eitaa logo
کانال کمیل
286 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
اسم زهرا آبروی عالم است اسم زهرا چون نگين خاتم است اسم زهرا يادگاری نبی ست اسم زهرا دلخوشی های علی ست اسم زهرا اشک دارد بی امان اسم زهرا فخر باشد بر جهان اسم زهرا آبروی حيدر است اسم زهرا اسم جمله مادر است
بعد از تو ،مدینه و سكوت و حسرت مدینه و غروب و غربت آه،علی و روزگار غم ها علی و خاطرات زهرا ای بهار من خدانگهدار قرار من خدا نگهدار دیگه داره خداحافظی میكنه،یكبار خودش خداحافظی میكنه،هی به این بدن نگاه میكنه،جواب پیغمبر رو چی بدم؟هی سر به دیوار میگذاره موقع غسل، های های گریه میكنه،یه وقت هم میگه بچه ها بیایید خداحافظی كنید،دیگه مادر رو نمی بینید.
🖤❣️🖤❣️🖤❣️🖤 🕯دیگر آن خنده‌ی زیبا 🖤به لب مولا نیست 🕯همه هستند ولی 🖤هیچ کسی زهرا نیست 🕯قطره‌ی اشک علی 🖤تا به ته چاه رسید 🕯چاه فهمید که کسی 🖤همچو علی تنها نیست شهادت حضرت زهرا تسلیت ◾️ 🥀🥀🌷🌷🌷🥀🥀
شاید تمام غربت مادر میان کوچه ها این بود که نانجیب، حرمت چادر نگه نداشت این را امام مجتبی دیده است مادر تو رو خدا، بلند شو
💔باز باران با ترانه دارد از مادر نشانه..🥀🥺 🖤بوی باران.. بوی اشک مادرانه🥀🥺 💔 پر ز ناله کودکی با مادری پهلو شکسته🥀🥺 🖤سمت خانه.. کوچه ها و تازیانه🥀🥺 💔گریه های کودکانه حمله ی نامرد پَستی وحشیانه🥀🥺 🖤تازیانه تازیانه. . پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه.🥀🥺 💔باز باران. دانه دانه ،حیـدرانه🥀🥺 🖤بی صدا و مخفیانه آه ، از غسل شبانه🥀🥺 💔زینبــانه لرزه افتاده به شانه🥀🥺 🖤پشت تابوتی روانه بـــــاز بـــاران 🥀🥺 💔 باز . . .🥀 🥀 😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️شهادت مظلومانه حضرت زهرا سلام الله علیها را بر حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و محبان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم◼️ 🖤هدیه نثار روح مقدسه و منوره فاطمه زهرا سلام الله علیها صلواتی عنایت بفرمایید🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقتل نوشت ؛ آه…و یعنی تمام شد یعنی که دور مادرمان ازدحام شد یعنی رکوع پشت درش امتداد یافت یعنی شهید سجده به پای امام شد 🥀 🖤
ای صفای خانه ی من الوداع گرمی كاشانه ی من الوداع الوداع ای همدم و هم ناله ام اوداع ای یار هجده ساله ام خواهشی دارم زتو ریحانه ام یك شب دیگر بمان در خانه ام فاطمه جان! جان زهرا روز من را شب مكن چادرت را بر سر زینب مكن وامصیبتا... واویلا😭😭😭😭😭
باید کسی به دل حسن رسیدگی کند اوج مصیبت دیده او را، کفن کند در بین کوچه بود که حسن، شهید شد ورنه که زهر جعده حرامی، کشیده شد
•🔳 مجلس ختم گرفتیم برایت ! 💔 روضه ات را حســــــن ات خواند، حســــــین ات غش کرد.... 😭 ... ━═━⊰❀ 🏴 ❀⊱━═━ @farizatolhoseyn
•🔳 مجلس ختم گرفتیم برایت ! 💔 روضه ات را حســــــن ات خواند، حســــــین ات غش کرد.... 😭 ... ━═━⊰❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل خورشید محک داشت؟ نداشت یا به او آیینه شک داشت؟ نداشت آسمانی که فلک می بخشید احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت غیر دیوار و در و آوارش شانه وحی کمک داشت ؟ نداشت😥 مردم شهر به هم می گفتند ، در این خانه ترک داشت؟ نداشت😥😥 شب شد و آیینه ماه شکست، دست این مرد نمک داشت؟ نداشت😥😥 تو بپرس از دل پر خون و غمت، چهره یاس کتک داشت؟ نداشت😥😭
چه حالی داده دل را دست مادر که می شستی زدنیا دست مادر😥 از آن سیلی مگر چشمت نمی دید 😥 که می جستی مرا با دست مادر . . .😭
رفتی تو و زینبت ز غم می سوزد آتش ز نوایش به دلم افروزد😥😥 این خانه عزاخانه شود بار دگر هر گاه نگاه خود به در می دوزد . . .😭 امان از دلِ زینب😭
من مهدی ام در دست تیغ انتقامم مادر ، به قبر مخفی ات بادا سلامم😥 عمری برایت گریه همچون ابر کردم😥 هم سوختم ،هم ساختم ،هم صبر کردم مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن😭 تا با ظهورم انتقامت را بگیرم🥀🥀 یا در کنار قبر پنهانت بمیرم😭😭😭🥀
حواستون هست؟😥😥😥 داریم روضه ی مادر رو از زبان فرزند میشنویم😭😭🥀
مادر شنیدم بارها از پا فتادی😭 دیدی علی تنها بود ،باز ایستادی😭 مادر مپنداری من از تو دور بودم آن روز در صلب حسینت نور بودم😭 آوای مهدی ،مهدی ات، آمد به گوشم برخاست از این دلم صدها خروشم😭😭🥀😭
نفرین بر آن قوم خدانشناس کردن من درد تو را در درون احساس کردم😭 *حالا ببین آرزوی امام زمان اینه ،👇 آرزوی من و تو هم میتونه باشه.... *😥😥😥🥀🥀
این یه گزارشه ،😥😥😥 امام زمان از اجداد طاهرینش شنیده و داره اینجوری نقل می کنه * اگر این است تاثیر شنیدن😭🥀 شنیدن کی بود مانند دیدن😭😭🥀🥀😭😭😭😭😭
من یه آقازاده ای رو میشناسم ، هشت سال بیشتر نداشت ،😭😭🥀 با چشمان خودش ، ملاحظه میکرد...😭😭😭🥀 من ایستاده بودم دیدم که مادر را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد😭😭😭😭😭🥀🥀🥀 گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد....😭😭😭😭😭🥀😭🥀
دنبال ذوالجناح اومدن ،😭 دیدن آنچه را که نباید ببینن،😭😭🥀😭😭😭 اما من میگم زینب اجازه نداد ،عقیله ی عرب ِ ، همه رو برگرداند ، خودش از بالای بلندی ، افتان و خیزان ..... 😭😭😭😭🥀😭😭😭
او می دوید و من می دویدم..... 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 هی زمین می خورد و بلند میشد ،😭😭😭😭😭😭 هی می گفت وا محمدا..... وا علیا ..... وا اماه ....😭😭😭🥀😭😭😭😭