🍁🍂
🔴در امان ماندن از بلاها، با خواندن سوره توحید!
☘در رحم مادر در یک کیسهی آب قرار داشتیم که آسیبی به ما نرسد.
👈 در دنیا هم اگر هر روز شش بار سورهی قُلهُوَ الله را به بالا و پائین و جلو و عقب و راست و چپمان بخوانیم، داخل کیسهای میشویم که آسیبی به ما نمیرسد.
🌺از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند،
🌼 خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل مینماید تا در آن شب از او نگهداری کنند».
🌸امیر المؤمنین علیه السّلام نقل مینماید که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
💥«کسی که به هنگام خواب صد بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را میبخشد.»
🌻امام صادق علیه السلام فرموده اند:
«هر که دچار مرض و یا گرفتاری شود و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ نخواند و در آن بیماری و شدّت بمیرد از اهل آتش است.»
5⃣🌹 و«هر که به بستر رود و (توحید) را یازده بار بخواند خانه او و همسایگانش مصون است.»
📘وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۴
📗ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص۱۲۸
📕الکافی، ج۲، ص۶۲۰ و...
📔 کتاب مصباح الهدی ،تألیف استاد مهدی طیّب
🍁🍂
🔴باز شدن درب جهنم با یک جمله!
🔰مدتی است که اصطلاحی بین مردم رایج شده است که : "اعصاب نداریم" و این جمله انگار کلید توجیه هر بداخلاقی و بدرفتاری شده است!
🔷اما آیا این جمله ما را از عواقب اعمال ناخوشایندمان تبرئه میکند؟
✳️مثلا بر اثر خستگی و کلافگی بر سر پدر و مادرمان، دوست و همکارمان فریاد می کشیم و در نهایت با هزارتا منت گذاشتن می گوییم "اعصاب نداریم"
و انتظار دلجویی هم داریم!!
🌒پس کی میخواهیم حق الناس های ناشی از این رذیله اخلاقی را از گردنمان برداریم؟
🛑"پرخاشگری" رذیله ای سمی است که دنیا و آخرت ما را به باد می دهد!!
🔰رذیله ای که ائمه معصومین علیهم السلام به شدت از آن نهی کرده اند.
🌻پیامبر صلی الله علیه و آله:
در مسلمان دو خصلت روا نیست: بخل و بداخلاقى
🌺در حدیثی از پیامبر (صلى الله علیه و آله) میخوانیم كه فرمودند: «بیشترین چیزی كه امت من به سبب آن وارد بهشت میشوند تقوی و حسن خُلق است»
🌼پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله:
شما را سفارش میكنم به حسن خلق، زیرا خوش اخلاق بدون شک در بهشت است و از بداخلاقى بپرهیزید كه بداخلاق بدون شک در جهنم است.
🌷حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «كامل ترین شما از نظر ایمان كسی است كه اخلاقش نیكوتر باشد.
🌹در حدیث دیگری فرمودند: «حسن خلق روزیها را فراوان میكند و بر محبت دوستان میافزاید».
💐در حدیثی از پیامبر(صلى الله علیه و آله) آمده كه فرمود: «از سوء خلق پرهیز كنید كه این عمل سرانجام صاحب خود را به آتش دوزخ گرفتار میكند».
✅باید توجه داشته باشیم که تحمل ناملایمات و سختی های روزگار برای ما آرامش دنیاو آخرت را در پی دارد.
🍃و دامن زدن به این ناملایمات علاوه بر تیره کردن دنیایمان راهی است مستقیم به جهنم...🔥
📗جهاد النفس وسائل الشیعة / ترجمه افراسیابى 281/ 69
📘احتجاجات،ترجمه بحالأنوار،ج2،350
#خـدای من،ڪمڪم ڪن
لااله الاالله بگویم #برای هرترسے
ماشاءالله برای هرغمے
#الحمدالله بگویم برای هرنعمتے
شڪرالله برای هر #آسایشے
#استغفرالله بگویم برای هرگناهے
وانالله برای هر #مصیبتے
حاج مهدی سماواتی4_189556650737140052.mp3
زمان:
حجم:
1.78M
#دعای_روز_چهارشنبه
🎤حـاج مهــــدے سمــاواتــــے
4_5931644131230089470.mp3
زمان:
حجم:
420.9K
#زیـــارت امام موسى کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادى(علیهم السلام)
#در_روز_چهارشنبـه
۩کانالادعیهومناجاتصوتی﷽۩حدیث کساء-علیفانی﷽۩.mp3
زمان:
حجم:
7.58M
💠💎📿 #حدیث_کساء
🎙 با نوای علی فانی
#نماز_روز_چهارشنبہ
✍ هرڪس این نماز را روز
چهارشنبه بخواند خداوند توبه
او را از هر گناهے باشد مےپذیرد
۴ رکعتست
در هر رکعت بعد از حمد
یک توحید و یک قدر💫
📚 مفاتیح الجنان
شخصی گفت
من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای شهدا واموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است، به هر ماشینی می گفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله، به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آن ها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم. هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آن ها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آن ها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت آن خانواده گریه می کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و وهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم خواهر چرا گریه می کنی؟ گفت برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال می کنی؟ گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل می کنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»
دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت / که این سجیه به جز در شما نمی بینم
ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم / تو در کنار منی و تو را نمی بینم
مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد.
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج