eitaa logo
کانال کمیل
286 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌸دعـای نـور🌸💫 🌟💞 ✨بِسْمِ_اللّٰهِ_النُّورِ ، 🌟بِسْمِ_اللّٰهِ_نُورِ_النُّورِ ، ✨بِسْمِ_اللّٰهِ_نُورٌ_عَلىٰ_نُورٍ ، 🌟بِسْمِ_اللّٰهِ_الَّذِى_هُوَ_مُدَبِّرُ_الْأُمُورِ ، ✨بِسْمِ_اللّٰهِ_الَّذِى_خَلَقَ_النُّورَ_مِنَ_ النُّورِ . 🌟الْحَمْدُ_لِلّٰهِ_الَّذِى_خَلَقَ_النُّورَ_مِنَ_ النُّورِ ، ✨وَأَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ ، 🌟فِى كِتابٍ مَسْطُورٍ ، ✨فِى رَقٍّ مَنْشُورٍ ، 🌟بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ ، ✨عَلىٰ نَبِيٍّ مَحْبُورٍ . 🌟الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ ، ✨وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ ، 🌟وَعَلَى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ . ✨وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ 🌟وَآلِهِ طاهرین✨✨✨ اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
هیچ‌کسی... جای تو رو... توُ دل من پُر نمی‌کنه! زيارت جامعه، شناسنامه اهل بيت عليهم السلام است . نماز شب و دو رکعت نماز عشق برای مولا مون مهدی زهرا سلام الله علیها.🌹🌸 عاقبتتون ختم به خیر ظهور رو ببینید☺️ 💫🌟✨ اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
﷽❣ ❣﷽ یک قدم محضِ رضایِ تو نشد بردارم اصلاً انگار فقط دردسرم آقاجان در بساط غمتان مدعی‌ام ، اما حیف غافل از ناله و اشکِ سحرم آقاجان پر و بالم شده زخمی ، تو بلندم کردی کمکی کن که به سویت بپرم آقاجان غیر این خانه پناهِ دگری نیست مرا باز کن دربه رویم، پشتِ درم آقاجان 💔 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨🌹 امام زمانی شویم 💚 اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
روی سنگریزه اویل جنگ در گروه جنگ های نا مننظم شهید با شهید چمران همکاری می کرد. شب ها که می خواست بخوابد با همان لباسی که تنش بود می رفت بیرون سنگر و روی سنگ ریزه ها می خوابید  یک شب بهش گفتم:چرا این کار رو می کنی،چرا توی سنگر نمی خوابی؟ جواب داد:بدن من خیلی استراحت کرده،خیلی لذت برده،حالا باید اینجا ادبش کنم. ای از شهید سید حمید میرافضلی اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
مریض بودند اومد بهم گفت: " میشه ساعت 4 صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ " ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ... بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت، اما نیومد ... نگرانش شدم؛ رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و توش نماز شب می خونه و زار زار گریه می کنه! بهش گفتم: " مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی! می خواستی نماز شب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم؟؟! " برگشت و گفت: " خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه. من شونزده سالمه! چشام مریضه! چون توی این شانزده سال امام زمان عج رو ندیده ... دلم مریضه! بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم ... گوشام مریضه! هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم ... " اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
فرماندهی شهید رستگار فرمانده لشگر 10 سیدالشهدا(ع) بود و خانواده اش از این سمت حاجی، هیچ اطلاعی  نداشتند. یک روز، برادر او به منطقه آمد تا از او خبری بگیرد. حاج کاظم، قرار بود صحبتی برای نیروها داشته باشد. وقتی از جایگاه اعلام شد:« فرمانده لشگر 10 برای صحبت بیایند»، آقای رستگار بلند شد و به سمت  جایگاه حرکت کرد. برادرش از همه جا بی خبر، با دست اشاره می‌کرد که « چرا در میان جمعیت بلند  شدی؟» حتما با خودش گفته بود: « برادرمان بی ملاحظه است و رعایت نظم و انضباط را نمی کند.»  حاجی با اشاره جواب داد که الان می نشینم. خلاصه صحبت ایشان آغاز شد و تا آخر جلسه، برادرشان متحیر مانده بود. حاج کاظم به برادرش سفارش کرد که جریان فرماندهی او را برای کسی نگوید. اگر چه خانواده اش بالاخره فهمیدند. ای از سردار شهید حاج کاظم رستگار اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
