خواهرم قدر بدان❗️
چادرت ارثیه زهرا بود❗️
یادگاری که سر زینب بود
و همه
پدر و هر دو برادر
همه حساس به آن چادر خاکی بودند
🍂🍁🍂
تا علی ضربت خورد
گفت زینب گل بابا
علی و آل علی
به فدای تو و این چادر تو
نگذاری که بیفتد به زمین
🍂🍁🍂
تا حسن شد جگرش پاره به جامی از زهر
گفت خواهر
به همان لحظه مادر
که زمین خورد قسم
چادر از دست نده
🍂🍁🍂
و گمانم که حسین
وسط معرکه کرب و بلا‼️
یک نگاهش به سوی لشکر دشمن
و نگاهی دگرش سمت همین چادر زینب بوده
هر نگاهی که به خواهر می کرد
چادرش را می دید
فکر و ذکرش و خیالش
همه می شد راحت
🍂🍁🍂
به گمانم وسط آن گودال
نگران حرم و چادر زینب بوده
همه خون ها به فدای تو و آن چادر تو
زینبم تو حواست باشد
🍂🍁🍂
اینک اما امروز‼️
خواهرم❗️
از همان روز نخست
سنبل غیرت ما چادر مشکین تو بود
این همه خون جگر ها
این همه نیزه و سرها
همه رفتند که تو
بشوی چادری و زهرایی
وارث چادر زینب نکند خون به دل مهدی زهرا بکنی...😔😭
أللهم عجل لولیک الفرج
#شاید_تلنگر|📲
توگناهنکن
ببینخداچجورۍحالتوجامیاره🌱
زندگیتوپرازوجودخودشمیکنہ(:
- عصبےشدی؟!
+نفسبکشبگو:بیخیال،چیزیبگم ؛
امامزمانناراحتمیشه...☝🏻
- دلخورتکردن؟!
+بگو:خدامیبخشهمنممیبخشم
پسولشکن😌💜
- تهمتزدن؟
+آرومباشوتوضیحبده
بگو:بہائمههمخیلیتهمتازدن❗️
- کلیپوعکسنامربوطخواستیببینی؟!
+بزنبیرونازصفحهبگو:مولامهمتره💔
- نامحرمنزدیکتبود؟
+بگو:مهدیزهرا(عج)خیلےخوشگلتره
بیخیالبقیه ... !
#زندگےقشنگترمیشہنه؟!
🔴 انتقام دختر بی حجاب از پسر بسیجی!!!⚠️
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد.
همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد :
❌خواهرم حجابت !!
خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!.
نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.
به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید.
تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن..
پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت :
خدایا این کم رو از من قبول کن !!
شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.
فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت.
توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت؟
لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.
دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد
اما کسی جلو نمیومد ، اینبار با صدای بلند التماس کرد
اما همه تماشاچی بودن ، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه :
آهای ولش کن بی غیرت !!
مگه خودت ناموس نداری ؟؟
وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !!
دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن
افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه
ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد :
وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !!
همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید..
اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود💪🏻 دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود✌🏻
🌹حالا متوجه شدیم که این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر #علی_خلیلی🌹
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات❤️
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
*آیا ممکن است زن دو قلب داشته باشد؟!*
*بله، این را قرآن ثابت کرده*
*در جلسهای که عدهٔ زیادی از دانشجویان شرکت داشتند، استاد از فصاحت و بلاغت و دقت قرآن سخن میگفت : که اگر کلمهای در آن جابجا شود، کل معنی عوض میشود و مثلها میزد.*
*دانشجویی بلند شد و گفت : من این را قبول ندارم.*
*در قرآن آیاتی است که سست و بی پایهاند.*
*به این دلیل، مثلاً این آیه*👇🏻
*(ﻣَّﺎ ﺟَﻌَﻞَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻟِﺮَﺟُﻞٍ ﻣِّﻦ ﻗَﻠْﺒَﻴْﻦِ ﻓِﻲ ﺟَﻮْﻓِﻪِ)*
*خداوند در درون هیچ مردی، دو تا قلب قرار نداده.*
*چرا گفته مرد و نگفت درون هیچ بشری...*
*و تمام مردم، بجز یک قلب ندارند.*
*چه مرد باشند و چه زن.*
*در این لحظه سکوتی سنگین در سالن حکمفرما شد، و چشمها متوجه استاد شد و همه منتظر جوابی قانع کننده بودند.*
*سخن دانشجو تا اینجا درست بنظر میرسید. چه مرد چه زن یک قلب دارند.*
*چرا قرآن فقط اشاره به مرد کرده؟!*
*پاسخ را بشنوید و به اعجاز و دقت قرآن پی ببرید، که بدون دقت و تفکر عمیق محال است به آن برسید.*
*استاد گفت : بله مرد از محالات است دو تا قلب درون سینه داشته باشد.*
*ولی زن وقتی باردار شد، براستی دو قلب درون سینهاش دارد.!*
*قلب خودش و قلب طفلی که حامله است.!!*
*توجه کردید دقت انتخاب کلمات قرآنی را، واقعاً معجزه از این بالاتر، و خداوند واقعاً با حکمت کلمات را انتخاب و در جای مناسب در قرآن قرار داده است.*
*راستی چرا میت در آن دنیا میگوید اگر مرا دوباره بدنیا برگردانی، صدقه میدهم؟!*
*چرا صدقه را انتخاب کرد؟*
*(ﺭﺏ ﻟﻮﻻ ﺃﺧﺮﺗﻨﻲ إلى أﺟﻞ ﻗﺮﻳﺐ ﻓﺄﺻﺪّﻕ)*
*چرا نگفت به حج و عمره میروم، یا نماز میخوانم، یا روزه میگیرم؟!*
*اهل علم میگویند :*
*برای اینکه بعد از مرگ، اثر صدقه را در آن دنیا دیده که فقط به آن اشاره میکند.*
*زیرا مؤمن در روز قیامت در سایه صدقهاش قرار دارد.*
*پس تا میتوانید صدقه بدهید.*
*هم برای خودتان، هم به نیابت مردگانتان.*
*چرا که آنان آرزوی بازگشت و دادن صدقه دارند.*
*باز گشت آنان ممکن نیست، شما بجای آنان صدقه بدهید.*
*و فرزندانتان را هم به این کار عادت دهید*
#وصیت_نامه_شهید_مجید_قربانخانی👇
بسم رب الشهدا و الصدیقین...
سلام عرض میکنم خدمت تمام مردم ایران
سلام میکنم به رهبر کبیر انقلاب و
سلام عرض میکنم به خانواده عزیزم...
امیدوارم بعد از شهادتم ناراحتی نداشته باشید و از شما خواهش میکنم بعد از مرگم خوشحال باشید که در راه اسلام و شیعیان به شهادت رسیدم...
صحبتم با حضرت امام خامنه ای،آقا جان گر صد بار دگر متولد شوم برای اسلام و مسلمین جان میدهم...
و از رهبر انقلاب و بنیاد شهدا و سپاه پاسداران و همین طور بسیج خواهشمند هستم که بعد از به شهادت رسیدن من،هوای خانواده ام را داشته باشید...
رقیه جان
بر سینه میزنم که مبادا درون آن...
غیر رقیه خانه کند عشق دیگری...
وصیت نامه اصلی من دست دوست عزیزم حاج مسعود میباشد.
✯←خادم الشهدا→✯
✯←اینجا محفل شهداست→✯
#خاطره👇
#شهید_مجید_فربانخانی
تا میخواهیم برای مجید گریه کنیم، خندهمان میگیرد.
عطیعه خواهر مجید:
داداش مجید شیرینی خانه است. شیرینی محله، حتی آوردن اسمش همه را میخنداند. اشکهایشان را خشک میکند تا دوباره دورهم شیرینکاریهای مجید را مرور کنند. عطیه خواهر مجید درباره شوخطبعی مجید میگوید: «نبودن مجید خیلی سخت است؛ اما مجید کاری با ما کرده که تا از دوری و نبودنش بغض میکنیم و گریه میکنیم یاد شیطنتها و شوخیهایش میافتیم و دوباره یکدل سیر میخندیم. مجید کارهای جدیاش هم خندهدار بود. از مجید فیلمی داریم که همزمان که با موبایلش بازی میکند برای همرزمهایش که هنوز زندهاند روضههای بعد از شهادتشان را میخواند. همه یکدل سیر میخندند و مجید برای همه روضه میخواند و شوخی میکند؛ اما آخرش اعصابش به هم میریزد. مجید شبها دیروقت میآمد وقتی میدید من خوابم محکم با پشت دست روی پیشانی من میزد و بیدار میکرد. این شوخیها را با خودش همهجا هم میبرد. مثلاً وقتی در کوچه دعوا میشد و میدید پلیس آمده. لپ طرفین دعوا را میکشید. لپ پلیس را هم میکشید و غائله را ختم میکرد. یکبار وقتی دید دعوا شده شیشه قلیانش را آورد و محکم توی سرش خورد کرد همه که نگاهش کردند خندید. همین قصه را تمام کرد و دعوا تمام شد. هرروز که از کنار مغازهها رد میشد با همه شوخی میکرد حالا که نیست. همه به ما میگویند هنوز چشمشان به کوچه است که بیاید و یک تیکهای بیندازد تا خستگیشان در برود.»
