eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
300 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠اعمال شب و روز نیمه شعبان 🔻اعمال شب نیمه شعبان 🔹غسل کردن که باعث تخفیف گناهان می‌شود. 🔹احیاء این شب به نماز، دعا و استغفار. 🔹خواندن دعای کمیل. 🔹زیارت امام حسین(ع) که باعث بخشش گناهان می‌شود. بر اساس برخی از روایات، روح ۱۲۴ هزار پیامبر ایشان را در این شب زیارت می‌کنند. در شرایطی که امکان زیارت نیست به مکان بلندی رفته و به سمت راست و چپ نگاه کند سپس سر را به سمت آسمان بلند نموده و امام حسین را با این کلمات زیارت کند اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَکاتُهُ. 🔹خواندن دعای زیر که در حکم زیارت امام زمان(عج) است: اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا (هذِهِ) وَ مَوْلُودِها وَ حُجَّتِکَ وَ مَوْعُودِهَا الَّتی قَرَنْتَ اِلی فَضْلِها فَضْلاً فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِکَ نُورُکَ الْمُتَاَلِّقُ وَ ضِیاَّؤُکَ الْمُشْرِقُ وَ الْعَلَمُ النُّورُ فی طَخْیاَّءِ الدَّیْجُورِ الْغائِبُ الْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَ کَرُمَ مَحْتِدُهُ وَالْمَلاَّئِکَةُ شُهَّدُهُ وَاللّهُ ناصِرُهُ وَ مُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ وَالْمَلاَّئِکَةُ اَمْدادُهُ سَیْفُ اللّهِ الَّذی لا یَنْبوُ وَ نُورُهُ الَّذی لا یَخْبوُ وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذی لا یَصْبوُا مَدارُ الَّدهْرِ وَ نَوامیسُ الْعَصْرِ وَ وُلاةُ الاْمْرِ وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ اَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ تَراجِمَةُ وَحْیِهِ وَ وُلاةُ اَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی خاتِمِهْم وَ قآئِمِهِمُ الْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ اَللّهُمَّ وَ اَدْرِکَ بِنا أیّامَهُ وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ وَاکْتُبْنا فی اَعْوانِهِ وَ خُلَصائِهِ وَ اَحْیِنا فی دَوْلَتِهِ ناعِمینَ وَ بِصُحْبَتِهِ غانِمینَ وَ بِحَقِّهِ قآئِمینَ وَ مِنَ السُّوءِ سالِمینَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَواتُهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ الْمُرْسَلینَ وَ عَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ وَ عِتْرَتِهَ النّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ واحْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ النّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ واحْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ. 🔹صلوات هر روز که در وقت زوال به خواندن آن سفارش شده است. 🔹خواندن دعای زیر که پیامبر(ص) در شب نیمه شعبان می‌خواندند: اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَ مِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ وَ مِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَ اَبْصارِنا وَ قُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا وَاجْعَلْ ثارَنا عَلی مَنْ ظَلَمَنا وَانْصُرنا عَلی مَنْ عادانا وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا وَلا تَجْعَلِ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 🔹ذکرهای "سُبْحانَ اللّهِ"، "الْحَمْدُلِلّهِ"، "اللّهُ اَکْبَرُ" وَ "لا اِلهَ اِلا اللّهُ" صد مرتبه گفته شود. 🔹خواندن نماز جعفر طیار. 🔹خواندن چهار رکعت نماز، در هر رکعت حمد و توحید صد مرتبه پس از نماز دعای زیر خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اِلَیْکَ فَقیرٌ وَمِنْ عَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمی وَلا تُغَیِّرْ جِسْمی وَلاتَجْهَدْ بَلاَّئی وَلا تُشْمِتْ بی اَعْداَّئی اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِق ابِکَ وَ اَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ وَ اَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَ اَعُوذُبِکَ مِنْکَ جَلَّ ثَناَّؤُکَ اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ وَ فَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ. 🔻اعمال روز نیمه شعبان 🔸زیارت امام زمان که در هر زمان و مکان نیز استحباب دارد. 🔸دعا برای تعجیل امام زمان(ع).
