هدایت شده از روابط عمومی پلیس
«حکم ماموریت»
☫از فرمانده کل قوا به جوانان انقلابی
📜 شما افسرهای جنگ نرمید - آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتشبهاختیارید یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.
🔰مصادیق ماموریت:
👈خلق پُستهای ارزشی و انقلابی از منابع اصیل دینی و نشر و اشاعه ی آن در فضای مجازی
👈مجادله احسن با افراد و گروه های ضاله با بینات و محکمات اسلامی
👈گزارش گردانندگان سایت و کانالهای ضاله و معاند به دستگاه های امنیتی.
👈ایجاد هسته های سایبری با فناوریهای نوین؛ برای هک و مسدود کردن سایت و کانال های مروج فساد و فحشاء
👈امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و گزارش تخلفات احتمالی به مراجع قانونی و قضائی.
👈برگزاری کرسی های آزاد اندیشی و ایجاد مطالبه گری عمومی از مسئولان در جهت بسط عدالت اجتماعی
👈پیگیری بیانیه گام دوم انقلاب برای عملیاتی شدن آن در تمامی سطوح اجتماعی و حاکمیتی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
برپایی ایستگاه صلواتی شهدای فراجا به مناسبت رحلت امام خمینی ره و شهدای قیام ۱۵ خرداد در جلو کلانتری ۱۱ امام خمینی ره شهرستان خوسف
#موکبالحسین_شهدای_انتظامی
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#پلیس_مجاهد
#پلیس_مقتدر
#اقتدار_امنیت
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 امروز و تا چند ساعت دیگر رونمایی سپاه از موشکی است که به تعبیر سردار حاجیزاده «سیستمهای پدافندی آمریکا را بی تاثیر و دکان فروش تسلیحات آمریکایی را تعطیل میکند»
🔹 به بهانه رونمایی امروز از موشک هایپرسونیک که فرمانده نیروی هوافضای سپاه چند وقت قبل وعده آن را داده بود، ویدئوی اظهارات چند وقت قبل سردار حاجیزاده در معرفی این موشک و تحلیل واکنش آمریکاییها درباره این موشک را بازنشر دادهایم.
✍️
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔰 این صدای گرفته
▪️ دل نوشتهای به بهانۀ سی و چهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنهای
✍️ سید محمد حسین دعائی
دیروز، پیر پیل افکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت.
میخواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفتهای که شنیدنش دلمان را باز میکند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا.
صدایی که از سالها تکرار حق گرفته، نه از خستگی.
صدایی که گرفتگیاش عجین با پختگی است.
صدایی که در عین گرفتگی، دروازههای حکمت را به روی بشر امروز گشوده است.
صدایی که در پیچ و خم کوچههای شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغامهای مهمی از هفت شهر عشق است.
صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنین انداز است.
آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛
این صدای انقلاب اسلامی است.
صدایی که قرآن گونه، غبار روب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان.
صدایی که به سانِ نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک میکند.
صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم میپیچد.
صدایی که درسها داده است، سخنها رانده است، خطبهها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است.
صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد.
صدایی که شبها نالیده است و روزها غریده.
صدایی که به رنگ خداست.
صدایی که هیچوقت کم فروشی نکرده؛ چه قبلها ـ در اوج جوانی که لاجرعه گوش را سیراب میکرد و چه حالا در پختگی پیری که پیاله پیاله مینوشاند.
آری؛ ما با این صدا بزرگ شدهایم.
ما جوانهای انقلاب چهل سال است که داریم با این صدا زندگی میکنیم.
این صدا، موسیقی متن زندگی ماست.
تُنِ این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست.
ما در تمام این سالها،
با طنازی این صدا خندیدهایم و با بغض آن گریستهایم.
با وقار آن آرام شدهایم و با شور آن به هیجان آمدهایم.
با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیدهایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریدهایم.
با لرزش آن لرزیدهایم و در آغوش غرش آن غنودهایم.
ما درس دین و دنیا را با این صدا آموختهایم.
صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیدهاند.
صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را
این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچوقت گم نمیشود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است.
پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شدهایم.
این صدا ـ این صدای سحر آمیز و خاطره انگیز ـ همۀ هویت ماست.
این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است.
این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان.
آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟
اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت.
کسی که سالهاست حنجرهاش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرو میبرد، باید هم صدایش بگیرد.
تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیر نامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمیشود؟
الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است.
آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 این خانم با وقاحت تمام لگدپرانی میکنه و قانون زیر پا میذاره وقتی ممنوع الخروج میشه ننه من غریبم بازی درمیاره
🔹 بابا یکم نجابت داشته باشید وقتی انقلاب میکنید لااقل کمی سختی متحمل بشید دیگه ممنوع الخروج شدن که یه امر عادیه
✍️
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
مشخصات موشک هایپرسونیک ایرانی، موشک فتاح
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شماhttps://eitaa.com/PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍ این عکس و این سخنرانی رهبر ایران آن هم ۹ ماه بعد از یک جنگ تمام عیار رسانه ای ، دردناک ترین چیزی بود که دشمنان ایران میتوانستند ببینند...
https://eitaa.com/PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چطور بهش اعتماد کردی؟
کیفپولشو دیدم. عکس امام توش بود.
سکانسی از ماجرای نیمروز ۲
#استوری
#روح_الله
#اقتدار_امنیت
#غرب_استان_تهران
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
اینگونه پای امام خمینی ماندند!
ما تا کجا با امام خامنه ای می مانیم؟!😔
#راهتان_ادامه_دارد
#ترویج_فرهنگ_ایثار_و_شهادت
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_خراسان_رضوی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 #موشن_گرافیک | ایرانِ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی...
https://eitaa.com/PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعزام کارکنان و خانواده های محترم فرماندهی انتظامی استان کرمانشاه به مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره)
#قیام_خونین
#مکتب_امام_روحالله
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_کرمانشاه
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
مدافع حرم شهید محمد حسین عطری
حیا داشتن مرد و زن نمی شناسد؛ چه در رفتار و چه در گفتار. ما نباید فکر کنیم چون مرد هستیم می توانیم از هر گفتاری و یا از هر پوششی استفاده کنیم. از نظر بنده جوان با حیا کسی است که بالاتر مچ دستش را نامحرم نبیند. سفارش من به همسر و دخترم حفظ حجاب برتر است. از همسر بزرگوارم می خواهم که فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه ی مظلومان عالم است.
شهید محمد حسین عطری
ولادت : ۱۳۵۵/۵/۸
شهادت : ۱۳۹۲/۳/۱۴
محل شهادت : سوریه
مزار : مسجد سلیمان داراب رشت
#حجاب_بالندگی
#حجاب_و_عفاف
#حجاب_برتر
#حیا
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#تولیدی_عس_انتظامی_گیلان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خود فروخته های غربزده ، حزب الهی ها به فرموده امام باید مملکت را از وجود این ها تصفیه کنند
#نه_به_مغزهای_پوسیده_غربزده
https://eitaa.com/rahehpasandideh
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 یه روزی زبان دنیا بلدها اعتراض داشتند که چرا موقع مذاکرات سپاه موشک آزمایش میکنه
🔹 اما حالا همین امروز قراره سفارت ایران در عربستان بازگشایی بشه و ریاست جمهوری وسط مراسم رونمایی از موشک هایپرسونیک که میتونه دو دقیقه ای به اسرائیل برسه نشسته
🔹 زبان دنیا یعنی این وقتی اقتدار داشته باشی دنیا مجبوره زبانت رو یاد بگیره
✍️
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_پانزدهم
💠 صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت و به گریههایم #شک کرده بود که با تندی حساب کشید :«چرا گریه میکنی؟ ترسیدی؟»
خشونت خوابیده در صدا و صورت این زندانبان جدید جانم را به لبم رسانده بود و حتی نگاهم از ترس میتپید که سعد مرا به سمت خانه هل داد و دوباره بهانه چید :«نه ابوجعده! چون من میخوام برم، نگرانه!»
💠 بدنم بهقدری میلرزید که از زیر چادر هم پیدا بود و دروغ سعد باورش شده بود که با لحنی بیروح ارشادم کرد :«شوهرت داره عازم #جهاد میشه، تو باید افتخار کنی!»
سپس از مقابل در کنار رفت تا داخل شوم و این خانه برایم بوی #مرگ میداد که به سمت سعد چرخیدم و با لبهایی که از ترس میلرزید، بیصدا التماسش کردم :«توروخدا منو با خودت ببر، من دارم سکته میکنم!»
💠 دستم سُست شده و دیگر نمیتوانستم روی زخمم را بگیرم که روبنده را رها کردم و دوباره خون از گوشه صورتم جاری شد.
نفسهایش به تپش افتاده و در سکوتی ساده نگاهم میکرد، خیال کردم دلش به رحم آمده که هر دو دستش را گرفتم و در گلویم ضجه زدم :«بذار برم، من از این خونه میترسم...» و هنوز نفسم به آخر نرسیده، صدای نکره ابوجعده از پشت سرم بلند شد :«اینطوری گریه میکنی، اگه پای شوهرت برای #جهاد بلنگه، گناهش پای تو نوشته میشه!»