یا تلفنچی بعد از عملیات فتح المبین رفتم کرخه نور تا سید را ببینم و از سلامتی اش با خبر شوم. گوشه ی سنگر یک تلفن بودکه سید مدام با آن حرف میزد ولی هر دفعه به گونه ای صحبت می کرد که خیلی عادی و معمولی جلوه کند. پرسیدم: آسید حمید مسئولیت شما توی جبهه چیه ؟ سیدگفت من تلفن چی فرمانده ام. درست می گفت.خودش هم فرمانده بود و هم تلفنچی فرمانده. فرمانده خط بود ولی برای اینکه همشهری هایش نفهمندچه مسئولیتی دارد، جلوی ما آن طوری برخوردمی کرد. به همه نیروهایش گفته بود در موردمسئولیتش به کسی چیزی نگویند. سردار شهید سید حمید میرافضلی اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
دردناک می دانست از ساواکی ها می باشند و می خواهند براش پرونده سازی کنند. از او پرسیده بودند نظرت در مورد حجاب چیه؟ گفته بود: من کە نظری ندارم باید از روحانیت پرسید! من فقط یه حدیث بلدم کە هرکس همسرش را بی حجاب در معرض دید دیگران قرار دهد  بی غیرت است و خداوند او را لعنت می کند. ساواکی ازش پرسید شاه را داری می گی؟  خنده ای کرد و گفت من فقط حدیث خواندم. ای از شهید محمد منتظرالقائم اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
با والدین مریضی مادرش همزمان شده بود با آزمون مهمی که سپاه قرار بود بگیرد. محمد چند ماهی مرخصی گرفته بود تا حسابی مطالعه کند . بر خلاف تصور خیلی ها، محمد قید امتحان را زد دنبال مریضی مادرش را گرفت تا این که مادر بستری شد. یک ماه و نیم به مادر رسیدگی کرد. رفته بود ویلچر گرفته بود تا مادر را در حیاط بیمارستان بگرداند. بارها مادر را بر دوش گذاشته و از پله های بیمارستان آورده بود پایین! به مادرش خیلی احترام می گذاشت .  ای از شهید محمد گرامی  اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌸دعـای نـور🌸💫 🌟💞 ✨بِسْمِ_اللّٰهِ_النُّورِ ، 🌟بِسْمِ_اللّٰهِ_نُورِ_النُّورِ ، ✨بِسْمِ_اللّٰهِ_نُورٌ_عَلىٰ_نُورٍ ، 🌟بِسْمِ_اللّٰهِ_الَّذِى_هُوَ_مُدَبِّرُ_الْأُمُورِ ، ✨بِسْمِ_اللّٰهِ_الَّذِى_خَلَقَ_النُّورَ_مِنَ_ النُّورِ . 🌟الْحَمْدُ_لِلّٰهِ_الَّذِى_خَلَقَ_النُّورَ_مِنَ_ النُّورِ ، ✨وَأَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ ، 🌟فِى كِتابٍ مَسْطُورٍ ، ✨فِى رَقٍّ مَنْشُورٍ ، 🌟بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ ، ✨عَلىٰ نَبِيٍّ مَحْبُورٍ . 🌟الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ ، ✨وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ ، 🌟وَعَلَى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ . ✨وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ 🌟وَآلِهِ طاهرین✨✨✨ اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
۲۵ آبان در تقویم روزی فراموش نشدنی است روز تجلی ستاره ایثارِ بی‌نظیر اصفهانی‌ها بر جبین تاریخ حماسه ساز ملت ایران. تقویم در این روز از حماسه مردم نصف جهان می‌گوید؛ اینکه اصفهانی‌ها ۳۷۰ شهید عملیات محرم را با شکوه بر دوش خود تا گلستان شهدا همراهی کردند گواه استقامت، پایمردی، دلاوری، ازخودگذشتگی و حماسه آفرینی مردم انقلابی اصفهان است که در این روز به اوج خود رسید و برگ زرین دیگری بر افتخارات این شهر بزرگ و مملو از ایثار و از خودگذشتگی افزود تا جایی که حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در عظمت این شکوه مردم دیار نصف جهان فرمودند "در کجای دنیا می‌توانید جایی را مثل اصفهان پیدا کنید، همین چند روز پیش فقط در شهر اصفهان حدود ۳۷۰ شهید را تشییع کردند." ♦️شادی روح شهدا صلوات ♦️ اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
