eitaa logo
روابط عمومی عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ
482 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍️ 💠 کنار حوض میان حیاط صورتم را شست، در آغوشش مرا تا اتاق کشاند و پرده را کشید تا راحت باشم و ظاهراً دختری در خانه نداشت که با عذر تقصیر خواست :«لباس زنونه خونه ما فقط لباسای خودمه، ببخشید اگه مثل خودت خوشگل نیس!» از کمد کنار اتاق روسری روشن و پیراهن سبز بلندی برایم آورد و به رویم خندید :«تا تو اینا رو بپوشی، شام رو می‌کشم!» و رفت و نمی‌دانست از پهلو هر حرکت چه دردی برایم دارد که با ناله زیر لب لباسم را عوض کردم و قدم به اتاق نشیمن گذاشتم. 💠 مصطفی پایین اتاق نشسته بود، از خستگی سرش را به دیوار تکیه داده و تا چشمش به من افتاد کمی خودش را جمع کرد و خواست حرفی بزند که مادرش صدایمان کرد :«بفرمایید!» شش ماه بود سعد غذای آماده از بیرون می‌خرید و عطر دستپخت او مثل رایحه دستان بود که دخترانه پای سفره نشستم و باز از گلوی خشکم یک لقمه پایین نمی‌رفت. 💠 مصطفی می‌دید دستانم هنوز برای گرفتن قاشق می‌لرزد و ندیده حس می‌کرد چه بلایی سرم آمده که کلافه با غذا بازی می‌کرد. احساس می‌کردم حرفی در دلش مانده که تا سفره جمع شد و مادرش به آشپزخانه رفت، از همان سمت اتاق آهسته صدایم کرد :«خواهرم!» 💠 نگاهم تا چشمانش رفت و او نمی‌خواست دیدن این چهره شکسته دوباره زخم را بشکافد که سر به زیر زمزمه کرد :«من نمی‌خوام شما رو کنم، شما تو این خونه آزادید!» و از نبض نفس‌هایش پیدا بود ترسی به تنش افتاده که صدایش بیشتر گرفت :«شاید اونا هنوز دنبالتون باشن، خواهش می‌کنم هر کاری داشتید یا هر جا خواستید برید، به من بگید!» از پژواک پریشانی‌اش ترسیدم، فهمیدم این کابووس هنوز تمام نشده و تمام تنم از درد و خستگی خمیازه می‌کشید که با در بستر خواب خزیدم و از طنین بیدار شدم. 💠 هنگامه رسیده و من دیگر زینب بودم که به عزم از جا بلند شدم. سال‌ها بود به سجده نرفته بودم، از خدا خجالت می‌کشیدم و می‌ترسیدم نمازم را نپذیرد که از شرم و وحشت سرنوشتم گلویم از گریه پُر شده و چشمانم بی‌دریغ می‌بارید. نمازم که تمام شد از پنجره اتاق دیدم مصطفی در تاریک و روشن هوا با متانت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت. در این خانه دلم می‌خواست دوباره بخوابم اما درد پهلو امانم را بریده و دیگر خوابم نمی‌برد که میان بستر از درد دست و پا می‌زدم. 💠 آفتاب بالا آمده و توان تکان خوردن نداشتم، از درد روی پهلویم کز کرده و بی‌اختیار گریه می‌کردم که دوباره در حیاط به هم خورد و پس از چند لحظه صدای مصطفی دلم را سمت خودش کشید :«مامان صداش کنید، باید باهاش حرف بزنم!» دستم به پهلو مانده و قلبم دوباره به تپش افتاده بود، چند ضربه به در اتاق خورد و صدای مادر مصطفی را شنیدم :«بیداری دخترم؟» شالم را با یک دست مرتب کردم و تا خواستم بلند شوم، در اتاق باز شد. 💠 خطوط صورتم همه از درد در هم رفته و از نگاهم ناله می‌بارید که زن بیچاره مات چشمان خیسم ماند و مصطفی تمام شده بود که جلو نیامد و دستپاچه صدا رساند :«می‌تونم بیام تو؟» پتو را روی پاهایم کشیدم و با صدای ضعیفم پاسخ دادم :«بفرمایید!» و او بلافاصله داخل اتاق شد. دل زن پیش من مانده و از اضطرار نگاه مصطفی می‌فهمید خبری شده که چند لحظه مکث کرد و سپس بی‌هیچ حرفی از اتاق بیرون رفت. 💠 مصطفی مقابل در روی زمین نشست، انگشتانش را به هم فشار می‌داد و دل من در قفس سینه بال بال می‌زد که مستقیم نگاهم کرد و بی‌مقدمه پرسید :«شما شوهرتون رو دوست دارید؟» طوری نفس نفس می‌زد که قفسه سینه‌اش می‌لرزید و سوالش دلم را خالی کرده بود که به لکنت افتادم :«ازش خبری دارید؟» 💠 از خشکی چشمان و تلخی کلامش حس می‌کردم به گریه‌هایم کرده و او حواسش به حالم نبود که دوباره پاپیچم شد :«دوسش دارید؟» دیگر درد پهلو فراموشم شده و طوری با تندی سوال می‌کرد که خودم برای شدن پیش‌دستی کردم :«من امروز از اینجا میرم!» 💠 چشمانش درهم شکست و من دیگر نمی‌خواستم سعد شوم که با بغضی قسمش دادم :«تورو خدا دیگه منو برنگردونید پیش سعد! من همین الان از اینجا میرم!» یک دستم را کف زمین قرار دادم تا بتوانم برخیزم و فریاد مصطفی دلم را به زمین کوبید :«کجا می‌خواید برید؟» شیشه محبتی که از او در دلم ساخته بودم شکست و او از حرفم تمام وجودش در هم شکسته بود که دلم را به محکمه کشید :«من کی از رفتن حرف زدم؟»...
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔅 ✍ به‌دنبال کسب فضایل اخلاقی باش 🔹دو تا کارگر گرفته بودم واسه اثاث‌کشی. گفتن 40 تومن، من هم چونه زدم شد 30 تومن. 🔸بعد از پایان کار، توی اون هوای گرم سه تا 10تومنی دادم بهشون. یکی از کارگرا 10 تومن برداشت و 20 تومن داد به اون یکی. 🔹گفتم: مگه شریک نیستید؟ 🔸گفت: چرا، ولی اون عیالواره، احتیاجش از من بیشتره. 🔹من هم برای این طبع بلندش دوباره 10 تومن بهش دادم. تشکر کرد و دوباره 5 تومن داد به اون یکی و رفتن. 🔸داشتم فکر می‌کردم هیچ‌وقت نتونستم این‌قدر بزرگوار و بخشنده باشم. 🔹همه می‌تونن پولدار بشن. اما همه نمی‌تونن بخشنده باشن. پولدارشدن مهارته؛ اما بخشندگی، فضیلت. 🔸باسوادشدن مهارته؛ اما فهمیدگی، فضلیت. 🔹همه بلدن زندگی کنن. اما همه نمی‌تونن زیبا زندگی کنن. زندگی عادته؛ اما زیبازیستن، فضیلت. 📡 درصورت ممکن برای☝️نفر ارسال نمایید. ✅کانال روابط عمومی پلیس          ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ 🆔@PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍ 27 خرداد روز جهاد کشاورزی 👈روز شجاع ترین مردان ایثارگر؛ سنگرسازان بی سنگر..جهادگران خستگی ناپذیر بر همه امت انقلابی و شهیدپرور مبارک باد..
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🌹تصویر حاج قاسم سلیمانی در دستان ژنرال کهنه کار تشریفات کاخ ریاست جمهوری کوبا ♦️امام خمینی و امام خامنه ای با ما چه کردند.به ما شجاعت طوفان بودن را دادند
هدایت شده از دارالقرآن پلیس
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌فرازي دلنشين ازاواخرسوره نحل توسط مرحوم استادشعبان عبدالعزيز صياد ►┅═۞﴾📖﴿۞═┅◄ https://eitaa.com/nouralquran
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
22.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ بیست و هشتمین دوره مسابقات قرآن کریم ویژه کارکنان پایور و وظیفه فرماندهی انتظامی استان سیستان و بلوچستان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
📷یه دولتی داشتیم که با ارز ۴۲۰۰ کود انسانی از ترکیه وارد میکرد و الان به این عملکرد ۸ ساله اش افتخار میکنه ▪️ ولی از منتقدان سرسخت دولتی‌ست که به آمریکای لاتین کود صادر می‌کنه تا طلا بگیره ... ▪️تا همین حد منتقدان با انصافی‌اند این آقایون!
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✳️ اعتراف دیرهنگام همتی: خزانه خالی بود، پول تورم‌زا چاپ کردیم! 🔹رئیس کل بانک مرکزی دولت روحانی شب گذشته در کلاب هاوس، به خالی بودن خزانه در دولت قبل و تبدیل ۵ میلیارد دلار (حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان) کسری بودجه دولت روحانی به پایه پولی و اوج گرفتن تورم در پی چاپ پول پرقدرت برای جبران کسری بودجه دولت دوازدهم اذعان کرد. 🔹همتی با اشاره به ناترازی مالی شدید دولت روحانی در سال‌های پایانی گفت: در سال ۹۸ (دولت روحانی) پنج میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده در کره را بابت کسری بودجه، تسعیر کرد و بانک مرکزی معادل ریالی آن را چاپ کرد و به دولت داد! 🔹در اواخر سال ۱۳۹۹ نیز تاکید کردم که منابع بودجه ۱۴۰۰ غیرواقعی و کسری زیادی دارد و تامین افزایش حدود ۱۰۰ درصدی هزینه‌های بودجه ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل امکان پذیر نیست. 🔹این اولین باری است که یک مقام بلندپایه دولت قبل به صراحت از خالی بودن خزانه در سال‌های پایانی دولت قبل پرده بر می‌دارد. پیش از این شخص حسن روحانی و محمود واعظی، اظهارات مسئولان دولت سیزدهم مبنی بر خالی بودن خزانه در پایان دولت قبل را انکار کرده و حتی مدعی پر بودن خزانه بودند!
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🌹 شهادت یکی از نیروهای سپاه کردستان ♦️رییس بسیج رسانه کردستان: شامگاه جمعه در درگیری بین سپاه و گروهک پژاک، یکی از نیروهای سپاه استان به شهادت رسید. ♦️این درگیری در روستاهای دره‌تفی و کانی سانان مریوان میان نیروهای سپاه پاسداران و گروهک معاند پژاک اتفاق افتاد.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امام کاظم علیه السلام: اگر مردم در خوراک، ميانه روى می‌کردند، بدن‌هـايشان اسـتوار و سـلامت مى‌شد. 📚 محاسن برقى، ص ۴۳۹ امروز شنبه ۲۷ خرداد ماه ۲۸ ذی القعده ۱۴۴۴ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳ https://eitaa.com/PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد 175 شهید غواص لای لای ای جبهلرن یورغونه ای خسته جوانلار لای لای ای جوانان خسته ی جبهه