🌼بانویی که حاج قاسم با پای برهنه به استقبالش رفت
✍مادر شهید زینالدین: برای شرکت در مراسم یادبود مادر حاج قاسم سلیمانی و عرض تسلیت حضوری مجبور شدم از مسیر پادگان و قسمت آقایان وارد شوم.
وقتی به حاج قاسم اطلاع دادند که بنده برای عرض تسلیت در کنار دیوار حسینیه ثارالله ایستادهام ایشان من را خجالت زده کردند و با عجله و شوق فراوان آن هم با پای برهنه به استقبال من آمدند.
حاج قاسم در آن مکالمه چند دقیقهای بارها از حضور من در این مراسم ابراز خوشحالی کرده و بنده را مورد محبت خود قرار دادند، ایشان هم در این مراسم یادبود مادرشان و سابقا با حضور چند ساعته در منزل ما از من میخواستند که برای شهادتشان دعاکنم .
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️
••°
#حدیثدل
🌹حضرتزهراسلاماللهعلیهامیفرمایند:
الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها...
🍃در خدمت #مادر و پایبند او باش،
چون بهشت زیرپاىمادر است.🍃
📚 کنز العمال ح۴۵۴۴۳
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ فاطمه در هور، فاطمه در کربلای پنج، فاطمه در اروند، فاطمه در کوههای سرد و سخت کوهستان، مادری کرد
🔺حاج قاسم سلیمانی: من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور دیدم، در قلب کانال دیدم، در وسط میدان مین دیدم
🔺وقتی شما مادرها نبودید و بچههایتان در خون دست و پا میزدند، او را دیدم ....😭
#سلام_ودرود_برشهیدان
# میدونم تکراری هست ولی خیلی دلنشینه😭💔
@Ravie_1370❄️
932.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
◾️فاطمیه
🥀بانویپهلوشکسته
بین قبرم دو ملک تاسینه ام رابو کنند
پیش خود گویند:«به به، این گدای فاطمه است
#سلام_ودرود_برشهیدان
#فاطمیه
#سردار_دلها
#دلتنگی
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
@Ravie_1370❄️
💔🍃
پنجشنبـه ها
دلم "بهشتـے"
را مےخواهد😔
کہ ساکنانش "شهـدا"
هستند
گوشه اے کنارشان بنشینم
و
برای خود " فاتحه اے "
بخوانم💔
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین...
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنچه مهم است حفظ راه شهداست،یعنی پاسداری از خون شهدا،این وظیفه اول ماست …🥀
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️
2.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما #رفیق_شهید داری؟
بین شهداء یک رفیق پیداکنید،
بعد باهاش مناجات کنید،
براش هدیه بفرستید...
شهداء خیلی کارها میتونندبکنند
اصلا شهید #زنده ست.
#سلام_ودرود_برشهیدان
#سردار_دلها
#دلتنگی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Ravie_1370❄️
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••••
• سَدیر گفت: حضرت صادق علیه السلام
به من فرمود: ای سدیر، آیا هر روز قبر
حسین بن علی علیه السلام را زیارت
میکنی؟ عرض کردم: خیر، فرمود؛چقدر
شما جفاکارید! و سپس فرمود: در هر
جمعه زیارت می کنید؟ عرض کردم ؛
خیر، فرمود: در هر ماه زیارت میکنید؟
عرض کردم: خیر، فرمود: در هر سال
زیارت می کنید؟ عرض کردم: گاهی
زیارت می کنیم. فرمود: ای سدیر، چقدر
به حسین علیه السّلام جفا میکنید! آیا
نمی دانی خداوند دو میلیون فرشته
ژولیده موی و خاک آلود دارد که بطور
مداوم بر حسین بن علی علیه السلام
گریه میکنند و قبر او را زیارت می کنند
و خسته نمی شوند؟ ای سَدیر، چرا خود
را مقیّد نمی سازی که هر جمعه پنج بار
و هر روز یک بار قبر حسین بن علی علیه
السلام را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین
ماو قبر او فرسخ ها فاصله است!فرمود؛
• به بلندی برو، به سمت راست و چپ
خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن
و سپس بسوی قبر حسین(علیه السلام)
توجّه کن و بگو؛
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».
📚 کافی ، جلد ۴
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️
#احتیاط_کن! #یکی_دارد_مرا_میبیند!
🌸🍃آدم باید توجه کند. فردا این زبان گواهی می دهد. حیف نیست این زبانی که می تواند شهادت بدهد که اینها ده شب #فاطمیه نشستند و گفتند: یا زهرا ، یا حسین (ع) آن وقت گواهی بدهد که مثلاً ما شنیدیم فلان جا لهو و لعب گفت، بیهوده گفت، آلوده کرد، ناسزا گفت، به مادرش درشتی کرد.
🌸🍃... احتیاط کن! تو ذهنت باشد که یکی دارد مرا می بیند، یک آقایی دارد مرا می بیند، دست از پا خطا نکنم، #مهدی_فاطمه(س) خجالت بکشد.
🌸🍃وقتی می رود خدمت مادرش که گزارش بدهد شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد. بگوید: مادر! فلانی خلاف کرده، گناه کرده است.
بد نیست ؟!!!فردای قیامت جلوی حضرت زهرا(س) چه جوابی می خواهیم بدهیم؟!
✍شهید والا مقام، سید مجتبی #علمدار
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️
مهدي اگر از دلشدگانت بوديم
چون ديده ي نرگس نگرا نت بوديم
با اين همه روسياهي و بارگناه
اي کاش که از منتظرا نت بوديم
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️
🌸🍃مشهد که آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش، مادرم آمد پیشم. سرشب، #عبدالحسین را فرستادیم پی قابله.
🌸🍃به یک ساعت نکشید، دیدیم در میزنند. خانم موقر و سنگینی آمد تو. از عبدالحسین ولی خبری نبود.
آن خانم نه مثل قابلهها، و نه حتی مثل زنهایی بود که تا آن موقع دیده بودم. بعد از آن هم مثل او را ندیدم. آرام و متین بود، و خیلی با جذبه و معنوی. آنقدر وضع حملم راحت بود که آن طور وضع حمل کردن برای همیشه یک چیز استثنایی شد برایم.
🌸🍃آن خانم توی خانه ی ما به هیچی لب نزد، حتی آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست که اسم بچه را #فاطمه بگذاریم.
🌸🍃سالها بعد، عبدالحسین راز آن شب را برایم فاش کرد. میگفت: وقتی رفتم بیرون، یکی از رفقای طلبه رو دیدم. تو جریان پخش اعلامیه مشکلی پیش اومده بود که حتما باید کمکش میکردم.
🌸🍃 توکل بر خدا کردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از یادم رفت. ساعت دو، دو و نیم شب یک هو یاد #قابله افتادم. با خودم گفتم دیگه کار از کار گذشته، خودتون تا حالا حتماً یه فکری برداشتین.
🌸🍃گریه اش افتاد😢. ادامه داد: اون شب من هیچ کی رو برای شما نفرستادم، اون خانم هر کی بود، خودش اومده بود.
#خاطرات_شهید_عبدالحسین_برونسی
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370❄️