پس ما در معرض مساس و درگیری طائفه ای از شیاطین انس و جن هستیم و انقلاب اسلامی به عنوان جامع ترین بندگی، خود نیاز به حضور ما و مقاومت ما در صحنه انقلاب دارد باشد که خدای خویش را از روی تضرع و ابتهال بخوانیم و از غافلان نباشیم...
وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ ﴿۲۰۵﴾
و در دل خويش پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس بىصداى بلند ياد كن و از غافلان مباش .
#تقوای_اجتماعی
#ایمان_توحیدی
.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰پرده اول: #تبیین رهبری
💢5شنبه مورخ 12 مهرماه 1397، رهبری در #اجتماع_دشمن_شکن صدهزار نفری اینگونه #وضعیت_موجود را ترسیم کردند:
"این جلسهی بزرگ در موقعیّت بسیار حسّاسی تشکیل شده است؛ موقعیّت کشور، موقعیّت منطقه، موقعیّت جهان، موقعیّتهای حسّاسی است، بخصوص برای ما ملّت ایران. حسّاسیّت از این جهت که از یک طرف عربدهکشیهای سران استکبار و سیاستمداران آمریکای جهانخوار، از یک طرف قدرتنمایی جوانان مؤمن و پیروزیهای پیاپی در میدانهای مختلف، از یک طرف مشکلات اقتصادی کشور و تنگیِ معیشتِ بخش بزرگی از مردم ضعیف کشور و از طرفی حسّاس شدن و به #تکاپوافتادن_نخبگان کشور که این وضعیّت آنها را حسّاس کرده و به تکاپو و تلاش فکری و عملی وادار کرده است. کشور بهخاطر وجود مشکل، از خمودگی و بیعملی درآمده است؛ خیلیها که فقط تماشاگر بودند، امروز احساس وظیفه میکنند و سرگرم تلاش میشوند؛ اینها جهات مختلفی است، اوضاع ویژهای است برای کشور و این جلسه در چنین شرایطی تشکیل شده است."
🔰پرده دوم: بیّنه قرآنی
اما این تبیین وضعیت رهبری آینه و تصویرگر آیه ذیل برای ما می باشد:
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ ﴿۲۰۱﴾ اعراف
در حقيقت كسانى كه [از خدا] پروا دارند چون وسوسهاى(یا خطری) از جانب شيطان بديشان رسد [خدا را] به ياد آورند و بناگاه بينا شوند (۲۰۱)
این آیه چه پیامی برای ما دارد؟!
حقیر در پی پاسخ به سوالی هستم که ممکن است پرسیده شود:
❓به لحاظ زمانه شناسی و زمینه شناسی چه شد که انقلاب اسلامی رخ داد؟
❓به لحاظ جامعه شناختی چه می شود که در مواقع خاصی جنبشها و تحرکات اجتماعی شدیدتر می شود؟
❓به لحاظ روانشناسی اجتماعی آیا جامعه ایمانی در مواقعی در معرض یک بعثت و رستاخیز قرار دارد؟
حقیر بنا دارم پاسخی مبتنی بر این آیه و متکی به تبیین رهبری به پرسش های فوق بدهم:
🔰پرده سوم: #تقوای_اجتماعی
💢#تعریف_تقوا
" تقوا یعنی آن تجهیز لازم را، آن زره لازم را در مقابل ولایت طاغوت و دستگاه استکبار بر تن می پوشد و وارد مبارزه با ولایت طاغوت می شود برای دستگیری از گناهکاران"
سید علی خامنه ای، کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
💢 #تقوای_اجتماعی ضرورت پیشرفت و عبور از شدائد و سختی ها:
"امت اسلامی هم اگر با تقوا بود، میتواند در راههای دشوار حرکت کند؛ مشکلات در مقابل او زانو میزنند؛ او در مقابل مشکلات زانو نمیزند. به این جملهی امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) توجه کنید: «من اخذ بالتّقوی عزبت عنه الشدائد بعد دنوّها»؛ اگر فردی - و من عرض میکنم اگر ملتی - تقوا را برای خودش جادهی عمل قرار داد و متقی شد، شداید زندگی اگر نزدیک او هم رسیده باشد، از او دور خواهد شد. «و احلولت له الامور بعد مرارتها»؛ تلخیهای زندگی برای او شیرین خواهد شد. «و انفرجت عنه الامواج بعد تراکمها»؛ امواج طوفندهی شداید زندگی، بعد از آن که متراکم شده باشند، از او دور خواهند شد و او بر امواج سوار خواهد شد. «و اسهلت له الصعاب بعد انصابها»؛ دشواریها و سختیهای زندگی بعد از آن که به سختترین مرحله رسیده باشد، برای او آسان خواهد شد.
واقع قضیه هم همینطور است. امروز ملتهای مسلمان در مقابل زورگویی قدرتهای جهانی حرفی برای گفتن ندارند؛ نه علم لازمی، نه فناوری پیشرفتهیی، نه در زمینههای گوناگون سیاسی مهارتی؛ چرا؟ چرا ما عقب ماندیم؟ چون تقوا را از دست دادیم. این همان شدتهایی است که با تقوا برطرف میشود.
شما ملت ایران در انقلابتان تقوای الهی را رعایت کردید؛ در دفاع از این انقلاب و از کشور و از اصالتهای اسلامی و دینی و ملیتان تقوای الهی را رعایت کردید؛ لذا امروز بحمداللَّه به همان نسبت عزیزید. امروز عزت و اقتدار و عظمت ملت ایران در چشم مردم دنیا و دولتها و حتّی دشمنانش با اکثر کشورهای اسلامی قابل مقایسه نیست؛ این به خاطر تقواست. هر چه کمبود داریم، به خاطر بیتقوایی است."۱۳۸۴/۰۵/۲۸
💢#تقوای_اجتماعی یعنی تلاش در راه تحقق آرمانهای اسلامی و مطالبات اسلام
"یک تقوای فردی داریم که من و شما خودمان از گناه پرهیز کنیم، خودمان را حفظ کنیم؛ قُوا اَنفُسَکُم وَ اَهلیکُم نارًا وَقودُهَا النّاسُ وَ الحِجارَة؛ خودمان را از آتش دوزخ الهی، از آتش غضب الهی دور کنیم؛ این تقوای فردی است.
تقوای اجتماعی -تقوای اسلامی مربوط به اجتماع- این است که در راه تحقّق این چیزهایی که اسلام از ما مطالبه کرده است، تلاش کنیم. همهی آن آرمانهایی که عرض کردیم، آرمانهای اسلامی است؛ یعنی مسئله، فقط مسئلهی یک محاسبهی عقلائی نیست؛ اینکه ما عرض کردیم باید به آن آرمانها پابند بود، باید دنبال عدالت اجتماعی بود، دنبال حمایت از محرومین بود، دنبال حمایت از مظلوم بود، با ظالم و مستکبر باید مقابله کرد، زیر بار او نرفت، اینها همه مطالبات اسلامی است، اسلام اینها را از ما خواسته است؛ اینجور نیست که فقط یک محاسبهی عقلائی و انسانی باشد؛ تکلیف دینی است.
هرکسی این چیزها را از اسلام جدا کند، اسلام را نشناخته است؛ هرکسی حوزهی معرفتی اسلام را و حوزهی عملی اسلام را از محیط زندگی اجتماعی مردم و سیاسی مردم دور کند، بلاشک اسلام را نشناخته است.
قرآن به ما میگوید: اُعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت؛ عبودیّت خدا -یعنی تسلیم در مقابل خدا بودن- و اجتناب از طاغوت، و در آیهی دیگر [میگوید]: اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلُوا اَولِیآءَ الشَّیطٰنِ اِنَّ کَیدَ الشَّیطٰنِ کانَ ضَعیفًا»؛(۳) اینها دستور قرآن است. اینکه ما خودمان را و مردممان را و جوانانمان را و مسئولینمان را به احساس مسئولیّت در مقابل این حرفها فرا میخوانیم، فقط یک توصیهی عقلائی نیست، یک توصیهی سیاسی نیست؛ این یک خواست دینی است؛ رعایت آن، تقوای دینی است. این تقوای دینی است"۱۳۹۵/۰۳/۱۴
💠پس بدین ترتیب بیان آیه این است: آنانکه بنای بر تقوا دارند نه تنها تقوای فردی بلکه تقوای اجتماعی، در برابر سختی ها و شدائد مقاومت و ایستادگی میکنند، کاهلی و سستی نمی کنند و در راه تحقق آرمانها و مطالبات اسلام عقب نشینی نمی کنند. بلکه متوجه اند تا نظام اسلامی را بیش از پیش حفظ کرده و اراده اسلام را در مدیریت و راهبری آن بسط دهند و به بیان امام خمینی ره در تلاشند خود را از رأس گناهان کبیره نگه دارند:
💢"امام خمینی:همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام میباشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه؛ و چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است."
💠فلذا در مواقعی که مؤمنین به تعبیر قرآن در معرض مساس و درگیری با طائفه ای ازشیاطین انس و جن قرار میگیرند متذکر شده(تذکروا) و ناگهانی و فجاءة با نهیب های امام و ولیّ جامعه مبصر می گردند(فإذا هم مبصرون)
پس به لحاظ زمانه شناسی و زمینه شناسی همانگونه که امت ایران در درگیری با رژیم طاغوت پهلوی به امامت امام خمینی ره متذکر شدند و به خیابان ها ریختند و طاغوت سیاسی را سرنگون کردند اکنون نیز امت ایران و نخبگان این سرزمین ضرورت دارد با رعایت تقوای اجتماعی و مقاومت در سختی اقتصادی طاغوت اقتصادی و امپراتوری دلار را ساقط سازند.
همان طور که به لحاظ جامعه شناختی در انقلاب اسلامی سال 57 به هدایت انگشتر خضر امام خمینی ره امت ایران قبله خواست و آرمان خود را با مطالبات و آرمانهای اسلامی تنظیم نمود اکنون نیز ضرورت دارد امت ایران رویه رفتاری اجتماعی خود را مبتنی بر هدایت الهی و نه حرص و طمع برآمده از برساختهای ذهنی امپراتوری رسانه ای غربی سامان دهد.
