eitaa logo
کانال کمیل
285 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
وی گفت: جواد با توجه به اینکه فرمانده گردان بود و نیروی‌هایی در اختیارش داشت، اما به آنها سخت‌گیری نمی‌کرد و همیشه می‌گفت من بابای آنها هستم. جهانی با بیان اینکه ما برای جواد دختری را نشان کردیم که ازدواج بکند و برای این دختر که مادرش قمی بود و پدرش عراقی بود لباس و حلقه گرفته بودیم اما جواد شهید شد و به عقد نرسید، درباره آرزوی جواد گفت: جواد از آرزویش چیزی نمی‌گفت ولی همیشه می‌گفت من دوست دارم که جزو سربازان امام زمان(عج) باشم. این مادر شهید ادامه داد: ما همیشه پشت سر جواد نماز می‌خواندیم و نماز عید فطر را هم پشت سر جواد ایستادیم و نماز را خواندیم بعد از اتمام نماز دیدم جواد دستانش را به‌سوی آسمان بلند کرد و گفت یا رب العالمین ان‌شاءالله که سال دیگر روز عید فطر من شهید شده باشم و همین‌طور هم شد و امسال عید سعید فطر جواد در بین ما نیست و دعایش مستجاب شد و به سعادت ابدی که شهادت بود رسید. جهانی اضافه کرد: من با توجه به اینکه علاقه شدید و وابستگی خاصی به جواد داشتم، شهادت او برای لحظه اول خیلی برایم سخت بود، اما موقعی که حرم رفتم و جنازه جواد را به حرم آورده و رو به قبله گذاشته بودند موقعی که پیکر مطهرش را دیدم آرام شدم. وی اظهار کرد: جواد چون در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود مادر اگر من شهید شدم به یاد عمه‌ام حضرت زینب(س) باش، لحظه شهادتش من به یاد جمله خودش افتادم که در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود و من در حرم امام حسین(ع) به یاد حضرت زینب(س) افتادم و حس آرامی به من دست داد و واقعاً به آرامش رسیدم. این مادر شهید مدافع حرم گفت: انتظاری که از مسئولان ایرانی دارم این است چون ما به مدت 20 سال در ایران و در شهر خرم‌آباد زندگی کردیم و جواد در ایران متولد شده است و قسمت شد که ما به خاطر پدرش که عراقی بود به عراق برگردیم تقاضا دارم که کوچه و یا میدانی در خرم‌آباد به اسم فرزندم نامگذاری شود.
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |این دو دقیقه رو ببینید؛ تا بفهمید نمیشه عاشق شهید حسناوی نشد... چقدر حالِ آدم خوب میشه با دیدنِ صورتش... 🌿۱۴ فروردین سالگرد شهادت شهید جوادعلی حسناوی گرامی باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
كاظم خائف، فرزند محمدرضا در تاريخ دوم ارديبهشت ماه سال 1337 در بيرجند به دنيا آمد. دوره ابتدايى را در سال 1344 در مدرسه ابتدايى حكيم نظامى شروع كرد و در سال 1349 به پايان برد. سپس وارد مدرسه راهنمايى گنجى شد و دوره متوسطه را در هنرستان ابوذر گذراند و در سال 1356 در رشته برق ديپلم گرفت.» اوقاتش را بيشتر به ورزش و مطالعه می گذراند. در ورزشهاى رزمى، كاراته و كوهنوردى فعال بود و مربى كونگ ‏فو به شمار مى ‏آمد. به كوه و طبيعت علاقه‏ مند بود. می گفت: «مشاهده كوه و طبيعت چندين فايده دارد، از جمله اينكه انسان را به عظمت قدرت خداوند واقف مى ‏سازد و نيز در خلوتى كه دست می دهد، بهتر می توان با خدا سخن گفت.» پس از اخذ ديپلم به عنوان درجه‏دار وظيفه وارد ارتش شد و در لشكر 77 خراسان به خدمت مشغول شد. علاقه او به امام(ره) موجب شد، به فرمان ايشان از خدمت فرار كند كه پس از پيروزى انقلاب به محل خدمت خود بازگشت. در راهپيمايي ها با لباس مبدل شركت می کرد. يك‏ بار دستگير شد ولى از چنگ ماموران گريخت.» جزء اولين نيروهاى اعزامى به منطقه گنبد براى خنثى سازى توطئه‏ هاى ضد انقلاب داخلى بود كه در آنجا نقش بسزايى داشت. با شروع جنگ تحميلى به سرعت به سپاه پيوست و به جنگ و جبهه وارد شد. عاشق جبهه بود و خود را مسئول می ديد و در شتافتن به سوى جبهه و ايفاى نقش و انجام تكليف سر از پا نمى‏ شناخت. مادر شهيد درباره ازدواج او می گويد: «شهيد ازدواج نكرد و هر وقت در اين مورد با او سخن می گفتيم، در جواب می گفت: مادام كه جنگ به پايان نرسيده، ازدواج نخواهم كرد. دوست ندارم كه زن و فرزند بى ‏سرپرستى - كه مايه زحمت شما باشند - از خود به جاى بگذارم.» خائف در كسوت پاسدارى به جبهه اعزام شد و با عناوين عضو گروه ويژه، معاونت گروه ويژه، فرمانده گروه ويژه، فرمانده گروهان و فرمانده گردان با دشمن جنگيد. او در جبهه‏ هاى بستان، تنگه چزابه و در عملياتهاى طريق ‏القدس، فتح ‏المبين و بيت ‏المقدس شركت داشت. حسين يوسفى - دوست و همرزم شهيد - می گويد: «قبلاً به ما گفته بودند كه قرار است گردانى با عنوان گردان ويژه تشكيل گردد و توضيح داده بودند كه هيچ اميد و برگشتى براى اعضاى اين گردان وجود ندارد و افرادى بايد در آن عضو شوند كه صد در صد از شهادت استقبال كنند و از دنياى دون به سوى پروردگار خود قطع علاقه كرده باشند. وقتى از كاظم خائف پرسيدم: در جبهه قرار است در چه واحدى انجام وظيفه كنى؟ گفت: در گردان ويژه. من كه وصف گردان ويژه را شنيده بودم، يكه خوردم و حالم تغيير كرد. ايشان با تعجب پرسيد: چه شد؟ چرا اين‏طورى شدى؟ من نمى‏ خواستم چيزى بگويم، ولى اصرار كرد و من هم‏درباره گردان ويژه شنيده بودم، توضيح دادم. تعجب كردم، چون ديدم چهره ‏اش باز و بشاش شد و خيلى خوشحال. در نهايت به من گفت: وقتى كه برگشتى اين مطلب را نزد پدر و مادرم تعريف نكن كه نگران نشوند.» عبدالله مرشدزاده - دوست و همرزم ديگر شهيد - می گويد: «سردار شهيد حاج رجبعلى آهنى می گفت كه شهيد خائف معاون من بود و مادر يك منطقه، در كنار نيروهاى ارتشى مشغول آموزش نيروهاى خودى بوديم. شهيد خائف با نيروها كار می کرد و آنها را آموزش می داد. من كه در كنار يك سرهنگ ارتشى بودم، به ايشان گفتم: جناب سرهنگ! به نظر شما فلانى - خائف - چه قدر تجربه كارى دارد؟ جناب سرهنگ وراندازى كرد و گفت: بايد بيست و پنج سال تجربه داشته باشد. گفتم: جناب سرهنگ سن ايشان به بيست و پنج سال نمى ‏رسد.»
