eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
758 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط باما. نـوكــــري كردنِ اين قـوم مرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. @Behruz313
مشاهده در ایتا
دانلود
دست خـودم نبود اگـر عاشقت شدم باور نمی کنم! نه؛ مگر عاشقت شدم؟ سینی به دست رد شدم از نونهالی ام در هیئت محل به نظر عـاشقت شدم از سفـره های نـذری مـادر شروع شد با عکسی از ضریح قمر عاشقت شدم سینه به سینه عشق تو را ارث برده ام من از دعـای خیـر پـدر عـاشقت شدم آقــا زهــیـــر دیگـــری امــروز آمــده دست مرا بگیر و ببر، عـاشقت شدم خون گریه می کنم ز فراق تو، حق بده من جای دل ز راه جگر عاشقت شدم برطالعم نوشته شده «عاشق الحسین» دست خودم نبود اگـر عـاشقت شدم : لطف حسین بوده که اهل سحر شدم شکر خدا که شیعه ی اثنی عشر شدم مـدیون لطف حضرت زهـرا و حیدرم سینـه زنه امـام شـهـیـدان اگـر شدم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
در مدح تو باید كه ببندیم دهان را وقتـی كه بریدند ادیبـانه زبان را بازار سر زلف تو از بس كه شلوغ است انگشت به لب كرده زلیخا صفتان را وصف مژه ها و خم ابروت مرا كشت زحمت نده صیاد دگر تیر و كمان را با تكـه كـلافی به وصـال تو رسیدم زهرا به حسابم زده این سود كلان را تا سفره ی احسان كرم خانه تان هست سائل نخورد ثانیه ای غصه ی نان را ما بهتر از این روضه بهشتی نشناسیم بهتر كه بچسبیم همین نقد جهـان را با طشت نگو كوچه ی غم خون جگرت كرد ترسـم كه به زینب برساند جریان را : وقـتـی خــدای عــزوجـل از نـمِ بهشٺ خاڪِ وجـودِ شیعـه ی آلِ علی سرشٺ یڪ گوشه از دلِ همه را ڪربلا گذاشٺ یڪ گوشه از دلِ همه دارالحسن نوشٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
دوباره عرض ادب عرض احترام از دور دوباره سهم یکی می شود سلام از دور سلام حضرت سلطان، مرا نمی طلبی؟ ببین چقـدر فـرستاده ام پیام از دور منی که دست به سینه گذاشتم هر صبح سلام داده ام از روی پشت بام، از دور نگاه نافذ تـو آهــوی خیـال مـرا به یک اشاره ی کوتاه کرده رام از دور به رغم فاصله، گلدسته های تو انداخت کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور دلم هوایی دیدار توست از نزدیک اگرچه لطف تو بوده است مستدام از دور : رسیده اند به تو خیل زائران و هنوز منم که خیره به این راه مانده چشم ترم دلم گرفته برایم فقط همین کافیست که سیر گریه کنم روی شانه های حرم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
ﺭﺣﻤﺖ ﺑﺮ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ پیش ﺧـﺪﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣـﻦ ﺁﺧـﺮ ﺛـﻮﺍﺏ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻧـﻮﮐــﺮﯼ به خـدﺍ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﭼـﻮﻧﮑـــﻪ ﻣـﺮﺍ ﺑﻪ ﻣَـﻘـﺪَﻡِ ﺁﻗـﺎ ﺗُـﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩ ﮔـﻔﺘﻢ ﺣﺴﯿﻦ، ﻣـﻮﺝ ﮔـﻨﻪ ﻗﻄـﺮﻩ ﺍﯼ شُدُ ﻧﺎﻣـﺶ ﺗﻤـﺎﻡ ﭼـﺸـﻢ ﻣـــﺮﺍ ﭘـﺮ ﺯِ ﺁﺏ ﮐﺮﺩ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﻗﺖ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﻦ ﻧﺎﻣـﺖ ﮐـﻪ ﺑﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻧـﻈــﺮﺵ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﮐﺮﺩ ﺩﺳﺖ ﺧــﻮﺩﻡ ﻧﺒـﻮﺩ ﮐـﻪ ﮔـﺸﺘﻢ ﮔــﺪﺍﯼ ﺍو ﻣــﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ : چـشـم نمـور و درد فـراوان و روی زرد امـن یجیب و یک دل نـومـیـد وآه سرد باحال و روز عاشق درمانده ات چه کرد خواب وخیال آن منحصر به فرد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
غربت هیچ کسی مثل تو آقا نشود گوشه ی حجره کسی بی کس و تنها نشود جگرت سوخته از زهرو دلم می سوزد جگر سوخته با خنده مداوا نشود به لب تشنه ی تو همسر تو می خندید طعنه می زد که دگر ابن رضا پا نشود بازهم شکر که با نیزه نخوردی به زمین خاطرت جمع سرِ راس تو دعوا نشود هلهله بود به دور تو ولی حرمله نه به روی سینه ی تو پای کسی وا نشود دور ناموس تو را جمع حرامی نگرفت دخترت در ملاعام تماشا نشود : از سینه ی پر سوز زمان خون می ریخت در باور خاک بی امان خون می ریخت از زهر جفا تشنه چو جان داد جواد از گوشه چشم آسمان خون می ریخت صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام و عرض ادب... صبحتون بخير... شهادت مظلومانه ی نهمین بحر کرامت، ابن الرضا، باب المراد، حضرت جواد الائمه، محضر حضرت حجت(عج) و همه عشاق حضرتش تسلیت باد.
آنقـدر آلــوده ام که بار خفت میکشم با خودم این درد را تا بی نهایت میکشم یابن زهرا من برای اینکه راضی ات کنم از نماز صبح تا هیئت ریاضت میکشم بسکه گریه کرده ای از دیدن پرونده ام هر کجا نام تو می آید خجالت میکشم تا نگاه مهـربانت قسمت من هم شود لحظه لحظه ازدوتاچشم تو منت میکشم جای تو با نفس امـاره رفاقت کرده ام هر چه دارم می کشم از این رفاقت میکشم می شود گاهی نگاهی هم به حال من کنی هر چه باشد من در این خانه زحمت میکشم با همه آلــودگی هر طـور ممکن که شده هر شب جمعه خودم را سمت هیئت میکشم می روم یک گوشه ای در روضه هق هق میکنم آخـرش در روضـه های کـــربـلا دق میکنم : صبحِ خود را به سلامـی به تو آغـاز کنم جُــز هَــوایِ تــو کجـا باشم و پـرواز کنم حَسرَتِ بوسه به شش گوشه‌ی تو مارا کُشت دردمندم، به کـه مـن دردِ خـود ابراز کنم؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
همیشه توبه شکستم، ولی امان دادی برای نوکــری خود به من زمان دادی منـم کـه لال ترینم، میان بـزم غمت برای ذاکــری خود، به من زبان دادی بُـوَد یقـیـنِ مـن اینکه، به روزِ آمدنم خودت به گوش غلامت، دَمِ اذان دادی بساط نوکــری ام را به هم نزن ارباب خودِ تو برکت رزقی به این دکان دادی هـزار مـرتبـه آقـا، حــرم حــرم کردم ولـی برات حــرم را به دیگـران دادی نبـود لایق این حـرفـهــا، ولـی ارباب به چشم غرق گناهم حرم نشان دادی هـزار مـرتبه مُـردَم ز داغ روضـه تان به من دمیده شدی و دوباره جان دادی بـریـدن قـطعـات تـو غـیـر ممـکـن بود خودت اجازه به دستان سـاربان دادی به سینه ی احدی دست رد نزد جسمت لبـاسهـای خودت را به این و آن دادی : خـدا به طالع ما مهر نوکـری زده است به غیر نوکریت نیست کار و بار حسین غلام و نوکر و مـداح و شاعر و خـادم گـذاشتی سر ما اسم مستعـار حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
باید که غزل هم ثمری داشته باشد بر حـال خــرابـم اثـری داشته باشد با شعر فقط عرض ادب می کند این دل بد نیست گدا هم هنری داشته باشد ای کاش که آقای کـریمان دو عـالـم بر نوکر خود هم نظری داشته باشد هرآنکه مشرف به بقیعش شود امشب از غربت او چشم تری داشته باشد حتـی نگـذارند کـه بر قبـر غـریبش صحن و حرم مختصری داشته باشد : درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گـره کار به چشمـان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گنبد و گلدسته بنا خواهد شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