✯←خادم الشهدا→✯
✯←اینجا محفل شهداست→✯
یا صاحب الزمان ادرکنی:
|°بانوےمحجبـه°|:
🌹خاطره ای از شهید علی الهادی احمد حسین🌹
🥀بعضی وقتها ما با دوستانمان در مسجد شیخ راغب حرب که کنار یک باغ نزدیک بیمارستان بود می نشستیم.علی هر وقت می آمد دست پر بود و با خودش برای ما و بقیه ی دوستان شیرینی و تنقلات می آورد و با این کار ما را غافلگیر میکرد.
علی خیلی خنده رو بود و همیشه در کنار هم شاد بودیم. علی با شوخیهاش همیشه جو دوستانه و شادی را در جمع دوستان برقرار میکرد.
مثلا یک روز تولد یکی از دوستانمان بود.علی برای دوستش یک کادو گرفته بود و با خودش آورده بود و توی جمع دوستانمون به اون هدیه داد. وقتی دوستمون کادو و هدیه ای که علی برای اون اورده بود را باز کرد،دید که یک اسباب بازی بچه گونه است.ما وقتی این صحنه را دیدیم کلی خندیدیم و از شوخی علی مدام باز خندمون میگرفت، حالا هم هر وقت به این خاطره فکر میکنیم و به یادش می افتیم خنده مون میگیره و این خاطره فراموش شدنی نیست🥀
راوی:ابراهیم(دوست شهید)
:
#چادر 💛
#حجاب 💚
#چادرانه 💗
چادرے ها شاید گرمشون بشہ🔥☀️
ولے با هر کسے گرم نمیگیرن🌙✨
شاید چادر تو دست و پاشون باشہ🖤💫
ولے شخصیتشون زیر دست و پا نیست☺️☘
شاید جدے و خشک بہ نظر برسند💖💐
ولے سرد و بے اعتنا نیستند🌼🌵
شاید اهل رفاقت حرام نباشن🌻✨
ولی تو دوستے هاے سالم آخرشن☺️✔️
شاید اهل خودنمایے نباشن🧡🌿
ولے بہ چشم #خدا میان💛🌱
شاید آرایش نداشتہ باشن💅🍃
ولے آرامش دارن🌸🌱
#چادر مشکی تو ، برایت امنیت می آورد😌
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال #شنل_قرمزی هستند…
#دختران_چادری 💞
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
به نام خداوند مهربانی ها🌸🍃
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر ☝️🏻
بعضیا میگن ما اول خودمونو درست میکنیم بعد شروع به #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر میکنیم❗️🤨
ابتدا می خوام یه سوال از شما بپرسم😊
اگه یه نفر بیاد به شما بگه من اول میخوام خودسازی کنم بعد خودسازی شروع میکنم نمازم رو می خونم😳😐
یا من دیگه روزه نمیگیرم اول خودم رو می سازم و بعد روزه میگیرم🧐🤭
در اینجا ما میگیم مگه میشه که تو واجبت رو ترک کنی به خیال اینکه داری خودسازی می کنی🤨
با ترک واجب که نمیشه خودسازی کرد😅❌
🔴 بله
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر دو واجب هستند، نمیشه با ترک دو واجب خودسازی کرد.👌✨
اصلاً حدیث قدسی داریم که میگه :
💛"هیچ بنده ای به من نزدیک نمیشه آنگونه که با انجام واجب می تونه به من نزدیک بشه"💛
پس اگر ما امر به معروف را انجام بدیم خودش باعث 👈خودسازی👉 ما میشه😉
یه سخن از مقام معظم رهبری مدظله العالی داریم که می فرمایند:✨👇🏻
برای ساخت جامعه مهدوی هم خود سازی و هم به مقدار توان دیگر سازی باید کرد.⚡️
یعنی این دو در کنار هم باید انجام شوند...😉
.
🍁🍁🍁
📝⬅️سؤال و جواب در كلاس درس.
◇استاد: به نظر شما چرا حضرت محمد(ص)،
◆دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!
◇استاد: بله آفرين! ميخواستم از شما بپرسم که چرا حضرت محمد(ص)…
◆دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!
◇استاد: ان شاءالله!
◆به نظر شما چرا حضرت محمد(ص)…
◇دانشجوها : اللهم صل علي محمد و آل محمد!
◆استاد: لا اله الا الله! چرا آن حضرت…
◇دانشجوها : کدام حضرت؟
◆استاد: حضرت محمد(ص)
◇دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد...!!!!
✍🏻✨حال كردين؟؟؟
اصلأ حواستون بود مجبورتون كردم چند صلوات بفرستين؟؟
🦋جهت تعجیل در فرج امام زمان صلوات 🦋
•°【#تلنگرانہ】°•
↓•بهدخترخانمهامیگیمحجاب!
←میگنخبپسرانگاهنکنن!!!
بهآقاپسرهامیگیمنـــــ👀ـــــگاه⛔️
میگنخبدخترااینجورےنگردن!😒
✅منمیگم:😌
مناگربرخیزم...🚶
تواگربرخیزی...🏃
⬅️همهبرمیخیزند😃
مناگربنشینم... 🚼
تواگربنشینیے...🙇
چهڪسےبرخیزد؟؟؟🤷🏻♀
تغییرراازخودمانشروعکنیم🙃✌️
●[💜]●
چہخوبہرفیقاتآسمونےباشن☔️
وقتےرفیقاتآسمونےباشن...
دیگہنصیحتایہدوستانشونزمینے
نیستآسمونیہ :)⛈
رفیقآسمونیمکہحرفاشبویہخدا
رومیدھ🙈🌸
خدایےچےازاینبهتر🙂📎
کہرفیقآسمونےداشتہباشے😌💕
وقتےدلتتنگہباهاشحرفبزنے
اگہنداریپیداکن🖐🏻✨♥️
حرفزدنباهاشعجیبمیچسبہ :)🌱
#رفیقشهید :)🌻
با چهار کس مهربان باش
پدر👴🏻
مادر👵🏼
برادر👱🏻
خواهر🙎🏻
از چهار چیز به خدا پناه ببر
همّ🌟
حزن🌺
ناتوانی🌟
بخل🌺
به چهار کس سخت نگیر
يتيم🍁
بیچاره🌷
فقير🍁
مريض🌷
به چهار چیز خود را آراسته کن
صبر🌵
بردباری🍀
علم📙📙
كرم🌹
به چهار گروه نزدیکتر شو
مخلص🌸
باوفا💖
كريم🌸
صادق💖
با چهار کس دوستی مگیر
دروغگو🌺
دزد🌱
حسود🌺
لجباز🌱
چهار کس محرومشان نکن
همسرت🌸
فرزندان🌾
آشنا و فامیل🌸
دوستانت🌾
چهار چیز کمش خوبه
خوراک💐
خواب🌼
تنبلی💐
پر حرفی🌼
چهار چیز قطع مکن
نماز🕌
قرآن📔
ذکر خدا 📜
صله رحم🌷
⚜ هرگاه مایل به گناه بودی ⚜
🌴 سه چیز را فراموش مکن 🌴
🕋 الله می بیند 🕋
⚖ ملائک می نویسند ⚖
🍁 در هر حال مرگ می آید 🍁
#اللہـم_الرزقـنـاشــفـاعـت_الحســیـن ❥
✨﷽✨
✅داستان کوتاه پند آموز
✍مردی در خواب میدید ..
💭 داشت در جنگلهای آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دائم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنهایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش میآید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی تورفتگی شکمش کاملا به چشم میزد داشت به او نزدیک و نزدیکتر میشد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود.
💭 سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد. تا مقداری صدای نعرههای شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد متوجه شد که در درون چاه ماری عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظهشماری میکند. مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر میکرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا میآیند و همزمان دارند طناب را میخورند و میبلعند.
💭 مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تکان میداد تا موشها سقوط کنند اما فایدهایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیوارهی چاه برخورد میکرد که ناگهان دید بدنش با چیز نرمی برخورد کرد. خوب که نگاه کرد دید کندوی عسلی در دیوارهی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موشها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید.
💭 خواب ناراحتکنندهای ی بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد و نزد عالمی رفت که تعبیر خواب میکرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است:
شیری که دنبالت میکرد ملک الموت(عزراییل) بوده...
چاهی که در آن اژدها بود همان قبرت است...
طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است...
و موش سفید و سیاهی که طناب را میخوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را میگیرند...
مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟
گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کردهای...
بسمࢪبالشهـدا🌷
انءشااللهشهادتروزیتونباشھ
اینگࢪوهبهنام(سفیر بیداری) شهیدمصطفےٰالحسینےنامگرفته...🌷
مابهناموبهنیتخشنودیایشاندرراهظهور منجیعالمقدمبرمیداریم...
