eitaa logo
گسترده تبلیغاتی رادین
148 دنبال‌کننده
626 عکس
153 ویدیو
0 فایل
❤️بسم الله الرحمان الرحیم❤️ 👇🏾👇🏿رزرو تبلیغات 👇🏻👇🏻 @EJRA_RADIN 🤩گسترده رادین با بیش از ۲ سال سابقه در حوزه تبلیغات در فضای مجازی 🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
یه شب شوهرم رفت مادرشو برسونه تالار، عروسی دعوت بود بعد چون تالار دور بود گفت دیگه نمیام خونه میمونم همونجا دیگه تا ساعت ۱۱ برمیگردم، گفتم باشه یه کاسه تخمه برداشتمو جلوی تلویزیون لم دادمو همونجا تو حال خوابم برد🥱 دقیقا ساعت ۱۱ صدای چرخیدن کلید درو شنیدم بیدار شدم بعد همسرمو دیدم از پشت شیشه در نگام میکنه و یه لبخندی میزد که همه دندوناش معلوم بود، بعد منم پا نشدم گفتم الان میاد تو دوباره گرفتم خوابیدم، بعدش که داشت چشمام گرم میشد یادم افتاد که...😱🥶🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/2402419479C537eee0e8e اتفاق وحشتناکی که زندگیمو خراب کرد😭🔥 # روایت کاملاً واقعی از زندان زنان⛓⚖
‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :571 مورخ:22/مهر/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
تازه دانشگاهمو تموم کرده بودم و دوره دوساله با یکی از اساتید بیمارستان برداشتم.🩺💉 استادم مجرد بود و جوون و این منو یکم معذب میکرد، درست شبی که خواستگار برام اومده بود، استادم سر لج افتاده بود و بهم مرخصی نداد و من و مجبور کرد شب کار بمونم😔 نمی‌دونستم چیکار کنم از یه طرف خانواده ام فشار آورده بودن از یه طرف این استاد مغرور و لجبازم، رو‌پوش سفیدم و درآوردم و همینکه مانتومو پوشیدم یهو با احساس اینکه کسی پشت سرمه قلبم هری ریخت با ترس برگشتم که... 🥶😱❤️‍🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/682623520C978864f663 سرگذشت زندگی منی‌که بازیچه شدم😭💔
‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :572 مورخ:23/مهر/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من نه فر‌ دارم نه گاز آنچنانی...🙄😬 با_یدونه_قابلمه_معمولی_رو_گاز همه این کیکارو درست میکنم🥮🥧🧁🍰 اونوقت بعضیا باچندتا‌ فربرقی و سولاردام و گازفردار نمیتونن😏 مدیونین فکر کنین طایفه آقایی رو میگم😆😂 میخواستم بگم بخواین میتونین من همه دستورام‌با فیلمه میذارم هرکی خواست استفاده کنه 😍👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2904621542C705bbd34a9 .
تازه عروس بودم❤️‍🩹🥺 با کلی دعوا مرافعه من و مهدی تونستیم بالاخره باهم ازدواج کنیم،اما نزاشتن! درست شب عروسی تو آرایشگاه منتظر بودم که خبر آوردن یه از خدا بی خبر مهدی رو بخاطر چک برگشتی گرفت و انداختتش تو زندان⛓ ترسیدم تنهایی بدو رفتم سراغش و به دست و پاش افتادم تا مهلت بده جورش میکنیم ولی اون با لبخند چندشی گفت بجای بدهی باید..😱🔥 https://eitaa.com/joinchat/2402419479C537eee0e8e 💥بخاطر عفت و آبروم مجبور شدمو گلدون برداشتم و کوبیدم تو سرش❤️‍🔥 روایت کاملاً واقعی از زندان زنان⛓⚖
‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :573 مورخ:23/مهر/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
تازه دانشگاه قبول شده بودم که بابام ورشکست شد افتاد تو زندان اصفهان⛓ منو مادرم با جفت خواهرام مجبور شدیم با پول طلاهامون یه خونه تو پایین شهر اجاره کنیم و بریم تو یه محله فقیر نشین☹️ چون خونمون بغل مسجد بود همش باید چادر سر میکردم که بهم گیر ندن،!! یروز که تو دادگاه به منشی التماس میکردم بزاره یدیقه بابامو ببینم نگاه خیره قاضی هواسمو پرت کرد و فکری زد بسرم،😏 خودمو بهش نزدیک کردم تا عاشقم شد فکر کردم میتونم عقلشو بدزدم تا حکم آزادی بابامو بده ولی اون...😰🥶❤️‍🔥 https://eitaa.com/joinchat/233963728Ca5e5a1e1e1 آبرو و عفتم لکه دار شد فقط با یه ماده و تبصره قانون جمعش کرد🔥
‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :574 مورخ:23/مهر/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
سه سالی از ازدواجم گذشته بود، شوهرم بچه شهر بود و شرکت داشت و همش سرش به کارش گرم بود! ولی جدیدا هرشب یکی به شوهرم زنگ میزد و بعدش شوهرم غیبش میزد تا دو سه ساعت😳 یشب پرسیدم کجا عزیزم؟ گفت بیرون کار دارم! منم قایمکی افتادم دنبالش و دیدم رفت تو انباری از لای سوراخ در انباری تو حالی دیدمش که رعشه به جونم افتاد...😱🔥❤️‍🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4 شوهرم با گریه گفت : توروقرآن به کسی نگو اعدامم میکنن!!🙏😭🤦‍♂
‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :575 مورخ:24/مهر/1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
اسمم وحید هست من یه پسر ۱۰ ساله بودم سحر خواهرم ۶سالش بود که یه روز دیدیم بابام مامانم دارن باهم دعوا میکنن سر پول 😞 بابام همیشه دو شیفت کار میکرد تا پول اجاره خونه رو در بیاره مامانم هم توی یه شرکت بزرگ کار میکرد هر روز مامانم تیپ های خوشگلی میزد میرفت . یه شب بابام شیفت شب رفته بود من سحرم خوابیده بودیم یه دفعه ای با صدای مامانم بیدار شدم دیدم مامانم با صابکارش.....😱🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/2238644862C21d298c044 تو اون وضع بابام اومد خونه و مامانم تو اون وضع دید 🙄