eitaa logo
رامونا 💞
118 دنبال‌کننده
398 عکس
11 ویدیو
0 فایل
سایه‌ی معشوق گرافتادبرعاشق‌چه‌شد مابه‌اومحتاج‌بودیم‌اوبه‌مامشتاق‌تر...🍂 @Ramoona3 https://eitaa.com/joinchat/820838607Cdc74c7cbd2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوای کهنه این شهر تازه دم کرده گناهکاریمان « تُنزل النِقم » کرده «ظلمتُ نَفسی » ما را شنید دلبر و گفت: امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده... 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامدۍ دوش و دلم تنگـ شد از تنہایے چه شود کز دلم امروز گره بگشایے ور تو آیے نشود چاره تنہایے مݩ کہ مݩ از خویش روم چوݩ‌ تو ز در بازآیے .. 💚
نیازی نیست روضه سر بیاید نباید روضه‌خوان دیگر بیاید برای گریه، این ایّام کافی‌ست فقط گاهی صدای "در" بیاید
❤️ ما را مسلمان کرده زهرا با دعایش پس تا ابد هستیم مدیون عطایش قلب حسین و زینبش را شاد کرده هر کس که گریه میکند در روضه هایش 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است علتِ خلقِ دو عالم عَلَمِ فاطمه است سرِ سجاده به‌ جایی نرسیده است کسی هر چه دادند به ما از کرمِ فاطمه است صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا 🏴💔
ناجوانمردی که پشتِ در جسارت می‌کند آتشی آورده از کینه شرارت می‌کند در میان شعله‌ها زهرای اطهر مثل کوه با تمام قدرت از حیدر حفاظت می‌کند فاطمه با اینکه دور از آتش است از جان و دل در میان آتش از کافر برائت می‌کند ضربه‌ها خورد از عدو در بین کوچه فاطمه با رُخِ نیلی امامش را حمایت می‌کند پس چرا شلاقِ قُنْفُذ را نمی‌گیرد کسی؟ پیش چشمانِ حسن دارد اهانت می‌کند عشق یعنی یاسِ احمد در میان کوچه‌ها "دارد از اشک علی غسل شهادت می‌کند" با دلی پرخون و پهلوی شکسته مدتی است از مدینه با پدر هرشب شکایت می‌کند جمله‌ی "عَجِّلْ وفاتیٖ " بر زبان فاطمه است حرف‌هایِ آخرینش را وصیت می‌ کند زینب از قدِ کمانِ مادرش می‌گرید و با غمش دیوار هم ذکرِ مصیبت می‌کند سرد و بی روح است دنیای بدون فاطمه چاه از غم‌های مولایش شکایت می‌کند می‌سپارد یاسِ پرپر را شبانه دست خاک مخفیانه مرقد او را زیارت می‌کند 🥀
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم می سوخت حریم دل مولا چه حریمی آتش مزن آتش در و دیوار دلش را جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی...
کیفَ لي أن أریٰ غَیرک و أنت عَینای؟ چگونه به غیر تو نگاه کنم در حالی‌که تو چشمانم‌ هستی؟!
هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگر که من از دست تو فردا بروم جای دگر بامدادان که برون می‌نهم از منزل پای حسن عهدم نگذارد که نهم پای دگر هر کسی را سر چیزی و تمنای کسیست ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر...