•••: ~🕊 #تلنگر💥☝🏻 وای از پیچیدگی #نفس انسان ! شیطان را از در می‌رانی ، از پنجره باز می‌آید و چه وسوسه‌ها ڪه در انسان نمی‌ڪند . می‌گوید : برو با #تقوای بیشتر خود را بساز ، ایمانت را قوی ڪن و بازگرد ! #شهید_سیدمرتضی_آوینی♥️🕊

•••: ~🕊 #تلنگر💥 ✍🏻ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥﯾﻮﺳﻒ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ #ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﺑﯿﻔﮕﻨﻨﺪ، ﯾﻮﺳﻒ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ! ✨ﯾﻬﻮﺩﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ؟! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ...! ✨ﯾﻮﺳﻒ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ با ﻣﻦ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ...! ﺍﯾﻨﮏ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻂ ﮐﺮﺩ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ 🌿" ﻧﺒﺎﯾﺪ جز #خدا ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﻨﺪﻩﺍﯼ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩ..."🌿

❣ یک دقیقه مطالعه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میگفت: بطری وقتی پُر است و می‌خواهی خالی اش کنی، خَمش می‌کنی. هر چه خم شود خالی تر می‌شود. اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی می‌شود. دل آدم هم همین طور است، گاهی وقت‌ها پر می‌شود از غم، از غصه، از حرف‌ها و طعنه‌های دیگران. قرآن می‌گوید: "هر گاه دلت پُر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت. " این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است": "ما قطعا می‌دانیم و اطلاع داریم، دلت می‌گیرد، به خاطر حرف‌هایی که می‌زنند." "سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن" #سربازحاج‌قاسم

#حتما بخونید داستان واقعی 📌بعد از نماز ظهر بود حدود ساعت ۲ بعد از ظهر کوچه ها خیلی خلوت بود من و کمیل روبروی کوچه زیر سایه یک درخت مشغول صحبت کردن بودیم ناگهان دیدم که کمیل رنگش پرید و سرش را پایین انداخت😓😓 چند لحظه ای بود که سرش پایین بود سرش را بالا اورد و گفت مهدی همین جا بمان من گفتم چی شده گفت: گفتم همین جا بمان ، جلو نیا☝️ به پشت سرخودم نگاه کردم و دیدم که خانم وآقایی درحال نزدیک شدن به‌ماهستند مردی‌ورزشکار و درشت‌اندام بود💪 با خودم گفتم فکر کنم کمیل هوس کتک خوردن کرده همچنانکه کمیل جلو می‌رفت من خودم را برای کتک خوردن آماده کردم گفتم کمیل تو ورزشکاری من چی بگم من که کتکه رو خوردم😢🤕 به سمت آنها رفت ومن هم پشت‌ سر او حرکت کردم به آنها رسید سلام کرده همین طوری که سرش پایین بود گفت ببخشید میشه خواهشی از شما بکنم⁉️ اجازه بدهید چند لحظه ای به همسر شما نگاه کنم و از اون لذت ببرم....... آن مرد به شدت عصبانی شدو گفت: حرف دهنت را به فهم.😡😡😡 کمیل دوباره درخواست خودش را تکرار کرد... اجازه بدهید چند لحظه به همسر شما نگاه کنم از اون لذت ببرم. مرد به شدت عصبانی شده و سیلی محکمی به صورت کمیل زد😤😤😤 ، کمیل دوباره در خواست خودش را تکرار کرد و این دفعه سیلی محکم تری به صورت کمیل زد👊 همسرش گفت نه به سر پایینت نه به این حرفات خجالت بکش😠 چرا همچین درخواستی میکنی؟ کمیل گفت نمیدونستم اگر ازشما اجازه بگیرم شما ناراحت میشوید و الا مثل دیگران که بدون اجازه از همسر شما لذت می بردند من هم لذّت می‌بردم... جوان به شدت عصبانی شد #سیلی محکمی با دست چپ به صورت کمیل زد 😔😞 آن لحظه کمیل دستشو جای سیلی گذاشت و نشست روی زمین شروع به گریه کردن کرد 😭😭 فکر کنم یادش افتاد به "مادر" شایدم باخودش میگفت مادر من مردم جوانم ورزشکارم ولی شما ... 😭😭😭😭💔 من به جوان گفتم حالا سیلی میزنی بزن ولی چرا با دست چپ زدی😭 یادش اوردی که در کوچه ها مادرش را زدند😭 در حالی که مادر ۱۸ ساله بود و او فقط یک نوجوان بود💔💔 این جوان حیرت زده به کمیل نگاه می کرد نمیدانست چه کند همسرش گفت: این که می گویند #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) هست؟ و من گفتم بله... یادش اوردی حضرت زهرا ( سلام الله علیها )را زدند😔 وقتی این را شنید روی زانوهایش افتاد و از کمیل عذر خواهی کرد کمیل او را در آغوش گرفت وهر دو شروع به گریه کردند😭😭 کمیل به او گفت تورو خدا دیگر کاری نکن آن خاطرات دوباره زنده شود از همسرت بخواه که همیشه با "چادر" باشد وان جوان گفت قول می‌دهم که هیچ وقت دیگر چنین چیزی تکرار نشود☝️ چند سالی گذشت کمیل شهید شد💔🕊 والان تشیع جنازه کمیل هست همچنانکه دم در خانه شهید ایستاده بودم دیدم که همان جوان می آید ولی نشناختمش پیش من آمد و گفت : کمیل چه شده است ؟ تصادف کرده ؟ گفتم ، شهید شده است🕊 گفت ، کجا ؟ گفتم ، سوریه گفت ، مگر میگذارند کسی برود ؟ گفتم ، بله پاسدارها میروند گفت ، مگر او پاسدار بود ⁉️ گفتم ، بله اوحدود ۴ سال است که پاسدار است گفت ، سوریه بوده ؟ گفتم بله و ناگهان ناخواسته گفتم: سوریه حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) دختر همان کسی که در کوچه‌ها سیلی خورده 😔💔 گریه اش گرفت وبا کنده های زانو افتاد روی زمین😭 خیره خیره بعکس شهید نگاه می کرد و گفت: کمیل من به قول خودم عمل کردم توروخدا کمکم کن مثل تو شهیدشم😔 📝 اری شهدا همیشه در همه جا تاثیر گذارند.... شهید مدافع حرم کمیل قربانی🌹 #فاطمیه🏴🏴🏴

•[ #خدای_خوب_ابراهیم ]• 🌹~خیر در آنچه خدا بخواهد~🌹 شاید داستان معجزه اذان ابراهیم هادی را شنیده باشید، او فرمانده نیروها بود، شاید دوست داشت خیلی زود ارتفاع آزاد شود و رزمندگان پیروز شوند، اما خدای ابراهیم چیز دیگری میخواست. ارتفاع آزاد نشد. ابراهیم اذان صبح گفت و با اذان او دلهای نیروهای دشمن متوجه خدا گردید. هجده نفر از آنها تسلیم شدند و ارتفاع آزاد و عملیات پیروز شد. آن ها بعد ها به سپاه اسلام پیوستند و همگی در راه خدا شهید شدند. اینجاست که باید به این کلام نورانی خدا بیشتر فکر کنیم: "چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد." [ نسا،19] #شهید_ابراهیم_هادی🦋

[✨🌱] عکس‌ حاج‌ قاسم ‌نقطه‌ اشتراک خیلی‌هاست... حتی‌ غیر مذهبی‌ها! اما متن‌ وصیت‌نامه‌ حاجی، نقطه‌ شروع‌ جدا شدن‌ خیلی‌هاست! حتی‌ مذهبی‌هاش!! #وصیتنامه‌حاج‌قاسم‌ولایت‌‌نامه‌است!

حقه ی دختران چادری نما برای جذب پسرها در فضای مجای #تبلیغ_چادر #یا_تخریب_چادر

"اشْبَهُ‌النَّاسِ‌خَلْقاًوَخُلْقاًوَمَنْطِقاًبِالْمُقَاوَمَةْ ... #سالروز‌شهادت💔°

• . شهیدباران‌رحمت‌الهۍاست..! که‌به‌زمین‌خشک‌جان‌ها، حیات‌دوباره‌می‌دهد. #عشـق‌شهید‌عشـق‌حقیقۍاست:) که‌باهیچ‌چیزعوض‌نخواهدشد... - الشهید‌جهادمغنیة #شهادتت‌مبارک‌داداش💔!

❲‌ ما حق خود را با #خونهایمان کہ برای #سربلندے نذر شده و بر آزادگے ایستاده است باز پس مے گیریم ❳ #جہادابن‌عمادعزیز♥️🌹✨ #اَللهُم_عجّل_لولیّک_الفَرج

جہادےهست تواین راه تا خونِ عمادےهست... 🎤 #حامدزمانے #اَللهُم_عجّل_لولیّک_الفَرج

🌹🌹🌹 کجائید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کـربلایی #اَللهُم_عجّل_لولیّک_الفَرج

خدایا من در کلبه فقیرانه خویش چیزے دارم که تو در عرش کبریایے خود ندارے من چون تویے دارم و تو چون خودے ندارے #اَللهُم_عجّل_لولیّک_الفَرج

🌥⛅️در غــیاب خـورشـیــد⛅️🌥 🌹شفا دادن چشم توسط امام عصر 🌹                        🌷مرحوم ایت الله العظمی اراکی نقل کردند که: 🌱آقای سید علی هاشمی بجنوردی که از شاگردان خوش فهم من بود ومن از او خوشم می امد مدتی او را ندیدم و از او هم اطلاعی نداشتم. 🍃تا اینکه کنار مرقد مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری با او برخورد کردم. ایشان قضیه ای را نقل کرد و گفت: 🌷چندی پیش یکی از چشمانم عیبی پیدا کرد و دکتر تشخیص داد غده ای در مغز من به وجود آمده که میباید کاسه سر برداشته شود. من از جریان خیلی بی تاب شدم. 🌷بعضی از دوستان گفتند: ذکر یونسیه با شرایط مخصوصی که دارد در برآوردن حوایج خیلی موثر است. 🌱من به آن ذکر مداومت کردم. تا اینکه یک روز پای کرسی خوابیده بودم. 🍃در عالم خواب، قافله ای در هوا دیدم که به طرف خانه خدا میروند و در جلوی آن ها امام عصر (عج) سوار بر اسب است. 🌱وقتی که به من رسیدند پیش خود گفتم : حالا به من توجه می کنند ولی توجه نفرمودند و رد شدند. 🍃من شروع کردم به ناله و زاری واظهار تاثر از اینکه اما به من توجه نکردند . 🌸 ناگهان دیدم امام برگشتند و انگشت مبارکشان را بر چشم من نهادند. 🌱از خواب بیدار شدم متوجه شدم چشمم عیب و علتی ندارد. بعد از آن به دکتر مراجعه کردم پس از عکس و معاینه، 🍃گفتند : اثری از غده هم در سر وجود ندارد. منبع: عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب ص۱۸۷ #امام_زمان #کرامات 🌹الّلهم صَل عَلی محمّد و آل محمد #اللٰهُمَ‌عَجِّلْ‌لِوَلیِکَ‌الفَرَجْ‌بِه‌حَقِ‌زینَب✅ ✨یا زهرا سلام الله علیها🥀

#مناجات_نامه 🌙⭐️ «خدایا اگر می‌دانی که عاشقت شده‌ام، مرا به سوی خود فراخوان والا مرا رشد بده و توفیق تکامل الی‌الله نصیبم کن تا لایق شهادت گردم.» #شهید_مجتبی_رسول_زاده🌹✨ #اللٰهُمَ‌عَجِّلْ‌لِوَلیِکَ‌الفَرَجْ‌بِه‌حَقِ‌زینَب

#تنهایے... ‌

هنگامی که کسی را دوست میداری او را از این محبت آگاه کن، زیرا این کار، دوستی بین شما را محکم تر می کند. #امام_صادق‌(ع)