eitaa logo
روابط عمومی عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ
295 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
45 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
۳ میلیارد دلار دیگه آزاد شد 🚨 چه مسخره بازیه 😐
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است...
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 ‏هشتگ جمعه های متفاوت! ✍️
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
کودکان فرانسوی دیگر بدون رضایت والدین نمی‌توانند عضو شبکه‌های اجتماعی شوند 🔹بر اساس مصوبهٔ جدید مجلس فرانسه، استفاده کودکانِ زیر 15 سال از شبکه‌های اجتماعی صرفا با اجازه والدین آن‌ها انجام خواهد شد و والدین امکان خواهند داشت حساب‌های کاربری کودکان را از دسترس خارج کنند.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🍷💄سردمداران اصلاح‌طلبی: مشروبات الکلی و همجنس‌بازی باید آزاد شوند. 🔥نظر سید محمد خاتمی چیست؟!
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍️ 💠 نگاهش روی صورتم می‌گشت و باید تکلیف این زن روشن می‌شد که باز از پاسخ سوالم طفره رفت :«تو اینو از کجا می‌شناختی؟» دیگر رنگ شیطنت از صورتش رفته بود، به انتظار پاسخی چشمش به دهانم مانده و تمام خاطرات خانه بسمه و ابوجعده روی سرم خراب شده بود که صدایم شکست :«شبی که سعد می‌خواست بره ، برا اینکه فرار نکنم منو فرستاد خونه اینا!» 💠 بی‌غیرتی سعد دلش را از جا کَند، می‌ترسید در آن خانه بلایی سرم آمده باشد که نگاهش از پا درآمد و من می‌خواستم خیالش را تخت کنم که (علیهاالسلام) را به شهادت گرفتم :«همون لحظه که وارد اون خونه شدم، این زن منو برد ، فکر می‌کرد وهابی‌ام. می‌خواستن با بهم زدن مجلس، تحریک‌شون کنن و همه رو بکشن!» که به یاد نگاه مهربان و نجیب مصطفی دلم لرزید و دوباره اشکم چکید :«ولی همین آقا و یه عده دیگه از مدافعای و حرم نذاشتن و منو نجات دادن!» 💠 می‌دید اسم مصطفی را با چه حسرتی زمزمه می‌کنم و هنوز خیالش پیِ خیانت سعد مانده و نام ترکیه برایش اسم رمز بود که بدون خطا به هدف زد :«می‌خواست به ملحق بشه که عملگی ترکیه و آمریکا رو بکنه؟» به نشانه تأیید پلکی زدم و ابوالفضل از همین حرف‌ها خطری حس کرده بود که دستم را گرفت، با قدرت بلندم کرد و خیره در نگاهم هشدار داد :«همونجور که تو اونو شناختی، اونا هم هر جا تو رو ببینن، میشناسن، باید برگردی !» 💠 از قاطعیت کلامش ترسیدم، تکه‌ای از جانم در اینجا جا مانده و او بی‌توجه به اضطراب چشمانم حکمش را صادر کرد :«خودم می‌رسونمت فرودگاه، با همین پرواز برمی‌گردی و میری خونه دایی تا من مأموریتم تموم شه و برگردم!» حرارت غمی کهنه زیر خاکستر صدایش پیدا بود که داغ مصطفی گوشه قلبم پنهان شد و پرسیدم :«چرا خونه خودمون نرم؟» 💠 بغضش را پشت لبخندی پنهان کرد و ناشیانه بهانه تراشید :«بریم بیرون، اینجا هواش خوب نیست، رنگت پریده!» و رنگ من از خبری که برایش اینهمه مقدمه‌چینی می‌کرد پریده بود که مستقیم نگاهش کردم و محکم پرسیدم :«چی شده داداش؟» سرش را چرخاند، می‌خواست از چشمانم فرار کند، دنبال کمکی می‌گشت و در این غربت کسی نبود که دوباره با نگاهش به چشمان پریشانم پناه آورد و آهسته خبر داد :«هفت ماه پیش کنار اتوبوس زائرای ایرانی تو بمبگذاری کردن، چند نفر شدن.» 💠 مقابل چشمانم نفس‌نفس می‌زد، کلماتش را می‌شمردم بلکه این جان به لب رسیده به تنم برگردد و کلام آخر او جانم را در جا گرفت :«مامان بابا تو اون اتوبوس بودن...» دیگر نشنیدم چه می‌گوید، هر دو دستم را روی سرم گرفتم و اختیار ساقم با خودم نبود که قامتم ازکمر شکست و روی زمین زانو زدم. باورم نمی‌شد پدر و مادرم از دستم رفته باشند که به گلویم التماس می‌کردم بلکه با ضجه‌ای راحتم کند و دیگر نفسی برای ضجه نمانده بود که به‌جای نفس، قلبم از گلو بالا می‌آمد. 💠 ابوالفضل خم شده بود تا از روی زمین بلندم کند و من مقابل پایش با انگشتان دستم به زمین چنگ می‌زدم، صورت مهربان پدر و مادرم در آینه چشمانم می‌درخشید و هنوز دست و پاهای بریده امروز مقابل چشمم بود و نمی‌دانستم بدن آن‌ها چند تکه شده که دیگر از اعماق جانم جیغ کشیدم. در آغوش ابوالفضل بال‌بال می‌زدم که فرصت جبران بی‌وفایی‌هایم از دستم رفته و دیدار پدر و مادرم به رفته بود. 