برادر شهيد می گويد: «روزى در مشهد به همراه سردار شهيد حاج رجبعلى آهنى - كه در آن زمان فرمانده گردان بود - نزد من آمدند و صحبت شد. از جمله در مورد محول كردن مأموريتهاى مهم و خطرناك به افراد بحث كرديم. من خدمت برادر شهيدم عرض كردم كه در معامله با خداوند بهتر است انسان اوج اخلاص را رعايت كند تا اگر در آن حال به محضر خداوند شرفياب شد، مسرور و رستگار و عزيز باشد. لذا شما هم بهتر است آن مأموريتهايى را كه خيلى سخت است و داوطلب ندارد و كمتر دارد، انتخاب و قبول كنى. ايشان به جبهه رفت و در برگشت به من گفت: همان كارى را كه گفتيد كردم و از بين مأموريتهاى مختلف پيشنهادى، عضو شدن در گروه ويژه و خط شكنى و اطلاعات و شناسايى را پذيرفتم.» همچنين می گويد: «جناب آقاى موهبتى - كه از فرماندهان آن زمان و همرزم شهيد خائف بودند - تعريف می کردند كه يك‏بار او را دعوت كردم تا فوراً خود را به جبهه برساند و در عملياتى كه در پيش است شركت كند. وقتى شهيد به سپاه آمد، مهرى برداشت و دو ركعت نماز گزارد؛ علت را پرسيدم. گفت: وقتى دوستان شهيد خود را به ياد مى ‏آورم، فكر می کنم كه خداوند مرا دوست نداشته كه به شهادت برسم. ولى اكنون كه مى ‏بينم پس از فاصله اندكى خداوند توفيق به من داده كه برگردم و در راه او جهاد كنم، خوشحال هستم و بدين منظور شكر خداوند را بر خود لازم می دانم.» كاظم خائف در تاريخ دهم ارديبهشت ماه سال 1361، در عمليات بيت ‏المقدس، در جبهه كرخه نور بر اثر اصابت گلوله به گردن و نخاع به شهادت رسيد. پدر شهيد درباره نحوه شهادت كاظم به نقل از دوستش - برادر ميرزايى - می گويد: «در آن شب در سنگر نشسته و در روشنايى نور چراغ قوه مشغول خواندن دعا بوديم كه غذاى مختصرى - كه عبارت بود از هويج و سيب زمينى - آوردند. شهيد خائف آن را تقسيم كرد و براى هر كدام از ما اندكى غذا ريخت، ولى غذاى خودش را هم پيش من گذاشت و گفت: من نمى ‏خواهم غذا بخورم. علت را كه پرسيدم، گفت: من تنها امشب اينجا هستم و مطمئنم كه فردا شهيد مى‏شوم. قبلاً از خداوند چند چيز خواسته‏ام. اول اينكه مرا با شكم گرسنه شهيد كند. دوم اينكه تنها با اصابت يك گلوله به شهادت برسم و سوم اينكه پيكرم در آفتاب بماند كه كبود شود و اكنون دوست دارم كه اين خواسته‏هاى من اجابت گردد. همين طور هم شد. در شب عمليات از هم ديگر جدا شديم و تا بامداد يكديگر را پيدا نكرديم، شلوغ بود و هركس گرفتار و مواظب وضعيت و وظيفه خودش بود. بامدادان وقتى شهيد بزرگوار سردار رجبعلى آهنى به جستجوى او رفت، او را در حال گذراندن آخرين لحظات ديده بود و پيكرش نيز به دليل شلوغى خط، نُه روز در آفتاب داغ خوزستان ماند.» پيكر شهيد بعد از انتقال به زادگاهش - شهرستان بيرجند - به خاك سپرده شد.
صلوات، ذکر الهی است. صلوات، بهترین هدیه از طرف خداوند برای انسان است. صلوات، نور پل صراط است. صلوات، روح را جلا می دهد. صلوات، شفیع انسان است. صلوات، عطری است که دهان انسان را خوشبو می کند. صلوات، موجب کمال نماز می شود. با یک صلوات، نوری در بهشت برای خود بیافرینید. صلوات، محبوب ترین عمل است. صلوات، موجب تقرب انسان است. صلوات، سپری در مقابل آتش جهنم است. صلوات، موجب کمال دعا و استجابت آن می شود. صلوات، از جانب خداوند رحمت است و از سوی فرشتگان پاک کردن گناهان و از طرف مردم دعا است. صلوات، سنگین ترین چیزی است که در قیامت بر میزان عرضه می شود. صلوات، فقر و نفاق را از بین می برد. صلوات، بهترین داروی معنوی است. چه خوب است که انسان همیشه اهل صلوات، باشد . چرا که پیامبر نیز دائم الصلوات ، بوده است. صلوات: تنها دعايي هست كه حتما مستجاب مي شود. صلوات : انيس انسان در عالم برزخ و قيامت است. صلوات : برترين عمل در روز قيامت است. صلوات : آتش جهنم را خاموش می‌كند صلوات : گناهان را از بين مي‌برد 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید والامقام محمد فتح اللهی