روشن است که خستهام
زیرا آدمیان در جایی باید خسته شوند
از چه خستهام، نمیدانم!
دانستنش به هیچ رو به کارم نیاید
زیرا خستگی همان است که هست
سوزش زخم همان است که هست
و آن را با سببش کاری نیست
آری خستهام
و به نرمی لبخند می زنم
بر خستگی که فقط همین است
در تن آرزویی برای خواب
در روح تمنایی برای نیندیشیدن . .
#فرناندوپسوآ
تو را از شیشه می سازد، مرا از چوب می سازد
خدا کارش درست است، این و آن را خوب می سازد
تو را جامی که از شیر و عسل پُر کرده اش دهقان
مرا بر روی خرمن بسته، خرمنکوب می سازد
خدا در کار و بارش حکمتی دارد که پی در پی
یکی را شیشه می سازد، یکی را چوب می سازد