فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ما از جنگ خسته نمیشویم...
📌تصاویری از دوران دفاع مقدس سردار شهید سیدرضی موسوی همراه با صدای شهید آوینی
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🔰 امام صادق (علیهالسلام):
صد تا صلوات با « وَ عَجِّل فَرَجَهُم » بعد از عصر جمعه ثواب و اجر فراوان دارد.
🔰 امام کاظم (علیهالسلام):
خدا را در روز جمعه هزار نسیم رحمت هست که هر بنده هر آنچه را خواهد، به او عطا فرماید.
پس هر کس بعد از عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخواند ،حق تعالی آن هزار رحمت را مضاعف کند و به او عطا میفرماید.
📚مفاتیح الجنان،اعمال روز جمعه
#اعمال_روز_جمعه
#صد_صلوات
#صد_سورهقدر
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🍃 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد 🍃
🍃 وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍃
🔹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
🔹إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾
🔹وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾
🔹لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾
🔹تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ﴿٤﴾
🔹سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام دوستان روزتون مهدوی
مزار شهدای شهر گلپایگان التماس دعا 🌹🤲❤️
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕می گویند قلب هر کس به اندازه
مشت بسته اوست….
اما من قلب هایی را دیده ام
که به اندازه دنیایی از
“محبت” عمیقند
دلهای بزرگی که هیچ وقت
در مشت های بسته جای نمی گیرند !
#قلب_های_آرام
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
✅ اگه میخوای به هدفت برسی۶تا قانون رو فراموش نکن: ❎
🌱هر روز سر یه تایم مشخص بیدار شو.
🌱از شب قبل برنامتو بنویس.
🌱هر روز(حتی در حد خیلی کم بهتر از دیروزت باش)
🌱نزار کار های متفرقه،آدمهای اطرافت یا برنامه های یهوی تورو از کارات عقب بندازن.
🌱از آدمای منفی دور شو.
🌱هر شب قبل از اینکه بخوابی،خودتو
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
زيبايي در چهره يک فرد را
اخلاق خوب تکميل ميکند
اماکمبود يا نبود اخلاق را
هيچ چهره ي زيبايي
نمي تواندتکميل کند
پايه و بناي شخصيت انسان ها
بر کردارشان ميباشد.
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
خوشبختى تان را فرياد نزنيد!
خيلى ها چشمِ ديدنِ خوشبختىِ شما را ندارند!
دستِ خودشان نيست،
خصلتشان همين است!
دقيقاً همانجا كه روى صندلى ايستاده ايد و خودتان را خوشبخت ترين آدمِ روى زمين فرياد ميزنيد،
طورى زيرِ پايتان را خالى می كنند
كه تمامِ بدبختى هاى دنيا به سراغتان مى آيد!
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_هشتم
بلاخره پنج شنبہ از راه رسید...
قرار شد سجادے ساعت۱۰ بیاد دنبالم
ساعت ۹/۳۰ بود
وایسادم جلوے آینہ خودمو نگاه کردم
اوووووم خوب چے بپوشم حالااااااا
از کارم خندم گرفت
نمیتونستم تصمیم بگیرم همش در کمد و باز و بستہ میکردم
داشت دیر میشد کلافہ شدم و یه مانتو کرمی با یہ روسرے همرنگ مانتوم برداشتم و پوشیدم
ساعت۹:۵۵دیقہ شد
۵ دیقہ بعد سجادے میومد اما مـݧ هنوز مشغول درست کردݧ لبہ ے روسریم بودم کہ بازے در میورد
از طرفے هم نمیخواستم دیر کنم
ساعت ۱۰:۰۰ شد زنگ خونہ بہ صدا دراومد
وااااااے اومد مـݧ هنوز روسریم درست نشده
گفتم بیخیال چادرمو سرکردم و با سرعت رفتم جلو در
تامنو دید اومد جلو با لبخند سلام کرد و در ماشیـݧ و برام باز کرد
اولیـݧ بار بود کہ لبخندشو میدیدم
سرمو انداختم پاییـݧ و سلامے کردم و نشستم داخل ماشیـݧ
تو ماشیـݧ هر دوموݧ ساکت بودیم
من مشغول ور رفتـݧ با رو سریم بودم
سجادے هم مشغول رانندگے
اصـݧ نمیدونستم کجا داره میره
بالاخره روسریم درست شد یہ نفس راحت کشیدم کہ باعث شد خندش بگیره
با اخم نگاش کردم
نگام افتاد بہ یہ پلاک کہ از آیینہ ماشیـݧ آویزوݧ کرده بود
اما نتونستم روشو بخونم
بالاخره ب حرف اومد
نمیپرسید کجا میریم❓❓❓❓❓
منتظر بودم خودتوݧ بگید
بسیار خوب پس باز هم صبر کنید
حرصم داشت درمیومد اما چیزے نگفتم
جلوے یہ گل فروشے نگہ داشت و از ماشیـݧ پیاده شد
از فرصت استفاده کردم
پلاک و گرفتم دستم و سعے کردم روشو بخونم یہ سرے اعداد روش نوشتہ اما سر در نمیوردم
تا اومدم ازش عکس بگیرم
از گل فروشے اومد بیروݧ...
هل شدم و گوشے از دستم افتاد...
✍ ادامه دارد ....
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_نهم
هل شدم و گوشے از دستم افتادو رفت زیر صندلے
داشت میرسید ب ماشیـݧ از طرفے هرچقد تلاش میکردم نمیتونستم گوشے و بردارم
در ماشیـݧ و باز کرد سرشو آورد تو و گفت مشکلے پیش اومده دنبال چیزے میگردید❓❓❓
لبخندے زدم و گفتم:ن چ مشکلے❓❓❓فقط گوشیم از دستم افتاد رفت زیر صندلے
خندید و گفت:بسیار خوب
چند تا شاخہ گل یاس داد بهم و گفت اگہ میشہ اینارو نگہ دارید.
با ذوق و شوق گلهارو ازش گرفتم وبوشون کردم
و گفتم: مـݧ عاشق گل یاسم
اصـݧ دست خودم نبود این رفتار
خندید و گفت:میدونم
خودمو جم و جور کردم و گفتم:بلہ❓❓از کجا میدونید❓❓❓
جوابمو نداد حرصم گرفتہ بود اما بازم سکوت کردم
اصـݧ ازش نپرسیدم براے چے گل خریده حتے نمیدونستم کجا داریم میریم
مثل ایـݧ کہ عادت داره حرفاشو نصفہ بزنہ جوݧ آدمو ب لبش میرسونہ
ضبط و روشـݧ کرد
صداے ضبط زیاد بود تاشروع کرد ب خوندݧ مـݧ از ترس از جام پرید
سریع ضبط و خاموش کرد ببخشید خانم محمدے شرمندم ترسیدید❓❓❓❓
دستم و گذاشتم رو قلبم و گفتم:
بااجازتوݧ
اے واے بازم ببخشید شرمنده
خواهش میکنم.
گوشیم هنوز زیر صندلے بود و داشت زنگ میخورد
بازم هر چقدر تلاش کردم نتونستم برش دارم
سجادے گفت خانم محمدے رسیدیم براتوݧ درش میارم از زیر صندلے
ب صندلے تکیه دادم
نگاهم افتاد ب آینہ اوݧ پلاک داشت تاب میخورد منم ک کنجکاو...
همینطورے ک محو تاب خوردن پلاک بودم ب آینہ نگاه کردم
اے واے روسریم باز خراب شده
فقط جلوے خودمو گرفتم ک گریہ نکنم
سجادے فهمید
رو کرد ب مـݧ و گفت:
دیگہ داریم میرسیم
دیگہ طاقت نیوردم و گفتم:
میشہ بگید کجا داریم میرسیم
احساس میکنم ک از شهر داریم خارج میشم
دستے ب موهاش کشید و گفت
بهشت زهرا....
پس واسہ همیـݧ دیروز بهم گفت نرم حدس زده بودماااا اما گفتم اخہ قرار اول ک من و نمیبره بهشت زهرا...
با خودم گفت اسماء باور کـݧ تعقیبت کرده چے فکر میکردے چے شد
با صداش ب خودم اومدم
رسیدیم خانم محمدے.....
✍ ادامه دارد ....
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