❤️بسمه رب زهرا(سلام الله علیها)❤️
میخوام از حس قشنگ اعتکاف واستون بگم
اعتکاف جاییه که زمان و مکان از دستت در میره انگار تو خونه نیستی که تو اتاقت تنها باشی و با گوشیت ساعت ها بازی کنی یا مدرسه نیستی که درس بخونی یا به خودت برسی.
من فکر میکردم اعتکاف سه روز مهمونی خداست و خیلی با دوستام خوش میگذره تا اینکه حاج آقا خانی بهمون گفتن اعتکاف یعنی مردن...😢 این حرف حقیقت داره چون وقتی برگشتم از اون مسجد پر از خاطره🥺 همه چیز واسم عجیب بود حتی همون خونه و اتاقم یا مدرسه خیلی واسم جدید بود همه چیز رنگ و بوی تازه ای داشت انگار دوباره به دنیا اومدم من همون آدمما تو همون سنم ولی حال الآنم با هفته ی پیش خیلی فرق داره چون کوله بار گناهم سبک تره و به امام زمانم نزدیک ترم...💕
پنجشنبه هفته ی پیش حوالی همین ساعت من کجا بودم و الان کجا و چقدر دلتنگ میشم💔🥺
و خوشا به حال اون ساعتی که پرچم امام غریبم امام حسین و واسمون آوردن دختر سه سالشون رقیه و پرچم امام هشتم امام رضای عزیزم🥺🖤 اونجا چند نفری هم نوشته شد واسشون اربعین کربلا ولی من...💔
دوست خودمم راهی شد و چقدر افسوس و حسرت که چرا قسمت من نشد، انشالله قسمت بشه با مجموعه ی رستگاران راهی کربلا بشیم و توی بین الحرمین دعای سلامتی امام زمان و بخونیم❤️🙂
خلاصه کاش اونایی که نیومدن اعتکاف بفهمن اعتکاف چه لذتی داره و چقدر روحتو آروم میکنه🍃💚
در آخر تشکر میکنم از خانم موسوی عزیز که شاهد تمام کارهایی که واسمون کردن بودم و خادمای محترم رستگاران که توی بیشتر برنامه ها نبودن و خستگی ها و بیخوابیاشون خیلی ممنون از تمام شما بزرگواران بابت این برنامه های قشنگتون🤍🙂❤️
#دلنوشته_اعتکاف
📡 @Rastegaran_313
بسم الله الرحمن الرحیم
اعتکاف، بریدن است و وصل شدن؛
پایان است و آغاز
فرصتی است برای سبز شدن و سبز ماندن
پایت را که بیرون بگذاری،
میبینی که محاصره شده ای،
باید تا میتوانی آذوقه و آب برداری
بیرون از بهشت قحطی بیداد میکند
😔😔😔😔😔😔😔
سلام سلام و صد سلام به فرشتگان
زمینی، فرشتگانی که دقیقا رنگ و بوی خدایی میدن
الهی من قربون شما خانم موسوی عزیز خانم عباسپور نازنین و تمامی
سرگروه های بزرگوار که حق مادری
و خواهری به گردن ما دارن
من سال دوم بود که به اعتکاف
میومدم پارسال اینقدر خوب بود
و دوست داشتم که امسال دو سه ماه
قبلش مدام غر میزدم کی ماه رجب
میرسه نکنه نتونم برم
خلاصه ماه پرفضیلت و زیبای رجب
با تمام قشنگیهاش از راه رسید
امتحاناتم رو با شوق رسیدن به سیزده
رجب پشت سر گذاشتم
واییییییییییی که چه روزی بود روز چهارشنبه مگه به شب میرسید
مگه ساعت هفت میشد☺️
اومدم دم مسجد با پدر و مادرم خداحافظی کردم ☺️اما نمیدونم چرا
اصلا دلتنگ نبودم دلتنگ عزیز ترین
کسانم خواهر کوچولوم که گریه میکرد از جدایی من از مادرم که طاقت جدایی نداشت
ولی من انگار یه دل سفتی پیدا کرده
بودم فقط میخواستم برم
برم و وارد بهشت موسی بن جعفر بشم وای که چه حالی داشتم
خدایا شکرتتتت سحری اول نماز صبح☺️ وای خدای من چجوری شکرت کنم چجوری من گنهکار رو سیاه رو
به بهشت خودت دعوت کردی
وای درد دل با خدا😭درد دل با امام زمان (عج) درد دل با شهدا
دعا، نیایش، ذکر، تسبیح
دوازده امام و چهارده معصوم رو اونجا
حسشون میکردیم
وقتی سر به سجده میزاشتم نمیدونم
چرا مثل ابر بهار بارونی بودم
چقدر قشنگه حرف زدن با شهدا
شهدایی که تو خانوادمون خدا رو شکر داریمشون
خدای من تربت امام حسین 😭
نمازهای مستحبی همه چیز زیبا و زیباتر از اون چیزی بود که فکرش رو میکردم حاجت هایی که مدام تکرار
میشد دستهایی که به سوی خدا دراز
شده بود و هیچ وقت دوست نداشتم اون دستها رو پایین بیارم
تمام کسانی که التماس دعا گفته بودن عین فیلم مدام جلوی چشممون
میچرخیدن😭
خدای من چه زود گذشت
چه زود گذشت آن عشق روحانی
دوباره از زیر قرآن رد شدیم
همه منتظر آمدن ما بودن
اما ما دوست نداشتیم از اون فضا بیرون بیایم
وقتی به خونه رسیدم مادرم میگفت
چرا ناراحتی انگار یه چیزی شده
بغض گلوم رو گرفته بود
گفتم مامان نمیشه برگردم
نمیشه اونجا بمونم☺️
همون لحظه آرزو کردم همین الان
دوباره سیزده رجب 1403 بشه
گفتم مامان میشه اسم من رو بنویسی برای سال بعد😔
خدایا روزیه هر سالمان کن اعتکاف
در ماه رجب را 🤲🏻
خدایا ما رو از این سفره جدا مکن🤲🏻
خدایا سال دیگه انشاالله جشن آمدن
امام زمانمان را در فضای معنوی اعتکاف بگیریم🤲🏻🤲🏻
ببخشید زیادی حرف زدم اما امان
از دل پراکنده شده دلی که اختیارش
دست من نیست😭😭😭
اجر اخروی شما عزیزان با صاحب
مجلس و خدای مهربان و عزیزمون
#دلنوشته_اعتکاف
📡 @Rastegaran_313
بسم رب الحسین
به قلبت آمده ام،اعتکاف یعنی این❤️😍
به دور چشم تو گشتم، طواف یعنی این 😍
دلم به سمت نگاهت نماز میخواند
براستی که دلی پاک و صاف یعنی این😍
تو از اهلی نوری من از اهالی خاک😍
من و تو عکس همیم،اختلاف یعنی این 😍
من آن پرنده زارم ،که بی تو میمیرم😍
و قصه نرسیدن به قاف یعنی این.....😍
من تا به حال به اعتکاف نرفته بودم و بچه هایی که رفته بودند وازاعتکاف خیلی تعریف میکردند باعث شدکنجکاو بشم اعتکاف چیست و این چه حس و حال قشنگی است که تعریف مکنند
بالاخره شکرخدا من هم توفیق پیدا کردم به اعتکاف بیام و آن حس و حال را از نزدیک تجربه کنم و خاطره خیلی قشنگی برایم رقم خورد 😊
من این مسجد و گنبد فیروزه ای را در خواب دیده بودم و باورم نمیشد که تعبیر بشه و از نزدیک آن را ببینم
حالا که فهمیدم اعتکاف چقدر خوب هست و چقدر میتونیم از دنیا جدا شده و چقدر میتونیم بخدا نزدیک بشیم روزها رو به شوق اعتکاف بعدی میشمارم و انشاالله بتونم دوستانم را بااین حس وحال آشنا کنم🌷
من هیچ وقت این سه روز را فراموش نمیکنم چون خاطراتم را نزد امام رضا (ع) امانت گذاشتم 😊 کلی دوست شهید پیداکردم و برای آنها دو رکعت نماز خواندم و این حس خیلی خوبی به من داد ❤️
درآخر از پدرم و مادرم تشکرمیکنم که حمایتم کردند تا شرکت کنم و از همه معلمان عزیزم که زحمت ما رو در این سه روز کشیدند و هوای ما رو داشتند تشکر میکنم و دعا میکنم خدا بیشتر هواتون رو داشته باشه😘
#دلنوشته_اعتکاف
📡 @Rastegaran_313
بسم رب شهدا و صدیقین
سلام بر خادمان مجموعه رستگاران
خدایا، امسال هم مثل سال قبل معتکف خانه ات شدم،فقط ۷۲ ساعت،کمکم کن ساعتها رو از دست ندم"
اعتکاف...اقامتي سه روزه در مسجد...