و همان طور که به لحاظ روانشناختی تقوای اجتماعی امت ایران در انقلاب اسلامی سال 57 رستاخیز و بعثتی درونی در جانها و قلوب رقم زد ضرورت دارد با تعمیق و تقویت معرفت ایمانی خود و اطرافیانمان را در این نزاع تمدنی نامتقارن تجهیز کنیم. این خاصیت تقوای اجتماعیست که هنگامی که جامعه ایمانی در معرض جامعه کفر و هویت کفر قرار میگیرد متذکر شده و مستبصر می شود. این خاصیت ایمان توحیدی است که میخواهد استقلال خود را در برابر کفر و طاغوت حفظ کند. ایمان بالله همراه با اجتناب از طاغوت است. فلذا خاصیت ذاتی ایمان بالله کفر به طاغوت می باشد و ایمان واقعیست که در هنگامه مساس و درگیری با شیاطین و طواغیت متذکر شده و مستبصر می گردد.
اما در این میانه برادران ناباب و شرور ما آنانکه کفر به طاغوت و اجتناب از طاغوت را فراموش کرده اند و شیاطین را به عنوان برادر خود گرفته اند رفتار دیگری دارند:
وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لاَ يُقْصِرُونَ ﴿۲۰۲﴾اعراف
و يارانشان آنان را به گمراهى مىكشانند و كوتاهى نمی كنند.
.
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
بسم الله #توحید، #ولایت، #آزادی، #انسان 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش
بسم الله
#توحید، #ولایت، #آزادی، #انسان
💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠
🔰تفسیر ارزش فطری آزادی با رویکرد #توحیدی در بیان رهبری🔰
بخش دوم:
💢آزادیِ اسلامی یعنی آزادی از عبودیت غیر خدا
✍"ریشهی آزادی در فرهنگ اسلامی، جهانبینی توحیدی است.
اصل توحید با اعماق معانی ظریف و دقیقی که دارد، آزاد بودن انسان را تضمین میکند؛ یعنی هر کسی که معتقد به وحدانیت خداست و توحید را قبول دارد، باید انسان را آزاد بگذارد.
لذا شما میبینید در دعوت انبیا در سورههای مختلف قرآن، در سورهی انبیا، در سورهی اعراف، در چند سوره که از پیغمبران مختلف حرف میزند، مثلاً میگوید: «و الی عاد اخاهم هودا قال یا قوم اعبدوا اللّه»؛(۱) اول آنها را از خدا میترساند و دنبال سرِ او اطاعت از خدا و اطاعت از خودش را که نمایندهی خداست، به مردم پیشنهاد میکند و مطرح میکند. تمام پیغمبران اولین حرفشان عبارت بوده از اینکه از خدا اطاعت کنید و از طاغوت، از کسانی که غیر خدا هستند و میخواهند انسان را اسیر کنند و برده کنند، اجتناب کنید؛ «ان اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطّاغوت»،(۲)
در قرآن با همین لفظ و این مفهوم مکرر ذکر شده. بنابراین آزادی اسلامی متکی بر توحید است.
✍این همان بحثی است که عرض کردم دامنهی بسیار وسیعی دارد و خود ما، خود بنده در بحثهای توحیدی در سالهای گذشته، وقتی که اینجاها را و این موضوع را میخواستیم بحث کنیم، ساعتهای متمادی و روزهای متمادی آیات و مفاهیم قرآن و حدیث را در اینجا ذکر میکردیم؛ واقعاً یک دریائی از معارف اسلامی است.
اینجا من به طور خلاصه و مجمل عرض میکنم که روح توحید عبارت است از اینکه عبودیت غیر خدا باید نفی بشود. یعنی توحید در هر دینی و در دعوت هر پیغمبری معنایش این است که انسان باید از غیر خدا - چه آن غیر خدا یک شخص باشد، مثل فرعونی، نمرودی؛ چه غیر خدا یک تشکیلات و یک نظام باشد، یک نظام غیر الهی؛ چه غیر خدا یک شیء باشد؛ چه غیر خدا هویها و هوسهای خود او باشد؛ چه غیر خدا عادتها و سنتهای رایج غیر الهی باشد - و از هرچه غیر خداست، اطاعت و عبادت نکند و فقط از خدای متعال اطاعت کند.
✍اطاعت از خدا به این معناست که احکام الهی را عمل کند؛ نظامی را که الهی است و متکی بر تفکر الهی است، قبول کند؛ رهبر و زمامداری را که ارزشهای الهی را دارد، رهبر و زمامدار بداند، از او اطاعت کند؛ پیامبری را که از سوی پروردگار میآید، واجبالاطاعه بداند؛ ولیّ امری را که خدا معین کرده، مورد قبول بداند و اطاعت کند و در همهی حرکات و رفتار در این چهارچوب فقط زندگی کند و از غیر این چهارچوب هیچ اطاعتی نکند؛ فقط بندهی خدا باشد. انسان در جهانبینی اسلام آن موجودی است که در او استعدادهای فراوانی نهفته است. این انسان میتواند در میدانهای علم و دانش و کشف رمزها و حقایق خلقت تا بینهایت پیش برود؛ در سیر مراتب معنوی و مراحل روحی میتواند تا بینهایت پیش برود؛ از فرشتگان میتواند بالاتر بزند؛ از لحاظ انواع و اقسام قدرتمندیها میتواند به اوج قلهی قدرت برسد. اگر عبودیت خدا کرد، اطاعت خدا کرد، این راهها در مقابل او باز خواهد شد. اگر اطاعت غیر خدا کرد، بالهای او بسته خواهد شد و از پرواز باز خواهد ماند در همهی رشتهها؛ حتی علم و دانش هم با توحید در سر راه انسان قرار میگیرد و انسان با او آشنا میشود.
