•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :685
مورخ:23/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلی دسر و کیک #یلدا برای ایده گرفتن داخل کانال گذاشتم😍🍉🍉👇
🍹#دسر_های_آسون
🍉#تزیین_هندونه
🍪#کیک_یلدایی
#غذاهای_یلدای😋😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2007236622C5be7be73d3
#یلدا نزدیکه این کانال به کارتون میاد 😍💃#شیک_دیزاین_کن😍🍉👇
https://eitaa.com/joinchat/2007236622C5be7be73d3
🍉🍇🍉🍇🍉🍇🍉🍇🍉
آهنگ زیبا 👌🎵
مخصوص ماشین و جشن ها📱 میخوای بیا☺️👇
اهنگا اینجا رو از دست نده رفیق👌🎶👇
https://eitaa.com/joinchat/3698065577Cc0eb7a8a4f
اهنگهای محلی؛ عاشقونه؛ نوستالژی👆
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :686
مورخ:23/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
❌برگرفته از داستان واقعی❌
دم دمای صبح بود...
بعد از یک خواب#وحشتناک یهو از خواب پریدم و دیدم آرشام کنارم نیست!
سابقه نداشت شب از خواب بیدار بشه ولی بعد از اون #حادثه لعنتیه وحشتناک درگیر چیزی شد که حتی فکرشم نمیکردم😓 .....!
ناگهان صدای ناله ای عجیب از طبقه ی پایین به گوشم رسید فورا از تخت اومدم پایین و بسمت صدا میرفتم که #یکدفعه دستای گرم و لرزونی روی شونم احساس کردم وقتی برگشتم آرشامو دیدم که با #چشمایی به خون نشسته #التماس میکرد و
بهم میگفت:...😱😰❌🔞
📌ادامه ی داستان واقعی👇☠
https://eitaa.com/joinchat/1176503195C6a5901d929
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :687
مورخ:23/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب عروسیم برای اینکه آبروی خانوادشو ببرم تو حجله داد زدم اینکه دختر نیست...
خانواده سنتی بودن و همینکه رفتیم خواستگاری بدون دردسر بساط ازدواجم به راه شد، من فقط به فکر انتقام بود غافل ازینکه خودم قراره تو این آتیش علو بگیرم،
حیثیت دخترش رو به چوب حراج کشیدمو از گیساش گرفتمو پرتش کردم تو کوچه بعدم مادرم یه ظرف ماست خالی کرد تو موهاشو پس فرستاد خونه باباش
بعد از چند سال یه شب خوابشو دیدمو دلم براش لرزید، در به در دنبالش گشتم اما نبود، خبر نداشتم همون دختری که من سالها دنبالش میکردم توی کارخونه خودم کار میکنه ،
یروز کشیدمش توی اتاقو درو قفل کردم.
برگشت و با دیدن من شوکه شد و غرید: از اینجا برو وگرنه بد میبینی!
با اون عروس ترسویی شب اول فرق کرده بود انگار خیلی جسور تر شده بود، همین که دستم بهش خورد مثل برق گرفتهها شدم من نمیتونستم ازش بگذرم حتی توی این حال باید همین امشب کار رو تموم میکردم و اون رو....
https://eitaa.com/joinchat/3821404837Cf14fc61570
#نیهان
خلاصه:✨🌚
نیهان؛ دختری که سر چهارراه گل میفروشه تا برای پدرش مواد بخره. اما اون روز وقتی به خونه میاد متوجهی پیرمردی میشه که برای عقد کردن، نیهان اونجا هست. پیر مردی شصت ساله برای دخترکی شانزده ساله! همه چیز از فرار نیهان و برخوردش با مرد زخمی شروع میشه. شهریار...
https://eitaa.com/joinchat/3821404837Cf14fc61570
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :688
مورخ:24/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
یروز داشتم تو دشت با دخترعمه هام گلهای گیاهی میچیدم که یهو دیدم مرد قدبلند هیکلی زل زده بهم، با ترس عقب رفتم و دوییدم خونه
فرداش آقام گفت خان دلبرو میخواد🥶
نفهمیدم یعنی چی تا دو سه روز بعدش که منو سوار اسب کردن و فرستادنم عمارت خان، خطبه عقد رو که خوندن خان یه سینه ریز درشت طلا گذاشت کف دستم ، ننم اشاره زد ببند گردنت، تا دستامو بردم بالا یهو ...😳🤯👇
https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35
💥هووم جلو اومد و سیلی محکمی بهم زد!🤧
دو سالی بود که بزور زن یه پسر پولدار و زورگو شده بودم ، از خانوادش دل خوشی نداشتم چون همیشه بهم گیر میدادنو آزارم میدادن🥺
تا اینکه یروز پدرشوهرم منصور اومد به دیدنمو گفت آماده شو تا بریم خرید! با تعجب پرسیدم : چرا شما اومدین با شهاب میرفتم دیگه ، ولی انقد اصرار کرد که ناچار بچه بغل سوار ماشین شدم!
نیم ساعتی گذشت که رسیدیم به یه ویلا خارج از شهر با ترس به پدرشوهرم نگاه کردمو گفتم اینجا که پاساژی نیس!
چیزی نگفت و از ماشین پیاده شد و دستمو کشید و گفت : وقتشه ...😏🔥❤️🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4
درگیر گناهی شدم که ناچار بودم🥺❤️🩹
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :689
مورخ:24/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی