رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#معرفی_شهید 🤚سلام° و عرض ادب خدمت همراهان #سنگر #رفیق_شهیدم ان شاءالله که رضایت ❤️ـخدا و 🤝ـدستگ
معرفی نامه
🌺 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌺
🌹 #معرفی_شهید🌹
✋نیت کنید و حاجتهاتون رو طلب کنید مهمان ما شهید
🔵 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن
هر کسی با هر شهیدی خو گرفت
روز محشر آبرو از او گرفت...
سردارشهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور
نام پدر : باقر
تاریخ تولد :01/01/1327
محل تولد : اصفهان
تاریخ شهادت : 02/05/1362
محل شهادت: حاج عمران
محل دفن : جاوید الاثر
آخرین مسئولیت: فرمانده سپاه3 وجانشین لشکر 14
امام حسین(ع)
https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
معرفی نامه 🌺 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌺 🌹 #معرفی_شهید🌹 ✋نیت کنید و حاجتهاتون رو طلب کنید مهم
شهید حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی ردانیپور در سال 1337، در یکی از خانههای قدیمی منطقه مستضعفنشین اصفهان متولد شد. پدرش از راه کارگری و مادرش از طریق قالیبافی مخارج زندگی خود را تأمین و آبرومندانه زندگی میکردند و از عشق و ارادت سرشاری نسبت به ائمه اطهار (ع) برخوردار بودند، تا آنجا که با همان درآمد ناچیز، جلسات روضهخوانی ماهانه در منزلشان برگزار میشد.
وی تحصیل در هنرستان را به دلیل جو طاغوتی رها کرد و به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه، شهید ردانیپور با عضویت در شورای فرماندهی سپاه یاسوج، فعالیتهای همهجانبه خود را آغاز کرد.
درگیری با خوانین منطقه و مبارزه با افرادی که به کشت تریاک مبادرت میورزیدند، از جمله کارهای اساسی بود که نقش تعیینکنندهای در سرنوشت آینده این مردم مستضعف به جای گذاشت.
با شروع جنگ تحمیلی شهید ردانیپور به همراه تعدادی از همرزمان خود، از کردستان وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان که در نزدیکی آبادان، جبهه دارخوین مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد.
وی مدتها با رزمندگان اسلام، در خطی که به «خط شیر» معروف بود، علیه دشمن بعثی به مبارزه پرداخت. ردانیپور سلاح بر دوش، به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان میپرداخت و این خود یکی از دلایل 6 ماه مقاومت مستمر نیروها در این خط بود.
در جریان عملیات فتحالمبین در فروردینماه سال 1361، برادر کوچکترش، به درجه رفیع شهادت رسید و خود نیز بهشدت مجروح و در اثر همین جراحت یک دستش معلول شد.
https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
شهید حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی ردانیپور در سال 1337، در یکی از خانههای قدیمی منطقه مستضعفنشین ا
او در همان حالی که دستش مجروح و در گچ بود، برای شرکت در عملیات بیتالمقدس به جبهه شتافت. پس از آن در عملیات رمضان، فرماندهی قرارگاه فتح سپاه را بر عهده داشت که چند یگان رزمی سپاه را اداره میکرد؛ بهطوریکه شگفتی فرماندهان نظامی، اعم از ارتش و سپاهی را از اینکه یک روحانی فرماندهی سه لشکر را بر عهده داشت، برانگیخت.
او در عملیات محرم، والفجر 1، والفجر 2 شرکت داشت و تا لحظه شهادت هرگز جبهه را ترک نکرد. سه روز پس از ازدواج، صدق و تلاش این روحانی عارف و فرمانده شجاع در عملیات والفجر 2 به اوج رسید و جسم پاکش در 15 مردادماه سال 1362 در منطقه حاج عمران، مظلومانه بر زمین ماند و روح پرعظمتش به معراج پر کشید.
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
او در همان حالی که دستش مجروح و در گچ بود، برای شرکت در عملیات بیتالمقدس به جبهه شتافت. پس از آن
jundi allah:
راوی: همرزم شهید
گریهاش بند نمیآمد. فقط یه جمله گفته بودم، حالا که منطقه آرومه، بیا بریم که به درسمون هم برسیم. دم غروب توی بیابان میدوید. گریه میکرد و میگفت «بروم حوزه که چی؟ همه چی اینجاست. خدا اینجاست، امام حسین (ع) اینجاست.»
نگاهش میکردم، نمیدانستم چه بگویم. دستش را از توی دستم کشید. شروع کرد به دویدن و گریه کردن. دم غروب بود، بیابان داشت تاریک میشد. ماندم چه کنم. رفتم زیر بغلش را گرفتم. عذرخواهی کردم، آرام نمیشد. من هم گریهام گرفت. دوتایی نشستیم گریه کردیم. میگفت «مگر نمیبینی همه رفتهاند و ما ماندهایم...»
گفتم «با فرماندتون کار دارم.» گفت «الآن ساعت 11 است، ملاقاتی قبول نمیکند.» رفتم پشت در اتاقش. در زدم، گفت «کیه؟» گفتم «مصطفی منم.» گفت «بیاتو.» سرش را از روی سجده بلند کرد، چشمهایش سرخ، خیس اشک. گفتم «چی شده مصطفی؟» زل زد به مهرش. گفت «11 تا 12 هرروز را فقط برای خدا گذاشتهام، برمیگردم کارامو نگاه میکنم. از خودم میپرسم، کارهایی که کردم برای خدا بود، یا برای دل خودم.»
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
jundi allah: راوی: همرزم شهید گریهاش بند نمیآمد. فقط یه جمله گفته بودم، حالا که منطقه آرومه، بیا
بخشی از سخنرانی از ایشان را که در عملیات رمضان در پایگاه شهید مدنی در سوم مردادماه سال 1361 داشتهاند، منتشر کردهاست.

«کدام اسلام به ما اجازه میدهد که اجازه بدهیم هر کس هر کاری میخواهد بکند و بعد هم رهایش بکنیم؟ نه، ظالم و مظلوم ستمکش در یکجا قرار میگیرند، هر دو اهل جهنماند. ما نباید ظلمپرور باشیم. ما اگر امروز آمریکا و صدام را رها کردیم فردا دیگری هوس ظلم خواهد کرد و هیچ تضمینی ندارد. حالا آمدیم عفو کردیم، عفو را مرام خودمان قرار دادیم، چه تضمینی است که فردا از گوشه دیگری از این مملکت سوراخ نکنند و نیایند داخل و خواب و راحتی را از مردم ما بگیرند؟ کی این را تضمین میکند
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
مصطفی فرمانده سپاه سوم صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) بود. پنج تیپ و لشگر را فرماندهی می کرد. لشگرهای 25 کربلا، 17 علی بن ابی طالب(علیه السّلام)، 10 سیدالشهداء(علیه السّلام)، 8 نجف و 14 امام حسین(علیه السّلام) تحت امر او بودند.
از او خواسته بودند مسئولیت نیروی زمینی سپاه را به عهده بگیرد. اما قبول نکرد.
بعد از عملیات رمضان همه مسئولیتها را تحویل داد! چه شده بود نمی دانیم. می گفت تا حالا تکلیف بود مسئول باشم. اما حالا می خواهم بسیجی باشم.
برگشت اصفهان. آماده شد برای ازدواج. می خواست همسرش از سادات باشد. به خاطر علاقه به حضرت زهرا(علیها السّلام). برای همین با همسر یکی از شهدا که از سادات بود ازدواج کرد.
مجلس عروسی او بسیار ساده و با صفا بود. همه شاد و خوشحال بودند. در پایان مراسم خیلی باجدّیت گفت.
فکر نکنید من با ازدواج به دنیا چسبیده ام. ازدواج وظیفه ای بود. جبهه و جهاد هم وظیفه دیگری است.
سه روز بعد ازازدواج راهی شد. مرحله بعدی عملیات والفجر2 در حال انجام بود. با گردان یا زهرا(علیها السّلام) به جلو رفت. پیکر بچه هایی که بر روی تپه برهانی مانده بود به عقب منتقل کرد.
مصطفی ردانّی پور با سمت یک بسیجی به عملیات آمد و همانجا مشغول مبارزه شد.
قبل از عملیات به برادرش گفت: می خواهم جایی بمانم که نه دست شما به من برسد. نه دست دشمنان!
روز نیمه مرداد62 روز معراج مصطفی بود. پیکرش همانجا ماند. روی تپه برهانی در ارتفاعات پیرانشهر.
مدتی بعد نیروها عملیات دیگری کردند. پیکر ده ها شهید به عقب منتقل شد. ده سال بعد بچه های تفحص چهارصد پیکر شهید را از ارتفاعات پیرانشهر به عقب منتقل کردند.
به همه سپرده بودیم اگر همراه شهیدی انگشتر عقیق درشتی پیدا کردید خبر دهید. اما خبری از مصطفی نبود.
برای مصطفی این فرمانده بزرگ جنگ کسی مراسم نگرفت. اصلاً خبر شهادتش را کسی نگفت.
شاید فکر می کردند جنازه اش به دست دشمن افتاده. شاید فکر می کردند اسیر شده.
اما گویی گمنامی صفتی است که همه عاشقان حضرت زهرا(علیها السّلام) به آن آراسته اند.
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
مصطفی فرمانده سپاه سوم صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) بود. پنج تیپ و لشگر را فرماندهی می کرد.
خاطره ای از شهید ردانّی پور
در فتح المبین به سختی مجروح شد. منتقل شد به بیمارستانی در تهران. وقتی حالش بهتر شد قصد بازگشت به جبهه داشت. اما هیچ پولی همراهش نبود. اما می دانست چه کند!
عصر جمعه بود. مشغول دعای فرج شد. از خود آقا تقاضای کمک کرد. بعد از نماز جمعه جمعیتی برای ملاقات با جانبازان به بیمارستان آمدند. سیدی از جمع خارج شد و به سراغ مصطفی آمد. یک کتاب دعا به او هدیه داد و رفت!
در میان صفحات کتاب چند اسکناس بود. این پول هزینه کرایه و شام او را تأمین کرد. به جبهه که رسید این پول تمام شد!
برای بچه ها مداحی می کرد. صحبت می کرد. کلام او بسیار مۆثر بود. سخنرانی او قبل از عملیات بیت المقدس آن چنان گیرا بود که بچه ها برگه های مرخصی را پاره کرده و ماندند. اولین گروهی که وارد خرمشهر شد نیروهای تحت امر او بودند.
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
وصیتنامه شهید مصطفی ردانی پور
(اشهد انّ لا الله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله و اشهد انّ علی و اولاده المعصومین حجج الله)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سپاس خداوندی را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان. خدایی که دوستان خد را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید و به شادی های گوناتگونشان رساند...واما شما ای روحانیون و طلاب عزیز همان طور که امام فرمودند تذکیه و تعلم را پیشه ی خود سازید و جوانان عزیز اسلام را هادی باشید و در آغوش هدایت الهی جای بگیرید.
کار شما بهترین کاراست همان کار پیغمبر و ائمه معصومین است .... هدایت و ارشاد و اداره جامه ی اسلامی و پیاده کردن احکام نورانی اسلام.
و مانند علی بن ابی طالب(ع) در دعا میخوانیم "ولا تأخده فی الله لومة لائم" در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد، موانع زیاد است وبا صبر و استقامت راه انبیاء را ادامه دهید که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر می دارند و ما در قیامت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عذری نداریم و البته این حرف من با هم درسها و هم سنگران خودم است. نه به بزرگان که سخن گفتن در مقابلشان بی ادبی است. آنان مربی ما هستند و ما شاگرد آنان.
و شما ای پاسدار عزیز و جوان برومند که هدفتان مقدس است و راهتان روشن و حرکتتان حماسه آفرین است. چون هجرتتان آغاز بر هجرتها بود و خون سرختان پیام آور هدفتان و سرهای بریده و بدن های قطعه قطعه شده شما نشانگر مظلومیت تان است.
دست از دامان امام زمان و نوکرانش نکشید که اینان عمال اسلامند و اسلام اصیل راباید از امثال غفاری ها، سعیدی ها، مطهری ها، بهشتی ها، صدوقی ها، مدنی ها، دستغیبی ها و امثالهم گرفت.
بدانید اسلام منهای روحانیت اسلام نیست و این سد دشمن شکن را نگذارید بشکند.
مادرم ... آن زمان که اسلام و انقلاب به خون احتیاج داشت تو ثمره ی سالها عمرت را که فرزندی مسلمان بود هدیه کردی، چه خوب امانت داری کردی و چه به موقع امانت را دادی. پس شاد باش و فرزندان دیگرت را هم بده و خود مانند زینب معلم دیگران باش.
مبادا بر من گریه کنی که اگر شهید باشم زنده ام، زنده تر از زنده ها. حلالم کن و به برادرانم و به بچه های خواهرانم بگو که
آنان باید خود را برای قربانی شدن آماده کنند و سربازی اسلام را بر عهده بگیرند.
خواهرانم،...در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید. زهرا گونه زندگی نمایید و شوهرانتان را به راه خدا وادارید.
مادر خدا پدرم را رحمت و شما را عاقبت به خیر کند.
انشا الله اگر کربلا مشرف شدی مرا فراموش نکن. و از حضرت امام حسین(ع) تقاضا کن که قربانیت را بپذیرد.
هر وقت خبر کشته شدن من به شما رسید بگو "انا لله و انا الیه راجعون" و این را یک امتحان قلمداد کن.
پروردگارا هرچند به نفس مطمئنه نرسیدیم و در جهاد اکبر پیروز نگشتیم.اما به جهاد اصغر پرداختیم پس" ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا وکفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الأبرار، ربّنا و ءاتنا ما وعدتّنا علی رسلک و لا تخزنایوم القیمة إنّک لا تخلف المیعاد"
برایم تفت نگیرید خرج نکنید، فاتحه ای ساده و پول آن را به انجمن ایتام اهدا نمایید. در صورت امکان در قبرستان شهدا دفنم کنید کنار پاسداران تا شاید خداوند به واسطه ی آنان مرا ببخشد. و در هنگام دفنم زیارت عاشورا و روضه حضرت زهرا بخوانید.
#وصیتنامه
#وصیت_شهدا
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
وصیتنامه شهید مصطفی ردانی پور (اشهد انّ لا الله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله و اشهد انّ عل
معرفی کتاب
یادگاران
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
معرفی کتاب یادگاران جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ ر
#معرفی_شهید
🤚سلام° و عرض ادب
خدمت همراهان #سنگر #رفیق_شهیدم
ان شاءالله که
رضایت ❤️ـخدا
و 🤝ـدستگیری 🌷ـشهدا
شامل حال همه ما باشه در دنیا و آخرت
🌹🌹🌹
امروز با معرفی
#شهید_مصطفی_ردانی_پور به درخواست یکی از اهالی کانال
در خدمت بزرگواران بودم
شادی روح شهدا بخصوص
شهید مصطفی ردانی پور
فاتحه+صلوات+وعجل فرجهم
ان شاءالله ک این دنیا و آخرت دستگیر و شفیع همه مون باشن
با ارسال پیامهای معرفی شهدا در ثوابش شریکش باشید که زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست اجرتون با 🌷ـشهدا
با تشکر #خادم_نوشت
جهت #انتقاد و #پیشنهاد پذیرای شما بزرگواران هستم
👇
https://abzarek.ir/service-p/msg/954901
جوابتو👇ببین
https://eitaa.com/joinchat/42401864Caf7eص7e9e7b
#التماس_دعای_فرج ❤️❤️
#التماس_دعا_برای_همه 🌺🌺
#التماس_دعای_حقیر 😔😔
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❄️ دستت چرا سرده؟
🦋 معاون اول رئیسجمهور
در بازدید از #خوی،
دست یکی از
زلزلهزدگان را میبوسد.
#لبیک_یا_خامنه_ای
✌️🇮🇷 پاسخ عملی به ندای رهبر عزیزمان در شرکت صنایع ماشینهای الکتریکی جوین(جمکو)
🔹روی محصولتان با خط فارسی بنویسید: «ساخت ایران»🇮🇷
❤️ امام خامنهای:
🔹طبیعت کالای ایرانی بخصوص در بخشهای طبیعی و اینها، طبیعتاً بهترین و برترین است؛ هم از لحاظ کمّیت هم از لحاظ کیفیت خوب است. در دنیا باید کاری کنیم که بخصوص در بخش صادرات رقابتپذیر بشود.
🔹باید کاری کنید که نتوانند مجبورتان کنند که محصولتان را به نام کشور دیگری ببرید. نه! به نام ایران؛ ساخت ایران؛ بنویسید «ساخت ایران». made in iran هم ننویسید❌
بنویسید ساخت ایران. با خط فارسی..
✌️😍🇮🇷
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
کلام شهید و سلام بر او که می گفت: «تک تیرانداز خوب وقتی در مکان خوب باشد، بهتر از صدهزار سرباز
کلام شهید
و سلام بر او که می گفت:
«بدانید که باید قامت های ما
خمیده شود و سرهای ما از
گردن بیفتد تا اسلام و
پرچم سرخ تشیع سرافراز گردد»
• شهید محمّدباقر جواهری🕊•
#شهیدانه
#کلام_شهید
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
عمری ست گداییم، ولی غصه نداریم
سقف سرمان سایهی دیوار جواد است✨
#استوری
#یاجوادالائمه
عیدتون مبارک
امام جواد آمین گوی دعاتون
😊✌️🤲🌼🍁💛
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
🌄 خانم کناریدیل، ۱۷۵ دقیقه با دستای بسته شنا کردی اما برا هیچکدوم از مدعیان حقوق زن مهم نبودی و تو هیچ رسانهای برات سوت و کف نزدن چون نیت کرده بودی به عشق شهدای غواص رکورد ثبت کنی.
اما ما برا سلامتی ات ۵ صلوات هدیه می کنیم برای تعجیل در ظهور امام زمان
👆👆👆
ارسالی اعضای عزیزمون
#ارسالی_اعضا
#حجاب
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پسر امام رضایی،
دوستت دارم خدایی
#مولودیه
#امام_جواد
#ارسالی_اعضا
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
وصیت شهدا درباره #حجاب شهید «هادی صدقیان»: نگذارید اصل حجاب در جامعه اسلامی کم رنگ شود؛ به خصوص عف
وصیت شهدا
درباره #حجاب
شهید «علیرضا ملازاده»:
شهید وقتی که غرق در خون میشود فریاد برمیآورد «خواهرانم حجاب شما از خون من رنگینتر است»، من اکنون نیز فریاد برمیآورم «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. تن پوش و لباست را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شیئ رفتار کنند. این فریاد از اعماق قلبم است».
#وصیت_شهدا
#حجاب
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
زندگینامه #شهید_امین_کریمی چنبلو 4 *مرد شیرین زبان من... وقتی آمد آنقدر شیرین زبان بود و خوب حرف م
زندگینامه #شهید_امین_کریمی چنبلو 5
*شخصیتی که بهتزدهام کرد!
امین واقعاً به طرف مقابل خیلی بها میداد. قبل از اینکه کاملاً بشناسمش، فکر میکردم آدم نظامی پاسدار، با این همه غرور، افتخارات و تخصص در رشتههای ورزشی چیزی از زنها نمیداند! اصلاً زمانی نداشته که بین اینهمه زمختی به زن و زندگی فکر کند. اما گفت «زندگی شخصی و زناشویی و رابطهام با همسرم برایم خیلی مهم است! مطالعات زیادی هم در این زمینه داشتهام و مقالاتی هم نوشتهام.»
واقعاً بهت زده شده بودم... با خودم میگفتم آدمی به این سن و سال چگونه این همه اطلاعات دارد.انگار میدانست چگونه باید دل یک زن را به دست بیاورد...
*مردی که خودش را در دلم جا داد...
هیچ چیزی را به من تحمیل نمیکرد مثلاً میگفت فلان رشته ورزش ضررهایی دارد، میتوانید رشته خودتان را عوض کنید اما هرطور خودتان صلاح میدانید. من کنگفو کار میکردم که به نظر امین این رشته آدم را زمخت میکرد و حس مردانه به خانم میدهد. اینها موجب میشود که زن احساساتی نباشد. به جزئی ترین مسائل خانمها اهمیت میداد. واقعاً بلد بود خودش را در دل یک زن جا بدهد! من همچنان گزینه سکوت را انتخاب کرده بودم... مقابل امین حرفی برایم نمانده بود...
ادامه دارد...
#رمان
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