✍شما ببینید مسلمان صدر اسلام که علیرغم جهالت حاکم بر آن روز دنیا و شرک حاکم بر آن روز دنیا به توحید گرایش پیدا کرد، آنچنان آزادی و فتوحی پیدا کرد که درهای علم و دانش به روی او باز شد و جلو افتاد و همهی بشریت به دنبال او وارد وادی علم شدند که امروز دنیا و بشریت دانش خودش را مدیون اسلام است و مدیون توحید مسلمانهائی است که اولْبار قدم در وادی دانش گذاشتند. این آزادی اسلامی است.
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
بسم الله #توحید، #ولایت، #آزادی، #انسان 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش
✍پس ریشهی آزادی در اسلام عبارت است از شخصیت و ارزش ذاتی انسان که بندهی هیچ کس غیر خدا نمیشود و در حقیقت ریشهی آزادی انسان توحید و معرفت خدا و شناخت خداوند است. ریشهی آزادی در اسلام انواع و اقسام آزادیهای تازهای را برای انسان به بار میآورد. دیگر انسان آزاد در فرهنگ اسلامی نمیتواند و حق ندارد از غیر خدا اطاعت کند - که در آن تفاوت سوم با آزادی غربی بعداً این را مشروحتر عرض خواهم کرد - لذا شما میبینید انبیا همه و بخصوص اسلام بر روی عبودیت انحصاری پروردگار تکیه کرده. قرآن خطاب به اهل کتاب - یعنی یهود و نصاری - این پیشنهاد را در زمان پیغمبر مطرح میکند: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم»؛ ای اهل کتاب، ای یهود و نصاری، بیائید بر یک کلمه با هم توافق کنید و آن این است که: «ألّا نعبد إلّا اللّه»، به غیر خدا هیچ کسی دیگر را عبادت نکنید. این چیزی است که در ادیان یهود و مسیحیت بوده و در همهی ادیان الهی بوده؛ اسلام هم که پرچمدار این توحید خالص است. بعد به این اکتفا نمیکند، با جملهی دیگری عبودیت خدا را روشنتر میکند: «و لا نشرک به شیئا»؛ هیچ چیزی را - نه فقط هیچ کسی را - شریک خداوند قرار ندهید. یعنی خواستها، هویها، هوسها، خودخواهیها، خودرأییها، استبدادها، سنتها، و آداب و عادات غلط جاهلی، هیچ کدام از اینها را ما شریک خدا در عبودیت قرار ندهیم. باز مطلب را در صحنهی زندگی روشنتر و عینیتر میکند: «و لا یتّخذ بعضنا بعضا اربابا من دون اللّه»؛(۳) هیچ کدام از ما آن دیگری را پروردگار خودمان و ارباب خودمان و سرور خودمان نگیریم، مگر خدا؛ یعنی فقط سرور همهی ما خدا باشد و بس؛ هیچ انسانی هیچ سرور و بالاسر دیگری غیر از خدا نداشته باشد. این آن شعار اسلام است و منشور جهانی اسلام این است. آزادیای که ما دعوت میکنیم بشریت را به آن، این است. اگر امروز هم بشر بتواند این آزادی را مورد توجه قرار بدهد و عمل بکند، اگر نظامهای فاسد نتوانند بر دوش بشر سنگینی بکنند، اگر انسانهای ظالم و خودکامه در سراسر عالم نتوانند انسانها را اسیر و بردهی خودشان بکنند، اگر کمپانیهای اقتصادی بزرگ دنیا و شرکتهای چند ملیتی و کسانی که به خاطر پول و به خاطر سود میلیونها انسان را در سراسر دنیا حیران و سرگردان و زندانی خودشان کردند، اگر بشر بتواند سنگینی بار اینها را از دوش خودش بردارد، همان آزادی است که اسلام میخواهد.
✍آزادیِ اسلامی یعنی آزادی از غیر خدا و اسلام که انسان را بندهی خدا میداند، این رجحان را بر همهی ادیان و مکاتب دیگر دارد. در بعضی از ادیان انسان فرزند خداست، این فرزند خدا بودن یک تعارف است، فرزند خداست و اسیر هزاران انسان دیگر؛ این چه جور فرزند خدائی است؟ اسلام میگوید انسان بندهی فقط خداست، یعنی بندهی هیچ کس نباش؛ فرزند هر کی میخواهی باش، از کس دیگری اطاعت نکن. جهاد اسلامی اصلاً برای همین است و امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) دربارهی جهاد اسلامی میفرماید: «لیخرج النّاس من عبادة العباد الی عبادة اللّه و من طاعة العباد الی طاعة اللّه و من ولایة العباد الی ولایة اللّه»؛(۴) اصلاً جهاد برای این است؛ جهاد برای کشورگشائی نیست، برای فتح سرزمین نیست، برای به دست آوردن غنائم جنگی نیست، جهاد برای این است که انسانها را از بردگی بندگان به عبودیت خدا سوق بدهند؛ از اطاعت و فرمانبری بندگان و نظامهای ساختهی دست بندگان به اطاعت خدا بکشانند؛ از ولایت و حاکمیت و سرپرستی بندگان و انسانهای ضعیف که خودشان بردهی هوا و هوس و شهوت و غضب خودشان هستند، انسانها را خارج کنند و به ولایتاللّه و سرپرستی خدا ببرند. کدام افتخار برای انسان از این بالاتر است؟ این آن انسان آزاد ایدهآل است که میتواند ادعا بکند که من آزادم.