چه میشود نگهی هم بما کنی آقا مـرا برای غـلامـی سـوا کنـی آقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط بخاطـر زهـرا دعـا کنـی آقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی آقا گـرفته ای ز همـان روز ابتدا دستم گرفته ای و محال است رها کنی آقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان آن همـه مـن را صـدا کنـی آقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان کـه زائـر حــرم کــربلا کنـی آقا : روزم شروع میشود آقا به نامتان روزی من شود ،همه جا ذکر نامتان صبح‌علی‌الطلوع سلام‌علی‌الحسین دلخوش منم ،که بشنوم آقا، جوابتان صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
قطعه های غزلم سوی حرم افتاده ست مثنوی در پی ارباب کـرم افتاده ست بیت در بیت غزل پای علم افتاده ست مطلع شعر به دستان قلم افتاده ست بنویسم "دو بیتی" که دل آباد شود  بعد از آن محرم این پنجره فولاد شود در دو بیتی بنویسید دلم تنگ شده ست  باز بین غزل و قافیه ها جنگ شده ست  در حـریمت همه ی قافیه ها پر بارند «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» در حریمت همه قافیه ها هوهو شد عالمی مست تماشای خم ابرو شد کار من درهم آن تاب و تب گیسو شد  حرمت با مژه های غزلم جارو شد  گرد و خاک حرمت سرمه چشمانم باد به فدای سرو جانت همه ی جانم باد : غم نيست كه مشهد حضورت دور است يا چشـم من از نديدنت، بي‌نـور است ايمان به تو دارم و خيالـم تخت است وقتي تو طلب كُني، زيارت جور است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
من بیقرار روضه و بی تاب کربلا تو حضرت حسینی و ارباب کربلا چون نوکریِ تو ز سرم هم زیاد هست من نوکـر تمامی اصحاب کربلا شش گوشه ات قشنگی دنیای زشت ماست جانم فدای قبله ی جذاب کربلا با مُهرِ تربت تو سفر میکنم به تو پس ساکنم همیشه به محراب کربلا خورشیدِ روی این کره ی خاک، گنبد است گـنبد نگـو، بگـو تو جهـانتـاب کربلا در اشک روضه های تو عکس ضریح توست چشمان خیس من بشود قاب کربلا این قطره های ناب، همه جمع میشوند تبدیل میشوند به سیلاب کربلا من ماهیِ فراتم و صید توام حسین خورده گـره به دل، نخ قلاّب کـربلا حرف دلم خلاصه شده در حروف تو دل داده ام به نقطه و اِعراب کـربلا در خواب، هم زیارت تو بی ثواب نیست رویای صادقه ست همین خواب کربلا : همه ی زندگـی ام لـذّت این نوکری است من شوم نوکر و ارباب شما، خوبتر است مـا نرفتیم پـی غیـرِ تـو ارباب کـرم برسد از تو به ما خیر و عطا خوبتر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از ازل در سر من میل تماشای تو بود داشتم هر چه به دل جمله تمنای تو بود آنچه در وقت نمازم کمرم را خم کرد سجده بر حق به سرِ تربت اعلای تو سرِ بازار جنون رفتم و دیدم با چشم عقل مجنون تو، آشفته و شیدای تو بود عزت هر دو جهان بسته به اشک است حسین نم اشکی که روان جانب دریای تو بود این چه سریست ازل تا به ابد محتاجیم احتیاج همه بر مهر و تولای تو بود تا ابد نوکر تو، نوکر تو خواهد ماند تاج شاهی من از خاک کف پای تو بود شجری دیده ام از سلسله ی نوکری ام ریشه ی آن شجرم در گل بابای تو بود مادرت گفت بنی به دلم صور دمید محشر سینه ی من خشکی لبهای تو بود : ڪاسه ی صبرم شده لبریز از داغ حرم داغدار گنبدم آقـا تسلّایم بده مڹ مگر چیز زیادی از تو میخواهم حسین؟ گوشه ای از صحڹ زیبایٺ مرا جایم بده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام