eitaa logo
گسترده تبلیغاتی رادین
148 دنبال‌کننده
626 عکس
153 ویدیو
0 فایل
❤️بسم الله الرحمان الرحیم❤️ 👇🏾👇🏿رزرو تبلیغات 👇🏻👇🏻 @EJRA_RADIN 🤩گسترده رادین با بیش از ۲ سال سابقه در حوزه تبلیغات در فضای مجازی 🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
من پگاه هستم … زنی که با عشق و همه وجودش پای زندگیش مونده بود اما به خاطر اینکه با همسرم نمیتونستم بچه دار بشم ،مادر شوهرم به سهیل پیشنهاد داد که جاریم رو که تازه شوهرش مرده بود رو صیغه کنه…😭💔 سهیل با اینکه عاشق من بودم اما در آخر جلوی مادرش کم آورد و قبول کرد که با جاریم ازدواج کنه، بعد از دو ماه خبر به گوشم رسید که جاریم حامله شده اما نه شوهرم و نه مادرش خبر نداشتن که مشکل بچه دار شدن ما من نبودم و بچه ای که تو شکم جاریم بود از شوهر من .... 😱😱👇👇❤️‍🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/1941308184C18baec0390باورم نیست سرگذشت زندگیم آنقدر تلخ باشه☝️😢
‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :403 مورخ:19/مرداد/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
از همون بچگی چهره قشنگی نداشتم اما کم کم چهره ام زشت تر شد و مورد تمسخر بقیه قرار گرفتم، هرچی دکتر پوست رفتم و دکتر جراح پلاستیک رفتم فایده نداشت اما درست وقتی ۲۱سالم بود، تو یه شرکت مشغول به کار شدم. مدیر شرکت بهم گفت من کمکت میکنم زیبا بشی اما یه شرط دارم...😏 از شوق زیبا شدن بدون هیچ فکری تمام شرایطش و قبول کردم اما نمی‌دونستم تازه با اینکارم بدبختیام شروع شد... ❤️‍🔥🥺👇 https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35 داستان زندگی منو بخون ببین بخاطر مدیر شرکت چطوری زندگیم نابود شد😭💔
عروسیم متوجه همسرم شدم فکر میکردم بخاطر استرس عروسی و هزینه هاشه.. تا اینکه بعد شام کاروان عروس برون راه انداختم و رفتیم خونه خودمون بعد اینکه همه مهمونها رفتن همسرم گفت نیم ساعت میرم بیرون کار مهمی پیش اومد زود برمیگردم نگران نشو.‌‌‌‌‌... و رفت یه ساعت شد نیومد دو ساعت شد نیومد صبح زنگ زدم خونه مادر شوهرم بهونه اورد # نزدیکیایی ظهر بود که جاریم خبر آورد که شوهرم ..‌. https://eitaa.com/joinchat/3833463402C6bee390666
گسترده تبلیغاتی رادین
از همون بچگی چهره قشنگی نداشتم اما کم کم چهره ام زشت تر شد و مورد تمسخر بقیه قرار گرفتم، هرچی دکتر پ
‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :404 مورخ:20/مرداد/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
چند وقتی بود شوهرم زیاد بهم بها نمی‌داد و مدام سرش تو بود. تا اینکه یه شب مامانم زنگ زد گفت: لیلا دختر عموت که داشت فوت کرده و فردا ساعت 8برا مراسم بیاید روستای برقان صبح با سامان سوار ماشین شدیم چند کیلومتری از شهر تا روستامون فاصله نبود و اومدیم مراسم، خاکسپاری که تموم شد هر چی به سامان زنگ میزدم گوشیش خاموش بود، از چند نفر سوال کردم یکیشون گفت چند دقیقه پیش با یه خانومی سوار ماشین شدند و به سرعت رفتند سمت جاده شهر، تا این حرفو شنیدم به گفتم فورا منو ببر خونه کار واجبی دارم.! چند کیلومتری که از روستا دور شدیم یه مرتبه زیر یه درخت سامان و با یه خانم دیدم که دارن... ❤️‍🔥🔥🥶😱 https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4 سرگذشت تلخ و واقعی زندگیم😔👆
گسترده تبلیغاتی رادین
چند وقتی بود شوهرم زیاد بهم بها نمی‌داد و مدام سرش تو #گوشیش بود. تا اینکه یه شب مامانم زنگ زد گفت:
‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :405 مورخ:21/مرداد/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
عروسیم متوجه همسرم شدم فکر میکردم بخاطر استرس عروسی و هزینه هاشه.. تا اینکه بعد شام کاروان عروس برون راه انداختم و رفتیم خونه خودمون بعد اینکه همه مهمونها رفتن همسرم گفت نیم ساعت میرم بیرون کار مهمی پیش اومد زود برمیگردم نگران نشو.‌‌‌‌‌... و رفت یه ساعت شد نیومد دو ساعت شد نیومد صبح زنگ زدم خونه مادر شوهرم بهونه اورد # نزدیکیایی ظهر بود که جاریم خبر آورد که شوهرم ..‌. https://eitaa.com/joinchat/3833463402C6bee390666
‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :406 مورخ:21/مرداد/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
تازه ازدواج کرده بودم و تو یه آپارتمان خونه گرفته بودیم شوهرم تک پسر بود و خواهر برادری نداشت یه روز که از سرکار برگشتم خونه همسایه رو‌به رویی در خونه رو باز کرد و بعد از سلام علیک گفت اون روز که خونه نبودی پسرم شوهرتون و خواهرش دیده خوشش اومده و میخوایم بیایم خواستگاری… از شنیدن این حرف شوکه شدم چون من اصلا خواهر شوهری نداشتم پس اون زن کی بوده ؟؟ برای ادامه به لینک زیر مراجعه کنید 👇😱🔥 https://eitaa.com/joinchat/1941308184C18baec0390 باورم نمیشد اینطوری رکب خورده باشم😔
‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :407 مورخ:22/مرداد/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی