خدا از حق الناس نمی گذرد؟
صریح ترین آیه شریفه آیه 29 از سوره مبارکه نساء است که می فرماید:
«یا اَیُّها الَّذِینَ آمَنوا لا تأکلوُا اَموالَکُمْ بَینَکُمْ بِالباطِلِ اِلّا اَنْ تَکونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنکُمْ»
«ای اهل ایمان اموال یکدیگر را از راه باطل نخورید، مگر آنکه تجارتی از روی رضایت انجام دهید.»
رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرمود:
«مَنِ اکتَسَبَ مالاًمِنْ غَیرِ حِلِّهِ کانَ رادَّهُ اِلَی النّارِ»
«هر که ثروتی از غیر حلال به دست آورد، آن ثروت، او را به آتش جهنّم رهنمود می نماید.»
سه نوع حق با عناوین حقالناس، حق الله و حق نفس
حقالناس حقوقی که انسان در رابطه با دیگران باید رعایت کند، حقالله حقوقی که انسان در رابطه با خداوند باید رعایت کند مانند انجام عبادات و برخی از مسائل که خداوند ما را از آن نهی کرده است.
مثلاً خداوند امر فرموده که ما نماز بخوانیم و این جزء حقوق خداوند است و حقالنفس هر چیزی که به نفس انسان ضرر برساند ظلم است بر نفس، مثلاً استعمال دخانیات که برای سلامتی ضرر دارد.
در میان این سه حقوق بنا بر آیات و روایات حقالناس مهمتر است.
امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
«خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داد و کسی که حقوق بندگان را رعایت کند حقوق خدا را نیز رعایت خواهد کرد.»
پیش فرض رعایت حقالله رعایت کردن حقالناس است و رعایت نکردن حقوق دیگران باعث گرفتاری انسان در قیامت میشود حتی اگر انسان صالحترین انسانها باشد باز این گرفتاری وجود دارد.
در حدیث داریم که با اولین قطره خون شهید همه گناهانش بخشیده میشود غیر از حقوق مردم و این نشان دهنده اهمیت حق دیگران است که حتی با شهادت که بالاترین فضیلت ممکن هست، گناه ظلم بر حق دیگران بخشیده نمیشود.
موارد حق الناس
موارد زیادی در مورد حقالناس بیان شده مانند احترام به جان و مال مردم به این معنا که به جان و مال مردم ضرر نرسانیم و کاری نکنیم که ضرری به جان مردم وارد شود یا دیگران از رفتار ما آسیب ببینند مثلاً سیگار کشیدن در محیط جمعی ضرر رساندن به جان مردم است.
احترام به آبروی مردم هم از موارد حقالناس است یعنی انسان به گونهای رفتار کند که آبروی دیگران از دست و زبان انسان محفوظ بماند، کاری نکنیم که حرمت دیگران شکسته شود و آبروی دیگران نزد مردم پایین بیاید.
بنابراین باید از هر کاری که باعث هتک حرمت دیگران میشود پرهیز کرد مانند پرهیز از غیبت کردن، پرهیز از دروغ بستن به دیگران یعنی کسی کاری را انجام نداده، گناهی نکرده اما ما به دروغ او را متهم به آن کار کنیم.
پرهیز از تهمت زدن به دیگران، پرهیز از افشاگری اسرار دیگران، چون به هر صورت ممکن است انسان مسائل مخفی و اسرار گونهای داشته باشد که نمیخواهد کسی از آنها با خبر شود، برملا کردن این اسرار سبب آبرو ریختن آنها میشود
💫
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»
استادی می فرمود :
این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد
این جمله یعنی خدا می گوید:
جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری...!!
تفاوت ظریفی است!
اگر بیقراری؛
اگر دلتنگی؛
اگر دلگیری؛
گیر کار آنجاست که هزار یاد،
جز یاد او، در دلت جولان میدهد...
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 راز توسل مکرر میرزای قمی به حضرت علی اصغر علیه السلام
🎙 #استاد_علوی_تهرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : برکات دائم الوضو بودن
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #رفیعی
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از اینستاگرام فاصله بگیرید، همه چیز رو متلاشی میکنه…
🔺من در خانهام اینستاگرام را حرام اعلام کردهام…
استاد عزیزی 🎙
#️⃣ #صیانت_از_زندگی
🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻
💫ختم: زیارت آل یاسین💫
تعداد ⬅️ آزاد
🌼به نیت سلامتی و تعجیل درفرج آقاامام زمان(عج)
🌼هدیه به آقاامام زمان(عج)
🌼هدیه به پنج تن آل عبا
🌼هدیه به شهدای کربلا
🌼آمرزش اموات علی الخصوص اموات این جمع
🌼شفای همه بیماران
🌼خوشبختی جوان ها
🌼خانه دارشدن مستاجرها
🌼سبزشدن دامن مادران درانتظار اولاد
🌼آمرزش گناهانمان
🌼حل شدن مشکلات و گرفتاری اعضا
🌼حاجت روایی خودتان
🌼حق الناس هایی که گردنمون هست
16.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ا❁﷽❁ا
💠أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ (النحل/ 1)💠
امام صادق(ع) درباره این آیه فرمود:
اول کسی که با #قائم(عج) بیعت کند #جبرئیل است که در صورت پرنده سپیدی درآید و با او بیعت کند، سپس یک پای خود را بر #بیت_الله_الحرام نهد و پای دیگر را بر #بیت_المقدس و سپس به آواز رسایی که همۀ خلایق بشنوند چنین ندا کند: «أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ» امر خدا آمد در آن شتاب نکنید.
📙 #کمال_الدین
4_5884249566550689161.mp3
1.93M
🔸ترتیل صفحه 370 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام رست -
💕ارتباط باخدا💕☝
صفحه ۳۷۰
قرآن ترجمه المیزان
سوره 26
سوره مبارکه الشعراء
صفحه 370
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ (61)
آن گاه چون آن دو گروه يکديگر را ديدند، اصحاب موسى گفتند: بى شک ما به چنگ آنان خواهيم افتاد. (61)
قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ (62)
[موسى] گفت: چنين نيست، بى ترديد پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد کرد. (62)
فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ ۖ فَانْفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ (63)
و به موسى وحى کرديم که عصايت را به اين دريا بزن [موسى چنين کرد] پس دريا شکافت و هر پاره اش مانند کوهى بزرگ بود. (63)
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ (64)
و آن گروه ديگر (فرعونيان) را آن جا [به دريا ]نزديک ساختيم. (64)
وَأَنْجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ (65)
و موسى و هر که با او بود همگى را نجات داديم. (65)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ (66)
سپس آن گروه ديگر (فرعونيان) را غرق کرديم. (66)
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (67)
بى شک در اين [حادثه] نشانه اى [بزرگ] وجود دارد، و بيشتر آنان مؤمن نبودند. (67)
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (68)
و همانا پروردگار تو آن عزّتمند و صاحب رحمت است. (68)
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ (69)
و داستان ابراهيم را بر آنان بخوان. (69)
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ (70)
آن گاه که به پدرش و قومش گفت: چه چيز را مى پرستيد؟ (70)
قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ (71)
گفتند: بت هايى را مى پرستيم و کمر به پرستش آنها بسته ايم. (71)
قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ (72)
گفت: آيا وقتى که آنها را مى خوانيد سخن شما را مى شنوند؟ (72)
أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ (73)
يا سودى براى شما دارند يا زيانى مى رسانند؟ (73)
قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ (74)
گفتند: [نه] بلکه پدرانمان را يافتيم که اين گونه عمل مى کردند. (74)
قَالَ أَفَرَأَيْتُمْ مَا كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ (75)
گفت: پس آيا مى دانيد که آنچه پرستش مى کنيد، (75)
أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ (76)
شما و پدران پيشين شما؟ (76)
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ (77)
آنها حتماً مبغوض منند ليکن خداوندگار جهانيان [محبوب من است]. (77)
الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ (78)
همان که مرا آفريد پس همو هدايتم مى کند. (78)
وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ (79)
و آن که او طعامم مى دهد و سيرابم مى کند. (79)
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (80)
و وقتى که بيمار مى شوم او شفايم مى دهد. (80)
وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ (81)
و آن که مرا مى ميراند، سپس زنده ام مى کند. (81)
وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ (82)
و آن که اميد دارم روز جزا خطايم را بر من ببخشد. (82)
رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ (83)
پروردگارا! به من حکمت ببخش و مرا به شايستگان ملحق کن. (83)
💕ارتباط باخدا💕☝
صفحه ۳۷۰
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۷۰ 🌷
خدا و اسباب و علل:
فرض کنید که شخصی تصمیم به ساختن خانه ای می گیرد. از این رو با یک مهندس قرارداد می بندد تا برای او نقشه ی خانه ای را طراحی کرده، آن را بسازد. آن مهندس نیز پس از طراحی نقشه، چند کارگر را استخدام می کند، و آن ها با راهنمایی و نظارت او، ساختمان را می سازند. پس از اتمام کار، یک نفر می گوید که آن شخص، خانه ی خوبی ساخته است. نفر دیگر می گوید: آقای مهندس، خانه ی خوبی ساخته است. فرد سوّم می گوید: کارگران، خانه ی خوبی ساخته اند. کدام یک از این افراد، سخن درستی گفته است؟ پاسخ روشن است؛ همه ی آن ها؛ زیرا نسبت دادنِ ساختنِ خانه به هر یک از این افراد، درست است. البتّه روشن است که سهم و نقش هر یک از آن ها در ساختن خانه، متفاوت است.