💠 اینبار نه حرم حضرت سکینه (علیهاالسلام)، نه چهارراه ، نه بیمارستان که آتش تکفیری‌ها به دامن خودم افتاده و تا مغز استخوانم را می‌سوزاند و به جای پرواز به سمت تهران، در همان بیمارستان تا صبح زیر سِرُم رفتم. ابوالفضل با همکارانش تماس گرفت تا پیشم بماند و به مقرّشان برنگشت، فرصتی پیش آمده بود تا پس از چند ماه با هم برای پدر و مادر شهیدمان عزاداری کنیم و نمی‌خواست خونابه غم از گلویش بیرون بریزد که بین گریه به رویم می‌خندید و شیطنت می‌کرد :«من جواب رو چی بدم؟ نمیگه تو اومدی اینجا آموزش نیروهای یا پرستاری خواهرت؟» 💠 و من شرمنده پدر و مادرم بودم که دیگر زنده نبودند تا به دست و پایشان بیفتم بلکه مرا ببخشند و از این حسرت و دلتنگی فقط گریه می‌کردم. چشمانش را از صورتم می‌گرداند تا اشکش را نبینم و دلش می‌خواست فقط خنده‌هایش برای من باشد که دوباره سر به سرم گذاشت :«این بنده خدا راضی نبود تو بری ایران، بلیطت سوخت!» 💠 و همان دیشب از نقش نگاهم، احساسم را خوانده و حالا می‌خواست زیر پایم را بکشد که بی‌پرده پرسید :«فکر کنم خودتم راضی نیستی برگردی، درسته؟»...
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این یکی از فیلم هایی است که صریحا علامه مصباح از بانکداری انتقاد میکند. من یقین دارم خیلی از انقلابی ها هم از این سخنان بی اطلاعند چه رسد مردم عادی...
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم آیت الله حائری شیرازی یکی دیگر علمای انقلابی اینگونه در مورد بانکداری سخن می گوید؛ او از بانک های سپاه هم نقد میکند. معیار انقلابی این عزیزان هستند؛ شما این دوتا فیلم به هرکسی نشون بدی عاشق انقلاب و علمای انقلابی میشه ولی امروز نگاه مردم به جریان انقلاب اینگونه است,
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقاد از مسئولین تقویت نظام است نه تضعیف؛ این سخنان باید صدا و سیما پخش کند تا مردم مطلع شوند ولی صدا و سیما چنین کاری نمیکند. یاعلی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر می‌آورد با خودش دلتنگی و خونِ جگر می‌آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه‌هاست جمعه‌ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می‌آید میان ندبه‌ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را می‌کنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می‌آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می‌آورد العجل‌هایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه قلب آلوده دعای بی اثر می‌آورد تشنه‌ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله‌ور می‌آورد ** تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می‌آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر: تشنگی دارد مرا از پای در می آورد ✍ ✅کانال روابط عمومی پلیس          ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ 🆔@PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢در آشوب های دیشب فرانسه ۶۶۷ نفر دستگیر شدن! خبرهای غیررسمی حاکی از اینه که ۱۵۰ نفر کشته و ۳۴۹ نفر کور شدن! 🔹دنیا و سلبریتی هایی مثل آنجلینا جولی و کیم کارداشیان براشون نون نداره از حقوق بشر در فرانسه بگن یا فقط به سرنوشت مردم ایران علاقه مندن؟! 🔹
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 کنسرت‌گردی مکرون در هیاهوی اعتراضات فرانسه 🔹 طرف تو خیابونای کشورش دارن مردم رو قلع و قمع میکنند برداشته رفته کنسرت 🔹 حالا خیال کن وقتی تو ایران اغتشاش گرا تو خیابونا داشتند پلیسا رو آتیش میزدن کتک میزدن و اموال مردم و بیت المال رو از بین میبردن رئیس جمهور رفته بود کنسرت اون وقت ببین اینترنشنال و براندازا چجوری یقه پاره میکردن ✍️
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 سایت نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران (نورنیوز)، ادعای اخیر اسراییل را رد کرد. 🔹 ‌ این سایت درباره ادعای جدید اسراییل نوشت: "نوشت ترفند رژیم صهیونیستی برای فعال نشان دادن خود علیه ایران!" 🔹 ‌ اسراییل به تازگی ضمن ادعای خنثی سازی اقدام ایران علیه اسراییلی ها در قبرس مدعی ربودن عوامل آن در ایران شده است.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢 دیروز چه پروژه های در کرمان افتتاح شد؟ ✍️