🌷🌷حق الناس🌷🌷
.
.
🔰آیت الله نجابت نقل می کند :
وقتی که بنده مشرف شدم خدمت ایشان فرمودند : « هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی . » خدمت ایشان عرض کردم : « مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند ، یکی خوب درس نمی خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . »
می فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . » گفتم : « آدرس ندارم . » گفتند : « باید پیدا کنی . »
🔰آقای قاضی فرمودند : هر حقی که برگردنت باشد تا ادا نکنی باب روحانیت ، باب قرب ، باب معرفت باز شدنی نیست . یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است . و حضرت احدیت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است.
#دررفتارها و نسبت ها وحرفهایی که به دیگران گفتیم وهنوز ازآن دررنج هستند، رادقت کنیم و سرسری ازآن
ردنشویم. درجایی که فکرش راهم نمیکنیم، پاهایمان گیرخواهدافتاد.
🍃 🌼@RazehKhelghat97
🗓 امــروز پنـجشـنـبـہ ↯
☀️ ۲۸ شـهـریـور ۱۳۹۸
🌙 ۱۹ محــرم ۱۴۴۱
🎄 ۱۹ سپتـامبـر ۲۰۱۹
ذڪـــر روز:
《 #لااِلهَاِلااللهالْمَلِكُالْحَـــقّالْمُبیـــنْ 》
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
⇝✿✵ #حــدیــثروز ✵✿⇜
💠🔹پیامبر اڪرم صلی الله علیه و آله⇩
↫◄ همـانـا اجـابـت دعـا
نـزد قبـر #حـسـیــن اسـت
و شفـا در تـربـت اوسـت...
📚بحارالانوار، جلد۳۶، صفحه۲۸۵
🌹 🍃
✍آیت الله بهجت (ره) :
✨✨هر دقیقه ای که میگذرد جایگزین و عوض ندارد، از دست رفته و گذشته است و دیگر برنمیگردد. ای کاش اگر خانه و درِ خانه را نمیدانیم، کوچه را می دانستیم.
حاج محمد على فشندی (ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب - عجل الله تعالی فرجه الشریف. عرض می کند: مردم دعای توسل می خوانند و در انتظار شما هستند و شما را می خواهند، و دوستان شما ناراحتند. حضرت می فرماید: دوستان ما ناراحت نیستند!
❤️✨✨ای کاش می نشستیم و درباره ی این که حضرت غائب -عليه السلام- چه وقت ظهور می کند، با هم گفت و گو می کردیم، تا حداقل از منتظرين فرج باشیم. اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. چرا ما حداقل مانند نصاری که در مواقع تحير با انجیل ارتباط دارند، با آن حضرت ارتباط برقرار نمی کنیم؟!
📚منبع: در محضر بهجت ج۲
🍃 🌼
🌹 🍃
🍃 🌼 از مال حلال به فرزندان بخورانید❗️
🔰آیـة اللّه الـعـظمی سید محمد کاظم یزدی مرجع بزرگ عالم تشیع، دراواخر عمر با برکت خویش روزی عـده ای از بـزرگـان نجف رادرجلسه ای گرد هم آورد و چهار نفر را به عنوان وصی برای خود معین نمود تا پس از مرگش مقداری از وجوهات شرعیه را که نزد ایشان بودبه مجتهد بعد از وی تحویل دهند.
🍃در هـمـین حال یکی از نوادگان ایشان به نام حاج آقا رضا صاحب کتاب بزم ایران به سید عرض کـرد: بـعـضـی از نوادگان شما یتیم هستند و تا به حال تحت سرپرستی شما بوده اند، خوب است چیزی از این اموال را هم برای آنها تعیین کنید.
🍃سـیـد بـا آن حـال کـسالتی که داشت فرمود: نوادگان من اگر متدین هستند خدا روزی آنها را می رساند و اگر نه چگونه از مالی که از آن من نیست به آنها کمک کنم. بـدین ترتیب حاضر نشد از اموال بیت المال استفاده شخصی نمایدو به فرزندانش بخوراند و همین بـاعث شد که در آینده فرزندان ونوادگان ایشان جزو ستارگان علم و اندیشه و از فقها و صاحب نظران طراز اول عالم اسلام گردند.
📚سیدمحمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش؛ ص140
🌹 🍃
🍃 🌼 بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 10)
☑️ بعد از مراسم عزاداری،امام سجاد و اهل بیت ابا عبدالله نزدیک مدینه رسیدند.
امام فرمود خیمه ها را سرپا کنند و زنان و اهل بیت وارد شدند.
🌺سپس به بشیر فرمود: وارد مدینه شو و مردم را از شهادت اباعبدالله و آمدن ما باخبر کن.
✳️ بشیر اطاعت کرد و وارد مدینه شد و به مسجد رفت. سپس صدایش به گریه بلند شد و اشعاری سرود وگفت: من بشیر ابن جنلم فرستاده امام سجادم،
علی ابن حسین یا عمه ها و خواهرانش بیرون دروازه مدینه اند و مرا فرستاده تا مکانش را به شما معرفی کنم.
🌾مردم شتابان به خارج مدینه هجوم آوردند،
زنی نماند در مدینه که بیرون نیامده باشد. همگی صدایشان به گریه و شیون بلند شد و مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد....▪️
◼️وقتی مردم خارج از مدینه تجمع کردند، امام از خیمه خارج شد در حالی که گریان بود و دستمالی در دست داشت که اشکهایش را پاک میکرد.
☑️مردم با دیدن حضرت صدایشان به شیون بلند شد و حضرت را تسلیت و تعزیت گفتند.
🌹امام روی صندلی نشست و سپس با دست اشاره کرد که مردم ساکت شوند
🌷سپس ضمن ایراد خطبه فرمود:
خدا را حمد و سپاس میگویم که ما را با ابتلا به مصیبتهای بزرگ در معرض امتحان و آزمایش قرار داد...
🌺 حسین و افراد و اهل بیتش را کشتند و زنان و کودکانش را اسیر کردند و سر بریده اش را شهر به شهر گرداندند.
🔴این مصیبتی است که مثل و مانندی ندارد. مردم!
ما از شهر خود رانده شدیم و در بیابانها سرگردان شدیم، بدون انکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا شکافی در اسلام پدید آورده باشیم.
🌑چه مصیبت بزرگ و جانسوز و رنج دهنده ای بود که به مارسید و ما به حساب خدا میگذاریم که او عزیز است و انتقام گیرنده...
⚫️ ورود اهل بیت به مسجد رسول الله
✳️ اهل بیت به محض ورود به مدینه قبل از رفتن به خانه هایشان به کنار قبر مطهر رسول الله میروند تا گزارش سفرشان را به رسول خدا بدهند و شکایت کنند.
💠چه گفتگوهایی بود و چه دردودل هایی کردند که تاریخ از بیان آن عاجز است و مختصرا آورده میشود:
🌸زینب سلام الله علیها دستها را دو طرف درب مسجد گذاشت و سر را داخل مسجد برد و صدا زد: یا جداه! خبر قتل برادرم حسین را آورده ام....
🌹سکینه با صدای بلند فریاد کشید: ای جد گرامی از آنچه برماگذشته است پیش تو شکایت آورده ام،
بخدا قسم سنگدل تر از یزید 🔥ندیدم و کافر و مشرکی بدتر از او ندیدم .
🔴با چوب خیزران بر لب و دندان پدرم حسین میزد و میگفت: حسین چوبها را چگونه میبینی...؟
.
📕 لهوف ص 197
📗بحار ج 45 ص 147
📘 نفس المهموم ص 469
📓حیات الحسین ج 3 ص 425
💠🔹اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم🔹💠
☘بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ☘
✨ آغـاز روزے دیگر بـا ذکـر شریفـــ صلواتـــ بـر محمـღــد و آل محمـღــد✨
🌸🍃السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ فِی أَرْضِهِ
🌸🍃السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللهِ فِی خَلْقِهِ
🌸🍃اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یَا مَولایَ یَا صاحِبَ الزَّمان صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
👈امـروز جمـعـہ متعلـق استـــ بـہ امـام زمـان عج الله تعالـے فرجہ الشریفــ و همگـی میهمـان ایـن امـام معصـوم علیـہ السـلام ذخیـره الـهــی بـر روی زمیـن هستیـم.
☝ان شاءالله تمـام ڪارهــاے خیـر امـروزمـان را بـا احتـرام تقدیـم میڪنیـم بـہ سـاحتــ مقـدس ولے عصـر اَرواحُنالَهُ الفِداء
🌸🍃ان شاءالله مـورد قبـول درگـاه الـهـی بـاشـد ...
👈ذکـر روز جمـعـہ 100مرتبـہ
🌼🍃اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ و َ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عجِّلْ فَرَجَهُم
🌸🍃امیـدواریـم همگـی حـاجتـــ روا بـاشیـد ...
🌸🍃الهــــღـــی آمیـــ🙏ــــن