۱۷ مهر
رکیذ
@Rakiz_1
53.3هزار
دنبالکننده
450
عکس
133
ویدیو
0
فایل
- رکیذ؛ یعنی به خود از اندوه آهسته آهسته سخن گفتن .🩶 - اینجا در کنارِ هم شعر میخوانیم .🌱 - تبلیغات"
@Tablighatw
- مکروبه"
@makrobeh1
- النحیط"
@Al_Nahit
اینجا میگم ومیشنوم . . !
https://eitaa.com/joinchat/3373465777C9c6fce23f6
مشاهده در ایتا
پیوستن
رکیذ
53.3هزار دنبالکننده
دانلود
مطالب قبلی
رکیذ
گاه در گُل میپسندد، گاه در گِل میكشد هرچه آدم میكشد، از خامی دل میكشد
رکیذ
گاه مثل پيرمردان ساكت است و باوقار گاه مثل نو عروسان، بيخبر كِل میكشد
رکیذ
كج روی های فُضيل اين نكته را معلوم كرد: عشق حتی بار كج را هم به منزل میکشد
رکیذ
موج های بيقرار و گوش ماهی ها كه هيچ عشق، گهگاهی نهنگی را به ساحل میكشد!
رکیذ
دوست مست وچشمِ من مست است ومیدانم دريغ دست از آهو، پلنگِ مست، مشكل میكشد!
رکیذ
-
حسین جنتی
رکیذ
گرم وصال نبخشند خوشدلم به خیال که دل به درد تو خو کرد و این دوا دانست -
هوشنگ ابتهاج
رکیذ
حال دلسوخته ها را چه کسی می فهمد؟ دل جامانده ی ما را چه کسی می فهمد؟
رکیذ
در هیاهوی پر از جاذبه ی شهر گناه هوس کرببلا را چه کسی می فهمد؟
رکیذ
شهر دارد خفه ام می کند از دلتنگی نوکر سر به هوا را چه کسی می فهمد؟
رکیذ
همه در راه سفر، پای تو در گل مانده غمِ این بی سر و پا را چه کسی می فهمد؟
رکیذ
رفقایت بروند و تو بمانی تنها واژه ی حسرتنا را چه کسی می فهمد؟
رکیذ
-
حسن کردی
رکیذ
4_5994597519881944484.mp3
4.4M
خسته ام مثل نوکری که صاحبش جوابش کرده . .
رکیذ
🌿
رکیذ
رکیذ
در خاطراتِ هرشخص چیزهایی هست که حتی میترسد برای خودش آشکار کند. -
داستایفسکی
رکیذ
دیوانه نبودی، نه به اندازهی کافی هر شب ننشستی که خیالات ببافی
رکیذ
بی حدّی غم، شوق رسیدن به تو را برد هرگز نشود اشک به دیدار تلافی
رکیذ
بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی
رکیذ
من ماندم و یک حسرت و یک قصهی کوتاه من ماندم و یک خنده و یک گریه و یک آه
رکیذ
فرق است میان من و تو، ساده بگویم من بنده ی مضمونم و تو بند قوافی
رکیذ
-
سید تقی سیدی
رکیذ
0:33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*
رکیذ
2_5456623909388431952.mp3
4.58M
❤️🩹 . .
رکیذ
گفتی احساس به یغما برده داری، میخرم باغبانی و گل پژمرده داری، میخرم
رکیذ
گفتی از ترس فلک، یک عالم احساس نجیب گوشهی پیراهنت افسرده داری؛ میخرم
رکیذ
گفتی انگار از نبرد خویش با دل میرسی نوجوان کشتهای بر گُرده داری؛ میخرم
رکیذ
گفتی از بیعاشقی در تیر باران غزل یک بغل مصراع پیکان خورده داری؛ میخرم
رکیذ
جای فریاد و سرور کودکانه در دلت گفته بودی عندلیب مرده داری؛ میخرم
مطالب بعدی