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#نسل_سوخته براساس داستان واقعی به قلم #شهید_مدافع_حرم #سید_طاها_ایمانی #رمان_واقعی #رمان #قسمت
سوخته: دلت می آید؟ ... نهار رسیدیم سبزوار ... کنار یه پارک ایستادیم ... کمک مادرم وسایل رو برای نهار از توی ماشین در آوردم ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... سر سفره نشسته بودیم ... که خانمی تقریبا هم سن و سال مادرم بهمون نزدیک شد ... پریشان احوال ... و با همون حال، تقاضاش رو مطرح کرد ... - من یه دختر و پسر دارم ... و ... اگر ممکنه بهم کمکی کنید ... مخصوصا اگر لباس کهنه ای چیزی دارید که نمی خواید ... پدرم دوباره حالت غر زدن به خودش گرفت ... - آخه کی با لباس کهنه میره سفر؟ ... که اومدی میگی لباس کهنه دارید بدید ... سرش رو انداخت پایین که بره ... مادرم زیرچشمی ... نگاه تلخ معناداری به پدرم کرد ... و دنبال اون خانم بلند شد ... - نگفتید بچه هاتون چند ساله ان؟ ... با شرمندگی سرش رو آورد بالا ... چهره اش از اون حال ناراحت خارج شد ... با خوشحالی گفت ... - دخترم از دخترتون بزرگ تره ... اما پسرم تقریبا هم قد و قواره پسر شماست ... نگاهش روی من بود ... مادرم سرچرخوند سمت من ... سوئیچ ماشین رو برداشت و رفت سر ساک و پدرم همچنان غر می زد ... سعید خودش رو کشید کنار من ... - واقعا دلت میاد لباسی رو که خودت می پوشی بدی بره؟... تو مگه چند دست لباس داری که اونم بره؟ ... بابا رو هم که می شناسی ... همیشه تا مجبور نشه واست چیزی نمی خره ... برو یه چیزی به مامان بگو ... بابا دوباره باهات لج می کنه ها ... . _سوخته: گدای واقعی ... راست می گفت ... من کلا چند دست لباس داشتم ... و 3 تا پیراهن نوتر که توی مهمونی ها می پوشیدم ... و سوئی شرتی که تنم بود ... یه سوئی شرت شیک که از داخل هم لایه های پشمی داشت ... اون زمان تقریبا نظیر نداشت و هر کسی که می دید دهنش باز می موند ... حرف های سعید ... عمیق من رو به فکر فرو برد ... کمی این پا و اون پا کردم ... و اعماق ذهنم ... هنوز داشتم حرفش رو بالا و پایین می کردم که ... صدای پدرم من رو به خودم آورد ... - هنوز مونده کدوم یکی رو بهش بده ... رو کرد سمت من ... - نکرد حداقل بپرسه کدوم یکی رو نمی خوای ... هر چند ... تو مگه لباس به درد بخور هم داری که خوشت بیاد ... و نباشه دلت بسوزه ... تو خودت گدایی ... باید یکی پیدا بشه لباس کهنه اش رو بده بهت ... دلم سوخت ... سکوت کردم و سرم رو انداختم پایین ... خیلی دوست داشتم بهش بگم ... - شما خریدی که من بپوشم؟ ... حتی اگر لباسم پاره بشه... هر دفعه به زور و التماس مامان ... من گدام که ... صداش رو بلند کرد و افکارم دوباره قطع شد ... - خانم ... اینقدر دست دست نداره ... یکیش رو بده بره دیگه... عروسی که نمیری اینقدر مس مس می کنی ... اینقدر هم پر روئه که بیخیال نمیشه ... صورتش سرخ شد ... نیم نگاهی به پدرم انداخت ... یه قدم رفت عقب ... - شرمنده خانم به زحمت افتادید ... تشکر کرد و بدون اینکه یه لحظه دیگه صبر کنه رفت ... از ما دور شد ... اما من دیگه آرامش نداشتم ... طوفان عجیبی وجودم رو بهم ریخت ... . . ادامه دارد... 🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸 رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ┄┅══••✼❣🍃🌺🍃❣✼••══┅┄ @Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#قسمت_سی_و_سوم_رمان_نسل_ سوخته: دلت می آید؟ ... نهار رسیدیم سبزوار ... کنار یه پارک ایستادیم ... کم
سوخته: دلم به تو گرم است ... بلند شدم و سوئی شرتم رو در آوردم ... و بدون یه لحظه مکث دویدم دنبالش ... اون تنها تیکه لباس نویی بود که بعد از مدت ها واسم خریده بود ... - مادرجان ... یه لحظه صبر کنید ... ایستاد ... با احترام سوئی شرت رو گرفتم طرفش ... - بفرمایید ... قابل شما رو نداره ... سرش رو انداخت پایین ... - اما این نوئه پسرم ... الان تن خودت بود ... - مگه چیز کهنه رو هم هدیه میدن؟ ... گریه اش گرفت ... لبخند زدم و گرفتمش جلوتر ... - ان شاء الله تن پسرتون نو نمونه ... اون خانم از من دور شد ... و مادرم بهم نزدیک ... - پدرت می کشتت مهران ... چرخیدم سمت مادرم ... - مامان ... همین یه دست چادرمشکی رو با خودت آوردی؟... با تعجب بهم نگاه کرد ... - خاله برای تولدت یه دست چادری بهت داده بود ... اگر اون یکی چادرت رو بدم به این خانم ... بلایی که قراره سر من بیاد که سرت نمیاد؟ ... حالت نگاهش عوض شد ... - قواره ای که خالت داد ... توی یه پلاستیک ته ساکه ... آورده بودم معصومه برام بدوزه ... سریع از ته ساک درش آوردم ... پولی رو هم که برای خرید اصول کافی جمع کرده بودم ... گذاشتم لای پارچه و دویدم دنبالش ... ده دقیقه ای طول کشید تا پیداش کردم و برگشتم ... سفره رو جمع کرده بودن ... من فقط چند لقمه خورده بودم... مادرم برام یه ساندویچ درست کرده بود ... توی راه بخورم... تا اومد بده دستم ... پدرم با عصبانیت از دستش چنگ زد... و پرت کرد روی چمن ها ... - تو کوفت بخور ... آدمی که قدر پول رو نمی دونه بهتره از گرسنگی بمیره ... و بعد شروع کرد به غر زدن سر مادرم که ... - اگر به خاطر اصرار تو نبود ... اون سوئی شرت به این معرکه ای رو واسه این قدر نشناس نمی خریدم ... لیاقتش همون لباس های کهنه است ... محاله دیگه حتی یه تیکه واسش بخرم ... چهره مادرم خیلی ناراحت و گرفته بود ... با غصه بهم نگاه می کرد ... و سعید هم ... هی می رفت و می اومد در طرفداری از بابا بهم تیکه های اساسی می انداخت ... رفتم سمت مادرم و آروم در گوشش گفتم ... - نگران من نباش ... می دونستم این اتفاق ها می افته ... پوستم کلفت تر از این حرف هاست ... و سوار ماشین شدم ... و اون سوئی شرت ... واقعا آخرین لباسی بود که پدرم پولش رو داد ... واقعا سر حرفش موند ... گاهی دلم می لرزید ... اما این چیزها و این حرف ها ... من رو نمی ترسوند ... دلم گرم بود به خدایی که ... - " و از جایی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد و هر که بر خدا توکل کند ،، خدا او را کافی است خدا کار خود را به اجرا می رساند و هر چیز را اندازه ای قرار داده است " ... . . سوخته: با من سخن بگو اوایل به حس ها و چیزهایی که به دلم می افتاد بی اعتنا بودم ... اما کم کم حواسم بهشون جمع شد ... دقیق تر از چیزی بودن که بشه روشون چشم بست ... و بهشون توجه نکرد ... گیج می خوردم و نمی فهمیدم یعنی چی؟ ... با هر کسی هم که صحبت می کردم بی نتیجه بود ... اگر مسخره ام نمی کرد ... جواب درستی هم به دستم نمی رسید ... و در نهایت ... جوابم رو از میان صحبت های یه هادی دیگه پیدا کردم ... بدون اینکه سوال من رو بدونه ... داشت سخنرانی می کرد ... - اینطور نیست که خدا فقط با پیامبرش صحبت کنه ... نزول وحی و هم کلامی با فرشته وحی ... فقط مختص پیامبران و حضرت زهرا و حضرت مریم بوده ... اما قلب انسان جایگاه خداست ... جایی که شیطان اجازه نزدیک شدن بهش رو نداره ... مگه اینکه خود انسان ... بهش اجازه ورود بده ... قلب جایگاه خداست ... و اگر شخصی سعی کنه وجودش رو برای خدا خالص کنه ... این جاده دو طرفه است ... خدا رو که در قلبت راه بدی ... این رابطه شروع بشه و به پیش بره... قلبت که لایق بشه ... اون وقت دیگه امر عجیبی نیست... خدا به قلبت الهام می کنه و هدایتت می کنه ... و شیطان مثل قبل ... با خطواتش حمله می کنه ... خیابان خلوت ... داشتم رد می شدم ... وسط گل کاری ... همین که اومدم پام رو بزارم طرف دیگه و از گل کاری خارج شم ... به قوی ترین شکل ممکن گفت ... بایست ... از شوک و ناگهانی بودن این حالت ... ناخودآگاه پاهام خشک شد ... و ماشین با سرعت عجیبی ... مثل برق از کنارم رد شد ... به حدی نزدیک ... که آینه بغلش محکم خورد توی دست چپم ... و چند هفته رفت توی گچ ... این آخرین باری بود که شک کردم ... بین توهم و واقعیت ... بین الهام و خطوات ... اما ترس اینکه روزی به جای الهام ... درگیر خطوات بشم ... هنوز هم با منه ... مرزهای باریک اونها... و گاهی درک تفاوتش به باریکی یک موست ... اما اون روز ... رسیدیم مشهد ... مادبزرگم با همون لبخند همیشه اومد دم در ... بقیه جلوتر از من ... بهش که رسیدم... تمام ذوق و لبخندم کور شد ... اون حس ... تلخ ترین کلام عمرم رو به زبان آورد ... .ادامه دارد... 🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
1_924739391.m4a
7.83M
همین الان تقدیم به آقا حجت ابن الحسن روحی فداه ❤️👆👆 ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "کارگران مشغول کاراند! احداث ضریح" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "چند روزی مانده به اتمام ضریح" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "مهدی فاطمه آید،تماشای ضریح" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "عید امسال: نماز:صحن بقیع" کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "فلش راهنما،مرقد زهرای شفیع" ‏"به یقین یوسف ما آمدنی ست ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🌸☘🌸❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع: "کارگران مشغول کاراند! احداث ضریح" کاش روزی بنویسند به دیوار بق
عید من زمانی است که رخ تو را ببینم سلام و عرض ادب و احترام لحظه هاتون خوش ولادت با سعادت آقا امامزمان رو به محضر شما بزرگواران تبریک و تهنیت عرض میکنم عید در عیدتون مبارک ☺️☺️✌️✌️☺️☺️ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺 ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🌸☘🌸❁══┅┄
*5# 2 گیگ اینترنت داخلی هدیه ایرانسل ویژه نیمه شعبان ✌️✌️✌️
سلام ورودی های جدید ✋ خوش اومدین ☺️✌️☺️ 🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Final Master2_PooyanFar(1)(1).mp3
7.14M
خسته ام از دنیا از این دو رنگی ها دلم میخواد که باشم با تو... سلام زندگی سلام عشق من سلام علیک حجه بن الحسن... پیشنهاد دانلود ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🌸☘🌸❁══┅┄
