دو سالی بود که بزور زن یه پسر پولدار و زورگو شده بودم ، از خانوادش دل خوشی نداشتم چون همیشه بهم گیر میدادنو آزارم میدادن🥺
تا اینکه یروز پدرشوهرم منصور اومد به دیدنمو گفت آماده شو تا بریم خرید! با تعجب پرسیدم : چرا شما اومدین با شهاب میرفتم دیگه ، ولی انقد اصرار کرد که ناچار بچه بغل سوار ماشین شدم!
نیم ساعتی گذشت که رسیدیم به یه ویلا خارج از شهر با ترس به پدرشوهرم نگاه کردمو گفتم اینجا که پاساژی نیس!
چیزی نگفت و از ماشین پیاده شد و دستمو کشید و گفت : وقتشه ...😏🔥❤️🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4
درگیر گناهی شدم که ناچار بودم🥺❤️🩹
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :689
مورخ:24/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
🫐 #ترشی مینذاری و یه ماه نکشیده کپک میزنه و خراب میشه🤦♀
بیا اینجا ریز ب ریز نکات ترشی😋خیارشورو🥒 یادبگیر و استاد #ترشیجات شو🤤👇
🌶🌶
https://eitaa.com/joinchat/2402419479C537eee0e8e
#آموزش #تصویری🌽 و #کلیپ🌶
هرمدل ترشی که فکرشو کنی اینجا آموزش میده با نکات تخصصی که بلد نبودی😊👇
https://eitaa.com/joinchat/2402419479C537eee0e8e
#ترشی_کلم_بنفش🥦
من با دو تا بچه طلاق گرفتم🥺💔
چون شوهرم قایمکی زن صیغه کرده بود،
یروز زن عموم اومد خونمون کارت عروسی دخترشو بیاره 💌
تو روم گفت : پریسا تو اگه زن بودی و زنیت داشتی نمیزاشتی مردت بره سمت یه زن دیگه!!
خیلی دلمو شکست مامانم جوابشو داد و گفت عمرا پامونو بزاریم تو عروسی!
ولی من شب عروسی کلی به خودم رسیدمو دست بچه هامو گرفتم رفتم تالار یه گوشه نشستم
وقتی عروسو داماد وارد شدن عرق سرد نشست رو تنم چاقوی میوه خوری رو از روی میز برداشتمو..
https://eitaa.com/joinchat/2402419479C537eee0e8e
باورم نمیشد زن صیغه ای شوهرم همونکه زندگیمو نابود کرد..🔪🥺💔😭
🫐 #ترشی مینذاری و یه ماه نکشیده کپک میزنه و خراب میشه🤦♀
بیا اینجا ریز ب ریز نکات ترشی😋خیارشورو🥒 یادبگیر و استاد #ترشیجات شو🤤👇
🌶🌶
https://eitaa.com/joinchat/3587900109Cc9878381b0
#آموزش #تصویری🌽 و #کلیپ🌶
هرمدل ترشی که فکرشو کنی اینجا آموزش میده با نکات تخصصی که بلد نبودی😊👇
https://eitaa.com/joinchat/3587900109Cc9878381b0
#ترشی_کلم_بنفش🥦
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :690
مورخ:24/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
چند سالی بود که بچه دار نمیشدیم و مادرشوهرم مدام آزارم میداد و زخم زبون میزد تا اینکه با اصرار من،شوهرم قبول کرد ivf انجام بدیم.
خداروشکر باردار شدم ولی شوهرم یهو عوض شدو بشدت سرد شد😔💔
سه ماهم بود که مادرشوهرم از ذوق برامون مهمونی گرفت، منم حسابی به خودم رسیدم و رفتم آرایشگاه، یساعت بعد هرچی زنگ زدم شوهرم بیاد دنبالم گوشیش خاموش بود!!
زنگ زدم به مادرشوهرم که گفت من بیرونم، کلید خونه زیر گلدون کنار راه پله اس خودت برو تا من برگردم!
ناچار تنهایی اسنپ گرفتمو برگشتم ولی وقتی وارد خونه شدم کفشای پاشنه بلند دختر خالشو شناختم👠 کفری رفتم تو راهرو که صدای شوهرم از اتاق شنیدم انگار آب داغ ریختن رو سرم باورم نمیشد، داشت ...💔👇😭🥺
https://eitaa.com/joinchat/682623520C978864f663
تجربهای_دردناک_اما_واقعی❤️🔥🔥
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :691
مورخ:25/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
منم هما دختری که در سن کودکی پدرمو از دست دادم کودکی بسیار سختی رو داشتم کمتر از6سال بودم که پدرم فوت شد ومادرم من و برادرم رو به تنها بی بزرگ کرد مادرم هر روز به خاطر شغلش خونه نبود اما به هر حال من و برادرم مشکلی با این قضیه ها نداشتیم تا اینکه بعد از چند سال وقتی به سن نوجوانی رسیدیم با امدن مردی داخل زندگیمان همه چیز عوض شد و من در همون سن نوجوانی به اتهام #قتل برادرم داخل زندان افتادم😔
پدر بزرگم به خاطر علاقه زیادی که به برادرم داشت درخواست قصاص کرد تا یه روز به اجرا شدن حکم......
😱🔥😱🔥😱🔥😱
https://eitaa.com/joinchat/159384409C13d0371ef9
سرگذشت زندگی دردناک منه بیچاره رو بخونید😭🔥
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :692
مورخ:25/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
اسمم کرشمه ست...
یه دختر هجده ساله که پدر و مادرم #فوت کردن و با خالم زندگی میکردم.😓
متاسفانه بخاطر وضعیت مالی نامناسب،
خالم منو به زنی فروخت که عروسش نازا بود و میخواست کسی برای پسرش خان #وارث بیاره.😭
منو به زور بردن عمارت،وقتی وارد عمارت شدم، یه نفر جلو دهانم رو گرفت و برد به اتاق...
وقتی چهره اش رو دیدم، باور نمیکردم #عشق بچگیم همون خان باشه...💔
ولی این اول ماجرا بود....
ادامه ی داستان پر هیاهو کرشمه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2898002232C2fb5f1eb03
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :693
مورخ:26/آذر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی