هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔴 جزئیات توقیف یک نفتکش متخلف توسط نیروی دریایی ارتش
روابط عمومی ارتش:
🔹بر اثر تصادف یک فروند کشتی ناشناس با یک شناور ایرانی در شمال اقیانوس هند که منجر به مفقود شدن دو نفر و زخمی شدن چند تن دیگر از خدمه این شناور شد، کشتی ناشناس بر خلاف مقررات بینالمللی مبنی بر کمک به شناور و مصدومین، اقدام به فرار از معرکه نمود که بلافاصله پس از درخواست نجات شناور صدمهدیده ایرانی به مرکز تجسس و نجات دریایی، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در قالب مرکز بینالمللی امنیت دریایی مستقر در چابهار اقدام به رهگیری و شناسایی کشتی ناشناس کرد.
🔹در این عملیات ناوشکن شهید بایندر نیروی دریایی ارتش پس از رهگیری کلیه کشتیهای عبوری در منطقه، با توجه به خاموش بودن سامانه ارسال موقعیت خودکار جهانی یک فروند کشتی ناشناس و تغییر مسیرهای مکرر، به آن مشکوک شده و با مجوز مراجع قضایی جمهوری اسلامی ایران طی یک عملیات هلیبرن کشتی مورد اشاره توقیف و به سمت آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران هدایت میشود.
🔹کشتی فوق از نوع نفتکش و حامل محمولهای متعلق به ایالات متحده آمریکا بوده که با پرچم جزایر مارشال در حال تردد بوده است.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
خبر شهادت خطیب توانا ، روحانی مردمی و خدمتگذار صادق در سنگر امامت جمعه و جماعت و نماینده مردم عزیز استان سیستان و بلوچستان در مجلس خبرگان رهبری آیت الله عباسعلی سلیمانی واصل و موجب تاثر و تاسف فراوان گردید.
اینجانب این حادثه مؤلمه را خدمت مقام معظم رهبری «مدظله العالی» و علمای معزز ،حوزه های علمیه، بیت مکرم و مردم ولایت مدار و شهید پرور استانهای مازندران وسیستان و بلوچستان به ویژه مردم شریف شهرستانهای بابلسر و سوادکوه تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم غفران الهی و برای خانواده محترم ایشان، شاگردان و دوستداران صبر و اجر مسئلت می نمایم. رئیس سازمان عقیدتی سیاسی انتظامی جمهوری اسلامی ایران سید علیرضا ادیانی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
#کلام_امیر
❀ ﴾﷽﴿ ❀
📓فرازاول از خطبه ی۱۷۶نهج البلاغه
🔻🌟نصیحتهایی که خداوند بيان فرموده
💠 نصایح خداوند رابهره گيريد و از مواعظ و اندرزهاى او پند پذيريد و نصايح او را (با جان و دل) قبول کنيد ;
💠چه اين که خداوند با دليل هاى روشن، راه عذر را به روى شما بسته و حجّت را تمام کرده است.
💠اعمالى را که دوست دارد و آن چه را ناخوش دارد براى شما تبيين نموده است تا از آن ها تبعيّت کنيد و از اين ها دورى گزينيد ;
💠زيرا رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمود: بهشت در ميان ناراحتى ها و دوزخ در ميان شهوات پيچيده شده است
💠 و بدانيد هيچ طاعتى نيست جز اين که انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد
💠 و هيچ معصيتى نيست جز اين که با شهوت (و علاقه) مرتکب آن مى شود.
💠 رحمت خدا بر کسى که خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار کند ;
💠 چرا که جلوگيرى از نفس سرکش از مشکل ترين کارهاست
💠 و اين نفس، همواره به گناه و هواپرستى ميل دارد.
🗓شنبه ۹اردیبهشت ۱۴۰۲
#پلیس_ترازانقلاب
#پلیس_مجاهد
#پلیس_انقلابی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
نمونه ای از قوانین عجیب در اردوگاه منافقین
▪️ممنوعیت انتخاب رنگ لباس یا نظر دادن درباره آن
▪️گریه برای مرگ دوستان یا خانواده
▪️یادآوری هر خاطره ای از خانواده
▪️داشتن ریش یا دیر اصلاح کردن صورت جرم است
▪️هرگونه دوستی و صمیمیت دو نفره جرم است!
🔺بعد همینها شعار آزادی سر میدن:(🧐
#بصیرت
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_خراسان_رضوی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✅ هفت توصیه مقام معظم رهبری به فعالان فضای مجازی
1⃣ صبر
2⃣ حق
3⃣ امیدآفرینی
4⃣ بصیرت آفرینی
5⃣ تنبلی نکردن
6⃣ خسته نشدن
7⃣ ایستادگی. #پلیس_مجاهد
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#اقتدار_امنیت
#حجاب. #تولیدی_عس_مرکزی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
30.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بهترین سرنوشت
🔹جشن ازدواج زوج جــوان بر ســرمزار شهید انتظـامـی سیدنورخدا موسـوی
گلــزار شهــداخــرم آبــاد
#حجاب
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 پلیس ایران با دختران پدرانه برخورد میکند
🔹تولیت آستان مقدس بانوی کرامت در دیدار فرمانده کل انتظامی کشور با بیان اینکه پلیس همانطور که با دختر خود در خانه صحبت میکند در برخورد با دختران دیگران هم پدرانه برخورد میکند، گفت: صحبت کوتاه پدرانه پلیس با دختران تأثیر فراوانی بر روی آنها دارد و یک پیام بین المللی هم دارد که پلیس ما برخلاف پلیس دیگر کشورها با مردم خود مهربانانه برخورد می کند.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 تصویری از تست حرکت روی باند (تاکسی) هواپیمای سیمرغ، بزودی شاهد یک ترابری ایرانی خواهیم بود و سپس آماده برای صادرات
✍️
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
مهاجرانی: سپاه از ارکان وحدت سرزمینی است
«عطاءالله مهاجرانی» فعال سیاسی:
🔹در تظاهرات امروز لندن، بيشتر پرچم كردستان نمود داشت! وقتى حركت ژينا را تجزيه طلبانه تفسير مىكنند؛ داد و فرياد بر آرند كه دموكراسى نيست!
🔹شعار عليه سپاه پاسداران به عنوان نهاد تروريستى به اين دليل است كه سپاه از اركان وحدت ملى و وحدت سرزمينى است. انقلاب ژينا، باطنش تجزيه ايران ست.
🔹عدهای از ضدانقلاب و گروهکها تجزیهطلب امروز با در دست گرفتن پرچمهای تجزیهطلبانه و پرچم اسرائیل، علیه سپاه جمهوری اسلامی تجمع کردند.
@
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_نهم
💠 مقابل پوتینش روی زمین افتاده بودم و هر دو دستم به هم بسته بود که با همه انگشتانم به خاک زمین چنگ میزدم و با هر نفس التماسش میکردم :«اگه #خدا و پیغمبر رو قبول داری، بذار من برم! مامان بابام منتظرن! تو رو خدا بذار برم!»
لحظاتی خیره نگاهم کرد، طوری که خیال کردم باران #اشکم در دل سنگش نفوذ کرده و به گمانم دیگر جز زیباییام چیزی نمیدید که مقابلم خم شد.
💠 نگاهش مثل #آتش شده و دیگر نه به صورتم که به زمین فرو میرفت و نمیدانستم میخواهد چه کند. دستش را به سرعت جلو آورد، زنجیر دستم را گرفت و با قدرت پیکرِ در هم شکستهام را بلند کرد.
دیگر نه نگاهم میکرد و نه حرفی میزد که با گامهای بلندش به راه افتاد و مرا دنبال خودش میکشید. توانی به تنم نمانده و حریف سرعت قدمهایش نمیشدم که پاهایم عقبتر میماند و دستانم به جلو کشیده میشد.
💠 من #اسیر او بودم و انگار او از چیزی فرار میکرد که با تمام سرعت از جاده فاصله میگرفت و تازه متوجه شدم به سمت خاکریز کوتاهی میرود.
میدانستم پشت آن خاکریز کارم را تمام میکند که با همه ناتوانی دستم را عقب میکشیدم بلکه حریف قدرتش شوم و نمیشد که دیگر اختیار قدمهایم دست خودم نبود.