مهدی فاطمه آمین گوی دعاهاتون مواظب خودتونو مهربونیاتون باشین شبتون مهدوی❤️❤️❤️
سلام دوستان صبحتون بخیر 🌹
یه‌سلامم‌بدیم‌‌! به‌🌱 روبه‌قبله‌دست‌راستمونو‌بزاریم،رو قلبمون💛🤚🏻 ~~~~~~~~~~~~~ 《اَلسَّلام‌ُعَلَیک‌َیا‌حُجَّه‌َالله‌ِفِی‌اَرضِهِ🌸》 『بسم‌اللھ‌ِ‌الرحمنِ‌الرَحیم』 + السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌱
روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا ❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن... 🏳 زیارتنامه "شهــــــداء" 🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... یادشهداباصلوات+وعجل‌فرجهم 🍀🌸🍀🌸🍀🌸 🔶رفیق شهیدم🔶 🕊🥀 رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313
سلام خوش اومدین به محفل شهدا دوستان تازه وارد 🌺🌺✌️🌺🌺 خدایا در ایام ولادت مهدی موعود (عج)💖 💖پاکی محمدی 🌸عدالت علوی 💖عفت فاطمی 🌸ذکاوت حسنی 💖شجاعت حسینی 🌸عشق سجادی 💖علم باقری 🌸صداقت صادقی 💖کظم غیظ کاظمی 🌸بخشندگی رضوی 💖تقوای تقوی 🌸راهنمایی کنندهٔ نقوی 💖و تحمل عسکری را به همهٔ ماعنایت بفرما تا دیگر اشڪـے بر گونه های 💖مهدی فاطمه جاری نشود ولادت با سعادت 💚 مهدی موعود عج برهمه عاشقانش مبارکــــــــَ باد 🎉 🎊 🎉 ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🌸☘🌸❁══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 😍 🌿 تو ماھ🌙منے ...... پناھ🙆‍♂️ منے....... تو خوࢪشید🌞...... قلبـ🖤سیاھ منے....... ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا صاحب الزمان😔❤️ ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
صلواتی‌ختم‌کن(: همه‌مایکساله‌درقرنطینه‌به‌سرمیبریم وخونه‌نشین‌شدیم... اما؛ آقای‌ما(؏ـج) '' 12 '' قرنِ‌ خونه‌نشینِ‌گناهان‌ماست!'💔 حالامی‌فهمیم‌قزنطینہ‌یعنی‌چی!؟ ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🌸☘🌸❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
صلواتی‌ختم‌کن(: همه‌مایکساله‌درقرنطینه‌به‌سرمیبریم وخونه‌نشین‌شدیم... اما؛ آقای‌ما(؏ـج) '' 12 '' ق
مكالمه اين روزهام دعای الهی عظم‌البلاء رو می‌خونی؟! + آره! چی‌شده حالا یاد این دعا افتادی؟! - می‌گن همه باهم بخونیم تا کرونا از بین بره؟! + پس برای خودش نمی‌خونیم؟! - خب... چرا! ولی خب خودش هم خبر داره اوضاع و احوال ما رو دیگه! گرفتاریم... + هزار و چندصد سال‌ه... کسی به فکرش نیست؛ ما هم! ماراببخش ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🌸☘🌸❁══┅┄
❣ عاشقان وقت نماز است اذان میگویند نت خود ࢪا قطع و به نت الہی وصل شوید🕊 پاشومومن؛خدا داره صدات میزنه ها😉 📿 🤲 اذان ظهر به وقت تهران 13:09 ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
چادر زهرا (س)حکایت می کند! از بی حجابی ها شکایت می کند... روز محشر بر زنان با حجاب
به قلم دختران حواستان باشد حجاب حجاب حجاب حواستان به فضای مجازی باشد… دخترانی را میبینیم که عکسهایشان را با نامحرمان به اشتراک می‌گذراند من منظورم با همه نیست من هم از فیسبوک استفاده می‌کنم اما تاکنون همچین اتفاقاتی رخ نداده … دلنوشته هایت را خـوانـده ام امـا آنـلاین که می‌شوی هـشـدارها را جدی بگیر؛ عکس پروفایلش را که دیدی!!! انگشتانت را برای تایپ به تـبـعیـد ببر… ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🌸☘🌸❁══┅┄