زمینی مادر بهش گفت: ابراهیم، سرما اذیتت نمی‌کنه؟ گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست. هوا خیلی سرد بود، ولی نمی‌خواست ما را توی خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود! گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگه بگم، دعوام نمی‌کنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟ گفت: یکی از بچه‌های مدرسه‌مون با دمپایی میاد، امروز سرما خورده بود. دیدم کلاه برای اون واجب‌ تره.  از شهید ابراهیم امیرعباسی به نقل از مادر شهید اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
زنده اند.. بعد از شهادت همسرم «شهید محمدعلی پلنگی کتولی» هر سال، فامیل دور هم جمع می شدیم و مراسمی می گرفتیم. در یکی از این سال ها که گوشت سهمیه بندی شده بود، و به سختی پیدا می شد، به هر دری که زدم، و هرجا که سفارش کردم، گوشت پیدا نکردم، به ذهنم رسید که عدس پلو بدون گوشت درست کنم، یا برای مدتی مراسم را عقب بیندازم. از طرفی هم از این که نمی توانستم مراسم ساده ای بگیرم، خیلی ناراحت بودم. شب با ناراحتی خوابیدم، همسرم را در خواب دیدم که آمد و گفت: «زهرا اصلاً نگران نباش، همه را دعوت کن و مراسمت را بگیر، فردا همه چیز درست می شود». صبح که شد اول وقت، یکی در زد. در را باز کردم، یک نفر غریبه بود. یک ران بزرگ گوشت به من داد و گفت: «این را بگیر و مراسمت را برگزار کن». من می خواستم قیمت گوشت بپرسم که او خداحافظی کرد و رفت.  ای از همسر شهید محمدعلی پلنگی کتولی اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
هر روز دعای کمیل می خوانی؟ کتابچه دعای کمیل، همیشه باهاش بود. بعد از هر نمازی، فرازهایی از دعا را می‌خواند. یک بار به شوخی بهش گفتم:آقا محمد، دعای کمیل‌ مال شب‌های جمعه‌ست؛ چرا شما هر روز ‌  بعد از هر نمازی دعا می‌خوانی؟ گفت:«مگر انسان فقط شب‌های جمعه، به خدا نیاز دارد؟! ما هر لحظه به خدا احتیاج داریم!  دعا کردن، پاسخ به همین نیاز ماست.   محمدباقر حبیب‌اللهی اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
با عزت بمیرم دلم راضی نمیشدبرود.گفتم اگربروی شیرم را حلالت نمیکنم. گفت :قبول!یعنی راضی هستی من توخیابان تصادف کنم و بمیرم ولی درجبهه شهید نشوم ! اصلا اگر نزاری برم شکایتت را پیش حضرت زینب (س)میکنم. مگر خون من از خون علی اکبر و علی اصغر امام حسین (ع) رنگین تر است . می دانستم حریفش نمیشوم .گفتم برو خدابه همراهت . ای از شهید محمدرضا شمس الدین به نقل از مادر شهید اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
مین منور شب عملیات وقتی پای یکی از بچه ها به سیم منور گیر کرد ، همه جا مثل روز ، روشن شد . اول کلاه آهنی اش را روی مین انداخت ، مثل کاغذ سوخت … ... عملیات داشت لو می رفت … چیزی پیدا نکرد دستش را گذاشت روی مین ، بوی گوشت سوخته تمام منطقه را گرفت ... اما هنوز همه جا روشن بود ، سر آخر خودش را انداخت روی مین ... ..... چند سال پیش ، راهیان نور ، تو منطقه میشداغ ، هنگام رزم شبانه وقتی مین منوّری روشن شد ، مادر شهیدی غش کرد . وقتی به هوش آمد ، هی زیر لب می گفت : مادر جان … حالا فهمیدم چطور  شدی …😔 اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
یعنی شهید .... بدجوری زخمی شده بود رفتم بالای سرش نفس نفس میزد بهش گفتم: زنده ای؟!!! گفت: هنوز نه! خشکم زد... تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره... 😭 اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
پای عهد آسمانی خود ایستادند چند روز بعد از عملیات ، یک نفر رو دیدم که کاغذ و خودکار گرفته بود دستش هر جا می رفت همراه خودش می برد از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟ گفت: آرپی جی زن بوده توی عملیات آنقدر آرپی جی زده که دیگه نمی شنوه باید براش بنویسی تا بفهمه...😔 اینجـا کانال شهـداست✌️👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 @RMartyrs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا