همشهری گرامی سلام شهرداری همدان در نظر دارد، در "طرح درختان با ما رشد می کنند" به نام نوزادان همدانی 👶 متولد شده در سال ۱۴۰۱، کاشت نهال 🌱 انجام دهد. ⭕️ متقاضیان برای شرکت در طرح، می توانید اطلاعات حاوی ۱.تصویر صفحه اول شناسنامه نوزاد ۲. شماره تماس ۳. آدرس محل سکونت را به این شماره ۰۹۹۴۴۵۱۴۲۰۹ در یکی از پیام رسان های ایتا، بله و روبیکا ، ارسال نمایید. ⛔️ ثبت نام تا ۲۱ اسفند ماه 🔷 معاونت خدمات شهری شهرداری همدان ✅ اداره محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری همدان #همدان #درختکاری جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

قصد من از حیات، تماشای چشم توست ای جان فدای چشم تو، با قصدِ جان بیا .. #صاحبنا💚

‌‌___ _ در نهان خانه یِ دل، مِھر تو مي‌جوشد.

خنده هاشان خاڪی بــود... گریه هاشان آسمـــــانے... بےریا و خاڪے ڪہ باشـــــی ، آسمــــــــانےها خـاطرخواهت مےشونـد ... شهید ابراهیم هادی جهت تعجیل در فرج آقا #امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

مسئولان جمهوری اسلامی اگر به فکر ایجاد حکومت جهانیِ حضرت حجّت(عج) نباشند، خائن و خطر سازند؛ حتی اگر به مردم خدمت کنند .. • امام خمینی(ره) • #سخن_بزرگان جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

زندگینامه #شهید_امین_کریمی ۳۶ *نام‌ام جزء شهدا است امین آنکارد کرده و خیلی نورانی با لباس سبز، از جایش بلند شد، پیشانی مرا بوسید و گفت «زهرا جان! من شهید شدم...» در خواب همه چیز برایم مرور شد و یادم آمد که شهید شده. گفت «من باید زود برگردم و نمی‌توانم زیاد حرف بزنم.» گفتم «باشه حرف نزن. من از حضرت زینب (سلام الله علیها)‌ و از خدا خواسته‌ام که بیایی و جواب سؤالات مرا بدهی. پس زیاد حرف نزن دلم می‌خواهد بیشتر  پیش من بمانی.» گفت «یک خودکار بده تا بنویسم.» گفتم «تو به من نگفته بودی می‌روی شهید می‌شوی، گفتی می‌روی تا دِینَت را ادا کنی. به من قول داده بودی مراقب خودت باشی.» خندید و گفت «من در آن دنیا مذهبی زندگی کرده بودم. اسم‌ام جزء لیست شهدا بود... » می‌خواستم سریع همه سؤالاتم را بپرسم، گفتم «در قبال این مصیبتی که روی قلب من گذاشتی و می‌دانی که دردی بزرگ‌تر از این برای من نبود، چطور دلت آمد مرا تنها بگذاری؟» (همیشه وقتی خبر شهادت همسر کسی را می‌شنیدم به شوهرم می‌گفتم ان‌شاءالله هیچ‌وقت هیچ‌کس چنین مصیبتی نبیند. حاضر بودم بمیرم اما خدای نکرده هیچ وقت چنین داغی را نبینم.) *برگه شفاعت امین یک برگه از جیب‌اش در آورد که دور تا دور آن شبیه آیات قرآن، اسم خداوند و ... نوشته شده بود. خودکار را از من گرفت. نوشت "همسر مهربانم،" دقیقاً عین این دو کلمه به همراه ویرگول بعد آن را روی کاغذ نوشت. بعد گفت «آره می‌دانم خیلی سخت است. ما در این دنیا آبرو داریم. خودم در این دنیا شفاعتت می‌کنم.» انگار در لیستی که قرار بود شفاعت کند اسم مرا هم نوشت... گفتم «در این دنیا چی؟» گفت «من نباید زیاد حرف بزنم...» با این‌ حال انگار خودش هم طاقت نداشت حرف نزند. احساس می‌کردم بیشتر دلش می‌خواهد حرف بزند تا بنویسد. گفت «در این دنیا هم خودم مراقبت هستم. حواسم به تو هست.» یک دفعه از خواب پریدم! اذان صبح بود... ادامه دارد... #رمان جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

شب زیارتی ارباب: 🍃صلی الله علیڪ‌یا‌ابا‌عبدالله 🍃 التماس دعا #شب_جمعه #شب_زیارتی_ارباب جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

01:01

اللهم ارزقنا حرم

عاشق بدهد مثل ِ تو صدبار سرش را در راه دفاع از حرم ِ عشق چه خوب است .. سلام بر لحظه ی پر کشیدنت .. که پاکیزه پر کشیدی ..