ساختمان جهان هستی نیز به فرمان خدای بزرگ ساخته شده است؛ امّا خواست آفریدگار فرزانه و نیرومند این است که آفرینش موجودات و اداره ی جهان هستی، به وسیله ی اسباب و عللی صورت پذیرد. نمونه این که برای خدا کاری ندارد که یک سیب شیرین و لذیذ را در یک لحظه بدون درخت و آب و خاک بیافریند؛ ولی او می خواهد که نهال سیب از خاک جوانه بزند؛ باران پرطراوت از آسمان ببارد؛ ریشه ی نهال، آب و مواد معدنی را از خاک، و برگ آن، نور خورشید و اکسیژن را از خورشید و هوا جذب کند و عوامل متعددی دست به دست هم دهند تا درخت سیبی رشد کند و میوه های خوشمزه ی خود را به ما عرضه کند. یا مثلاً همین نانی که بر سر سفره است، پس از گذراندن مراحلی به دست ما رسیده است. بذرافشانی کشاورز، بارش باران، تابش خورشید، رویش گیاه، برداشت محصول، آرد کردن دانه، پخته شدن نان و خرید آن از نانوایی، همه مقدمات این هستند که لقمه ی نانی به دست ما برسد. به قول سعدی شیرازی:
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری»
آری، بنای خدا بر این است که جهان را به وسیله ی اسباب و واسطه ها اداره کند. امام صادق(ع) فرموده است: «خداوند از اینکه تصمیماتش را جز با واسطه های مخصوص آن انجام دهد، پرهیز دارد.» در آیات مورد بحث می خوانیم که حضرت ابراهیم در توصیف خدای یکتا می فرماید: «او کسی است که به من غذا و آب می دهد، و هنگامی که بیمار می شوم، شفایم می بخشد، و او مرا می میراند و [در قیامت] زنده می کند.» بی شک حضرت ابراهیم می دانست که خدا مستقیماً به او غذا و آب نمی دهد و بیماری او را مداوا نمی کند؛ همچنین می دانست که علّت ظاهری مرگ انسان ها، عوامل متفاوتی مانند بیماری ها و حوادث است. آن پیامبر بزرگ امّا به این نیز توجّه داشت که تمام اسباب و واسطه های این جهان، به خواست و اراده ی خداوند، اثر می گذارند و در سیطرهی قدرت او هستند؛ از این رو آب و غذا دادن و شفا بخشیدن و میراندن را به خدا نسبت داد و سخن کاملاً درستی هم فرمـود. ما شیـعیان نیز در نـیازها و حاجاتمان به پـیشوایان معصوم خویش توجّه می کنـیم و از آن ها می خواهیم که خواسته های ما را برآورده کنند و بیمارانمان را شفا بخشند. از سوی دیگر، همین درخواست ها را از خدا نیز می کنیم؛ زیرا می دانیم که خداوند به اهل بیت اجازه ی برآوردن حاجات مردم و شفابخشی بیماران آنان را داده است و توسّل به امامان، با یگانه پرستی و توحید، هیچ منافاتی ندارد؛ همان طور که مراجعه ی به پزشک برای درمان و خرید نان از نانوا برای سیری، با توحید و یگانه پرستی منافاتی ندارد.