eitaa logo
هیئت رزمندگان دزفول
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
851 ویدیو
10 فایل
💠 رسانه رسمی هیئت رزمندگان اسلام شهرستان دزفول 📍آدرس دفتر مرکزی هیئت: دزفول، خیابان قیام نبش خیابان سمیه 👤 ارتباط با ما: @Razmandegan_dez @Razmandegan_dez_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
2.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 این چه دینی است که خیلی از ما همین دین را داریم؟ ⚠️ وضعیت خطرناکی است! اصلاح از دین، در رسالت و کلمات امیرالمؤمنین در گفتگو با علیرضا پناهیان/ ، برنامۀ ماه من، حوالی ۴ به مدت ۲۰دقیقه
با یاد تشنه‌کامیِ گل‌های باغ وحی... افتد به آب اگر نظرت فَابکِ‌لِلحسین❤️
مرکز تسنیم کانال آموزشی تسنیم: با ارائه محتوای روانشناسی ومشاوره ای، نکات رشد و اعتماد به نفس، آموزش نکات مطالعه، محتوای اموزشی مورد نیاز تربیت فرزند, مشاوره تحصیلی، مشاوره کسب وکار، مشاوره خانوادگی، راه ارتباطی با ماجهت دریافت مشاوره : @ahde_roshan https://eitaa.com/tasnim_center_tt
14.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بیانات اثرگذار حجة الاسلام و المسلمین انجوی نژاد حجاب و قرار گرفتن در طول واجب
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 باز بودن باب دعا و اجابت الهی 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: در دعای ابوحمزه‌ی ثمالی از قول امام سجاد (علیه‌السّلام) این‌طور عرض میشود: «و لیس من صفاتک یا سیّدی أن تأمر بالسّؤال و تمنع العطیّة و انت المنّان بالعطیّات علی اهل مملکتک»؛ تو به بندگانِ خودت دستور بدهی که از تو بخواهند، اما بنا داشته باشی که خواسته‌ی آنها را عملی نکنی؛ این امکان ندارد. وقتی خدای متعال به من و شما امر میکند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خدای متعال تصمیم دارد که آنچه را میخواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان الله لیفتح لعبد الدّعاء فیغلق عنه باب الاجابة والله اکرم من ذلک»؛ خدای متعال کریم‌تر از آن است که باب دعا را باز کند، اما باب اجابت را ببندد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
🌺 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: تفریح و بازى کنید زیرا دوست ندارم در دین شما خشونتى دیده شود.
💢توئیت امام جمعه لاهیجان.‌‌.... 👌نمیذاریم شهدا غصه مند بشن
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از لاهیجان به مرکز: صدای من رو دارید؟! استوری مرتبط با توییت امام جمعه لاهیجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 *سیدی دارد صدایم می زند* ✍🏻روایتی شگفت از شهید «سیدرضا مهدی پور رکنی» ❇️ ناگهان سید رضا بلند شد و شروع کرد به گریه کردن. بدجوری زار می زد. لابلای حرف هایش نام حسین کارساز را می آورد. نمی دانم! شاید او را می دید، یا داشت با او حرف می زد. کسی دقیق نمی داند. گریه اش آرام نمی شد. بچه ها دوره اش کرده بودند. دوباره لابلای گریه هایش چیزهایی می گفت: « . . . . 🌐الف دزفول را ببینید 🌐https://alefdezful.com/0426