💔شوهرم از اول هم منو نمیخواست....😅
اسمم پروانه و ۵ سال پیش عروسی کردم ثمره زندگیم دختر ۳ سالمه🙃 شوهرم از روز اول منو دوست نداشت. خودش موقع بحث مون میگه کاش پام میشکست نمیومدم محضر😔 منو مادرش پیدا کرد برای پسرش.حالا ۵ ساله از این ازدواج میگذره دریغ از یه محبت خشک و خالی ن پول بهم میده ن لباس برام میخره هیچی 💔
وقتایی شده که سه چهار روز خونه نمیاد و میگه خونه مامانمم. یکبار زنگ زدم به مادرشوهرم ازش پرسیدم گفت محمد ۵.۶ روزه خونه ما نیومده😳. وقتی اومد خونه ۱ ساعت ک نشست دوباره رفت منم بچمو گذاشتم طبقه پایین پیش خواهرم و با تاکسی رفتم دنبالش و رسیدم ب ی کافه که دیدم شوهرم......😰💔🤯👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3519415246C4bf78a3715
مگه چی برات کم گذاشتم که باهام اینکارو کردی؟؟😔💔
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :681
مورخ:20/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
دو سالی بود که بزور کتک بابام زن یه پسر پولدار و زورگو شده بودم🥺❤️🩹
از خانوادش دل خوشی نداشتم چون همیشه بهم گیر میدادنو آزارم میدادن
تا اینکه یروز پدرشوهرم منصور اومد به دیدنمو گفت آماده شو تا بریم خرید! با تعجب پرسیدم : چرا شما اومدین با هومن میرفتم دیگه ، ولی انقد اصرار کرد که ناچار بچه بغل سوار ماشین شدم!
نیم ساعتی گذشت که رسیدیم به یه ویلا خارج از شهر با ترس به پدرشوهرم نگاه کردمو گفتم اینجا که پاساژی نیس! چیزی نگفت و از ماشین پیاده شد و دستمو کشید و گفت : وقتشه ...
😏🔥❤️🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/2402419479C537eee0e8e
درگیر گناهی شدم که ناچار بودم🥺❤️🩹
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :682
مورخ:21/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
# شب_عروسی_من❤️🔥🔥
من و شایان ، نامزد پزشکم همدیگه رو خیلی دوست داشتیم همه چی بر وفق مرادمون بود فقط تنها مشکلی که داشتیم این بود که شایان سعی میکرد عروسی رو عقب بندازه با بهانه های مختلف، ولی بالاخره با دخالت خونواده ها مراسممون رو برگذار کردیم روز عروسی همش استرس داشت دلیلش رو نمی فهمیدم تا اینکه آخره شب مهمونا رفتن و ما به خونه خودمون پا گذاشتیم...
هر چی سعی می کردم بهش نزدیک بشم اون ازم دوری می کرد نمیدونستم چرا اینکارو میکنه، باز بهش نزدیک شدم خودمو مشغول بازی با دست گلم کردم که دستمو گرفت متعجب نگاهش کردم عرق های روی پیشونیش رو پاک کرد چیزی در گوشم زمزمه کرد با چیزی که گفت چشمام گرد شد و کم مونده بود پس بیفتم هم سخت بود باورش هم خنده دار اون گفت که...!!
👇🔥❤️🔥🥶
https://eitaa.com/joinchat/682623520C978864f663
🔥باورم نمیشد سیاه بخت بشم😭💔
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :683
مورخ:22/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
#داستان_زندگی_سوما❤️🔥🌱
من یه دختر روستازاده از طایفه ای بسیار پولدار هستم.با وجود سن کمی که داشتم من رو به اجبار برای آشتی دو طایفه به عقد پسرعموم یزدان دراوردن .
به خیال اینکه اختلاف ها و دعواها تموم شده...
اما اینطور نبود 😔
وقتی وارد عمارت یزدان شدم،فهمیدم یه طعمه ای ام برای ازبین بردن طایفه ام.
تصمیم به خودکشی کردم و خواستم خودمو از پشت بوم بندازم پایین که چشمم خورد به داخل حیاط و یزدان رو باکسی دیدم که باور نمیکردم...
از خودکشی منصرف شدم و تصمیم به انتقام گرفتم....
https://eitaa.com/joinchat/3519415246C4bf78a3715
سرگذشت عجیب سوما 😶🌫❌👆
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :684
مورخ:22/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
نوزاد بودم که منو جلوی مسجد رها کردن و رفتن 😔😔
خادم مسجد منو پیدا کرد و بزرگ کرد
از وقتی خودم و شناختم همه بهم بی بته میگفتن💔
خیلی قلبم میشکست ولی چون کس و کاری نداشتم دندون رو جیگر میذاشتم
و تو کارای مسجد به پدر ناتنیم کمک میکردم که یه روز دستم و کشید و برد توی اتاق و بهم گفت:
اگه میخوای حقمو حلالت کنم باید همین الان زن کسی بشی که من میگم چون...
😳😱🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/3519415246C4bf78a3715
سرگذشت زندگی شکنجه آور سوما رو بخونید😔☝️
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :685
مورخ:23/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلی دسر و کیک #یلدا برای ایده گرفتن داخل کانال گذاشتم😍🍉🍉👇
🍹#دسر_های_آسون
🍉#تزیین_هندونه
🍪#کیک_یلدایی
#غذاهای_یلدای😋😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2007236622C5be7be73d3
#یلدا نزدیکه این کانال به کارتون میاد 😍💃#شیک_دیزاین_کن😍🍉👇
https://eitaa.com/joinchat/2007236622C5be7be73d3
🍉🍇🍉🍇🍉🍇🍉🍇🍉
آهنگ زیبا 👌🎵
مخصوص ماشین و جشن ها📱 میخوای بیا☺️👇
اهنگا اینجا رو از دست نده رفیق👌🎶👇
https://eitaa.com/joinchat/3698065577Cc0eb7a8a4f
اهنگهای محلی؛ عاشقونه؛ نوستالژی👆