eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
1.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
رستگاری در پرتو معرفت به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و پیروی از ولایت فقیه ارتباط با ادمین: 👇 @alamdar3313 "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر مزّه‌ی چایی‌ روضه‌ها خوب است كنارِ لطفِ شما حال و روزِ ما خوب است میان نافله وقتی قنوت می‌گیری برایِ حالِ دلِ ما كمی دعا خوب است بده به راه خدا دستهای ما خالی است كنارِ خانه‌تان چندتا گدا خوب است بكُش، حسین بگو، پاره‌پاره كن جگرم قسم كه آخرِ كارِ من و شما خوب است نوشته ام كه مـرا در حصیر بگذارید به آنكه اهلِ كفن نیست، بوریا خوب است سفید می‌شود این تارهایِ مـو كم‌كم گذشتِ عُمر در این حسینیه ها خوب است اگر تو باشی و یادِ تو باشد و اشكم برای نوكرِ این خانواده هركجا خوب است نــوكـــر نـوشـــت: هرگز دلم ز ڪوی تو جایی دگر نرفٺ یڪدم خیالِ روی توام از نظر نرفٺ جان رفٺ و اشتیاقِ تو از جان بِدَر نشد سر رفٺ و آرزوی تو از سر بِدر نرفٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
پایین پلک چشم تو دائم پر از نم است چشمت قشنگ، سوی نگاهت ولی کم است از بس که اشک ریخته ای در عزای یاس از بس که کوچه پیش نگاهت مجسم است رد شراره بر رخ تو نقش بسته است؟ یا ردپای ضربه سیلی محکم است؟ سنّت زیاد نیست ولی پیر گشته ای این ارث مادری است که قد شما خم است آقا فدات شم چقدر غصه میخوری تصویر لحظه لحظه عمرت چه پر غم است این گریه ها که میکنی از بهر مادرت پایه گذار اشک عـزای محـرّم است در روضه های حضرت ارباب، یاحسن سرمشق یا حسین حسین دمادم است هـرکس که سائل کـرم مجتبـی نشد شایسته ی بکاء به شه کـرب و بلا نشد نــوكـــر نـوشـــت: تا لطف حسن هست، گدايی عشق است دورو ور شاه، بی نوایـــی عشق است خـــــاک حرمش به کيميـــا می ارزد اصلا همه چيز، مجتبائـــى عشق است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
یک وجب خاک، میان کفنم بُگذارید مرهمـی بر بدن سینه زنم بُگذارید یک وجب خاک، فقط از حرم کرب و بلا بِگُذارید، به روی بدنم بُگذارید حتما اینگونه کمی بوی حرم میگیرم ذره ای کاش، محل بر سخنم بُگذارید تا که در قبر، فقط ناله زنم "وای حسین" ذره ای تربت اعلـی، دهنم بُگذارید همه جا جار زدم که وطنم کرب و بلاست پس به روی لحدم، از وطنم بُگذارید یک وجب پارچه هم هست، که اشک آلود است این کمی پارچه را هم به تنم بُگذارید کاش میشد که کمی، تربت اعلای بقیع در مــزارم، ز غـبـارِ حـسنم بُگذارید نــوكـــر نـوشـــت: عاشقی آوارگی دارد میان کوچه ها عاشقی بیچارگی دارد بلا پشت بلا می رسد از قلب عاشق ها دمادم این نوا بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کـربلا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
عمریست که ما دست به دامان حسینیم در مجلس روضه همه مهمان حسینیم چون عشق حسین بن علی راه نجات است پس تا به ابد مست و پریشان حسینیم بیمار فقط در طلب لطف طبیب است ما منتظر نسخه ی درمان حسینیم ما را نَبُوَد واهمه از آتش دوزخ وقتی همگی گوش به فرمان حسینیم فردوس برین خانه ی عشاق حسین است صدشکر که ما جزو محبان حسینیم دیوانه شدیم از نمک سفره ی ارباب آباد از آنیم که ویران حسینیم نــوكـــر نـوشـــت: من ناقابل اگر  تشنه ی دیدار توام از طفولیتم ارباب گـرفتار توام تو به پیشانی من مهر قبولی زده ای تا بدانند همه نـوکر دربار توام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غمها شدم روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مـرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم آرزو دارم شب جمعه کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است قطره بودم در حـریـم کـربلا دریا شدم دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو نیستی در پیش من آواره ی صحرا شدم نــوكـــر نوشـــت: هرچـند دورم از تـو، عجیب است چون دلم حـس می ڪند نشسته کناری کـنارتان چیزی برای عرضه ندارم به ساحتت آقا دل شکسته می آید به ڪارتان صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
این خانواده آینه های خدائی اند در انتهای جاده ی بي انتهائي اند خیل ملک مقابلشان سجده می کنند اینها خدا نی اند و لیکن خدائی اند هر کس که می رسد سر اطعام می برند فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند یک "السلام" و یک "و علیک السلام "سبز اینها همان مقدمه ی آشنائی اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه های شریف گدائی اند سوگند ميخوريم كه پروانه زاده ايم همسايه ي قديمي اين خانواده ايم نــوكـــر نـوشـــت: باز هـم صبح شد و عرض ارادت دارم با سلامی به شما قصد زیارت دارم تا سلامت ندهـم زندگی ام تعطیل است به گداییِ درِ خانه ات عادت دارم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین من سینه می زنم سپرم باش یا حسین در طول عمر جز تو پناهی نداشتم مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین هر روز مادرم سر سجاده گفته است خیلی مراقب پسرم باش یا حسین ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی شور محرم و صفرم باش یا حسین پایین پات سر بگذارم تو هم بیا بالای جسم محتضرم باش یا حسین جان مـرا بگیر حـوالی قتلگاه اینگونه آخرین خبرم باش یا حسین دستم به دامنت نرسید این جهان اگر باب الحسین منتظرم باش یا حسین باشد قـرار بعدی ما اربعین حـرم مهر قبولی گـذرم باش یا حسین نــوكـــر نـوشـــت: شبِ گذشته نسیمی وزید در خوابم گـرفٺ شورِ عجیبی وجـودِ بی تابم چه حسّ و حالِ قشنگی، چرا ڪه میدیدم نمازِ صبح، ڪنارِ ضـریحِ اربابم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
ما نوکرت هستیم دیارت، قَـرَن ماست ما بلبل صحنیم که بامت چمن ماست هرشب؛ همه محتاجِ همین در زدن هستیم سینه زدنِ مـا همه اش در زدنِ ماست هر چند عجم زاده ولی جلد حسینیم یعنی که فقط کرب و بلایت وطن ماست از مـادر خود نام تـو را یاد گرفتیم نامت همه جا تِکه کلامِ دهن ماست سرمایه ی ما هست که رفته است به بامت این پرچـم بر گنبد تو پیرُهن ماست خوب است که نوکر خوی ارباب بگیرد مانند خودت کهنه حصیری کفن ماست نــوكـــر نـوشـــت: همه گویند چرا لهجه تو لحن غم است گفتم از بس که دلم مست و خراب حرم است باز گفتند چـرا زیر لـبت میخندی؟ گفتم از شوق رسیدن چه بگویم که کم است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
تشنه لب بودیم باران و نم دریا رسید راه را گم کرده بودیم عاقبت آقا رسید خواستیم از کوثر ساقی کوثر جرعه ای آب سرداب ابوفاضل به این دنیا رسید سجده بر پاهای او صد جعفر طیار ساخت وقت یا عباس گفتن، بال از بالا رسید سرنوشت ما گره خورده به ابروی کسی که به نام نامی او، روز تاسوعا رسید در میان صحن او گفتیم با هم یا حسن پشت آن جانم حسن‌های خود زهرا رسید گریه کردیم و قسم دادیم بر ام بنین گریه کردیم و فقط زهرا به داد ما رسید نــوكـــر نـوشـــت: گفتن ماه به يوسف به خدا ڪم لطفيسٺ تاڪه سرسلسله ی ماهرُخان عباس اسٺ ڪیسٺ لقمان ڪه خدای ادبش می دانند مقتـدای همه ی با ادبان عباس است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
هر دلـی جای تو دلـدار نباشد، دل نیست با تو هر دل که بود زندگیش مشکل نیست حاصل عقل بُود عشق و جنون میوه ی اوست هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست ای امید دل غمدیده ی مردان خدا از خدا دور بود هر که به تو واصل نیست به جنان مایلـم از این که تو در آنجایی بی تو بر جنت و فردوس دلم مایل نیست حاضرم جـان بدهم بهر تو اما چه کنم لایق شأن تو این هدیه ی ناقابل نیست هر کسی حاصلی از عمر گرانمایه برد من آلوده به جز مهر توام حاصل نیست کربلایی همه با ذکر تو شاد است دلش بی تو گر ساکن جنت بشود خوشدل نیست نــوكـــر نـوشـــت: جذبه‌ی عشق بر آن است مرا جذب كند صحبت نام تو شد نام من از يادم رفت مي رود دل به همـانجـا كه تعلّق دارد صحبت كرب و بلا شد وطن از يادم رفت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
درسینه أم شراره ی غم موج می زند وقـتی دلم به سمت حرم موج می زند بـی اختـیار گــریـه امـانـم نـمی دهـد روی لـبـم دعـا و قسم مـوج می زند وقـت نـماز جـای دعای قنوت هم فکر حرم فقط به سرم موج می زند هـرلحظه یاد گنبـد تو در خیال مـن یاد ضریح هم همه دم موج می زند زیباست رقص پرچم گنبد طلای تو زیباتر آن زمان که علم موج می زند در دستهـای خالی من، سائلی، ولی در دست تو عطا و کرم موج می زند ایمان و آبرو و شفاعت، شفا و عشق در خاک تو قدم به قدم موج می زند فرقی نمی کند به خـدا عشق کـربلا در سینه ی عرب و عجم موج می زند هر وقت نام کـرب و بلا می رسد به شعر در دست شاعـر تـو قلم موج می زند شوق زیارت تـو نه تنهـا به قلب مـا بلکه به قلب فاطمه هم موج می زند نــوكـــر نـوشـــت: لحظه ای حال حرم را با دلم تقسیم ڪن با سلامی با جوابی سینه را ترمیم ڪن تا به یاد اسمٺ افتادم دلم آهسته گفت اسم ارباب سٺ، یادٺ میرود تعظیم ڪن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
آیا به گـدای شهر جا خواهی داد؟ با دست خودت به ما غذا خواهی داد بدتر ز جذامیان مـریضی داریم آیا تو به درد ما دوا خواهی داد هر بار که در خانه ی تو رو آریم تو بیشتر از نیاز مـا خواهی داد لطف پسرت قاسم الطاف شماست با اوست هر آنچه که عطا خواهی داد گویند حساب سینه زنها با توست در حشر چه بر اهل ولا خواهی داد با نام ابوالفضل تو را می خوانیم با نام ابوالفضل چه ها خواهی داد گویند نگفته ای که در کوچه چه شد آیا خبر از کـوچه به مـا خواهی داد؟ نــوكـــر نـوشـــت: هر منتی ز مــادر ساداتـــ میڪشم تصویر عشـق، در دل ابیات میڪشم هر دَم حسین گویم و هر بازدم حسن اینگونه هر نفس به مساوات میڪشم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)