💠 آمریکا برای بار چهارم قطعنامه آتش بس فوری در غزه را در شورای امنیت سازمان ملل؛ وتو‌ کرد. 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no

با ادامه مبحث در خدمت خواهیم بود.👇🏻👇🏻👇🏻

: ♨️مژده دهید: اقتصاد دستوری پایان یافت؛ قیمت‌ها آزاد شد! روی سخنم با رفقای حزب‌الهی‌ هست که دم از ولایتمداری میزنن اما حرفهای امامشون رو درک نمیکنن و سنگ اقتصاد آزاد رو به سینه می‌زنن. اقتصاد آزاد این شکلیه عزیزان من! دقیقا همون چیزی که رهبری معظم درباره اقتصاد آزاد فرمودن: "اقتصاد لیبرال و آزاد، یعنی آزاد برای سرمایه‌دار، اما زندان و حبس و فشار برای طبقه مظلوم و فقیر". قیمت نفت و گاز و فلزات و محصولات پتروشیمی و پالایشی که قبلا آزاد شده بود و در حال حاضر طبق قیمت‌های جهانی داره تعیین میشه! قیمت دلار هم که قبلا آزاد شده بود و همینجوری داره پر می‌کشه! چهار قلم کالای مرتبط به سفره مردم قیمتش کنترل می‌شد که اونم الحمدلله آزاد شدددد! حالا جشن بگیرید دیگه اقتصاد آزاد شددد! بنزین هم آزاد بشه دیگه نور علی نور میشه!!! جالبه با آمریکا داریم میجنگیم اما همزمان دراقتصادمون داریم به نسخه مسموم اونها عمل میکنیم. آقایان امنیتی باور کنید چنین تصمیماتی مشکوکه! ۴ قلم نمیخواد! وقتی شیر گرون بشه تمام فرآورده های شیری از پنیر و ماست گرفته تا کیک تولد و خامه و...همه گرون میشه. تکذیب کردن؟ برید سوپری سر کوچه بپرسید! من پرسیدم...🙂 مشکوکه آقا مشکوکه! در این وضعیت، این نوع تصمیمات مشکوکه... منبع: کانال خبرفوری سراسری 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no

💠 دائم از خودمون میپرسیم ما که این همه منابع نفتی و گازی و معادن داریم پس چرا وضعیت معیشت ما این شکلیه؟ پاسخ اقتصاد دلاریزه هست؟ اقتصاد دلاریزه چه ربطی به ما داره؟ ربط داره... همین الان نقش دلار رو در گرون شدن کیک تولد بچت تون توضیح دادم. همینطور مسکن و خودرو و... مثال میزنم: فرض کنید میخواید خونه بسازید. هزینه سرسام آور شهرداری و بیمه و نظام مهندسی و ... رو هم پرداختید. حالا میخواید آهن بخرید ماشاالله معدن سنگ آهن هم کم نداریم. اما شما باید به قیمت جهانی و دلار روز آهن بخری. یعنی چی؟ یعنی آقایون فولادی نحوه قیمت گذاریشون اینطور هست که قیمت جهانی آهن رو در میارن مثلا ۱۰۰ دلار بعد میان ۱۰۰ دلار رو ضربدر قیمت دلار ۴۷ هزار تومنی میکنن میدن به شما و همینطور تمام مصالح حتی سیم برق که مس داخلش از تالار بورس فلزات لندن و روکشش هم مثل کلید و پریز و... که محصولات پتروشیمی هست و به همین شکل قیمت گذاری میشه مسئله روشن شد. بعد میبینی قیمت ساخت با احتساب زمین متری فلان قدر دراومد🙂 به همین راحتی منبع: خبر_فوری_سراسری 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no

