4_507651510750937912.mp3
3.48M
🎤صوتی👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
❇️یک تلاوت ناب و کمتر شنیده شده از اسطوره محبوب تلاوت ، استاد عبدالباسط محمد عبدالصّمد
📖 سوره مبارکه نور ، آیات ۳۲ الی ۴۶
⏲مدت زمان تلاوت : ۲۸:۵۶
🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠
✨کانال قرآنی «مقامات قرآنی »✨
@Quranicauthorities
دوستان عزیز خبر خوشی که برایتان دارم این است که بزودی آموزش مداحی و مناجات خوانی هم در کانال خواهیم داشت
از همراهی شما عزیزان تقدیر و تشکر میکنم
4_507651510750937912.mp3
3.48M
🎤صوتی👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
❇️یک تلاوت ناب و کمتر شنیده شده از اسطوره محبوب تلاوت ، استاد عبدالباسط محمد عبدالصّمد
📖 سوره مبارکه نور ، آیات ۳۲ الی ۴۶
⏲مدت زمان تلاوت : ۲۸:۵۶
🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠🔆💠
✨کانال قرآنی «مقامات قرآنی »✨
@Quranicauthorities
با سلام خدمت دوستان گرامی
لطفا نظرات ، پیشنهادات و انتقادات خود را به آیدی زیر بفرستید و اینکه اگر هم تلاوتی از اساتید اگه خواستید که انتشار دهید به ایدی زیر بفرستید تا در کانال بارگذاری شود
با تشکر از همراهی شما عزیزان
Alimoradi123
کانال جامع قرآن کریم
با سلام خدمت دوستان گرامی لطفا نظرات ، پیشنهادات و انتقادات خود را به آیدی زیر بفرستید و اینکه اگر
کسانی هم توان آموزش دادن دارن و دوست دارن که قرآن آموزش دهند هم میتوانند به این آیدی پیام دهند اگه واقعا بلد باشند به احتمال زیاد ادمین شوند
دوستان عزیز تلاوتی از استاد حصان به همراه تحلیل آن را برایتان قرار می دهم امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد
فراز، حصان(3).mp3
433K
🔅🔅🔅🔅🔅
تحلیل این فراز :
⭕️ نفس 1 : در کلمه ی انَّ در شروع،یک نت قبل از بیات اجرا می شود،یا به عبارتی ثلاثی بیات(جنس رست) شکل می گیرد و
در حرف کاف در کلمه ی تَذْکِرَه ،تا نت 3 بیات می رود،که تصویر آن در اکتاو دوم می شود نت های 8 9 10 8 7
⭕️ نفس 2 : تقریبا بیات نوا اجرا می شود.
⭕️ نفس 3 : از اکتاو بالای بیات به سمت اکتاو بم حرکت می کند و 5 درجه از حجاز کار خوانده می شود،
در ادامه در الّا سَبیلا به اکتاو بالا برمی گردد،
که اگر این دو را با هم جمع بزنیم میشود، دو حجاز متصل(حجازین)
⭕️ نفس 4 : ابتدا حجاز محیّر اجرا میشود و در اواسط مد متصل کلمه ی تَشائون به حجاز حسینی (درجه ی 5 حجاز)منتقل می شود،
از الّا به درجه ی 5 بیات می رود،
در کل در این نفس ترکیب حجاز محیّر+حجاز حسینی+بیات را اجرا می کند.
قفله ی این نفس از قفلات پر کاربردی هست که مصطفی اسماعیل،منشاوی و...سایرین اجرا داشتند و مشترک بین فضای بیات و رست هست(یک نت زیر بیات)
⭕️ نفس 5 : در کلمه ی اِنَّ دو نت پایین بیات را می آورد که اشاره به سه گاه دارد
و در ادامه بیات نوا اجرا می گردد.
🛑 مساحت صوتی این قطعه
در مجموع 10 درجه می باشد.
🔅🔅🔅🔅🔅
@Quranicauthorities
❤️ #امام_باقر عليه السلام فرمودند:
🍀 لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآيَةُ :
«وَ لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِآ أَزْوَ جًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا» اِستَوى رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله جالِسا ، ثُمَّ قالَ : مَن لَم يَتَعَزَّ بِعَزاءِ اللّهِ تَقَطَّعَت نَفسُهُ حَسَراتٍ عَلَى الدُّنيا
🍃 چون اين آيه نازل شد كه:
«و ديدگانت را به سوى آنچه اصنافى از آنان را از آن برخوردار كرده ايم ، مدوز كه زيور زندگى دنياست» ، پيامبر خدا راست نشست و سپس فرمود: «هر كه به دلدارى خدا آرام نگيرد، جانش از حسرت هاى دنيا متلاشى مى شود»
📖 تحف العقول، صفحه 51
🆔
#حدیث
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
*دستور عجیب سرتیپ عراقی برای یک شهید*
*راوی:
حسن یوسفی*
*🔸«یک بار یکی از بچهها آمد و به ما گفت که ان شاء الله ما تا ۴۵ روز دیگر میرویم ایران.
در حالیکه آن موقع هنوز هیچ خبری از اعلام آزادی اسرای ایرانی نشده بود.
بچهها سر به سرش گذاشتند؛
و شوخی کردند.
این برادر رزمنده یک آدم مؤمنی بود؛
که ما قبولش داشتیم.*
*به او گفتیم حالا گیریم آزاد هم شدیم.
اگر برویم ایران ،
تو میخواهی رسیدی خانهات ،
چه کار بکنی؟*
*گفت:
«من با شما نمیآیم.
چون قبل از آزادی میمیرم.
شما در این اردوگاه برای من چهل روز عزاداری میکنید.
جنازهام را هم دور اردوگاه تشییع میکنید.» بچهها در جوابش گفتند:
«همه حرف هایت را که باور کنیم؛
این یکی را که چهل روز برایت عزاداری برپا باشد؛
را باور نمیکنیم.
تشییع جنازه را که نمیگذارند انجام دهیم .
ضمناً این بعثیها برای آقا امام حسین(علیه السلام) که در کشور خودشان دفن است؛ نمیگذارند عزاداری کنیم؛
چطور میگذارند برای تو عزاداری کنیم؟»*
*🌹سه چهار روز بعد ایشان از دنیا رفت...
در همان روزی که دوستمان از دنیا رفت؛
یک سرتیپ عراقی مسئول کل اردوگاهها که معمولاً ۶ ماه یکبار توی اردوگاهها سرکشی میکرد؛
و بسیار هم مغرور بود؛
آمد.
یک سربازی به او گزارش کرد؛
که امروز یک نفر مرده.*
*نمیدانم چطور شد که آن ژنرال عراقی گفت : برویم ببینیمش.
همه تعجب کردند؛
چون چنین مقامی هیچ وقت برای دیدن جنازهی اسیر اقدام نمیکرد.
ملحفه را خودش از روی پیکر شهید کنار زد.
ما خودمان هم منظرهای که دیدیم را باور نکردیم.
چهره شهید خیلی حالت عجیبی پیدا کرده بود. انگار آنجا را با چیزی روشن کرده بودند.
چهره سفید و نورانی و براق.
هر کسی که آنجا چهره شهید را دید؛
اصلاً انگار از این رو به آن رو شد.
تا مدتی حالت چهرهاش را فراموش نمیکردیم.*
*🌹همان موقع که همگی چهره دوست شهیدمان را دیدیم؛
آن سرتیپ عراقی یک سیلی محکم زد توی گوش سربازش که کنار ایستاده بود؛
و گفت:*
*«لا بالموت...هذا شهید... والله الاعظم هذا شهید...»*
*دیگر باورش شده بود که این شهید است؛
و از آنجا آن بعثی هم زیر و رو شده بود . گفت:*
*«برای این شهید باید چهل و پنج روز عزاداری کنید؛
و دستور میدهم بدنش را دور تا دور اردوگاه سه بار تشییع کنید.»
او که اینها را میگفت:
بچه ها گریه میکردند.
اتفاق عجیبی بود.
بعد یکی از ایرانیها رفت؛
و گفت:
ما چهل و پنج روز نمیتوانیم عزاداری کنیم. افسر بعثی گفت:
چرا؟*
*جواب دادند:
چون ما چهل روز دیگر میرویم ایران.*
*گفت:
شما از کجا این حرف را میزنید؟
جواب داد:
خود این شهید قبل از شهادتش گفته.
افسر بعثی گفت:*
*«اگر او گفته پس درست است.»*
*🔶سر چهل روز که شد؛
دیدیم درها باز شد؛
و صلیب سرخی ها آمدند داخل،
و گفتند که دیگر باید به ایران بازگردید.*
*📖 کتاب سیری در زمان - جلد سوم - صفحه ۵۴۵ الی ۵۴۶*