eitaa logo
روابط عمومی عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ
304 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 بی‌هیچ حرفی از مصطفی گذشتم و وارد صحن شدم که گنبد و ستون‌های آغوشش را برای قلبم گشود و من پس از اینهمه سال جدایی و بی‌وفایی از در و دیوار حرم خجالت می‌کشیدم که قدم‌هایم روی زمین کشیده می‌شد و بی‌خبر از اطرافم ضجه می‌زدم. از شرم روزی که اسم زینب را پس زدم، از شبی که را از سرم کشیدم، از ساعتی که از نماز و روزه و همه مقدسات بریدم و حالا می‌دیدم (علیهاالسلام) دوباره آغوشش را برایم گشوده که با دستانم، دامن ضریحش را گرفته و به پای محبتش زار می‌زدم بلکه این زینب را ببخشد. 💠 گرمای نوازشش را روی سرم حس می‌کردم که دانه‌دانه گناهانم را گریه می‌کردم، او اشک‌هایم را می‌خرید و من را غرق بوسه می‌کردم و هر چه می‌بوسیدم عطشم برای بیشتر می‌شد. با چند متر فاصله از ضریح پای یکی از ستون‌ها زانو زده بودم، می‌دانستم باید از محبت مصطفی بگذرم و راهی شوم که تمنا می‌کردم گره این دلبستگی را از دلم بگشاید و نمی‌دانستم با پدر و مادرم چه کنم که دو سال پیش رهایشان کرده و حالا روی برگشتن برایم نمانده بود. 💠 حساب زمان از دستم رفته بود، مصطفی منتظرم مانده و دل کندن از حضور (علیهاالسلام) راحت نبود که قلب نگاهم پیش ضریح جا ماند و از حرم بیرون رفتم. گره گریه تار و پود مژگانم را به هم بسته و با همین چشم پُر از اشکم در دنبال مصطفی می‌گشتم که نگاهم از نفس افتاد. چشمان مشکی و کشیده‌اش روی صورتم مانده و صورت گندمگونش گل انداخته بود. 💠 با قامت ظریفش به سمتم آمد، مثل من باورش نمی‌شد که تنها نگاهم می‌کرد و دیگر به یک قدمی‌ام رسیده بود که رنگ از رخش رفت و بی‌صدا زمزمه کرد :«تو اینجا چیکار می‌کنی زینب؟» نفسم به سختی از سینه رد می‌شد، قلبم از تپش افتاده و همه وجودم سراپا چشم شده بود تا بهتر او را ببینم. صورت زیبایش را آخرین بار دو سال پیش دیده بودم و زیر محاسن کم پشت مشکی‌اش به قدری زیبا بود که دلم برایش رفت و به نفس‌نفس افتادم. 💠 باورم نمی‌شد او را در این حرم ببینم و نمی‌دانستم به چه هوایی به آمده که نگاهم محو چشمانش مانده و پلکی هم نمی‌زدم. در این مانتوی بلند مشکی و شال شیری رنگی که به سرم پیچیده بودم، ناباورانه را تماشا می‌کرد و دیگر صبرش تمام شده بود که با هر دو دستش در آغوشم کشید و زیر گوشم اسمم را صدا می‌زد. 💠 عطر همیشگی‌اش مستم کرده بود، تپش قلبش را حس می‌کردم و دیگر حال و هوا از این بهتر نمی‌شد که بین بازوان مصیبت دو سال تنهایی و تاریکی سرنوشتم را گریه می‌کردم و او با نفس‌هایش نازم را می‌کشید که بدنش به شدت تکان خورد و از آغوشم کنده شد. مصطفی با تمام قدرت بازویش را کشید تا از من دورش کند، ابوالفضل غافلگیر شده بود، قدمی کشیده شد و بلافاصله با هر دو دستش دستان مصطفی را قفل کرد. 💠 هنوز در هیجان دیدار برادرم مانده و از برخورد مصطفی زبانم بند آمده بود که خودم را به سمت‌شان کشیدم و تنها یک کلمه جیغ زدم :«برادرمه!» دستان مصطفی سُست شد، نگاهش ناباورانه بین من و ابوالفضل می‌چرخید و هنوز از ترس مرد غریبه‌ای که در آغوشم کشیده بود، نبض نفس‌هایش به تندی می‌زد. 💠 ابوالفضل سعد را ندیده بود و مصطفی را به جای او گرفت که با تنفر دستانش را رها کرد، دوباره به سمت من برگشت و دیدن این سعد خیالی خاطرش را به هم ریخته بود که به رویم تشر زد :«برا چی تو این موقعیت تو رو کشونده ؟» در سرخی غروب آفتاب، چشمان روشن مصطفی می‌درخشید، پیشانی‌اش خیس عرق شده و از سرعت عمل حریفش شک کرده بود که به سمت‌مان آمد و بی‌مقدمه از ابوالفضل پرسید :«شما از نیروهای هستید؟» 💠 از صراحت سوالش ابوالفضل به سمتش چرخید و به جای جواب با همان زبان عربی توبیخش کرد :«دو سال پیش خواهرم به خاطر تو قید همه ما رو زد، حالا انقدر نداشتی که ناموست رو نکشونی وسط این معرکه؟» نگاه مصطفی به سمت چشمانم کشیده شد، از همین یک جمله فهمید چرا از بی‌کسی‌ام در ایران گریه می‌کردم و من تازه برادرم را پیدا کرده بودم که با هر دو دستم دستش را گرفتم تا حرفی بزنم و مصطفی امانم نداد :«من جا شما بودم همین الان دست خواهرم رو می‌گرفتم و از این کشور می‌بردم!» 💠 در برابر نگاه خیره ابوالفضل، بلیطم را از جیب کاپشنش بیرون کشید و به رفتنم راضی شده بود که صدایش لرزید :«تا اینجا من مراقبش بودم، از الان با شما!»...
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 مواظب باشیم رو از دست ندهیم! 🔹انصافا نسبت به غدیر کوتاهی کردیم، حق غدیر اینی که میبینیم نیست، تعابیری که برای غدیر شده، برای هیچ مناسبت دینی نداریم. الاکبر العهد المعهود التَّبَسُّم! https://et/299565086
ببینید سیاست چقدر پیچیدست! اینکه میگن سیاست پدر مادر نداره ینی همین استاد پریگوژین صبح میگه مسکو رو میگیرم، عصر توافق میکنه و برمیگرده آفریقا! همه هم آچمز موندن که چی شده، چی نشده!؟ بعد یه عده که فرق سیاست رو با دلستر نمیفهمن، میان در موردش نظر میدن
💐 اعلام شد 💐 ✅ بیست و پنجمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس و مقاومت 🔸 بخش عمومی شعر دفاع مقدس و مقاومت 🔸دفاع مقدس و شعر مقاومت بین المللی اسلامی 🔸دفاع مقدس، ولایت محوری و جهاد تبیین 🔸دفاع مقدس و شهدای مدافع امنیت 🔸دفاع مقدس و جنگ نرم 🔸دفاع مقدس، کودک و نوجوان 🔸دفاع مقدس و نقش زنان 🔸دفاع مقدس و مضامین عاشورایی 🔸دفاع مقدس و شهدای روحانی 🔸دفاع مقدس، دانشجو و دانش آموز 🔸طنز در شعر دفاع مقدس 🔸دفاع مقدس و سرود و ترانه 🗓 مهلت ارسال آثار تا پایان شهریور ماه 1402 https://eitaa.com/PR_Police
💢"شهدای مرزی ما مظلومند..." پدر مرزبان شهید محمد لطفی: به پسر شهیدم افتخار می کنم و اگر نیاز باشه پسری ندارم ولی خودم برای کشورم لباس رزم می پوشم جهت شادی روح شان صلوات
مسابقه بزرگ از متن فارسی خطبه غدیر به صورت مجازی در کانال نور القرآن در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1157103883C66322169d2 سروش https://splus.ir/joingroup/AAkXP4s_jUw3LdSuBc40Xw آزمون از عید قربان تا عید غدیر برگزار خواهد شد و در روز مسابقه (عید قربان) صفحه شرکت در مسابقه فعال خواهد شد و در کانال نورالقرآن نیز اطلاع رسانی خواهد شد. برای مشاهده سایت شرکت در مسابقه اینجا کلیک کنید. به تعدادی از برندگان به قید قرعه جوایز نفیسی اهداء خواهد شد ‌. * منبع آزمون به صورت فایل pdf در پست بعدی ارسال خواهد شد کانال رسمی نورالقــ♥ــرآن 🆔 @nouralquran
متن کامل خطبه غدیر.pdf
536.6K
ترجمه فارسی خطبه غدیر منبع مسابقه یاد شده منتظر حضور گرمتان هستیم ‌ کانال رسمی نورالقــ♥ــرآن 🆔 @nouralquran
🔰منافقان یاران شیطان  امام علی «علیه السلام» ( منافقان ) باطل مى‏ گويند ولى حق جلوه مى‏ دهند،  بد وصف مى ‏كنند و زيبا مى ‏نمايانند. راه سخت و تنگ باطل را آسان جلوه مى‏ دهند، و از راه حق بر اين پايه كه راهى سخت و تنگ است مى ‏ترسانند. اينان ياران شيطان، و زبانه‏ هاى آتشند، «آنان حزب شيطانند، و بدانيد حزب شيطان زيانكارانند (نهج البلاغة ، خطبه 185)
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽❣❣﷽ سلام بر تو  ای مولایی که دستگیر درماندگانی،بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده! السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ ...وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ و 🌼 سلام بر تو اي پرچم برافراشته 🌼 سلام بر تو ای فريادرس 🌼 و ای رحمت گسترده 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 https://eitaa.com/PR_Police