💠 اتفاقا نیروی مقابل ما همین مردم هستن ماجرا اینه: یکی از ترفندهای نظام سرمایه داری و سهامداران کلان این هست که یه تعداد مردم رو به صورت جزئی سهامدار شرکتهایی مثل فولاد و پتروشیمی و معادن و... میکنن تا همین مردم بشن مدافع اون گردن کلفتها در مقابل انتقادات و مطالبه گری امثال ما🙂 شیوه نظام سرمایه داری اینچنین هست و به این شکل برای خودش پیاده نظام تشکیل میده در برابر منتقدین و مطالبه گران. طرف خوشحاله که سهامدار این شرکتهاست و سالی ۵ میلیون یا ۱۰ میلیون داره سود میگیره یا داره سهام عدالت میگیره دیگه نمیگه چند برابر باید روی همین مبلغ بگذاره تا بتونه هزینه کالاهایی که به همین روش گرون شده رو بپردازه🙂 منبع: خبر فوری سراسری 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no

💠 دوستان میپرسن که اجرای سیاست‌های نئولیبرال از کی شروع شده؟ جواب: بلافاصله پس از جنگ تحمیلی، گرفتار نئولیبرالیسم شدیم! این، عکس روی جلد سند برنامه تعدیل هست که با همکاری صندوق بین‌المللی پول در دولت آقای هاشمی رفسنجانی نوشته شد، و تا الان هم همین داره اجرا میشه. دولت اصولگرا و اصلاح طلب هم نداشتیم! جالبه که مهر سری روی سند زدن! سوال اینجاست که چرا یه برنامه اقتصادی باید مهر سری بخوره روش؟ با همکاری یه نهاد آمریکایی برنامه اقتصادی نوشتن بعد روش مهر سری زدن! منبع: خبر فوری سراسری 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم 🔹يَا فَاطِمَةُ مَنْ صَلَّى عَلَيْكِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بِي حَيْثُ كُنْتَ مِنَ الْجَنَّةِ. 🔸ای فاطمه! هرکس بر تو صلوات بفرستد، خداوند او را می آمرزد و در هرجای بهشت که باشم، او را به من ملحق می‌سازد. 📚كشف‌الغمة، ج‏۱، ص: ۴۷۲ 📌به جمع مابپیوندید 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no

💠 نمایندگانی که به حضور ظریف مثبت یا ممتنع رای دادند، یا در جلسه رای گیری حضور نداشتند. ببینید و مطالبه گر باشید. این نمایندگان؛ نماینده مردم هستند، باید پاسخگو باشند. 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no

🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹 هنگ سومق ۱۷ خاطرات اسیر عراقی دکتر مجتبی الحسینی ساعت ۷/۱۰ بامداد، مورد هجوم دو فروند هواپیما قرار گرفتیم. یکی از آن دو هواپیما بمبهای خود را بر روی رسته دفاع و دیگری بمبهای خود را مستقیماً روی سرما فروریخت. من بمب‌ها را که با سرعت به سوی زمین فرو می آمدند دیدم؛ صحنه ای که نظیر آن را جز در فیلم‌های سینمایی ندیده بودم. این بمباران که خوشبختانه خسارات جانی به دنبال نداشت ما را دچار رعب و وحشت کرد. بمبها به محض اصابت به زمین با انفجار خود حفره هایی بوجود آوردند. یک ساعت بعد من و سرهنگ دوم :رحمان: و سرگرد :مهدی:عکسی یادگاری از آن حفره های عمیق برداشتیم. هنگام عصر سرهنگ دوم ستاد :عدنان: مرا به پناهگاه خود احضار کرد. پس از صرف قهوه و تعارفات معمولی، از کیف دستی مشکی رنگ خود چند کیف بغلی که حاوی عکسها و کارت شناسایی بود در آورد. هنگامی که خوب آنها را برانداز کردم، متوجه شدم که متعلق به خلبانهای اسیری است که مدتی قبل به اسارت در آمدند. از دیگر محتویات کیف‌ها، چند جلد قرآن جیبی سبزرنگ با طرح و نقش فارسی و تصاویر همسران آنها با حجاب اسلامی بود. احساس کردم قرآن و حجاب، پیامهای انقلاب اسلامی و هویت ملت مسلمان ایران می‌باشند. از سرهنگ دوم :عدنان: پرسیدم= آیا از آنها کلیدهای بهشت هم به دست آمد؟ در جواب گفت=نه: من می دانستم که آنها سینه و گردن اسرا را به منظور یافتن این کلیدهای کذایی مورد بازرسی قرار می‌دهند. در حقیقت کلیدهای بهشت یک شایعه بود که رسانه های تبلیغاتی عراق آن را برای استهزاء امام خمینی و انقلاب برسر زبانها انداخته بودند چند روزی را در آن برهوت بسر بردم و در طی این مدت از ترس هواپیماهای ایرانی لقمه ای به راحتی از گلویم پایین نرفت. در آن مدت با سرهنگ دوم :رحمان: که افسری از اهالی دیوانیه بود، آشنا شدم. او فردی با وقار و روشنفکر بود و در عین حال مقید به مقرات خشک نظامی که فرماندهی قرارگاه تیپ را به عهده داشت. این سرهنگ روزی از مخالفین رژیم به حساب می آمد. او نارضایتی خود را از جنگ کتمان نمی کرد و نظریات و تحلیل‌های سیاسی اش شنیدنی و منطقی بود. اما سرگرد مهدی فرمانده گروهان مخابرات از افسران کثیف بعثی بود که تنها به شکم خود و سرقت اموال مردم می‌اندیشید. او به دزدی و هتاکی شهرت یافته بود تا جایی که او را :ابوفرهود:لقب داده بودند؛ و این کنایه از شخصی است که اموال و دارایی‌های مردم را می‌دزدد. خداوند سرانجام او را به کیفر اعمالش رسانید. منزل نوسازش در بغداد طعمه حریق شد و به تلی از خاکستر مبدل گردید. اساس آن خانه از حرام بنا شده بود. روز ٢٤ اکتبر ۱۹۸۰/ ۲ مهر ۱۳۵۹ روزی آرام با هوایی ملایم بود. آرامش منطقه تا ساعت ۱۰ بامداد بدین منوال ادامه یافت تا اینکه یک فروند هواپیمای مهاجم ایرانی از سمت جغیر ظاهر شد و با ریختن بمبهای خود در نزدیکی قرارگاه تیپ ما سکوت دقایق پیش را برهم زد و در میان آتش پدافند هوایی نیروهای ما به سمت بادگان حمید رفت. پس از طی چند کیلومتر یکی از سربازان مستقر روی تانک آن را هدف قرار داد. هواپیما با همان وضعیت خود را به شمال غرب پادگان حمید رسانید و از انظار ناپدید شد. لحظاتی بعد صدای انفجار به گوش رسید و به دنبال آن قشر عظیمی از دود و آتش در فاصله ۵ کیلومتری مواضع ما به هوا رفت. جنگنده ایرانی سقوط کرده بود، نیم ساعت بعد، یک سرباز عراقی پیش سرهنگ دوم ستاد عدنان آمد. من کنار او نشسته بودم سرباز گفت= قربان اینها وسایل خلبان ایرانی است که هواپیمایش سقوط کرد. سرهنگ پرسید=پس خلبان کجاست؟ سرباز در جواب گفت: بر اثر اصابت گلوله ای به سرش کشته شد و ساعت مچی و سلاح کمری اش نیز به یغما رفت. سرهنگ عدنان وسایل را گرفت و گفت= «برو و جنازه او را در همان جا دفن کن! پس از رفتن آن سرباز دوستم شروع به زیرورو کردن وسایل کرد. من مراقب او بودم. وسایل عبارت بودند از یک نقشه نظامی که هدفهای از پیش تعیین شده ای روی آن مشخص شده بود، یک بطری محتوی مایع، یک جعبه حاوی پودر سفید و بالاخره کارت شناسایی خلبان. سرهنگ :عدنان: از من خواست عبارتی را که به زبان انگلیسی روی بطری نوشته شده بود برایش بخوانم. من هم خواندم. محتویات بطری و جعبه در واقع مواد غذایی خلبان بود که چنانکه هواپیمایش در صحرا سقوط می‌کرد این مواد برای مدت ٢٤ ساعت او را کفایت می نمود. اما هویت خلبان ستوان یکم عبدالحسین، متولد تهران، هواپیمای او از نوع 5 بود سعی کردم این اطلاعات را به خاطر بسپارم. هنگ سوم 📌بجمع مابپیوندید 🔰کانال اعتقادی-سیاسی راه نو🔰 @Raahe_no