✍آن انسانی که ادعا میکند من آزادم، فقط آزادیاش در این است که توی خیابان مثل حیوانات جلوی چشم مردم میتواند جفتگیری بکند یا آزادیاش در این است که یک صندوقی را آنجا میگذارند و تمام امکانات فهم و شعور او را در دست میگیرند و او را هُل میدهند که برود توی این صندوق به نام یک کسی، یک کارتی، یک ورقهی رأیی بیندازد، آزادی او فقط همین است، اما هزاران اسارت دست و پای او را بسته، این آزاد نیست. این انسان چطور ادعا میکند من آزادم؟ اسارت شغل، اسارت نظامهای فاسد، اسارت هوی و هوس، اسارتهای پلیسی، اسارتهای گوناگون ناشی از فشار قدرتها، اسارت اقتصادی به دست تشکیلاتهای گوناگون اقتصادی دنیا، این ملتهائی که این همه اسارت دارند، چطور میتوانند بگویند ما آزادیم؟ چطور میتوانند ادعا بکنند که آنی که دارند این آزادی است، این چه آزادی است؟ این همان چیزی است که اسلام قبول ندارد. آزادی اسلام، ریشهاش آزادی انسان از عبودیت هر آنچه غیر خداست. در حالی که آزادی غربی ریشهاش عبارت بود از تمنیات و تمایلات و خواستهای پست انسانی یا همه جور خواست انسانی.۱۳۶۵/۱۰/۱۹
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
بسم الله #توحید، #ولایت، #آزادی، #انسان 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش
۱ ) سوره مبارکه الأعراف آیه ۶۵
وَإِلىٰ عادٍ أَخاهُم هودًا ۗ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۚ أَفَلا تَتَّقونَ
ترجمه:
و به سوی قوم عاد، برادرشان «هود» را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! (تنها) خدا را پرستش کنید، که جز او معبودی برای شما نیست! آیا پرهیزگاری پیشه نمیکنید؟!»
۲ ) سوره مبارکه النحل آیه ۳۶
وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ ۖ فَمِنهُم مَن هَدَى اللَّهُ وَمِنهُم مَن حَقَّت عَلَيهِ الضَّلالَةُ ۚ فَسيروا فِي الأَرضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُكَذِّبينَ
ترجمه:
ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود!
۳ ) سوره مبارکه آل عمران آیه ۶۴
قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ
ترجمه:
بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.» هرگاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!»
۴ )الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج ۵، ص ۳، ح ۴؛ الوافی، فیض كاشانی، ج ۱۵، ص ۴۵؛ الحياة، محمدرضا حكیمی، ترجمه احمد آرام، ج ۱، ص ۴۰۲.
كَتَبَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فِی رِسَالَةٍ إِلَى بَعْضِ خُلَفَاءِ بَنِی أُمَيَّةَ وَ مِنْ ذَلِكَ مَا ضَيَّعَ الْجِهَادَ الَّذِی فَضَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْأَعْمَال ...ِ وَ أَوَّلُ ذَلِكَ الدُّعَاءُ إِلَى طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ طَاعَةِ الْعِبَادِ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ مِنْ عِبَادَةِ الْعِبَادِ وَ إِلَى وَلَايَةِ اللَّهِ مِنْ وَلَايَةِ الْعِبَاد.
ترجمه:
امام باقر(علیهالسلام): در نامهاى به يكى از خلفاى بنى اميه: و از جمله چيزهايى كه خليفه ضايع گذارده جهاد است، كه خداى متعال آن را بر اعمال فضيلت داده است ... و اول آن خواندن مردمان است از طاعت بندگان به طاعت خدا، و از پرستش بتان به پرستش خدا، و از دوستى بندگان به دوستى خدا.
#آزادی
#اندیشه_توحیدی
#توحید_اندیشی
.
بالندگی درخت عقل و خرد ذیل سپهر ولایت الهی
#اندیشه_توحیدی
#توحیدی_اندیشی
#اصول_معماری_اندیشه_متعالی_اسلامی
.
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
بالندگی درخت عقل و خرد ذیل سپهر ولایت الهی #اندیشه_توحیدی #توحیدی_اندیشی #اصول_معماری_اندیشه_متعالی_
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰توحید؛ یکتا حقیقت هستی
توحید یکتا حقیقت هستیست. بلکه تنها حقیقت هستی است. همه عالم را توحید پر کرده است. هیچ جایی نیست که از این حقیقت هستی خالی باشد. به بیان دیگر تکوین و حقیقت عالم بُوِش اش(اسم مصدر از بودن) را محتاج به الله است. پس توحید تمام ساحات حیات انسانی یعنی عقل و قلب و عمل را تکوینا در می نوردد.
در این میانه انسان به عنوان خلیفة الله به او اختیار و اراده داده شده تا اراده الهی را در حیات خود جاری سازد همانگونه که تکوینا اراده الهی جاریست. بدو این شرافت داده شده تا منتهای هستی سیر کند و صیرورت وجودی خویش به کمال رساند: و الی الله المصیر.
🔰گستره ولایت الله
ربوبیت و ولایت الهی را پذیرفتن به معنای جاری ساختن اراده الهی در تمام ساحات حیات انسان می باشد. هر جا که محصول اراده باشد و محل جریان اراده آدمی باشد آنجا محل جریان و سریان ولایت است.
فعل انسان نیز محصول و ولیده اراده و امتداد وجودی اراده می باشد. تمام افعال آدمی ولایت بردار است چرا که فعل ولیده اراده است و اراده ذیل ولایت معنا می شود. لکن ولایت را بایستی به حسب آن ساحت تقریر و معنا نمود. اندیشه و تفکر فعل عقل است. حبّ و بغض و میل فعل قلب است و رفتار فعل جوارح ماست.
هماره فعل انسان جاری مجرای اراده و بسط ربوبیت چیزیست. حال یا مجرای اراده الهی و بسط ربوبیت و ولایت حق سبحانه می باشد یا مجرای اراده طواغیت و بسط ربوبیت و ولایت ایشان.
🔰معنای ولایت در ساحت فکر
اما چگونه ولایت در ساحت تفکر و تعقل راه دارد و قابل تصویر می باشد؟!
با یک مثال شروع میکنم:
وقتی شما سوار ماشین می شوید که رانندگی کنید در خیابان و یا جاده به چه جراتی این کار رو میکنید؟
از کجا نمی ترسید که بقیه به شما بزنند؟
نمی ترسید چون میدانید همه تحت سیطره یک عقلانیت رانندگی هستند؛ نمی ترسید چون می دانید همه تحت سیطره یک فرهنگ رانندگی هستند؛ نمی ترسید چون می دانید همه ذیل یک طرح واره خاص رانندگی می کنند.
حال اگر در این صحنه کسی بگوید من این عقلانیت و فرهنگ و طرح واره را قبول ندارم چه صحنه ای پدید می آید؟
هیچ اتفاق خاصی پدید نمی آید فقط هرج و مرج می شود!!!
به یک معنا داده ها انباشته از نظریه و نظریه ها انباشته از پارادایم ها و پارادایم ها انباشته از فرهنگ و جهان فرهنگی ای هستند که ما در آن قرار داریم، جهان فرهنگی ما را نیز ارتباطات ما و نحوه زیستن ما شکل میدهد.
حال اگر تفکر و تعقل را بسان همان رانندگی در نظر بگیریم؛ چنانچه تفکر و تعقل ما ذیل فرهنگ برتر و حیات طیبه رشد نکند سرانجام حیات و زندگی ما چیزی جز هرج و مرج نخواهد بود اگر امروز کمی از این هرج و مرج را می چشیم به دلیل آنست که مشخص نکردیم ذیل کدام فرهنگ و حیات میخواهیم بیندیشم.
به عبارت دیگر تفکر و تعقل آدمی ولیده نوع زیستن و حیات اوست. همانگونه که زیست می کنیم فکر می کنیم، همانگونه که حیات خودمان را سامان می دهیم تعقل می کنیم.
به من بگویید چه فرهنگی را پذیرفته و تحت سیطره چه فرهنگ و خرده فرهنگ هایی هستید تا به شما بگویم چگونه فکر می کنید!!!
اینکه ما تحت هر پارادایمی تحلیل و اندیشه ورزی کنیم، خواه ناخواه ولایت آن را پذیرفته ایم...
اینکه ما یک گفتمان سیاسی اجتماعی را بپذیریم و ذیل آن و در جهت بسط آن تفکر کنیم ولایت آن را پذیرفته ایم.
اینکه ما حتی یک نظریه را بپذیریم و دستگاه تحلیلمان را با آن سامان بدهیم ولایت آن را پذیرفته ایم.
حتی و حتی اگر یک ادبیاتی را بپذیریم تحت همان ولایت شده ایم و تفکر و تعقل خودمان را ذیل آن ادبیات تعریف کرده ایم.چرا که واژگان و ادبیات یک منطق و بار معنایی مختص به خود را همراه خود دارند.
اینها همه مراتب معنای تشکیکی ولایت در تفکر است ... حال این ولایت، ولایت طاغوت و شیطان است یا ولایت الله.
ما می توانیم پاردایم توحیدی، گفتمان توحیدی و نظریه های توحیدی و ادبیات توحیدی را بپذیریم یا نپذیریم لکن نپذیرفتن به معنای آنست که در آن ساحت ذیل ولایت طاغوت و شیطان حیات خودمان را شکل داده ایم.
معنای ولایت در بسط تام معنای توحید حضور دارد و همه مراتب حیات انسانی را در بر می گیرد و اصلا اختصاص به ساحت عمل ندارد یا بهتر بگویم تمام ساحت اعمال جوانحی و جوارحی را شامل می شود. فلذا اگر تعقل فعل عقل است و عمل عقل است پس ولایت در ساحت تفکر نیز قابل تبیین و ترسیم می باشد.
.
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
بسم الله الرحمن الرحیم 🔰توحید؛ یکتا حقیقت هستی توحید یکتا حقیقت هستیست. بلکه تنها حقیقت هستی است.
🔰#زیست_جهان_اسلامی_ایرانی، #عقلانیت_انقلابی، #هویت_تمدنی_فردا
توضیح بیشتر آنکه ما براساس ارتباطاتی که سامان می دهیم خودمان را ذیل گفتمان ها و خرده فرهنگها تعریف می کنیم. به واسطه پدیده های متفاوت میتوان این تعریف شدن را توضیح داد یکی از این پدیده ها پدیده یادگیری اسمزی می باشد که به واسطه محیط و جهان فرهنگی ای که ما در آن قرار داریم شکل میگیرد.
"بیش از نیمی از یادگیری های ما به صورت ناخودآگاه و در اثر نوعی الگوبرداری ناخودآگاه، عمیق و درونی سازی آن از محیط اطرافمان شکل می گیرد. درست مانند یک اسفنج که وقتی در یک مایع قرار گیرد، به دلیل خاصیت اسمزی، مایع را به خودش می کشد . ما هم وقتی با شخصیت های تاریخ ساز معاشرت می کنیم ناخودآگاه خلاق تر و جسورتر و آینده ساز تر می شویم، وقتی با کسانی که تفکرات عمیق و فلسفی دارند تعامل می کنیم ناخودآگاه دیدگاه مان به مسائل عمیق تر می شود و زمانی که با آدمهای پرتلاش حشر و نشر داریم ناخودآگاه عمل گراتر می شویم. اگر با مدیران سیاسی- امنیتی دم خور باشید بعد از مدتی همه چیز را از نگاه سیاست و امنیت تحلیل می کنید!!!"(کانال شبکه استراتژیست)
ما بر اساس اینکه با چه اشخاصی عمرمان را سپری میکنیم و ارتباطات کاری و غیر کاری و حقیقی و مجازی مان را سامان می دهیم تحت سیطره و ولایت گفتمانها و خرده فرهنگها قرار می گیریم و دستگاه تحلیلی و فکری مان قبله ای برای خود می یابد. حال این قبله یا سوی الله دارد یا سوی طاغوت.
به عبارت دیگر ما با ارتباطات انسانی، و تمامی عوامل حیات انسانی که در این ارتباطات رقم میخورد یک #زیست_جهان متفاوتی را رقم میزنیم، که نظام اندیشه و نظام محاسبه، نظام ارزشی و عاطفی و نظام رفتاری مختص به آن در این زیست جهان شکل میگیرد. کار ما آنست که در پی مهندسی و معماری #زیست_جهانی توحیدی باشیم.
اما در مقابل پروژه غرب آنست که زیست جهان های اجتماعی-فرهنگی تمدن زا را به آشوب بکشد. #زیست_جهان_اسلامی_ایرانی استعداد زایش نظام اندیشه و نظام ارزشی و نظام رفتاری تمدن زا را داراست و به عبارت بهتر حامل هویت تمدنی فرداست. لکن تمام مأموریت غرب آنست که نگذارد این زیست جهان به وحدت خود باقی بماند و در پی آنست که آنر ا به آشوب بکشد تا این هویت تمدنی عرصه بروز و ظهور پیدا نکند و در هیاهوها و غوغاها گم شود.
آشوبناکی زیست جهان های اجتماعی بستر ساز ربوبیت هر چه مطلق تر نظام سلطه است. چرا که در هنگامه آشوبناکی یک زیست جهان، اساسا استعداد زایش نظام اندیشه و نظام ارزشی تمدن زا آن زیست جهان از دست می دهد و در یک کلام توان عزم و ایستادگی و مقاومت در برابر نظام سلطه نخواهد داشت.
🔰💠🔰در این زمانه عاقله نخبگانی انقلابی به همراه رهبری بایستی در حال تدارک عقلانیت انقلابی باشد تا با این آشوبناکی مقابله نماید. همانگونه که رهبری با معماری شخصیت جوانهای این سرزمین و سرودن امید و آرمان و نیز کاشتن عبرتهای تاریخی در پی محو این آشوب و تشتت فکری فرهنگی می باشد.
اصلی ترین پروژه عاقله نخبگانی انقلابی در هنگامه کنونی آنست که با بسط #اندیشه_توحیدی درخت عقل و خرد را ذیل سپهر ولایت الله بارور سازند.
#اندیشه_توحیدی
#توحیدی_اندیشی
#اصول_معماری_اندیشه_متعالی_اسلامی
.
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
#هیئت #خویشاوندی_فطری #عدالت #آزادی #زیست_نهاد_مردمی .
#بکاء، #هیئت، #رستاخیز_فطری و #وحدت_ملی.
بسم الله
🏴🏴🏴 #حب_الحسین_یجمعنا🏴🏴🏴
💢پیشتر توضیح داده بودم که #توحید_کلمه لازم بیّن #کلمه_توحید و #بسط_اجتماعی_توحید است.
🔰#وحدت و یا به عبارت دیگر #توحید_کلمه جایگاهی ویژه در اندیشه #رهبرانه #امامین_انقلاب دارد:
💠اگر حكومت كنندگان كشورهاى اسلامى نماينده مردمِ با ايمان و مجرى احكام اسلام مىبودند، اختلافات جزئى را كنار مىگذاشتند، دست از خرابكارى و تفرقهاندازى برمىداشتند، و #متحد مىشدند و #يد_واحده مىبودند، در آن صورت مشتى يهودى بدبخت، كه عمال امريكا و انگليس و اجانبند، نمىتوانستند اين كارها را بكنند، هر چند امريكا و انگليس پشتيبان آنها باشند. 💠
امام خمینی ره در درسهای ولایت فقیه
💠#دنیای_اسلام یک نسخه امروز دارد و آن #اتحاد است. در درون کشورها هم همین نسخه وجود دارد؛ ملّتها باید #متحد باشند. #ملت_ایران باید #متحد باشد.💠
امام خامنه ای 1394/04/27
🔰البته تذکرات و بیانات #امامین_انقلاب بسیار بسیار زیاد است که مجال پرداخت بدان در این مقال نمی گنجد لکن لب مطلب همین است که اگر انقلاب اسلامی آرمانی جز #بسط_اجتماعی_توحید ندارد این آرمان در سایه سار #وحدت_کلمه حاصل می شود.
🔰اما مقوله #وحدت زمانی رقم میخورد که بر اساس #ساخت_فطری انسانی رقم بخورد. این ساخت در هیئات مذهبی ما به طول پنهان وجود دارد این نوشتار سعی دارد ضمن ایجاد خودآگاهی نسبت بدین #ساخت_فطری زمینه برای مراقبت از این ساخت پدید آورد.
🔰انسان #فطرتا #آزادی_خواه و #عدالت_طلب است. هیئات با فراهم آوردن یک بستر #آزاد و #عادلانه و یکسان در حالیکه هیچ کس بر دیگری برتری ندارد و هر فرد آزاد است تا به اندازه ظرفیت روحی و صفای معنوی خویش بهره بگیرد.
🔰در بستر هیئت #آزادانه به همه اجازه داده شده که از #فطری_ترین و #انسانی_ترین سلاح خود یعنی #بکاء و #گریه بهره بگیرد و عواطف خود را با دیگران به #اشتراک بگذارد.
در بستر هیئت همه #آزادند تا یک #تجربه_معرفتی در دریای عواطف انسانی داشته باشند و بدون اینکه غل و غش ای در کار باشد انکسار و تاثر خود را بیان کنند.
در بستر هیئت #عادلانه هر کس به اندازه ظرفی که آورده از شهد معنوی هیئت می نوشد بدون هر گونه غرض ورزی یا بی عدالتی.
🔰در هیئت انسانها از عمق جان خود جاری می شوند و این مهم یک #خویشاوندی_فطری بین انسانها رقم میزند. خود #گریه و #بکاء ابزار این خویشاوندی فطری است.
به عبارت دیگر از طرفی #عدالت، #آزادی و #گریه با #فطرت #خویشاوند است و وحدت این همه بستری است برای رقم خوردن #وحدت_کلمه.
🔰آن زمان که همه نام #حسین را صدا می زنند فقط یک لفظ نیست که فریاد می زنند بلکه جان ایشان است که به سخن آمده و در قالب یک لفظ بروز پیدا می کند.
در این زمان است که زمان خود را به نظاره می نشیند و هستی انسانیت مظهر اسم #واحد الهی می شود.
به علت همین #ساخت_فطری و انسانی است که زیست نهادی نظیر #هیئت، از دل #مردم جوشیده و در دل #مردم زیسته و برآمده از #اراده_های_مردمی است.(1)
فلذا هر چقدر این #خویشاوندی_فطری در بستری #عادلانه و #آزاد به قبله آرمانی به نام #حسین رقم بخورد هیئات موفق ترند(2).
همان طور که در جریان رخداد انقلاب اسلامی در سال 57 هیئات نقش ویژه ای داشتند، در هر زمان و زمانه ای هیئات می توانند محملی باشند برای ایجاد #یک #رستاخیز_فطری به منظور ایجاد #تحولات_تمدنی.
🏴🏴🏴حدود یک اربعین به ماه محرم باقی مانده است ضروری است اولا حضرت حق را به خاطر نعمت عظیم هیئت شکرگذاری بکنیم ثانیا نهایت تلاش خالصانه خود را برای بهره بری و بهره رسانی هر چه بیشتر هیئات به کار بندیم.🏴🏴🏴
پ.ن:
1. بهره گیری و الگوگیری از ساخت زیست نهادهای نظیر هیئت لازمه پیشبرد نهضت مردمی انقلاب اسلامی است.
2.فلذا مودّت ها و دوستیهایی که در هیئات شکل میگیرند ماندگار ترند و از عمق انسانی بیشتری بهره می برند.
#هیئت
#خویشاوندی_فطری
#عدالت
#آزادی
.