واي خدا جونم ...اينجا کجاست؟...يه دنياي نوراني....همه چيز بوي خدا ميده....
اينجا خود بهشته....اينجا ضيافت عشقه.....
يا خدا...در حيرتم...اين نوجوانهای دختر رو چي اينجا کشونده؟..اونم اينقدر واله و شيدا؟....
من و دوستانم باهم اومدیم اعتکاف
يکي نماز ميخونه ..يکي قرآن...يکي دائم الذکره...صورتا غرق اشکه...دائم البکاء...
آدم کيف ميکنه اين جماعت عاشق رو ميبينه.
سه روز با خدا راز و نیاز کردم ،گفتم:
خدايا اومدم اينجا سري به خودم بزنم...
خدايا عاقل اومدم...عاشق برم گردون
روز اول
روز دوم
روز سوم
بچه ها ملتمسانه به خورشيد روز سوم نگاه کردند تا غروب نکند.😭
اعمال ام داوود و نماز آخر...که کاش هيچوقت به آخر نميرسيد....😭
عهدي که بستيم با خدا..و منتظر جواب خداييم..کاش زودتر پيکش برسه..کاش....
"مهموني تمام شد"
بالاخره سه روز مهموني تموم شد...😭شب آخر خادم های امام رضا با پرچم امام اومدن استقبالمون
"خداحافظ اعتکاف....خداحافظ مسجد...و سلام....سلام بر هجوم زندگي دوباره"
سلام زندگي که ديگر خوب مي دانم اسير روزمرگي هايت نخواهم شد....
"القلب حرم الله لا تسکن فيه غير الله"
#دلنوشته_اعتکاف
📡 @Rastegaran_313
°بِسمِ رَبِ شهدا °
تعریفش و خیلی شنیده بودم👂 از دوستام اقوامم میگفتن🗣 که خیلی خوبه اصلا یه حس و حاله دیگه داره
یه حسه عجیب که انگار تا حالا تجریش نکردی و شیرینیش با بقیه شیرنیایه دنیا فرق داره👌🥲
تعمش لای دندونات میمونه و حسرت خورش میشی ✨
(اعتکاف و میگم )
به خاطر این همه تعریفایی که شنیده بودم راجبش ؛
خیلی دوست داشتم یه بار قسمتم بشه
دوست داشتم اسم منم بره جزع معتکفین 🤲دوست داشتم بیام و خدا از اون نگاهایه ویژش بهم بکنه
وقتی بهم پیام دادن که میشه با یه هزینه ی ناچیزو خیلی کم ثبت نام کردو اومد گفتم خدارو چه دیدی شاید خدا صدام و شنیده باشه و منم دعوتم کرده باشه😍
تاحالا از خونوادم اندازه سه روز دور نشده بودم 👣
شَک داشتم که اجازه میدن برم یا نه ولی تمومه خاهشم 🙏و ریختم تویه چشمام 👀و حرفمو زدم بابام سفت و سخت میگفت نمیزارم بری جوری که پیدا بود حرفش دوتا نمیشه
ولی ولکنش نمیشدم🙂 نمیدونم چرا یه چیزی انگار بهم میگف بازم بگو بازم اسرار کن تو میتونی راضیشون کنی
از مامانمم کمک خواستم با اینکه خیلی ته دلش راضی نبود ولی اونم با هزار دنگ و فنگ راضیش کردم
هرچند که اولش بهم گفت تو توخونه نمازاتو به اصراره ما میخونی حالا میخای بری اونجا فقط با دوستات دوره هم باشین🚶♀!...
بهم بر خورد ولی با خودم گفتم میرم عوض میشم و بر میگردم
دیه وقته بیشتری واسه نمازام میزارم📿 دیدم داره خیلی دیر میشه ترسیدم جایی واسه من نمونه
پس تصمیم گرفتم بابام و توی عمل انجام شده قرار بدم
ثبت نام کردم فقط مونده بود هزینش که اونم وقتی بابام فهمید ثبت نام کردم دیه نه توی کارم نیاورد
رسید روزه اعتکاف
چهار شنبه بود؛ تویه مدرسه همش به اعتکاف فکر میکردم که یعنی باره اولمه بهم خوش میگذره یعنی احساسه تنهایی نمیکنم🙇♂؟؟!
شب شد کارام و که کرده بودم.
منتظر بودم زمانش برسه تا برم..
بالاخره زمان رفتن رسید:
رفتیم اونجا فکرش و نمیکردم انقد خوب ازمون استقبال کنن
اصلنا انگاری مهمونیاش با تمومه مهمونیایه دنیا فرق داشت🙃 عاخع از همون اول از زیره قرآن ردمون کردن📖
خدافظی کردم با خانواده👋 👨👩👧👦
بغض داشتم🥺 ولی تا پامو گذاشتم تویه مسجد کلا اون حسه از بین رفت و جاشو به یه حسه شیرین داد🥲🍂
با دوستم جامونا پهن کردیم که هنوز چیزی نگذشته بود گفتن بیاین تویه مسجدو به صف بشینین
همه اومدن جمعه خیلی جالبی بود
اونجا نیت کردیم که معتکف بشیم که انشالله رابطمون با خدا بهتر بشه به خدمون فکر کنیم و از خدا آمرزش بطلبیم🤗
تازه چشمامون گرمه خواب شده بود😮💨 که با مهربونی بیدارمون کردن واسه نماز صبح. سحریمون و خوردیم و وضو گرفتیمو رفتیم تویه صفای نماز امام اومدو جماز جماعت خوندیم
هرچی از لذت این نماز بگم کم گفتم
فردا شد
حاجاقا خانی اومدو با حرفهای باحالش خندرو مهمونه لبامون کرد😜
برنامه های خیلی زیادی داشتیم ولی با این حال اصلا خسته نمیشدم از وسکه برنامه هاشون خوب بود
اونجا هم خنده داشتیم 😂هم گریه😞
از سقف فیروزهایه مسجد رزقای خیلی خوبی واسمون میبارید⛈
از آوردن پرچمه امام حسین
حضرت رقیه
از تربتایی که انگار خوده امام حسین واسمون فرستاده بود بگییرر.. تا آخرین رزقمون 🙍♀آخرین روز تویه مسجد ک امام رضا خودش بدرقمون کرد
مسجد بودیماا ولی رفتیم کربلا
رفتیم مشهدو رضا. روحمون پرواز کرده بود ..
