شهدارایاد کنیم حتی با یک صلوات

🍃 خداوندگارم! دل ما را مهر قبولی برای شهادت بزن. 🍃 و ما را به قافله عشق برسان. 🍃 حسرتی در دل و جان داریم ، حسری از جنس شهادت..... 🍃 خداوندگارم! ما را با شهادت زنده کن، 🍃 دوستان و پدر و مادرمان را با شهادت زنده کن. @shohadarahshanedamadarad🌸

راوی شهدا💕: باسلام خدمت دوستان عزیز خانواده ی هست که ب دلیل مشکلات وفقرمالی توان خرید وسایل اولیه برای خوردن هم ندارند اگ میتوانید با هرتوان مالی دست آنهارابگیرید ان شالله خداوندمعتال دست گیرشما هست نیازمندیازی سبزتان هستیم ای کی میتوانی دستی دست بگیر..... جهت کمک به خانواده نیازمند وآبرو دار به شماره کارت ذیل 6037997476768271 کمک های خودتان را درهرتوان مالی از هزارتومن تا صدهزارتومن مستندات خیرات شما همراه با عکس ارسال میشود با سپاس و تشکر طلبه حقیر اسماعیل پیش بین @sadaghkomak

#یاالله #کلام_ناب 🌷شهیدسیدمجتبی علمدار : ♦️باید خاکریزهای جنگ را بکشانیم به شهر! یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم...در نتیجه جامعه بیمه میشود، و یار برای امام زمان (عج) تربیت میشود... @shohadarahshanedamadarad🌸

🔸حاج قاسم سلیمانی: حزب و جناح فرع است، اصل ولی فقیه است، اصل جمهوری اسلامیست، اصل نظام اسلامیست؛ اینجا جاییست که اگر کسی با اون مواجه شد، ما با جانمون مواجه می‌شویم... 🌷🕊🌷🕊🌷 @shohadarahshanedamadarad🌸

حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهج‌البلاغه فراگرفته‌ام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس می‌کنم که روز پرداخت نزدیک است و به‌زودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.» شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچه‌ها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم می‌خواهی چیکار؟» گفت: «می‌خواهم حمام کنم». دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند می‌شود. خاکی می‌شوی.» گفت: «می‌دانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز می‌خواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل می‌خندید. آن‌قدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمی‌روم، به جای مهم‌تری می‌روم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا». #سیدحسین_علم_الهدی #یادش_باصلوات @shohadarahshanedamadarad

#روایت_شهدا 🔻 آمدیم نبودید، وعده دیدار بهشت 💬 یکی از فرماندهان جنگ روایت می‌کند: خدا رحمت کند «حاج عبدالله ضابط» را. برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سیدمرتضی را ببینیم، خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمون‌ها پر کشید. 🔅 تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقه جنگی با کاروان‌های راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل‌هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم می‌خواست تا وقتی زنده هستی بیایم و ببینمت، اما توفیق نشد. سید به من گفت "ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم". صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم، گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا بروم ببینم چه می‌شه. 🔅 بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰. دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکی‌ها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم. 🔅 گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این‌جوری است. گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! 📝 سید مرتضی آوینی @shohadarahshanedamadarad

🔴در مقابل شهدا🌹🌹 مسئولیت داریم... 🎙سردارشهید #احمدکاظمی التماس دعای شهادت🙏 #کلام_شهید #راه_شهدا @shohadarahshanedamadarad🌸 #شبتون_شهدایی

‍ ‍ 🔸 " در محضـــر شهیـــــد "... 💢 قسمتی از وصیت نامه : خدایا! نمی‌دانم وقتی که مرگ به سراغم می‌آید، من در چه حالی هستم، اما خدایا! دوســت دارم در آن حــال، لبهایم به ذڪر یا زهرا (س) مشــغول باشـد و دلم از نور محــبت علـی و فــرزندان علــی (علیــهـم صلوات الله) لبریز باشـد. خــدایا! در دلـم تقاضـایی اســت کــه نمــی‌توانم آن را بـر زبان آورم و آن تمـنای شــهادت اســت. خدایا آیا من لایق شــهادت هســتم؟ #شهید_سید_مصطفی_موسوی🕊 #محضر_شهدا 🌹🌹@shohadarahshanedamadarad

🌺این صوت از صوت های قدیمی در زمان جنگ است🌺 که توسط شهید ❤علمدار ❤ضبط شده است 😥سخنانی که تا الان اینطور با ایمان بسیار درباره شهدا گفته نشده است😥 👌پیشنهاد میکنم حتما این صوت رو باز کنین #عالی #پیشنهاد_ویژه ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ 🌺❤️ @shohadarahshanedamadarad🌸