💠 نمیدانست سعد به بوی غنیمت به #ترکیه میرود و دل سعد هم سختتر از سنگ شده بود که به چشمانم خیره ماند و نجوا کرد :«بذارم بری که منو تحویل نیروهای امنیتی بدی؟»
شیشه چشمانم از گریه پر شده و به سختی صورتش را میدیدم، با انگشتان سردم به دستش چنگ زدم تا رهایم نکند و با هقهق گریه قسم خوردم :«بخدا به هیچکس هیچی نمیگم، فقط بذار برم! اصلا هر جا تو بگی باهات میام، فقط منو از اینجا ببر!»
💠 روی نگاهش را پردهای از اشک پوشانده و شاید دلش ذرهای نرم شده بود که دستی #چادرم را از پشت سر کشید و من از ترس جیغ زدم. بهسرعت به سمت در چرخیدم و دیدم زن جوانی در پاشنه درِ خانه، چادرم را گرفته و با اخم توبیخم کرد :«از #خدا و رسولش خجالت نمیکشی انقدر بیتابی میکنی؟»
سعد دستانش را از حلقه دستانم بیرون کشید تا مرا تحویل دهد و به جای او زن دستم را گرفت و با یک تکان به داخل خانه کشید.
💠 راهرویی تاریک و بلند که در انتهایش چراغی روشن بود و هوای گرفته خانه در همان اولین قدم نفسم را خفه کرد. وحشتزده صورتم را به سمت در چرخاندم، سعد با غصه نگاهم میکرد و دیگر فرصتی برای التماس نبود که مقابل چشمانم ابوجعده در را به هم کوبید.
باورم نمیشد سعد به همین راحتی رهایم کرده و تنها در این خانه گرفتار شدم که تنم یخ زد. در حصار دستان زن پر و بال میزدم تا خودم را دوباره به در برسانم و او با قدرت مرا به داخل خانه میکشید و سرسختانه نصیحتم میکرد :«اینهمه زن شوهراشون رو فرستادن #جهاد! باید محکم باشی تا خدا نصرت خودش رو به دست ما رقم بزنه!» و من بیپروا ضجه میزدم تا رهایم کند که نهیب ابوجعده قلبم را پاره کرد :«خفه شو! کی به تو اجازه داده جلو #نامحرم صداتو بلند کنی؟»
💠 با شانههای پهنش روبرویم ایستاده و از دستان درشتش که به هم فشار میداد حس کردم میخواهد کتکم بزند که نفسم در سینه بند آمد و صدایم در گلو خفه شد.
زن دوباره دستم را کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، تحقیرم کرد :«تو که طاقت دوری شوهرت رو نداری، چطوری میخوای #جهاد کنی؟» میان اتاق رسیده بودیم و دستم هنوز در دستش میلرزید که به سمتم چرخید و بیرحمانه تکلیفم را مشخص کرد :«تو نیومدی اینجا که گریه کنی و ما نازت رو بکشیم! تا رسیدن #ارتش_آزاد به داریا، ما باید ریشه #رافضیها رو تو این شهر خشک کنیم!»
💠 اصلاً نمیدید صورتم غرق اشک و #خون شده و از چشمان خیس و سکوت مظلومانهام عصبی شده بود که رو به ابوجعده اعتراض کرد :«این لالِ؟»
ابوجعده سر تا پای لرزانم را تماشا کرد و از چشمانش نجاست میبارید که نگاهش روی صورتم چسبید و به زن جواب داد :«#افغانیه! بلد نیس خیلی #عربی صحبت کنه!» و انگار زیبایی و تنهاییام قلقلکش میداد که به زخم پیشانیام اشاره کرد و بیمقدمه پرسید :«شوهرت همیشه کتکت میزنه؟»
💠 دندانهایم از #ترس به هم میخورد و خیال کرد از سرما لرز کردهام که به همسر جوانش دستور داد :«بسمه! یه لباس براش بیار، خیس شده!» و منتظر بود او تنهایمان بگذرد که قدمی دیگر به سمتم آمد و زیر لب پرسید :«اگه اذیتت میکنه، میخوای #طلاق بگیری؟»...
#ادامه_دارد
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_پانزدهم
#تولیدی_عس_زنجان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍امام رضا (علیه السلام) می فرمایند:
حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید : شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ
از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده میگوید این تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به جای آورم.
https://eitaa.com/PR_Police