مࢪاامیدظهوࢪتوزندهمیداردیاصاحبالزمان :)
https://eitaa.com/joinchat/2849767519Cbb42304afe
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حاجت دارین، بزنین رو هشتک😊↯
#طلب_حاجت
.
.احکام👇
#اجوبهالاستفتائات
#احکام
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#تلنگر
🌿درصورتصحبتبانامحرم بایدچه چیزهاییرعایتشود؟
🍂صحبت کردن با نامحرم باید:
1کوتاه و در حده(ضرورت)باشد
2رسمیباشد(ازضمیرمفرداستفادهنشه)
3مفسده نداشته باشه
4بارعاطفی نداشته باشه مثل ایجاد رابطه محبت امیز
5عادت ایجاد نشه و بهم عادت نکنن
6از شوخی پرهیز بشه
7از درد دل کردن پرهیز بشه
8از صحبتهای خصوصی دونفره و غیر ضروری اجتناب بشه
9ربیه نداشته باشه
🚫با چت غیر ضروریبا نامحرم دل اقامون رو،،،صاحب امرمون رو،، امام زمانمون رو ب درد نیاریم🤲
♨️هرچقد بیشتر با نامحرم چت کنیم حیامون کمتر میشه حیاهم اگر کم بشه
شیطان درون (هوای نفس) راحت مارو به هرگناهی میکشونه🔥
👈و اگه با گناهامون ظهور اقامون عقب بیوفته حق الناسیه ک روز جزا به کل مردم دنیا باید جوابگو باشیم💥
🌻اللهُمَّعَجِّلَلِوَلیِکَالفَرَج🌻
💫از شیخ بهاءالدین عاملی رسیده که در شب جمعه این دعا را بر چهل و یک دانه گندم بخواند و بر بام خانه ریزد تا مرغها بخورند اگر حاجتش روا نشود بر من بد گویند.💫👌
بِسْمِ الله الرّحْمنِ الرّحیم
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُبِعَوْنِکَ وَ قُدْرَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ بِحَقِکَ وَ حُرْمَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فَرَجاً فَرَجَنی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَ مَخْرَجاً رَبَنّا یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
#طلب_حاجت💫
🌸✨سه چیز☞از همدیگر جدا نیستند
💞1-کسی که زیاد دعا کند،
از اجابت محروم نمی شود.
💞2-کسی که زیاد استغفار کند،
از مغفرت و بخشش محروم نمی شود.
💞3-کسی که زیاد شکر کند،
از زیاد شدن نعمت ها محروم نمی شود.
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#خادم_المهدی
╭━━⊰❀•❀🌼❀•❀⊱━━╮
خانه ی عاشقان
╰━━⊰❀•❀🌼❀•❀⊱━━╯
#استاد_پناهیان:🌱
برو گریه ڪن ؛
التماسِ خـدا ڪن ؛
بگو نمیتونـم از موقعیتِ گناه فرار ڪنم
اونقد خـدا ڪریمه،
ڪه موقعیتِ گناهو فرارے میده،✨
تو فقط میونِ گریههات بگو؛
دیگه نـا ندارم پاشـم؛
بگو میخوام گناه نڪنمآ، زورم نمیرسه!
معجزه میڪنه برات...
#خداےجــآݩ
#تلنگرانه
تا چشمت بھ نامحـرم افتاد👀
سرتو بنداز پایین بھ خودت بگو🌿
"شیش ماه دیگھ هم عقب افتاد..!"🍁
خودتو سرزنش کن بھ خاطر هر نگاه حرام..
نزار خودت از دست خودت نفسِ راحت بکشھ..!
[اگھ راحتے بخواۍ بھ جایے نمیرسے!✋🏻]
📌 #پندانه
🍃🌺🍃
🔸اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش گوش دارد، بگوییم:
"فرشته ها در حال نوشتن هستند..."
🔸نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد!
🔺قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:
بچه را ول کردی به امان خدا !
ماشین را ول کردی به امان خدا !
خانه را ول کردی به امان خدا !
🔺و اینطور شد که "امانِ خدا" شد: مظهر ناامنی!
ایکاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امانِ خداست
🍃
🌺🍃
"🖇🖤"
دخترآنهمبہسربازۍمیروند
همینڪہچادربہسرمیڪنے ؛
مراقبِحجابتهستے ؛
جامعہراازفسآدحفظمیڪنے ؛
خودشسربازیست ... ! (:🌿°•
#مدافعچادریم😌💕
#پروفایل♥️✨
🍃علامه حسن زاده آملی :
دو چیز باعث تاریکی قلب و بی حالے
در عبادت می شود؛
🚫 ۱- زیاد حـرف زدن🗣
🚫 ۲-زیاد خـوردن🍝