21.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
『🔹دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید...
چقدر بار از دوش امام زمان عج برداشتیم؟!
#استاد_عالی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا⤵️
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
🔹 شهید حاجقاسم سلیمانی:
من شهادت میدهم پدرم در طول عُمر
یک گندم حرام وارد زندگیاش نکرد...
#رزق_حلال
#پدر_شهیـد
#روحش_شاد_باصلوات
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا⤵️
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داخل گروه هایی که عضوین بذارین لطفا تا بر محمد و آل محمد 🌺🌸صلوات فرستاده شود
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علامه جوادی آملی:
شعر اشتباه علی ای همای رحمت
#قرارگاه_جهادی_شهید_مسلم_خیزاب
https://eitaa.com/gharargah_moslem_khizab
👌طلبه فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیر المؤمنین عليه السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!!
🔰فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى نقل کرده: یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود.
روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه مىدارد:
شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟!
شب امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب میبیند که آن حضرت به او مى فرماید:
اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو:
*به آسمان رود و کار آفتاب کند*
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!!
بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید:
"سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!"
پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد.
مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)
فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید:
"این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید."
مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود.
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟
پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است!
پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است.
هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست.
نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید!
چون صیغه محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید:
شرح این داستان چیست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم.
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟
راجه گفت: "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند"
طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند:
*به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند*
*به آسمان رود و کار آفتاب کند*
📕 منبع: کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ریلز | خوشا بحال کسی که او را ببینند...
#امام_زمان عج
#جمعه #انتظار
#دکتررفیعی
✔️کانال رسمی دکتر رفیعی
☑️ @drrafiei_ir
هدایت شده از احمد
صدها نفر توییت مهدی پرپنچی را بازنشر دادهاند ولی هیچکدامشان سوالات ابتدایی و بدوی زیر را نپرسیده:
یک- چرا ایران باید به اطلاعات آمده از آمریکایی که از هفت اکتبر تماما درگیر جنگ اسراییل در غزه است اعتماد میکرده؟ از چه زمانی دولتهای در جنگ به اینتل یکدیگر اعتماد میکنند؟
دو- براساس کدام اسناد ادعا میشود که هیچ مقام بلندپایهای در مراسم کرمان نبوده؟
سه- آمریکا بر اساس چه اسنادی ادعا میکند به ایران چنین پیامی داده؟ چگونه ثابت میکنید که این یک دروغ و یک بازی روانی از سوی آمریکا نیست؟ مسلما فردا اگر ایران این موضوع را انکار هم کند میگویید ایران دروغ میگوید و آمریکا راست گفته. به عبارتی گزاره آمریکا اثبات ناپذیر و انکارناپذیر است.
پانوشت: زمانی میگفتند حکومت مذهبی و سنتی در ایران نمیگذارد جامعه ما دارای خرد انتقادی و پرسشگر شود. ولی این اپوزیسیون رسما پرسشگری و عقل را تعطیل کرده و هر خبری که در آن جمهوری اسلامی شر دیده شود را با چشم بسته میپذیرد و منتشر میکند. نفرت سیاسی باعث خنگشدگی در ابعاد ملی شده.
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 ببینید | تأیید صلاحیتی که می توانست به اعتماد عمومی ضربه بزند، با درایت شورای نگهبان مهار و خنثی شد.
🎙 حجتالاسلام عالی
16.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ریلز | زینب (س) چاره ساز عالم
✔️کانال رسمی دکتر رفیعی
☑️ @drrafiei_ir