رَشتاك!🇵🇸
در محضر هشتمین اختر تابناک؛به شرط لیاقت نائب الزیارة همه ی عزیزان بودم از جمله کانال های: مامن،دختری
شما تا حالا چیزی از رزقِ وسط ناامیدی شنیدین؟ :))
رَشتاك!🇵🇸
-
اینجا در دنیای من گرگها هم افسردگی
مفرط گرفتهاند؛ دیگر گوسفند نمیدرند به نی
چوپان دل میسپارند و گریه میکنند.
- حسین پناهی
بهجا خواهد ماند
چایمان تهِ فنجان،
كودكىهامان در كوچهها
بغض سنگین شادمانىها در گلویمان
و معشوقههایمان
در دوردستها..
رَشتاك!🇵🇸
-
نپرسیم و با خود بمانیم و درون خویش را
آبپاشی کنیم و در آسمان خود بتابیم. و
خویشتن را پهنا دهیم. و اگر تنهایی، از نفس
افتاد، در بگشاییم و یکدیگر را صدا بزنیم.
- نامه سهراب سپهری به مهری
به سقف خیرهشدنهای قبل خواب بس است
بخواب! فکر و خیالات بیحساب بس است
- محمد عزیزی
رَشتاك!🇵🇸
-
طوفان سختیست؛
پشت همدیگر ایستادهایم.
کسی روبه روی کسی نیست، خنجرها خونی
نیستند و جراحتی اتفاق نیفتاده. باغ پژمرده
نشده و محبوبۀ شبها عطرشان را از دست
ندادهاند. خرمالوی حیاط پربار است و حوض
آبیِ خانه پرآب؛ ماهی گلیها فراموشی ندارند.
دستهای تو هنوز هم گرماند؛ و من لرزه به
تن دارم. حالا فقط یک چیز سر جایش نیست؛
دستهای تو . .
- #فاطیماه
رَشتاك!🇵🇸
-
آیدای خوب،
آیدای مهربان، آیدای خودم!
بگذار این حقایق را برایت بگویم؛ راستش این
است. من نمیبایستی به تو نزدیک میشدم،
نمیبایستی عشق پاک و بزرگ تو را متوجه
خودم میکردم، نمیبایستی بگذارم تو مرا
دوست بداری.
من مردهای بیش نیستم و هنگامی که تو را
دیدم آخرین نفسهایم را میکشیدم.
شرافتمندانه نبود که بگذارم تو مردهای را
دوست بداری.
- مثل خون در رگهای من؛
احمد شاملو