eitaa logo
گسترده تبلیغاتی رادین
149 دنبال‌کننده
613 عکس
150 ویدیو
0 فایل
❤️بسم الله الرحمان الرحیم❤️ 👇🏾👇🏿رزرو تبلیغات 👇🏻👇🏻 @EJRA_RADIN 🤩گسترده رادین با بیش از ۲ سال سابقه در حوزه تبلیغات در فضای مجازی 🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
ReMix.mp3
1.11M
ترکی🇹🇷: CAFE_Music_1 قفلی🔓: CAFE_Music_1 کوردی🖤: CAFE_Music_1 دپ🥀: CAFE_Music_1 رپی🎵: CAFE_Music_1 فارسی🇮🇷: CAFE_Music_1 سیستمی🔊:CAFE_Music_1 مازندرانی🌊:CAFE_Music_1 🎶بهترین هارو اینجا دانلود کن👇 https://eitaa.com/joinchat/608109052Cb9d261352d
...‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :642 مورخ:28/آبان /1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
من پریچهره هستم ظریفو خوشگل که همه محو تماشای من بودن،یه روز که سر چشمه رفته بودم دیدم جونی با دو چشم عسلیش که واقعا به زیبایی تمام بود منو زیر نظر داره اسمش یوسف بودما هر روز همدیگر رو می‌دیدیم؛وقتی به خودم اومدم فهمیدم منم واقعا عاشق اون دو چشم عسلی شدم🥺 غافل از این که هم خون خودم هر روز مارو زیر نظر داره وای از اون روز نحس وقتی ازچشمه برگشتم خونه ؛ دیدم برادرم که همیشه پی عیاشی بود خودشو کاملا مست کرده بود وقتی دیدمش واقعا لرزه به جونم افتاد سریع خودمو به اتاق بالایی رسوندم ولی طولی نکشید که احساس کردم در اتاق باز شد که یهو برادرم 😱😱🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/2238644862C21d298c044 وای خدایا این چه بلایی بود که سرمن آورد.👆👆
...‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :643 مورخ:28/آبان /1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
یروز داشتم تو دشت با دخترعمه هام گلهای گیاهی میچیدم که یهو دیدم مرد قدبلند هیکلی زل زده بهم، با ترس عقب رفتم و دوییدم خونه فرداش آقام گفت خان دلبرو میخواد🥶 نفهمیدم یعنی چی تا دو سه روز بعدش که منو سوار اسب کردن و فرستادنم عمارت خان، خطبه عقد رو که خوندن خان یه سینه ریز درشت طلا گذاشت کف دستم ، ننم اشاره زد ببند گردنت، تا دستامو بردم بالا یهو ...😳🤯👇 https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35 💥هووم جلو اومد و سیلی محکمی بهم زد!🤧
...‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :644 مورخ:28/آبان /1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
تازه دانشگاهمو تموم کرده بودم و دوره دوساله با یکی از اساتید بیمارستان برداشتم.🩺💉 استادم مجرد بود و جوون و این منو یکم معذب میکرد، درست شبی که خواستگار برام اومده بود، استادم سر لج افتاده بود و بهم مرخصی نداد و منو مجبور کرد شب کار بمونم😔 نمی‌دونستم چیکار کنم از یه طرف خانواده ام فشار آورده بودن از یه طرف این استاد مغرور و لجبازم، رو‌پوش سفیدم و درآوردم و همینکه مانتومو پوشیدم یهو با احساس اینکه کسی پشت سرمه قلبم هری ریخت با ترس برگشتم که... 🥶😱❤️‍🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/682623520C978864f663 سرگذشت زندگی منی‌که بازیچه شدم😭💔
...‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :645 مورخ:29/آبان /1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
من پریچهره هستم ظریفو خوشگل که همه محو تماشای من بودن،یه روز که سر چشمه رفته بودم دیدم جونی با دو چشم عسلیش که واقعا به زیبایی تمام بود منو زیر نظر داره اسمش یوسف بودما هر روز همدیگر رو می‌دیدیم؛وقتی به خودم اومدم فهمیدم منم واقعا عاشق اون دو چشم عسلی شدم🥺 غافل از این که هم خون خودم هر روز مارو زیر نظر داره وای از اون روز نحس وقتی ازچشمه برگشتم خونه ؛ دیدم برادرم که همیشه پی عیاشی بود خودشو کاملا مست کرده بود وقتی دیدمش واقعا لرزه به جونم افتاد سریع خودمو به اتاق بالایی رسوندم ولی طولی نکشید که احساس کردم در اتاق باز شد که یهو برادرم 😱😱🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/2238644862C21d298c044 وای خدایا این چه بلایی بود که سرمن آورد.👆👆
...‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥ تبلیغ شماره :646 مورخ:29/آبان /1403 پست آزاد:😍❤️ قیمت :کایی
آبجیم عاطفه یه زن گناهکار بود❤️‍🔥🔥 از بی آبروییش نمیتونستم سرمو تو شهر بالا بگیرم، تا اینکه یروز وقتی تو نیمکت پارک لم داده بود ، یه پسر با ادب و سر بزیر اتفاقی میبینتش و شروع میکنه نصیحت کردنش! عاطفه هم که حسابی خجالت زده میشه سرشو میندازه پایین و میاد خونه، فرداش همون آقا یه بسته براش میفرسته و بعدشم زنگ میزنه باهاش قرار میزاره، خواهر ساده منم بدون اینکه بمن یا مادرم چیزی بگه بلند میشه سرخود میره به اون آدرس و غافل ازینکه.. 😨😱🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/3447193688C2571e4be0f گول ظاهر آدمارو نخورین تا عاطفه بعدی نشید‼️