💠 در هوای گرگ و میش مغرب، بیتابیهای امروز مادر و نگاه منتظر پدرم هرلحظه مقابل چشمانم جان میگرفت و دیگر باید آرزوی دیدارشان را به #قیامت میبردم که با هر قدم میدیدم به مرگم نزدیکتر میشوم.
در سربالایی خاکریز با همه قدرت دستم را میکشید، حس میکردم بند به بند بدنم از هم پاره میشود و در سرازیری، حریف سرعتش نمیشدم که زنجیر از دستش رها شد و همان پای خاکریز با صورت زمین خوردم.
💠 تمام بدنم در زمین فرو رفته بود، انگار استخوانهایم در هم شکسته و دیگر نه فقط از #ترس که از شدت درد ضجه زدم.
زنجیر اسارتم از دستانش رها شده بود که به سرعت برگشت و مقابلم روی زمین زانو زد، از نگاهش #خون میچکید و حالا لحنش بیشتر از دل من میلرزید :«نترس!» و همین چشمان زخم خوردهاش فرصت خوبی بود تا در آخرین مهلتی که برایم مانده از خودم #دفاع کنم.
💠 مشت هر دو دست بستهام را از خاک پُر کردم و با همه ترسی که در رگهایم میدوید، به صورتش پاشیدم.
از همان شکاف نقاب، چشمان مشکیاش از خاک پُر شد و همین تلاش کودکانهام کورش کرده بود که با هر دو دست چشمانش را فشار میداد و از لرزش دستانش پیدا بود چشمانش آتش گرفته است.
💠 دوباره دستم را به طرف زمین بردم و اینبار مهلت نداد که با یک دست، زنجیر دستانم را غلاف کرد و آتش چشمانش خنک نمیشد که با دست دیگر نقاب را بالا کشید تا خاک پلکهایش را پاک کند.
در تاریکی هوا، سایه صورت مردانه و آفتاب سوختهاش که زیر پردهای از خاک خشنتر هم شده بود، جان به لبم کرده و میترسیدم بخواهد #انتقام همین یک مشت خاک را بگیرد که تمام تنم از ترس میلرزید.
💠 رعشه دستانم را میدید و اینهمه درماندگیام طاقتش را تمام کرده بود که دوباره بلند شد و مرا هم با خودش از جا کَند.
تاریکی مطلق این بیابان بیانتها نفسم را گرفته بود، او با نور اندک موبایلش راه را پیدا میکرد و دیگر رمقی به قدمهایم نمانده بود که فقط با قدرت او کشیده میشدم تا بلاخره سایه ماشینی پیدا شد.
💠 در نور موبایلش با چشمان بیحالم میدیدم تمام سطح ماشین را با گِل پوشانده و فقط بخشی از شیشه مقابل تمیز بود که یقین کردم همین قفس گِلی، امشب #قبر من خواهد شد.
در ماشین را باز کرد و جز جنازهای از من نمانده بود که با اشاره دست، دستور داد سوار شوم. انگار میخواست هر چه سریعتر از اینجا #فرار کند که تا سوار شدم، در را به هم کوبید و به سرعت پشت فرمان پرید.
💠 حس میکردم روح از بدنم رفته و نفسی برایم نمانده بود که روی صندلی کنارش بیرمق افتاده و او جاده فرعی و تاریکی را به سرعت میپیمود.
دیگر حتی فکرم کار نمیکرد و نمیدانستم تا کجا میخواهد این مرده متحرک را با خودش ببرد که تابلوی مسیر فلوجه ـ بغداد مشخص شد و پس از یک ساعت سکوت، بلاخره به حرف آمد :«دیگه #فلوجه برای شما امن نیست، میبرمتون #بغداد.»
💠 نمیفهمیدم چه میگوید و او خوب حال دلم را میفهمید که بیآنکه نگاهم کند، آهسته زمزمه کرد :«تا سیطره فلوجه هر لحظه ممکن بود با #داعشیها روبرو بشیم، برا همین نتونستم بهتون اعتماد کنم و حرفی نزدم تا وارد سیطره بغداد بشیم.»...
#ادامه_دارد
#سپر_سرخ
#رادان
#حجاب_بالندگی
#تولیدی_عس_زنجان