّت مرگ؟ باید به «شہیدان» تو پیوست حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
ز شهد لعل لبت حاجت رطب دارم دعای بوسهای از کنج لعل لب دارم اگر چه قابل این مدّعا غلامت نیست من از خدای رئوفم تو را طلب دارم سلاح نیمه شب من نگاه رحمت توست به عشق روی تو میل نماز شب دارم شبی که صبح شود بی تو، روز من تیره است سحر که با تو شود تا به شب طرب دارم به دست دوستیات حبّ تو رفیقم شد که گفته مهر تو در سینه بی سبب دارم؟ ردم نمیکنی از نوکری درگاهت که من به کسوت این نوکری لقب دارم اگر اجازه دهی روضهای کنم تقدیم به یاد آنکه ز داغش همیشه تب دارم صدای نالهی جانسوز مادرت آید چه کاروان غریبیست نیمه شب دارم من از وداع مدینه به نیزه میبینم سری بریده که تا شام و تا حلب دارم امان از اینکه شود هتک حرمت زینب که من ز حلم خداوند خود عجب دارم نــوكـــر نـوشـــت: باز هم بوی حرم، هوی مسیحا شده اسٺ و هوایٺ به دم و بازدمم جا شده اسٺ اول صبح، سلامی به ضریحٺ دادم زندگی ڪردنِ امروز، چه زیبا شده اسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلامٌ عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
یا علـــــی، با نام تو دل عشـــــــق بازی میکند شــــیعه با حبّ تــــــو مـــولا سرفرازی میکند گر که با "نـــاد علــی" بعد از خــدا جویی مدد گفتن ذکـــر عــــلــی صد چــــــاره سازی میکند مــــدعــی گر بی "علـی" گیرد وضو، جاهل بُوَد چون که بی حبّ عـــلــــی او آب بــــازی میکند نام حـیــــدر تــــا ابــد بـر کلّ شیعه زینت است چونکه نام اعظـمـــش خود شیعه سازی میکند ما تـهـی دســتـیــم و در کویش گدایی میکنیم شــیعـیــان را خـوش عـلی مهمان نوازی میکند نــوكـــر نـوشـــت: ڪارم اینسٺ ڪه هر روز همان اول صبح یڪ سلامی طرفِ ڪرب و بلایٺ بڪنم دسٺ بر سینه و با دیده ی پُر اشڪِ خود طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایٺ بڪنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
امید آخر دل های بی قرار حسین مرا هزار امید است و هر هزار حسین به کوه امنیت و بندگی رسید سریع به کشتی تو هر آن کس که شد سوار حسین تویی که شان نزول تبارک الهی خدا به خلقت تو کرده افتخار حسین خدا به طالع ما مهر نوکری زده است به غیر نوکریت نیست کار و بار حسین غلام و نوکر و مداح و شاعر و خادم گذاشتی سر ما اسم مستعار حسین گناهکارم و در بین خلق محترمم غلامی تو به من داده اعتبار حسین از این محبت و این عشق و این حسینیه ها هزار شکر که لایمکن الفرار حسین اگرحبیب به عشقت دو بار جان داده ست هزار جان بده تا من هزار بار حسین نــوكـــر نـوشـــت: السلام علیـڪ هـر صبحـــی رو به ارباب گرچه مُستَحب سٺـــ این رَه و رَسـمِ عاشقـــی ڪردن شیـوه‌ی نوڪران با اَدب سٺــــ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
به نام آنکه تو را داده است نام حسن درود احسن الارباب من سلام حسن سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو که نور داده به خورشید مستدام حسن سلام بر درجات زبرجدت که از او عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن فدای قامت بنده نواز تو که نماز به احترام قدت می‌کند قیام حسن قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست رکوع بی تو رکوعی‌ست نا تمام حسن به اتفاق برادر به حشر گر برسی به جذبه خیره شود چشم خاص و عام حسن پیمبران متحیر به خویش می گویند بود کدام حسین و بود کدام حسن؟ به خشت خشت ستون های عرش رب کریم نوشته با قلم حسن، یا امام حسن شکست شیشه‌ی خون دل شما روزی به دست سوده‌ی الماس های شام حسن صلات ظهر، چه تشییع بی نظیری شد به لطف بدرقه‌ی تیرها ز بام حسن نــوكـــر نـوشـــت: عارفی رفت به آینده چو برگشت، همی دیدم او مست شده، حال و هوایی دارد گفتمش چیست در آینده چه دیدی؟ گفتا: به به ایوان حسن، عجب صفایی دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
از نگاهت یک گلستان رازقی حاصل شده آیه ي دلدادگی در شأن تو نازل شده با حضورت موج ها گرم تلاطم می شوند عشق تو انگیزه ی رقصیدن ساحل شده سال اول (عین) بودی، سال دوم (شین)شدی سال سوم (قاف) گشتی، اسم تو کامل شده هرکسی یک دفعه دیده روی تو، دیوانه شد هرکسی دیوانه ی عشق تو شد، عاقل شده باز هم با حال مستی وارد صحنت شدم باز هم بخشیده ای و لطف تو شامل شده توبه کردم از شراب و مستی و دیوانگی توبه هایم رو به روی صحن تو باطل شده پادشاهی جهان تنها برای آنکسی ست: که همیشه جای او دوش ابوفاضل شده فاش می گویم: رقـیـه دختر سلطان عشق مالک هر قلب و صاحبخانه ی هر دل شده نــوكـــر نـوشـــت: عقيله آمد و قنداقه را به دستش داد حسين گـريه كنان، ياد ِمادرش افتاد به گريه گفت: غم از ديده ي ترم رفته نگـاه كـن چـقــدر او به مــادرم رفـتــه صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ایام یادبود میـلاد فرخنـده حضرت رقیـه (س) نازدانه و دردانه آقا امام حسین (ع) بر همه ی شیعیـان مبارکبـاد💐
یا رقیه گفتم و بهتر شدم با رقیه آمدم نوکر شدم در حقیقت روضه هایش کیمیاست خاک بودم، تیره بودم، زر شدم من شب سوم پرستم تا ابد سومین شب بود دیده تر شدم سرنوشتم را چه دیدی شایدم با رقیه وارد محشر شدم کاش میشد در دفاع از مرقدت مادرم میدید که بی سر شدم یک عروسک نذر خانم کرده ام هر زمان که سائل این در شدم دختر ارباب دستم را گرفت یا رقیه گفتم و بهتر شدم بهتر از این نیست ما را میخرد نوکران را پیش بابا می برد نــوكـــر نـوشـــت: ممنون حسینم کـه مـرا داده حـواله گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیّه هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع انداخـتـه با گــریه نگاهی به رقـیّه صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... میـلاد فرخنـده حضرت رقیـه (س) نازدانه و دردانه آقا امام حسین (ع) بر همه ی شیعیـان مبارکبـاد💐
گدای کوی تو هستم مرا مران ز درت  گداییم در این خانه بوده درد سرت به خاکبوسی این خانه کرده ام عادت  به جان مادرتان وا مکن مرا ز سرت  گناه بال و پرم را شکسته، کاری کن  دوباره جا بده من را به زیر بال و پرت  گناه چشم مرا کور کرد و گوشم کَر عنایتی بنما بر گدای کور و کرت  ببین چه میکشم از دست نفس أمّاره جدا نموده مرا از دعای هر سحرت  قبول، من بدم اما تو سر به راهم کن بده اجازه که باشم همیشه دور و برت  بگو به فاطمه امشب صبا پیامم را  که کرده ام همه شب روضه خوانی پسرت  صدای مادرت از دور میرسد ای وای خـدا کند که نبیند تن جـدا زسرت نــوكـــر نـوشـــت: امروز سلام من چه سلام مبارڪی ست جـانم حسین، تکه کلام مبارڪی ست اسمـی به نازنینـی نامـش ندیده ام انصافا این "حسين" چه نام مبارڪی ست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
شنیدم سینه زن ها را پریشان دوست داری میان روضه هایت چشم گریان دوست داری همین اشک و همین دستی که میکوبم به سینه   همـین یعنی تو نوکـــر را کـماکان دوست داری أحَبَّ اللّه مــَن فـی قَـلـبِـهِ حُـبِّـک، از این رو مسیحی را محرم چون مسلمان دوست داری اگـر خـــادم، اگـر شاعـــر، اگــر مـــداح باشـد تو نوکر را به هرجا با هر عنوان دوست داری عزادار تو از هر کشوری باشد عزیز است ولی آقا کجا را قدر ایران دوست داری؟ مگر اینـکه خـــودم  از  راه  برگــردم  و گـرنه تو هرجوری که باشم حتی الامکان دوستم داری اگـر گفتم فـدایت میشوم مـرد است و قـولش بـمـیـرم پیش چشمان تـو الآن؟ دوست داری؟ شبی دیدم بخواب، اذن حرم دادی و گفتی: شنیدم کـربـلا و کـنـج ایوان دوست داری نــوكـــر نـوشـــت: دل شکسته ی ما گــرم ربنـای حسین گرفته پَر به هواخواهی هوای حسین شبم گذشته به فکر و خیال شش گوشه سلام؛ صبح ِ دل انگـیـزِ کــربلای صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
عمری در آشیان غریب مدینه‌ایم مـا از فـدائیـان غریب مدینه‌ایم ما را صدا زنید نمک‌گیر مجتبی مدیون لقمه‌ نان غریب مدینه‌ایم هستیم اگر گدای حسین، زیر منتِ الطاف بـیـکـران غریب مدینه‌ایم این افتخار ماست فقط زیر سایه‌ی دستان مهربان غریب مدینه‌ایم سالی یکی دو روز کفایت نمی‌کند هر روز میهمان غریب مدینه‌ایم ذکر حسن به ما پر پرواز می‌دهد مـرغـان آسمان غریب مدینه‌ایم زهرا، علی، حسین دعاگویمان شوند وقتی که روضه‌خوان غریب مدینه‌ایم خانه‌ خراب غصه‌ی این قبر خاکی و بی‌شمع و سایبان غریب مدینه‌ایم نــوكـــر نـوشـــت: این نوڪریسٺ، معنی خیرالعمل، حسن در ڪام تلخ ما شده شهدِ عسل، حسن گـردهـمـایی حسنـیـون چـه دیدنیسٺ در حشر، بعدِ نعره ی حیّ علی الحسن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
از کریمان هر عطایی می رسد بی منت است  پس گدایی از شما در اصل عین عزت است  از همان روزی که آدم توبه اش مقبول شد  می توان فهمید اشک روضه ات بی قیمت است  از حسین بن علی یک عمر هر چه می رسد  مثل آیات خدا نور و شفا و رحمت است  سایه سار چشمهایت جنت فردای اوست  هرکه امروزش عرق ریزان کار هیأت است  می درخشد مثل مروارید در شبهای قبر  دانه ی اشکی که نذر روضه های حضرت است  آدمی با گریه بر تو تازه مؤمن می شود  روضه ات یعنی که دانشگاه انسانیت است  فرش روضه، بال جبریل و یقین داریم کـه مستمع اینجا فقط با حکم زهرا دعوت است  می رویم و عاقبت از ما چه می ماند به جا؟  غیر مهری که نثار اهـل بیت عصمت است  خنده های سرخ”اسلم”وقت رفتن می نوشت  کشته ی عشقت شدن بالاترینِ نعمت است  نــوكـــر نـوشـــت: به سلیمان جهان از طرف مووور سلام شاعرت آمده این وصله ی ناجوور، سلام شرم نگذاشت به خدمت برسم از نزدیک زائرت دیدم و گفتم به تو از دوور سلام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
تا نفس هست و ز الطاف شما دم باقیست دل مـا می تپد و یاد تـو هـر دم باقیست دم روح القدسی خاص "حسین" گفتن ماست تا مسیحـا بشود عیسی مـریم باقیست هر کجا می نگرم نام تو بر لب جاریست رحمت واسعه ات بر سر عالم باقیست زائرانت همه زوار خــدا می باشند تا خداوند بود کرب و بلا هم باقیست ذره ای از شرر روضه ی تو کم نشود تا محبان تو هستند محرم باقیست نظر فاطمه معطوف شود بر جایی که در آن نام تو بر سینه ی پرچم باقیست نــوكـــر نـوشـــت: قبل "مــاه رمضـان" ڪـرب و بلایم بنویس پیش از آنکه رسد این عشق به دیوانه شدن می خورم حسـرٺ دیدار تو و شش گـوشه ترسم این اسٺ که باطل بشود روزه ی من صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
بارالها کوله باری از گناه آورده ام بر حریم امن یزدانت پناه آورده ام از تمام جرم و عصیان و خطایم در گذر بنده ای آلوده ام آه ای خدایم در گذر آمده وقتش که اظهار پشیمانی کنم نفس را در لحظه ی افطار قربانی کنم هر چه دارم خوب میدانم تمامش مال توست خوب میدانی اگر دورم دلم دنبال توست آمدم تنها برای بندگی رخصت دهی توبه کردم که مرا قدری دگر فرصت دهی با نگاه خود کمی حال مناجاتم بده تو کریمی و بیا اذن ملاقاتم بده از خودم شرمنده ام روی سیاهم را ببخش یا حسین میگویم و کوه گناهم را ببخش نــوكـــر نـوشـــت: وقتی ڪه در خانه ی تو باز شود از برڪٺ تو به خلق اعجاز شود شیرینی زندگی به این اسٺ ڪه‌صبح با نام دلارای تو اربـاب آغاز شــود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید من کمتر از گدای شب جمعه نیستم خانه به خانه دست مرا در به در کنید بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند ما را فُضیل فرض کنید و نظر کنید این تحبس الدّعا شدن از مرگ بدتر است فکری برای این نفس بی اثر کنید باید برای سوختنم چاره ای کنم این روزه روزه نیست برایم سپر کنید العفو گفتنم که به جایی نمی رسد ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید در می زنیم و هیچ کسی وا نمی کند پس زودتر امام رضا را خبر کنید نــوكـــر نـوشـت: رمضان ماهِ حسین است خدا می داند ربناهـای مـرا ذکــرِ حسین آمـیـن است حاجتِ هر که در این مـاه بُوَد حج امـا دلِ ما را طلبِ کرب و بلا تسکین است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلامٌ عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد، غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهری باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گر چه به دست اشکهایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم، ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش میگفتند روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا هم استهلال شد با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید دستگیرم روضه خوانِ روضه ی گودال شد نــوكـــر نـوشـــت: دنبال مثل هـمـان طـفـل فقیـری ڪه ڪوچه به ڪوچه پی دیدار امیری عمدا به زمین خورده ام و پا نشدم باز تا بلڪه دوباره تو ز من دست بگیری صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
آورده ای دوباره بـدهکـارمـان کنی فکری به حال غم زده و زارمان کنی اینجور که دوباره به ما راه می دهی اصلا بعید نیست طلـبکـارمـان کنی با اینکه ما به دست تو پرونده داشتیم یک دم نخواستی تو خدا، خارمان کنی تو مهربان ترینی و اصلا نمی شود با آتشِ جهنمت، آزارمـان کنی ما را زمین زده است گناهان بی شمار باید که فکرِ این دل بیمارمان کنی من آمدم دوباره رفیقت شوم خدا لطفی اگر کنی تو و بیدارمان کنی این چشم ها که بوی شهادت نمی دهد تا با شهید کرب و بلا یارمان کنی با گریه های فاطمه ات گریه می کنیم تا روضه خوان روضه دیوارمان کنی آتش گرفته ایم در این اضطراب تا پهلو شکسته از تب مسمارمان کنی نــوكـــر نـوشـــت: منتٺ هسٺ همیشه به سر نوڪرها هسٺ سوی حـرمِ تـو نظرِ نوڪرها آرزوی دلِ مـا این شده، بین حرمٺ سالـی یڪبـار بیفتد گـــذرِ نوڪرها صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
چند وقتیست که این دل شده پروانه ی تو خوش به حالش که شده راوی افسانه ی تو شده ام محو تماشای بنی هاشمیان بیشتر برده دلم را رخ جانانه ی تو حال که گم شده ام در گذرِ آل علی گذرم کاش بیفتد به درِ خانه ی تو کاروبارِ لیلی و شهرت او ریخت به هم از همان روز که او هم شده دیوانه ی تو مِی نخورده بردن نام تو ما را مست کرد این چنین بود شدیم ساکن میخانه ی تو هوسم بود بیابم ز عسل شیرین تر که نصیبم شده این شکر پیمانه ی تو میکنم خلاصه مدح و شعر این خادم را به دوعالم ندهم نوکری 🌹قاسم🌹 را نــوكـــر نـوشـــت: پسر شاهِ کرم هست و قمر طلعت عشق نوه ي حيدر کرار و قَدَر صولت عشق قاسم ابن الحسني هستم و فخرم اين است که بُود روي مَهش قبلگهِ دولت عشق صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... پنجم رمضان ولادت با سعادت حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام خجسته باد