من تو ده زندگی میکنم از حیوانات نگهداری میکنم شوهرم محصولات لبنی میبره شهر میفروشه
چند وقت پیش شوهرم برام قرص خریده بود میگفت زنهای شهری میخورن مریض نمیشن منم باور کردم هرروز غروب یدونه میداد منم میخوردم بعدش نمیفهمیدم چی شد...
بعد چند هفته شک کردم وقتی شوهرم قرص داد نخوردم خودمو زدم بخواب یه ساعت بعد که شوهرم از خواب من مطمعن شد پاشد رفت بیرون منم دنبالش رفتم دیدم رفت طویله.. با خودم گفتم چرا این موقع میره طویله ؟! آروم رفتم در طویله رو باز کردم دیدم شوهرم....https://eitaa.com/joinchat/2929721937Ca2f80a89b2
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :670
مورخ:14/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
اسمم پریسا ست نافمو با بدبختی بریده اند
نه از خانواده شانس آوردم نه از شوهر
بعد سه ماه زندگی مشترک طلاق گرفتم و برگشتم خونه پدریم.چقدر سرکوفت شنیدمو دم نزدم تا اینکه مجازی با یه پسر عرب آشنا شدم اوایل رو ابرا بودم خیلی بهم محبت میکرد و کمبود محبتمو جبران میکرد تا اینکه یه روز گفت دارم میام ببینمت و تو هم باید بیای جایی که آدرس بهت میدم،اول ترسیدم ولی بعدش گفتم چیزی نمیشه و به اون آدرسی که داد رفتم و...🥺😭👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/2402419479C537eee0e8e
باورم نمیشد خام حرفاش شدم😭🔥
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :671
مورخ:15/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلی میز #یلدا برای ایده گرفتن داخل کانال گذاشتم😍🍉🍉👇
🍹#دسر_های_آسون
🍉#تزیین_هندونه
🍪#کیک_یلدایی
#غذاهای_یلدای😋😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2007236622C5be7be73d3
#یلدا نزدیکه این کانال به کارتون میاد 😍💃#شیک_دیزاین_کن😍🍉👇
https://eitaa.com/joinchat/2007236622C5be7be73d3
#فاطمیه بیا آموزش حلوا نذری یادت بدم👌👆
4_5836756423781912858.ogg
542.1K
❤️گلچین آهنگای قدیم و جدید
‼️.حتما عضو بشید عالیه👇
https://eitaa.com/joinchat/3698065577Cc0eb7a8a4f
#فاطمیه بدون مداحی نمونی بیا👆🖤🥺
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :672
مورخ:15/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
داغ دار شدم😭😭
داغ خواهرم به دلم نشست اما بدترش این بود که به محض اینکه خواهرم رو زیر خاک گذاشتن منو عقد شوهرش کردن...
این چه رسمی بود؟باید به عقد شوهر خواهرم درمیومد تا بچه هاش بی مادر نباشن. مادرم تو گوشم گفت: باید هوای شوهر خواهرت داشته باشی تا دیگه به هیچ زنی نگاه نکنه.!!
بعدم لباس سفید به تنم کردن و منو به اتاق احمد فرستادن با دیدنم بهم اشاره کرد تا برم سمتش شرم کردم. اشک هام میریخت اما به سمتش رفتم!
نفس نفس میزد و نزدیک گوشم گفت باید جور دورانی که خواهرت مریض بود رو بکشی.😏
https://eitaa.com/joinchat/380371634Cf73f12d7b8
شرم اجازه نمیداد و خواستم دوری کنم اما گره روسریم رو توی دستش گرفت که یهو...
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :673
مورخ:15/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
💔داستان تلخ و پر ماجرای زندگی کرشمه❌
سال۸۷وقتی که۱۳سالم بود،داستان پر تلاطم زندگی من از اونجا شروع شد.❤️🩹😔
یه همسایه داشتیم که اسمش المیرا بود یه زن ۲۷ ساله خیلی زیبا.شوهرش راننده بود و فقط هفته ای یک شب میومد خونه. توی همون چن روز اول با هم دوست شدیم و چون شبا تنها بود من شبا میرفتم پیشش تقریبا یکماهی بود که همسایه امون بود و حسابی با هم صمیمی شده بودیم. کیانا خیلی خوب منو درک میکرد.
کم کم اوایل مهر بود و من قرار بود برم کلاس سوم راهنمایی تو همون زمان ۳تا پسر اومدن همسایه کناری ما و کیانا شدن. منو المیرا که باهم خابیده بودیم و سریال میدیدیم که صدای راه رفتن رو تو حیاط شنیدیم که یهو.......😱🔞😭👇
https://eitaa.com/joinchat/2898002232C2fb5f1eb03
نباید انقدر سریع به کیانا اعتماد میکردم💔😔😩👆
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :674
مورخ:16/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
۳٠ سالم شده بود و دریغ از یک خواستگار که برام بیاد،سه تا خواهر کوچیکتر از خودم عروس شده بودن و دیگه تحمل نگاه های سنگین و دلسوزی دوروبری هارو نداشتم.🥺
تا اینکه یه روز دختر داییم گفت: رخساره یه رمال میشناسم که کارش خیلی درسته برو پیشش تا بختتو باز کنه.روز بعد سریع یه اسنپ گرفتم رفتم خونه رماله،یه پیرمرد شصت هفتاد ساله بود،پشت یه میز چوبی کهنه نشسته بود،تا مشکلمو بهش گفتم وفورا گفت باید دو روز صیغه خودم بشی تا بختت باز بشه،تا این حرفو زد سریع کیفمو برداشتم اومدم از خونش بیرون،اما نمیدونم چیشد بعد یک هفته دوباره رفتم خونه رماله،گفتم:باشه قبول کردم صیغه تون بشم.تا این حرفو زدم یه مرتبه از پشت پرده سه تا...
😱🔥❤️🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4
با یه حُقه کثیف زندگیمو به باد دادم😭🔥