سبکه سبک شده بودیم:))
لحضه ی خداحافظی خیلی سخت بود🥲💔
اصلا خیلی بد بود
انقد گریه کردیم که حد نداشت همونجا از خدا خواستم که اگه امسال منه بنده ی خطاکارو بخشیده ساله دیگم قسمتم کنه که باز بیام و بشم معتکف
باز نمازایه شب و شب زنده داری
باز رازو نیاز با خدا و گفتنه ذکر 🤲📿
باز عزا داری واسه امامامون 🩸
پیدا کردنه رفیق شهیده جدید که بشه همدمت تو روزای بد 🕳🩹
اشتی کردن و نزدیک شدن به خدا و بابا مهدیمون که خیلی وقتا با کارامون اشکشو در آوردیم ولی تو این سه روز ازش معذرت خواهی کردیم و قول دادیم بشیم اونی که ازمون انتظار دارن:)
خدایا نمیدونم تویه من چی دیدی ولی مرسی که قسمتم کردی که منم این سه روزو تویه اغوشه خودت بهترین ارامشو داشته باشم و خوشحالم که خدا یه فرصت دیگه واسه تغییر مسیر زندگیم بهم داد و نا امیدم نکرد🙂❤️🔥
#دلنوشته_اعتکاف
📡 @Rastegaran_313
رستگاران
امامِ من، یابنالحسن جانم، سلام❤️
ماییـم و اشتیاق
«عَلیکَ السلامتان»
السلام علیک یاصاحب الزمان :)
📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️وقتی ضد انقلاب فکرمیکنه نوجوانای ایرانی رو از راه بدر کرده‼️
ولی نوجوونای ایرانی😍😏
#اعتکاف١۴٠٢
#در_آغوش_خدا
#مجموعهفرهنگیتربیتیرستگاران
📡 @Rastegaran_313
رستگاران
⚠️وقتی ضد انقلاب فکرمیکنه نوجوانای ایرانی رو از راه بدر کرده‼️ ولی نوجوونای ایرانی😍😏 #اعتکاف١۴٠٢ #
وقتی میگن مسجد پر از پیرزن و پیرمرد شده😌😏😎
🕊جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ🕊
🇮🇷ویژه برنامهی آغاز دهه فجر🇮🇷
💠باحضور زائران خیمه حضرتش و سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین حاج آقا کشاورز 🌹
با موضوع؛
✨یک سوال خوب✨
📖قرائت آیاتی از قرآن کریم
🔸امام زمانی🌱
🔸شهید مهمان جلسه؛
🌷شهید سید علی اندرزگو🌷
🔔زنگ انقلاب
(ویژه برنامهی آغاز دهه فجر)
#دهه_فجر🇮🇷
#خیمهی_امام_زمان(عج)❤️
#مجموعهفرهنگیتربیتیرستگاران
📡 @Rastegaran_313
حاج آقا کشاورز.m4a
14.61M
🎙سخنرانی حجتالاسلاموالمسلمین حاج آقا کشاورز با موضوع:
🌱یک سوال خوب🌱
#پیشنهاد_دانلود👌
#امام_زمان
#مجموعهفرهنگیتربیتیرستگاران
📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلما دختر خردسال شهید پوریا احمدی
خطاب به رهبر انقلاب:
حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟ 😍🫂✨
📡 @Rastegaran_313
سلام
من دوسال میشه میرم اعتکاف ولی من پارسال وقتی کلمه اعتکاف به گوشم خورد نمیدونستم یعنی چی؟ اصلا چی هس؟
گفتم بزار برم ببینم چیه؟
انقدر ذوق داشتم بیام ببینم معنی این کلمه چیه:)
ولی وقتی امدم فهیدم سه روز خودت با خدای خودتی(:
بارورم نمیشد تونستم توی این مراسم شرکت کنم ♡
وقتی سه روز تموم شد. گفتم من میتونم سال دیگه هم برم؟
چون واقعا خییلی خوب بود
ولی امسال من فکر نمیکردم بتونم بیام ولی یدفعه شد که امدم یعنی اون بالا سری خواست 🙃
اخه من 23ثبت نام کردم (:
و فردای این روز ادمین جواب من را داد
گفت پر شده 😭
من تا چند شب خواب نداشتم 🌃
انقدر پیام دادم به ادمین ، ادمین میگفت هنوز پر🖤
یه شب با ذوق رفتم سر گوشی گفتم خدا اگه دوست داری ثبت نام بشم ثبت نام شم
همین امشب 🤍
رفتم سر گوشییــــ:)
دیدم پیام امده که نام نام خانوادگی و...... را پر کنید ♡
بعد ادمین گفت باید بیاین حضوری هم ثبت نام کنید(:
من قبلش یه دوستام گفت ازتون مصاحبه میگرن 🙂
وای من دوباره استرس گرفتم
روزی رسید که باید میرفتم برای ثبت نام حضوری 😥
استرس شدید داشتم 😥خدایا من تا اینجا ثبت نام پیش رفتم خودت یه کاری کن اینم اوکی شه 🕊🤍
رفتم ثبت نام شدم
امدم خونه با ذوق:)
روز سه شنبه رسید من از سشنبه شروع به ساك جمع کردن کردم تا چهارشنبه
من رفتم اعتکاف😊 وارد مسجد که شودم
فهمیدم این حسی که میگن این سه روز داری چیه؟ اخه من این حس را یکبار دیگه هم تجربه کرده بودم ✨
خلاصه این سه روز یه حس حال عجیبی داشت 🕊🤍
بهتیرن حسی بود که توی این 14سال تجربه کرده بودم ♥
اون روزی که داشتم از میسجد میومدم بیرون یه حس بدی بود 😭
دوست داشتم تا اخرررر اخرررر امرم اونجا میموندم 🤍🕊
این بود داستان اعتکاف من 🤍🕊
#دلنوشته_اعتکاف
📡 @Rastegaran_313
بسم رب شهدا🤍🌱
توی مدرسه و همه جا صحبت از اعتکاف بود دوست صمیمیم من و با اعتکاف آشنا کرد و از خاطرات سال گذشته برایم صحبت کرد
پیامی برام ارسال شد آن را به مامانم نشان دادم و اجازه داد که به اعتکاف راهی شوم
و بعد برای ثبت نام به (رستگاران) رفتیم
خیلی .... دلشوره داشتم...
نکنه ثبت نام نشوم
نکنه بهم خوش نگذرد
نکنه....
خادمین آنجا خیلی با عشق و علاقه با من حرف میزدند همون لحظه کمی احساس آرامشــ کردم
خدا را شکر ثبت نام با موفقیت انجام شد
یک روز قبل اعتکاف وسایلم را جمع کردم و به دوستم زنگ زدم که برنامت چیه
دوتامون راهی اعتکاف شدیم قبلش خیلی توی فکر بودم ...
آنجا دوستای جدید و قدیمیم را دیدم و خیلی خوشحال شدم خادمین پر تلاش ..
حتی کوله من هم از دستم گرفتن و خودشان بردن
محله شهید محمد رضا تورجی زاده بودم
دوستام را دیدم و کنار هم وسایلمون را چیدیم
احساس آرامشــ خاصی داشتم
چند دقیقه ای بعد ما را برای برنامه، به پایین راهی کردن و تولد حضرت علی را خیلی زیبا و شاد برگزار کردند
الان ذهنیت کاملی از آنجا ندارم ولی
((:شروع یک زندگی سه روزه زیباست، زندگی کوتاه ولی بی دغدغه،تنها توی این سه روزه که میفهمیم .. وااای خدا با تو بودن و بی شیطان و گوشی بودن چقدر زیباست …فقط اینجاست که به تمام مردم بیرون میتوانی مصمم بگویی آنقدرزندگی دنیا رو جدی نگیر ..
وصف این سه روز را میتوان به یک کتاب یک ساله تبدیل کرد
...
از طرف ناشناس (:
#دلنوشته_اعتکاف
📡 @Rastegaran_313